یک نماینده سابق مجلس می‌گوید: « من کیسه‌ای برای مجلس ندوختم. فقط برایم سخت بود مجدد از اردبیل بیایم چون هم هزینه بالایی دارد و ۱۰ و ۱۵ میلیارد تومان خرج می‌خواهد ما نداریم بدهیم و دو بار هم از اردبیل آمده بودم و این بار تصمیم گرفتم از تهران بیایم و شاید هم ادامه […]

یک نماینده سابق مجلس می‌گوید: « من کیسه‌ای برای مجلس ندوختم. فقط برایم سخت بود مجدد از اردبیل بیایم چون هم هزینه بالایی دارد و ۱۰ و ۱۵ میلیارد تومان خرج می‌خواهد ما نداریم بدهیم و دو بار هم از اردبیل آمده بودم و این بار تصمیم گرفتم از تهران بیایم و شاید هم ادامه ندهم.»
منصور حقیقت پور که او را از چهره‌های نزدیک و حامی علی لاریجانی می‌دانند به نکته‌ای عجیب اما مهم اشاره می‌کند و آن هزینه‌های انتخاباتی برای نماینده ی مجلس شدن است. البته عدد و رقمی که «حقیقت پور» اعلام می‌کند به گفته ی او مربوط به هزینه‌هایی است که احتمالاً کاندیداهای اردبیلی باید بپردازند اما این عدد و رقم را می‌توان به کل کشور منهای مراکز استان‌ها که لابد بیشتر است، نیز تعمیم داد.
متوسط دریافتی نمایندگان بر اساس برآوردها و اسناد موجود در رسانه‌ها چیزی معادل ۱۰۰ میلیون تومان است که هزینه‌های دفتر، کارمند، اسکان و… در آن وجود دارد. که اگر افزایش‌ها و سایر دریافتی‌ها را در این فقره لحاظ نکنیم، به طور متوسط یک نماینده در طول دوران نمایندگی، نزدیک به ۵ میلیارد تومانی عایدی از نمایندگی مجلس به دست خواهد آورد که البته این عدد را اگر دو برابر نیز محاسبه کنیم هنوز تا رسیدن به هزینه‌های ۱۵- ۱۰ میلیارد تومانی رقابت‌های انتخاباتی(بنا به گفته و ادعای حقیقت پور) فاصله‌ای معنا دار خواهد داشت و اما این میزان هزینه برای رسیدن به صندلی سبز بهارستان، حداقل از زاویه ی هزینه ـ فایده ی مادی به چه معنا است!؟
در کشورهایی که انتخابات و رقابت‌های انتخاباتی، وابستگی تام و تمام به سخاوتمندانه دست به جیب بردن دارد(مثلاً ایالات متحده آمریکا)، یحتمل کسی به این اعداد و ارقام توجهی نمی‌کند کما این که علی بیگدلی، استاد تاریخ و روابط بین‌الملل دانشگاه در گفتگوهای متعدد خود پیرامون انتخابات در آمریکا به صراحت می‌گوید:«در آمریکا، خرید و فروش آراء نه تنها جرم نیست که آزادانه و آشکار انجام می‌شود» اما در ایران که حساسیت‌های بسیاری بر این موضوع وجود دارد؛ بیان این ادعا که هزینه‌های نماینده ی مجلس شدن چیزی حدود ۱۵-۱۰ میلیارد تومان می‌شود، جای بسی تأمل دارد.
در ماده دو « قانون شفافیت و نظارت بر تأمین مالی فعالیت‌های انتخاباتی در انتخابات مجلس شورای اسلامی » به صراحت آمده: هیچ شخص و یا نامزدی نمی‌تواند اقدام به دریافت یا پرداخت کمک مالی نقدی یا غیرنقدی جهت تأمین منابع مالی فعالیت‌های انتخاباتی و هزینه کرد آنها نماید، مگر به صورتی که در این قانون مقرر شده است.
در ماده سه همین قانون می‌خوانیم: امکانات و منابع قانونی تأمین مالی تبلیغات و فعالیت‌های انتخاباتی نامزدهای انتخابات، اعم از نقدی و غیرنقدی و مستقیم و غیرمستقیم منحصراً شامل موارد زیر است: ۱ـ اموال و دارایی شخصی نامزد؛ ۲ـ کمک‌های احزاب و گروههای سیاسی؛ ۳ـ کمک‌های اشخاص حقیقی ایرانی؛ ۴ـ منابع و امکانات عمومی که مطابق این قانون و سایر قوانین مرتبط استفاده از آن برای انجام فعالیت‌ها و تبلیغات انتخاباتی مجاز است، از قبیل سالن‌های اجتماعات، جایگاه‌های نصب تبلیغات، امکانات و رسانه‌های صوتی و تصویری در فضای مجازی.

تبصره۱ـ اشخاص حقوقی به جز احزاب و گروههای سیاسی، از هرگونه کمک به فعالیت‌های انتخاباتی تحت هرعنوانی به صورت مستقیم و غیرمستقیم توسط اشخاص حقوقی به جز احزاب سیاسی ممنوع می‌باشند، اعم از اینکه به صورت کمک نقدی یا غیرنقدی باشد و یا اینکه اموال، خدمات یا دیگر امتیازات مستقیم و یا غیرمستقیم را به قیمتی کمتر از آنچه قیمت متعارف آن‌ها است، برای نامزدها و یا در جهت فعالیت‌های انتخاباتی و تبلیغات فراهم نمایند.
تبصره۲ـ نامزدها و احزاب و گروه‌های سیاسی حق ندارند هیچ گونه کمک مالی و غیرمالی از اشخاصی که دارای تابعیت غیرایرانی می‌باشند و یا اشخاصی که به یکی از جرائم اقتصادی محکوم می‌باشند را اعم از مستقیم و غیرمستقیم دریافت کنند.
در ماده پنج آمده: دریافت و پرداخت کمک مالی نقدی یا غیرنقدی برای تأمین منابع مالی فعالیت‌های انتخاباتی باید شفاف بوده و هویت پرداخت‌کننده و دریافت‌کننده آن به شرح ذیل معلوم باشد: ۱ـ پرداخت کننده: شخص حقیقی: نام و نام خانوادگی، کدملی احزاب و گروه‌های سیاسی: عنوان حزب، شماره پروانه، نام و نام خانوادگی دبیر حزب ۲ـ دریافت کننده: نام و نام خانوادگی، تاریخ دریافت.
تبصره۱ـ هرگونه پرداخت و کمک نقدی باید از طریق اسناد بانکی یا به صورت الکترونیکی و از طریق شماره حساب موضوع ماده (۷) این قانون انجام گیرد.
تبصره۲ـ درصورت عدم رعایت الزامات و ضوابط قانونی مقرر درخصوص وجوه پرداختی، نامزدها حق استفاده از آن را نداشته و باید وجوه دریافتی به پرداخت‌کننده عودت داده شود. درصورتی که پرداخت‌کننده کمک مشخص نباشد و یا اطلاعات ارائه شده از سوی آن بیانگر موارد فوق نبوده و یا اشتباه باشد، اموال مذکور اعم از نقدی و غیرنقدی، مشمول احکام اموال مجهول المالک است.
در یکی دیگر از مواد این قانون(ماده هفت) نیز تأکید شده: داوطلبان موظفند حسابی را جهت واریز، برداشت و هرگونه نقل و انتقال وجوه و منابع نقدی مربوط به هزینه‌های انتخاباتی، نزد یکی از بانک‌های دارای مجوز از بانک مرکزی، تعیین یا افتتاح و هنگام ثبت نام و یا درخواست مجوز توسط احزاب، شماره و مشخصات آن و گواهی بانک مربوطه را در این خصوص ارائه دهند. در انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی این تکلیف باید تا قبل از شروع زمان مجاز تبلیغات انجام شود.
تبصره ـ بانک افتتاح‌کننده این حساب مکلف است در ضمن برگزاری انتخابات و همچنین پس از آن اطلاعات مربوط به حساب‌های یادشده را بنا به درخواست رسمی وزارت کشور و هیئت مرکزی نظارت جهت اقدامات قانونی لازم در اختیار این مراجع قرار دهد.
در باره ی ادعای ۱۵-۱۰ میلیاردتومانی هزینه‌های هر نماینده برای رقابت‌های انتخاباتی مجلس، قطعاً باید راستی آزمایی‌های دقیق‌تری به عمل آید ضمن آن که، قطعا هر نامزد انتخاباتی قرار نیست این اندازه هزینه کند یا شاید باشند کسانی که سخاوتمندانه‌تر نیز هزینه کنند اما و در مجموع، تنها یک سؤال باقی می‌ماند و آن این که؛ ۱۵ میلیارد تومان هزینه، دقیقاً برای چقدر فایده؟ مهم‌تر آن که، مگر نمایندگی مجلس به جز حقوقی که قوه مقننه می‌پردازد، عایدی‌ها و درآمدهای دیگری هم دارد که برخی حاضر می‌شوند تا این اندازه ریسک هزینه‌های چندین میلیاردی را به جان بخرند؟
نکته آخر: کم نیستند کشورهایی که اساساً نمایندگی و حضور در مجلس هیچ منفعت مادی برای شان نخواهد داشت اما بازهم می‌بینیم برای رسیدن به کرسی مجلس، از هیچ گونه تلاشی فروگذار نیستند. در این فقره ی اخیر(هزینه‌های میلیاردی برای نماینده مجلس شورای اسلامی شدن)، حتی اگر نخواسته باشیم از بُعد منفی نیز به این ماجرا نگاه کنیم بازهم نمی‌توانیم ذهن سیال مان را به گونه‌ای مدیریت کنیم که سر در ناکجا آبادهایی که گیجگاه‌مان درد می‌گیرد فرو نبرد کما این که برخی معتقدند؛ هرچه برای نماینده مجلس شدن پرداخته شود نه تنها هزینه نیست که یک سرمایه‌گذاری بسیار هوشمندانه است!