یک هفته و بیشتر، رسانه پُر شده است از اخبار و تحلیل و افشاگریها پیرامون فساد چای (دبش) و هر روز و هر ساعت نیز بر حجم آن افزوده میشود؛ موضوعی که اگرچه مهم است اما از این جا به بعد، این موضوع و این پرونده در حوزهی مسئولیتهای قوهی قضائیه است که ایمان و […]
یک هفته و بیشتر، رسانه پُر شده است از اخبار و تحلیل و افشاگریها پیرامون فساد چای (دبش) و هر روز و هر ساعت نیز بر حجم آن افزوده میشود؛ موضوعی که اگرچه مهم است اما از این جا به بعد، این موضوع و این پرونده در حوزهی مسئولیتهای قوهی قضائیه است که ایمان و اعتقاد داریم به آن رسیدگی خواهد شد و انشاءالله بدون افتادن در کانال اطاله، همهی ابعاد آن نیز روشن و آشکار میشود اما آنچه ما را نگران کرده، فراموشی موضوعی مهمتر از فساد چای (دبش) یعنی چای سنواتی تاریخ گذشته است که قدمتی سه دههای دارد با ابعاد بنظر گستردهتر از فساد در واردات چای، چه به لحاظ عددی و چه از منظر حقوقی و چه از زاویه تأثیرات اقتصادی، سیاسی و نیز میتواند احتمالا به سلامت آحاد مردم مربوط شود.
از آن جایی که آفتاب یزد طی ماههای گذشته، بارها در این زمینه نوشته و موضوع چای سنواتی تاریخ گذشته را در دستور کار خود باقی نگاه خواهد داشت تا بالاخره مسئولان مجبور و مجاب به پاسخگویی شوند هرچند عدهای دوست دارند ما آن را فراموش کنیم.
سوالات، ابهامات و نکات بسیار مهمی در این فقره وجود دارد که حتی به گمان میتواند بخشهایی از ابهامات پروندهی اخیر (فساد چای دبش) را نیز روشن کند.
– این که اساساً چرا باید دسترنج کشاورزان زحمتکش ایرانی تبدیل به کالایی شود که نه تنها کاربرد انسانی که کاربرد حیوانی و حتی صنعتی نیز ندارد؟
– این که پشت این پروندهی قطور و تقریباً تاریخی شده افرادی تلاش میکنند چای تولید داخل به مرحلهی توزیع و فروش نرسد، در انبارها آن قدر باقی بماند تا غیر قابل استفاده شود؟
– این که چرا همین چای در زمانی که قابل استفاده است میخواهند وانمود کنند مشتری چندانی ندارد اما با سنواتی و تاریخ گذشته شدن چگونه است که به یکباره خریداران برای این کالای غیرقابل مصرف پیدا میشوند.
– این که کدام دستگاه نظارت میکند تا این چای سنواتی تاریخ گذشته راهی بازارهای داخلی آن هم به نام چای وارداتی نشود؟
– بعد صادرات برخی از چایهای سنواتی حتی برای مصارف صنعتی (مثلاً صنعت رنگسازی) هم تأیید نشده، چه رخ میدهد و به چه سرنوشتی دچار
خواهد شد؟
– این که نقش بانک ملی در این میانه چیست که بسیاری از چای سنواتی تاریخ گذشته در انبارهای بانک ملی وجود دارد و مزایدههای آن توسط بانک ملی انجام میشود؟
– این که بالاخره سازمان و نهاد مسئول کیست؟ سازمان چای کشور، وزارت جهادکشاورزی، وزارت بهداشت، وزارت صمت، وزارت اقتصاد و دارایی و حتی دستگاههای نظارتی چرا تا این لحظه نسبت به گزارشهای پی در پی آفتاب یزد سکوت اختیار کردهاند و واکنشی نشان نمیدهند؟ و حتی به درخواست معاون اول رئیسجمهور هم پاسخ نمیدهند.
– و در نهایت این که، بالاخره قفل زبانها کی و چگونه و مشروط به چه اتفاقی بازخواهد شد؟
کوتاه و مختصرترین عرض بنده این است؛ از نظر آفتاب یزد، اگرچه فساد چای (دبش) بسیار مهم است اما آن موضوع دیگر یک پروندهی قضائی است و پرداختن به آن در رسانهها و محافل سیاسی بیشتر از آن که گرهگشا باشد ابهامزا است. بیاییم ضمن پیگیری روند بررسی و محاکمهی همهی آنانی که در این موضوع دخالت داشتهاند …
Saturday, 27 April , 2024