امروزه اکثر افراد پیش از آن که در سنین کهنسالی فوت کنند به اواخر دهه هفتم عمرشان می‌رسند. با این وجود، اگر در سال ۱۸۸۰ میلادی در ایالات متحده متولد شده بودید اگر جشن تولد ۴۰ سالگی‌تان را برگزار می‌کردید بسیار خوش شانس قلمداد می‌شدید. با گذشت سال‌ها طول عمر ما به لطف علم پزشکی […]

امروزه اکثر افراد پیش از آن که در سنین کهنسالی فوت کنند به اواخر دهه هفتم عمرشان می‌رسند. با این وجود، اگر در سال ۱۸۸۰ میلادی در ایالات متحده متولد شده بودید اگر جشن تولد ۴۰ سالگی‌تان را برگزار می‌کردید بسیار خوش شانس قلمداد می‌شدید. با گذشت سال‌ها طول عمر ما به لطف علم پزشکی افزایشی تقریبا دو برابری پیدا کرد. پس چرا باید کار را در اینجا متوقف سازیم و اگر این کار را نکنیم چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ برای بسیاری این یک سوال یک میلیارد دلاری است.
به گزارش فرارو به نقل از دیلی بیست، سرمایه‌گذاری در استارت آپ‌های طول عمر در سال ۲۰۲۲ به ۵.۲ میلیارد دلار افزایش یافت و پیش‌بینی می‌شود ارزش این بازار تا سال ۲۰۳۰ به ۴۴.۲ میلیارد دلار افزایش یابد. میلیاردرهایی مانند «سم آلتمن» کارآفرین و برنامه‌نویس و «جف بزوس» بنیانگذار شرکت آمازون از سرمایه گذاری‌هایی حمایت می‌کنند که تحقیقات طولانی مدت مانند جوان‌سازی سلولی، ویرایش ژن، و کشف داروی هوش مصنوعی را هدف قرار داده اند. برای مثال، «برایان جانسون» میلیونر عرصه فناوری ۴۶ساله را در نظر بگیرید که اخیرا با رژیم ضد پیری شدید خود خبرساز شده است. او ساعت ۴:۳۰ صبح از خواب بیدار می‌شود، تمام وعده‌های غذایی خود را پیش از ساعت ۱۱ صبح می‌خورد و ساعت ۲۰:۳۰ بدون هیچ وقفه‌ای به رختخواب می‌رود.
او می‌گوید که از یک رژیم غذایی سخت با ۲۲۵۰ کالری پیروی می‌کند که در آن به منظور دریافت هر کالری باید برای زندگی‌اش بجنگد و روزانه بیش از ۱۰۰ قرص مکمل مصرف می‌کند. جانسون ادعا می‌کند که این روند به او اجازه داده است که به «اندازه‌گیری شده‌ترین فرد در تاریخ بشریت» تبدیل شود. او می‌گوید: «من می‌خواهم تجسم شخصی ایده نمردن باشم و الگوریتمی بسازم که بهتر از خودم از من مراقبت کنم».
فناوری‌های تجربی از جمله ژنومیکس (علم بررسی توالی و کمیت ژنی)، پزشکی ترمیمی یا بازساختی*، نانوتکنولوژی و هوش مصنوعی از طریق پژوهشگرانی که بر روی طول عمر کار می‌کنند و افرادی در سیلیکون ولی مانند جانسون که برای دست کم چندین دهه تلاش کرده‌اند تا در راستای افزایش طول عمر گام بردارند راه خود را از حاشیه به جریان اصلی باز کرده اند.
با انجام این کار ثروتمندان و قدرتمندان خود و کیف پول‌شان را به مثابه خوکچه هندی عرضه کرده‌اند با این تصور که چشمه جوانی در نهایت به نقطه‌ای می‌ریزد که در دسترس همگان باشد همان گونه که ظاهرا این رویه الگوی سایر فناوری‌ها نیز بوده است. جانسون که خود را یک «ورزشکار حرفه‌ای جوان سازی» قلمداد می‌کند می‌افزاید: «تلاش من اساسا این است که بفهمم چگونه می‌توانم نمیرم. سپس مردم پیام کارم را می‌شنوند. من صرفا همان بازی‌ای را انجام می‌دهم که همه انجام می‌دهند: نمردن».

 


جانسون به خاطر درمان‌ها و اقدامات غیر متعارف متعددی که او را جوان‌تر می‌کنند از جمله رژیم غذایی سخت و برنامه خواب، تزریق به اندام تناسلی و تعویض خون با پسرش شهرت دارد. ممکن است بدیهی به نظر برسد که بخش عمده علل مرگ و میر مربوط به سن است. به منظور طولانی‌تر شدن عمر این به سادگی یک موضوع درمان یا پیشگیری از این بیماری‌های مرتبط با افزایش سن است. همان طور که جانسون در تلاش است یکی از گزینه‌ها این است که به سادگی پیر نشوید.
«اوبری دی گری» متخصص طب پیری می‌گوید: «در حال حاضر هیچ راهی برای فرار از سراشیبی هم از نظر ذهنی و هم از نظر جسمی ندارید».
هیچ کس مشتاق این زوال ذهنی و جسمی نیست بنابراین، اینجاست که محققانی مانند دی‌گری وارد عمل می‌شوند. عقل سلیم می‌گوید اگر سبک زندگی سالمی داشته باشید شانس بیش‌تری برای زندگی طولانی‌تر خواهید داشت. برای دی‌گری تمدید زندگی، گامی منطقی پس از داشتن چنین سبک زندگی‌ای می‌باشد. این صرفا در مورد توسعه داروهای جدیدی است که می‌توانند به این هدف به میزان بیش‌تری دست یابد.
دی‌گری می‌گوید این تلاش به همان شیوه‌ای صورت می‌گیرد که داروها، درمان‌ها و مفاهیم ساده بهداشت و بهداشت امید به زندگی ما را به میزان دو برابر افزایش داده و از ۴۰ به ۸۰سالگی یا تعداد سال‌های زندگی بیش‌تری رسانده است. او می‌گوید: «بسیاری از مردم خود را متقاعد می‌کنند که پیری مانند سایر مشکلات پزشکی نیست. این که گویی پیری به نوعی در تار و پود هستی تنیده شده و اجتناب ناپذیر، جهانی و طبیعی است. این نظری بی‌اساس و مهمل است».
در مواجهه با این ایده که روزی، گزینه‌ای برای کاهش یا معکوس کردن پیری خواهیم داشت یک پرسش دائما مطرح می‌شود: آیا ما اصلا این را می‌خواهیم؟ تنها نگاهی به سرفصل‌ها و تحقیقات انجام شده در چند دهه گذشته نشان می‌دهند که حوزه افزایش طول عمر پیچیده و بحث برانگیز بوده است. علاوه بر جمعیت در حال پیر شدن برخی این سوال را مطرح می‌کنند که آیا زندگی طولانی‌تر می‌تواند نظام‌های اجتماعی و اقتصادی‌مان را تهدید کند. برخی دیگر استدلال می‌کنند که کیفیت زندگی مهم‌تر از کمیت آن است.
برای دی‌گری پاسخ به پرسش اول واضح است: بله. او می‌افزاید: «افرادی که این پرسش را مطرح می‌کنند نیز مشتاق طول عمر هستند که وقتی به بیماری سرطان مبتلا می‌شوند نزد پزشک می‌روند. واقعیت آن است که آنان نمی‌خواهند بیش از دیگران بیمار شوند».
پیری برای سلامتی ما مضر است اما تاکنون نتوانسته‌ایم کاری در مورد آن انجام دهیم. دی‌گری توضیح داد که مردم راه‌هایی برای مقابله روانی پیدا کرده اند. او می‌گوید: «یک راه این است که به نوعی خود را فریب دهید و فکر کنید که پیری نوعی موهبت در شکلی مبدل است به گونه‌ای که اگر پیری وجود نداشت مشکلات بدتری داشتیم».
برخی استدلال می‌کنند که پیری بخشی طبیعی از زندگی است و ما باید به جای فرار از آن از آن استقبال کنیم. دی‌گری می‌گوید: «بسیاری از مردم خود را متقاعد می‌کنند که پیری مانند سایر مشکلات پزشکی نیست. این ذهنیت به نوعی در تار و پود جهان بافته شده و اجتناب ناپذیر، جهانی و طبیعی است. با این وجود، این تصور نیز مهمل است»!
«جان کی دیویس» استاد فلسفه و اخلاق زیستی در دانشگاه کالیفرنیا می‌گوید: «ما به گونه‌ای تکامل یافته‌ایم که بیش از آن چیزی که محیط‌مان به ما اجازه می‌دهد خودمان را حفظ نکنیم. ما اکنون در یک محیط ساخت بشر زندگی می‌کنیم بنابراین، آن چه که در زمانی که ما نخستی‌های باهوش بودیم طبیعی بود اکنون طبیعی نیست».
بنابراین، با پیشرفت فناوری و ابزاری که برای چندین دهه زندگی بیش‌تر در اختیار داریم چرا این کار را انجام ندهیم؟ البته این سوال وجود دارد که چه کسی می‌تواند بیشتر عمر کند. نابرابری زیربنای جامعه بشری است جایی که در آن برخی از افراد صرفا به دلیل برخورداری از امکانات یا دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی بهتر عمر طولانی‌تری در مقایسه با سایرین دارند. برخی می‌گویند که این نابرابری‌ها در صورتی که دارو یا درمان معجزه آسایی برای افزایش زمان زندگی در بازار وجود داشته باشد تشدید خواهد شد.
دیویس می‌گوید: «اگر برخی از مردم به آن دسترسی نداشته باشند زندگی برای‌شان بسیار دشوارتر خواهد شد. پذیرش مرگ برای آنان بسیار سخت‌تر است». برای مثال، طبق گزارش‌ها جانسون سالانه ۲ میلیون دلار برای تیم متشکل از ۳۰ پزشک خود و استفاده از فناوری‌های پیشرفته هزینه می‌کند. در همین حال، بزوس، مارک زاکربرگ و سم آلتمن نیز میلیاردها دلار خود را صرف تحقیقات در مورد طول عمر می‌کنند در حالی که به استانداردهای بالاتر مراقبت‌های پزشکی در مقایسه با ما دسترسی دارند.
با این وجود، طرفداران افزایش طول عمر استدلال می‌کنند که از نظر اخلاقی درست نیست که برخی دسترسی به طول عمر طولانی‌تر را صرفا بدین خاطر رد کنند که دسترسی به آن به همگان وجود ندارد. از نظر آنان سلامتی و تندرستی یک بازی با جمع صفر نیست. دیویس می‌گوید: «برای مثال، ما پیوند قلب را بدین خاطر که قلب کافی برای پیوند زدن به همگان وجود ندارد رد نمی‌کنیم».
سپس این پرسش مطرح می‌شود که آیا در دنیایی که بسیاری از مردم به مراقبت‌های بهداشتی اولیه دسترسی ندارند باید برای حل مسئله پیری پول خرج کنیم؟ دیویس در پاسخ به آنان می‌پرسد: «تا چه اندازه مطمئن هستید که با جلوگیری از افزایش عمر نیازهای دیگر در واقع برطرف خواهند شد»؟ جانسون می‌گوید: «ما باید سعی کنیم راه‌های دیگری برای حل مشکلات پیدا کنیم زیرا برای زندگی ارزش قائل هستیم».
با این وجود، یکی از نگرانی‌های متداول که پاسخ ساده‌ای برای آن وجود ندارد افزایش بیش از حد جمعیت در صورت امکان افزایش طول عمر افراد است. این وضعیت زمانی بغرنج‌تر می‌شود که افراد زمان بیش‌تری برای فرزند دار شدن داشته باشند و زمانی که افراد بیش‌تری در اطراف‌شان باقی می‌مانند وضعیت می‌تواند تشدید شوند. این موضوعی است که دیویس اذعان می‌کند در مورد عمر طولانی‌تر افراد یک چالش بزرگ خواهد بود. او می‌گوید: «حل این مشکل واقعا دشوار است زیرا واقعا نتیجه یک محاسبه ساده است و نمی‌توان آن را با دارو حل کرد».
البته تمام فناوری‌ها معایب و مزایای خود را دارند. هنگام برخورد با نکات منفی فناوری‌ها زمان به نفع ماست. علیرغم چالش‌هایی که افزایش مدت زمان زندگی ایجاد می‌کند تاریخ نشان می‌دهد که جامعه بشری باید با آن سازگار شود. از ژن‌های اجداد پارینه سنگی ما که در طول زمان برای محافظت در برابر خطرات جهش یافته‌اند تا پیشرفت‌های رخ داده در عرصه بهداشت عمومی که به افزایش دو برابری امید به زندگی در فاصله قرون نوزدهم و بیستم میلادی کمک کردند انسان‌ها به سرعت خود را با شرایط تازه ایجاد شده تطبیق دادند. سپس پیامدهای اجتماعی مثبت بالقوه‌ای وجود دارد که باید هنگام اضافه کردن چند دهه به طول عمر خود در نظر بگیریم.
«دی گری» می‌گوید: «تاثیر اصلی این خواهد بود که ما تریلیون‌ها دلار در سال برای زنده نگه داشتن مردم خرج نخواهیم کرد زیرا در وهله نخست آنان بیمار نخواهند شد. پیشگیری از بیماری‌های مرتبط با افزایش سن منجر به دوران سالمندی راحت‌تر می‌شود و مدیریت بازنشستگی را به دلیل کار طولانی‌تر آسان‌تر می‌کند. علاوه بر این، ممکن است به نفع نسل‌های جوان‌تر نیز باشد فارغ از آن که به آنان کمک می‌کند عمر طولانی‌تری داشته باشند». او می‌افزاید: «من فکر می‌کنم با افزایش سن افراد عاقل‌تر می‌شوند. ما ممکن است تمایل بیش‌تری به علاقمندی به نسل‌های آینده داشته باشیم زیرا فکر می‌کنیم در آنجا خواهیم بود».
در حال حاضر، زندگی و حرفه ما حول محور یک آغاز، یک میانه و یک پایان ساخته شده است. با افزایش سرعت تحقیقات در مورد طول عمر ممکن است مشاهده کنیم که این ساختار به چیزی جدید و متحول‌کننده تغییر پیدا خواهد کرد. دیویس می‌گوید: «اگر به طور نامحدود زندگی کنید شاید ساختار متفاوتی داشته باشید؛ در آن صورت ساختار زندگی‌تان بیش‌تر شبیه یک سریال تلویزیونی خواهد بود تا یک فیلم سینمایی».