تحلیل رفتار مصرف‌کننده در بازاریابی یک ابزار مهم برای درک مشتریان است. با بررسی روان‌شناختی مصرف‌کننده و نیروهایی که در رفتار خرید او تأثیر می‌گذارند، می‌توانید محصولات جدید خود را بازاریابی کرده و سودآوری را افزایش دهید. کسب‌وکارها باید بتوانند با مصرف‌کنندگان صحبت کنند و نیازها و انتظارات آنان را شناسایی کنند. چرا که نقش […]

تحلیل رفتار مصرف‌کننده در بازاریابی یک ابزار مهم برای درک مشتریان است. با بررسی روان‌شناختی مصرف‌کننده و نیروهایی که در رفتار خرید او تأثیر می‌گذارند، می‌توانید محصولات جدید خود را بازاریابی کرده و سودآوری را افزایش دهید. کسب‌وکارها باید بتوانند با مصرف‌کنندگان صحبت کنند و نیازها و انتظارات آنان را شناسایی کنند. چرا که نقش رفتار مصرف‌کننده در بازاریابی امروزه در کسب‌وکارها بسیار پررنگ شده است. برندها نقش محوری در رفتار مصرف‌کننده ایفا می‌کنند و ایجاد روابط قدرتمند بین مشتری و برندهای منتخب آن‌ها، تاثیر شگرفی بر رفتار مشتری و ترجیح برند دارد. ایجاد چنین روابط قدرتمندی در پاره‌ای از مواقع موجب شکل‌گیری پیوندهای احساسی عمیق و در نهایت عشق به برند می‌شود. ایجاد و تقویت پیوندهای قدرتمند عاطفی، مشتریان را به مدافعانی سرسخت برای برند تبدیل می‌کند که نتیجه آن ایجاد سرمایه‌ای هنگفت برای شرکت است. برندها در زمرة مهم‌ترین دارایی‌های راهبردی کسب‌وکارها تلقی می‌شوند و نقش مهمی در رفتار مصرف‌کننده دارند. برند نه‌تنها پایبندی سازمان به وعده‌های خود برای ارائه مزایای‌کارکردی به مشتری را نشان می‌دهد، گویای پایبندی سازمان به ارائه مزایای احساسی، اجتماعی و خود ابرازی برای مشتری است.


سال‌ها قبل، مدیریت برند حالت تاکتیکی و واکنشی داشت و چشم‌انداز بلندمدت برای برند متصوّر نبود. برندسازی نیازمند سال‌ها کار و ایجاد میراث است و در نتیجه، قانع کردن مدیران درخصوص کاهش یا ثابت‌ماندن سود کوتاه‌مدت کار سختی بود؛ اما در دیدگاه جدید، نقش مدیریت برند دچار تحول بنیادین شد و از حالت تاکتیکی و واکنشی به حالت راهبردی و چشم‌اندازی تبدیل شد. در این دیدگاه، ایجاد ارتباطات قدرتمند، مشتریان و برندهای محبوب آن‌ها را به یکدیگر پیوند می‌زنند و حتی روابط عاطفی‌ای چون عشق و ستایش برند را شکل می‌دهند. داشتن یک محصول عالی تنها شرط ثبات فروش بلندمدت نیست. از این حیث مطالعه رفتار مصرف‌کننده برای بازاریابان از اهمیت بیشتری برخوردار است. چرا که آن‌ها می‌توانند انتظار مصرف‌کننده را از محصولات درک کنند. در واقع، این مطالعه به بازاریاب‌ها کمک می‌کند تا مشتری را به سمت خرید یک محصول سوق دهند. درک نیاز مصرف‌کنندگان در عرضه کالاهای مصرفی هم نقش اساسی دارد. رفتار مصرف‌کننده یک مطالعه نسبتاً جدید است که از سال ۱۹۶۰ مورد توجه قرار گرفته است. در گذشته مفهوم بازاریابی تنها به فروش صرف اشاره داشت؛ اما پدید آمدن بازاریابی مشتری‌مدار باعث شد رفتار مصرف‌کننده به یک رشته مستقل تبدیل شود. رشد مصرف‌گرایی و قانون مصرف‌کننده بر اهمیتی که به حق مصرف‌کنندگان داده می‌شود، تاکید دارد. رفتار مصرف‌کننده یک مطالعه روانشناختی در مورد چگونگی تصمیم‌گیری افراد در خرید است؛ به عبارت دیگر، چه چیزی به آن‌ها انگیزه خرید می‌دهد. رفتار مصرف‌کننده چندین جنبه می‌تواند داشته باشد؛ بعضی از آن‌ها عبارتند از: مصرف‌کننده در مورد برندها، محصولات یا خدمات خاص چه احساسی دارد؟ چه چیزی باعث می‌شود مصرف‌کننده یک محصول را بر دیگری ترجیح دهد؟ چه عواملی در محیط مصرف‌کننده وجود دارد که بر تصمیمات خرید یا درک او از برند، تاثیر می‌گذارد؟ تصمیم‌های مصرف‌کننده هنگامی که تنهاست با زمانی که در جمع است، چه تفاوتی دارد؟ رفتار مصرف‌کننده درک بهتری از انگیزه‌های او برای خرید به شما می‌دهد. همچنین از این طریق می‌توانید مزایایی که از طریق آن‌ها کسب می‌کنید را بیشتر ارزیابی کنید. دانستن این نکته که مصرف‌کنندگان برای چه چیزهایی ارزش قائلند، به کسب‌وکارها در تصمیم‌گیری کمک می‌کند و منجر به فروش بیشتر می‌شود. بازاریابی برای داشتن حداکثر اثربخشی باید استراتژیک باشد. رفتار مصرف‌کننده نه تنها به استراتژی بازاریابی مرتبط است، بلکه برای تحقیق و توسعه، مدیریت، فروش و تبلیغات هم اهمیت فراوانی دارد. به یاد داشته باشید که بازاریابی فقط تبلیغات نیست. این کار با تحقیقات بازاریابی شروع می‌شود. تحقیقات به شما کمک می‌کند بتوانید رفتار مصرف‌کننده در بازار را بهتر درک کنید و محصول یا خدماتتان را با استفاده از آن‌ها بهتر ارائه دهید. این کار به فروش سریع‌تر و آسان‌تر کمک می‌کند. با این حال، این یک علم دقیق نیست. پیش‌بینی رفتار مصرف‌کننده دشوار است و نیاز به قضاوت انسانی دارد. به عبارت دیگر این مطالعه یک مجموعه قواعد ثابت و عینی ندارد و تنها اصول آموخته شده از دانش رفتار مصرف‌کننده در بازاریابی کافی نیست.