آفتاب یزد: اگر از شغل خود خسته شدهاید و دوست دارید یک شغل پردرآمد داشته باشید، این نکات را در نظر بگیرید، حتی شاید شغل فعلیتان را رها کنید! ساعت هفت صبح یکی از روزهای شلوغ در اوایل دوران کرونا، من درحالیکه قرار بود با سی دانشآموز پایه دهم، یک کلاس آنلاین در برنامه زوم […]
آفتاب یزد: اگر از شغل خود خسته شدهاید و دوست دارید یک شغل پردرآمد داشته باشید، این نکات را در نظر بگیرید، حتی شاید شغل فعلیتان را رها کنید!
ساعت هفت صبح یکی از روزهای شلوغ در اوایل دوران کرونا، من درحالیکه قرار بود با سی دانشآموز پایه دهم، یک کلاس آنلاین در برنامه زوم داشته باشم، سعی میکردم به خودم انرژی و انگیزه بدهم. من میبایست هم در مورد تدریس بخش نوشتاری کلاس خودم را هیجانزده نشان میدادم و هم دانشآموزان را ترغیب میکردم تا دوربینهایشان را در کلاس روشن کنند و همه این کارها را درحالیکه دختر کوچکم زیر میزم پنهان شده بود و شیطانی میکرد و من انتظار داشتم از آموزش مجازیام چیزی یاد بگیرد، مدیریت میکردم. پس از ساعتها تدریس میتوانستم کاری را که واقعاً دوست دارم انجام بدهم و آن کار چیزی نبود جز نویسندگی. من عاشق تدریس شده بودم و آرزو میکردم که ایکاش حقوق بهتر و منصفانهتری داشته باشم! طوری که یک معلم شایسته آن است.
بیاید یکم به عقب برگردیم. در سن هجده سالگی بهخاطر لطف یک معلم روزنامهنگار درجه یک در دبیرستان، کارآموز یک روزنامه محلی شدم و اولین گزارش خبریام را نوشتم که درباره یک رقابت به سبک مسابقه امریکن آیدل برای نوجوانان بود و بهخاطر آن پانزده دلار دستمزد گرفتم و چقدر حس خوبی داشت. در آن شب به همراه دوستانم به سینما رفتیم و بعد جرقهای برای شروع یک کسبوکار کوچک زده شد.
در رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸ درست در زمانی که اتاقهای خبر و رسانههای چاپی در حال نابود شدن بودند، از دانشگاه فارغ التحصیل شدم. به دبیرستان برگشتم تا معلم شوم. این یک مسیر شغلی امن و مقاوم در برابر رکود اقتصادی بود. تدریس و روزنامهنگاری در ده سال بعدی زندگیام نقش اساسی داشت به همین سبب تا مدتی به عنوان یک کار پارهوقت، نویسندگی میکردم؛ اما ناگهان با همهگیر شدن ویروس کرونا زمان آن رسیده بود که هرچقدر هم که عاشق تدریس هستم یه قدمی برای زندگیم بردارم.
چگونه یک کار پارهوقت را به یک شغل پردرآمد تبدیل کنیم؟
من همیشه در مورد کسب درآمد فکر بازی داشتم، به یک دلیل بسیار خاص: تعداد کمی از مردم فکر میکنند که نویسندگان میتوانند در زمینههای خلاقانه از نظر مالی موفق باشند (مگر اینکه نویسندگان پرفروش کتاب باشند). اما من فهمیدهام که این افراد کاملاً اشتباه میکنند و میخواهم این حقیقت را برای دیگران روشن کنم؛ بنابراین، تجربهام را با شما به اشتراک میگذارم. ماه اول کسبوکارم بهعنوان یک نویسنده مستقل، تنها ۵۰۰ دلار از فروش چند داستان درآمد داشتم. من به کار روزمرهام ادامه دادم تا زمانی که اوضاع بهتر شد. سه سال بعد، کسبوکار نویسندگی من سالانه ۲۵۰.۰۰۰ دلار درآمد داشت، با یک برنامه کاری پارهوقت و کار کردن پنج ساعت در روز. اولش به این آمار و ارقام شک داشتم؛ اما بعد از تجربههای فراوان فهمیدم نهتنها شدنی است؛ بلکه چقدر لذتبخش و سرگرمکننده است.
کارهای پارهوقت نباید تبدیل به فرسودگی شغلی شوند، تا زمانی که حدومرز داشته باشید. اتفاقاً آنها یک گزینه عالی برای پیشرفت آینده کاری هستند. حالا من با تبدیلکردن کسبوکار پارهوقتم به منبع اصلی درآمدم آینده پنج فرزندم را تأمین میکنم، از تمایل شخصیام به مشاغل خلاقانه حمایت میکنم و یک روز کاری پارهوقت انعطافپذیر را میسازم. من به دیگران آموزش میدهم که همین کار را انجام دهند. اگر ارتقا دادن کسبوکار پارهوقت، کار آزاد، کار موقت یا مشاوره چشمانداز شغلی شماست این چیزی است که من یاد گرفتهام.
یک مربی پیدا کنید، یا خودتان مربی شوید
همه ما این جملات را شنیدهایم که میگویند فقط بهاندازه زنان (و دیگران) که اطراف شما هستند قوی باشید و به گذشته و تجربههایتان نگاه کنید تا بتوانید دیگران را کمک کنید و من برای دیگران این کار را انجام دادم. اولین گام در تبدیل کردن شغل پارهوقت به منبع اصلی درآمد، پیدا کردن کسی است که این کار را کرده است تا از تجربه او استفاده کنید. شاید به نظر برسد که آنها برای پول به شما مشاوره میدهند و گاهی هم فکر کنید که این یک گفتگو ساده و صرف یک فنجان قهوه است. در رویدادها شرکت کنید، در همان محیطها و شبکههای اجتماعی با آنها وقت بگذرانید و بهخاطر داشته باشید، مشاوره حرفهای نباید تنها از طرف یک نفر باشد. افراد مختلف نقاط قوت و چیزهای متفاوتی برای آموزش دارند. احتمالاً شما هم چیزی برای پیشنهاد به دیگران داشته باشید. اگرچه ممکن است مربی بودن کار دیگری به نظر برسد، اما میتواند نیازهای شما را ارضا کند.
روی یک حوزه خاص تمرکز کنید
یکی از نکات رایج درمورد مشاغل پاره وقت این است که روی یک حوزه خاص تمرکز کنید و اهداف خود را مشخص کنید و این یعنی در یک زمینه خاص تخصص داشته باشید و از این شاخه به آن شاخه نپرید. بدانید که تخصصتان چه جایگاهی در بازار کار دارد و چگونه میتوانید تخصصتان را نشان بدهید. و این کار یک هنر است. شاید تخصص شما درستکردن صابون باشد؛ اما هدف شما تولید صابونهای ارگانیک یا صابونهای مخصوص کودکان باشد.
این روش میتواند در بسیاری از موارد جواب بدهد؛ ولی برای دیگران ضروری نیست. مثلاً من همکارانی دارم که فقط در یک زمینه خاص مثل سیاست، امور خارجه، فرهنگ عمومی نویسندگی میکنند و کارشان در این زمینهها بسیار خوب است. اما من میخواستم چهارتا پنج حوزه تخصصی داشته باشد تا خلاقیتم همواره وجود داشته باشد و خودم را از بیکاری و خستگی دور کنم. به همین علت بهجای تمرکزکردن روی یک موضوع در مورد آموزش، سلامت، کار، فرزندپروری و تجارت الکترونیک و چندین موضوع دیگر نوشتم. قوانین خودتان را بسازید و پای آنچه برای شما سودآور و سرگرم کننده است، بایستید.
یک بیانیه درخشان بسازید
هدف کسبوکار شما چیست؟ شما یک فعالیت پارهوقت و کسبوکار تماموقت تاسیس کردید که درحال رشد است؛ اما شما یا برندتان دقیقاً چه خدمات یا محصولاتی ارائه میدهید؟ در چند جمله ساده، یک نقشه راه برای خود یا کسبوکارتان تهیه کنید تا مشتریان بدانند چه انتظاراتی دارند.
سعی کنید در فضای مجازی فعال باشید
برای هر فعالیتی که دارید یک حساب لینکدین ایجاد کنید و یک نمونه کار آنلاین و یا یک بیوگرافی کامل و جامع از خود قرار بدهید همه این کارها در پیشرفت شما بسیار موثر است. در شروع کار مهم نیست چگونه و کجا و به چه شکل این کار را انجام میدهید فقط شروع کنید کمکم راه میافتید. هر روز، هر هفته یا ماهی یکبار یک فعالیت به رزومه کاری خود اضافه کنید. فریلنسرهای تازهکاری که با آنها صحبت کردم گاهی در ارتباط برقرارکردن با مشتریان مشکل دارند؛ زیرا رزومه آنها هنوز کامل نیست. اما از قضا با موفقیتهای بیشتر نمونه کارهای شما بهتر میشود. پس فقط شروع کن.
ریسکپذیر باشید
وقتی درآمد شغل پارهوقت شما به درآمد اصلی شما نزدیک میشود یا حتی با آن رقابت میکند باید در نظر داشته باشید که اگر ریسک نکنید و گامهای بلند برندارید چه چیزهایی را از دست میدهید. شما فقط با انجام این دو کار میتوانید رشد بسیار خوبی در کارتان داشته باشید و زمان آن رسیده که گامی بلند بردارید و شغل اصلی خود را رها کنید. میدانم این مرحله اغلب برای مردم سخت است. اما باید تصمیم بگیرید که برای یک کسبوکار موفق برنامهریزی کنید و اهدافتان را تعیین کنید و پله به پله جلو بروید.
یکی از بزرگترین مشکلات در تبدیل شغل اصلی به یک شغل پارهوقت این است که ممکن است کمی طول بکشد تا شما از کارفرما کار بگیرید یا تعداد کارها کم باشد. خب درککردن این موضوع خیلی هم سخت نیست بالاخره کار که خودبهخود به وجود نمیآید. از قدیم گفتن جوینده یابنده است پس شما باید دنبال آن باشید. پس من کار در شب و تعطیلات آخر هفته را به حداکثر رساندم و درحالیکه به مشتریانم خدماترسانی میکردم برای یک تغییر بزرگ آماده میشدم. شما میتوانید روی افزایش حساب پسانداز خود یا ایجاد یک صندوق سرمایهگذاری با گرفتن وام یک گام بلند بردارید. برای من، حقوق شغل ثابتم هزینهها و فرصتهای کار پارهوقتم را تأمین میکرد.
فکرتان رو زیاد درگیر حسابوکتاب نکنید
اگر حسابوکتاب شغلتان را خودتان انجام میدهید. منطقی فکر کنید نه رویایی! شما نیازی به داشتن نرمافزارهای پیچیده برای صورتحساب یا مدیریت پروژه ندارید (البته نرمافزارهای مفیدی در این زمینه وجود دارند که آشنایی با آنها خالی از لطف نیست). بهجای آن یک جدول اطلاعات دقیق از پروژهها، هزینهها، درآمد و مخارج خود تهیه کنید. با یک حسابدار ماهر که با فریلنسرها آشنا است همکاری کنید تا مطمئن شوید مالیات شما با هزینههایتان مطابقت دارد. بقیه موارد را میتوانید بهمرور بهتر کنید.
با افرادی که میشناسید در این باره گفتگو کنید
حتی در عصر دیجیتال، مشتریانی را دیدهام که در اتاق پرو یک بوتیک لباس، در کافه درحالیکه منتظر آمدن سفارش قهوهشان هستند با پیشخدمت رستوران در مورد وضعیت شغلیشان حرف میزنند. شما هم از همینجا شروع کنید با هرکسی که میبینید حرف سر صحبت را باز کنید. از آنها بپرسید که چه کاری انجام میدهند یا از آنچه که خودتان انجام میدهید صحبت کنید و به همین ترتیب در شبکههای مجازی درمورد شغلتان پست بگذارید و با جزئیات در مورد نحوه همکاری دیگران با خودتان توضیح دهید. آنها چیزی را که نمیدانند، نمیپرسند پس به آنها بگویید.
بعضی افراد تعجب میکنند که من تقریباً همیشه در مورد نرخ و شرایط پروژهها و مشتریان جدید صحبت میکنم و اطلاعات زیادی دارم. شناختن ارزش خود (و ایستادگی در کنار آن) یک نکته مهم مالی است. اولش ممکنه حس تکبر و بلندپروازی به شما دست بدهد؛ اما این مسیر اهداف شماست و باید تصمیمات شما بر این احساس غلبه کند. پس به این سندروم فریبنده بگویید که کنار برود.
یکی از چالشهای مشاغل پارهوقت (و کار تماموقت) قیمتگذاری است. اولین قدم شما باید این باشد که از همه کسانی که در این حیطه کاری فعالیت کردند بپرسید که چگونه قیمتگذاری میکنند. آیا بهازای ساعت کاری محاسبه میکنند یا نرخی ثابت برای هر پروژه در نظر میگیرند؟ سپس باید حقوق یا دستمزدی را تعیین کنید که ثابت باشد و یک زندگی خوب را با آگاهی از اینکه باگذشت زمان و تلاش بیشتر، پیشرفت خواهید کرد را برای شما تضمین کند.
هزینههای دیگر فریلنسری مانند مالیات، بیمه درمانی، اشتراک، فضای اداری یا پیمانکاری، همچنین پسانداز، تعطیلات و موارد دیگر را در نظر بگیرید و مشخص کنید که برای انجام این موارد به چه میزان درآمد ماهیانه یا هفتگی نیاز دارید. سپس آن را بر تعداد ساعاتی که میخواهید کار کنید تقسیم کنید و اینگونه نرخ ساعتی شما تعیین میشود.
وقتی میخواهید یک کسبوکار کوچک را به شغل اصلیتان تبدیل کنید ممکن است اولش برای شما دلهرهآور و گیجکننده باشد. اما ارزش این را دارد که هر روز قدمی برای تحقق آن برداریم. شخصیتی که در آینده از شما ساخته خواهد شد قدردان تلاشهای امروز شما خواهد بود.
Saturday, 27 April , 2024