اول: روزنامه «دنیای‌اقتصاد» در مطلبی با عنوان: «تاوان کپی ناشیانه یک خبرگزاری از گزارش دنیای اقتصاد» می‌نویسد «کپی ناشیانه یک خبرگزاری از گزارش تحلیلی «دنیای‌اقتصاد» که ۴ آذر ماه درباره «اثر «مالیات بر حقوق»، روی هزینه مستاجرهای تهرانی» منتشر کرده بود، باعث شد این خبرگزاری، مطلبی «نادرست» نشر دهد و به دنبال آن، برخی دیگر […]

اول: روزنامه «دنیای‌اقتصاد» در مطلبی با عنوان: «تاوان کپی ناشیانه یک خبرگزاری از گزارش دنیای اقتصاد» می‌نویسد «کپی ناشیانه یک خبرگزاری از گزارش تحلیلی «دنیای‌اقتصاد» که ۴ آذر ماه درباره «اثر «مالیات بر حقوق»، روی هزینه مستاجرهای تهرانی» منتشر کرده بود، باعث شد این خبرگزاری، مطلبی «نادرست» نشر دهد و به دنبال آن، برخی دیگر از رسانه‌های آنلاین، آن را بازنشر کنند. »
و اما داستان از این قرار بود که روزنامه «دنیای‌اقتصاد» ۴ آذر ماه امسال با بررسی لایحه بودجه ۱۴۰۳ و نرخ مالیات پلکانی که در این لایحه، بر «مجموع درآمد سالانه حقوق‌بگیران» وضع شده است، می‌نویسد: در تهران یک مستاجر تهرانی حداقل حدود ۱۵ میلیون تومان هزینه اجاره‌بها در ماه پرداخت می‌کند که در این صورت و با توجه به میانگین دستمزدها، درآمد ماهانه یک خانوار اجاره‌نشین باید حدود ۲۳ میلیون تومان باشد. در این صورت، با توجه به مجموع درآمد سالانه مستاجرها (میانگین) و نرخ مالیاتی تعیین شده، عملاً ماهانه یک میلیون و ۷۵۰ هزار تومان از حقوق (درآمد) این خانوارها بابت مالیات کسر خواهد شد که این رقم معادل هزینه اجاره ۷ مترمربع آپارتمان در تهران (به قیمت‌های امروز) است.
در حالی که روزنامه «دنیای‌اقتصاد» در گزارش خود، برای تبیین «اثر هزینه‌ای مالیات بر حقوق، روی درآمد و هزینه مستاجرهایی که تحت فشار اجاره‌بهای مسکن قرار دارند»، رقم مالیات را با بهای اجاره آپارتمان معادل‌سازی کرد تا برای سیاست‌گذار مشخص شود، این مالیات فشار مضاعفی به قشر مستاجر وارد خواهد کرد
و بهتر است، نرخ آن تعدیل شود اما یک خبرگزاری، گزارشی اخیراً با همین مضمون منتشر کرده است که کاملاً اشتباه است و اصلاً چنین چیزی در لایحه بودجه نیامده است! در متن این خبر صحبت از این شده که «مستاجرها باید سال آینده برای اجاره‌نشینی مالیات دهند اما صاحب‌خانه‌ها از مالیات معاف هستند». در حالی که، اصل تحلیل «دنیای‌اقتصاد»، این نبود که «چون فردی مستاجر است باید این مالیات ۱.۷ میلیون تومانی را پرداخت کند»، بلکه اصل مسئله این است که «مالیات بر حقوق» که همه حقوق‌بگیرها مشمول پرداخت آن هستند، برای قشر مستاجر حقوق‌بگیر، فشار سنگینی به دخل و خرج او وارد می‌کند.
دوم: شایعه‌ی دوم که البته آن نیز تکذیب شد، مالیات ۲۰ تا ۲۵ درصدی بر طلا بود. برخی مدعی شده بودند؛ هدف دولت ثبت خرید و فروش طلا از مبدا تا مقصد است و این یعنی دولت می‌خواهد بر تمام دارایی‌های طلای شما اشراف کامل داشته باشد و در هر فاکتور خرید و فروش ۲۰٪ از سود شما را به عنوان مالیات از شما دریافت کند که این خارج از چرخه مالیات بر درآمد و مالیات بر ارزش افزوده است.
شایعه سازها این موضوع را تشریح کرده و نوشته بودند: به طور خیلی ساده‌تر اگر بخواهیم توضیح بدهیم، جدا از اطلاعات بر معاملات از مبدا، جریان نقل و انتقالات همیشه در معرض دید دولت خواهد بود، بلکه در زمان فروش در صورت سود مصرف‌کننده از فروش طلا در ادوار تاریخی مثلا در طول یک یا دوسال بعد از خرید به علت افزایش نرخ طلا باید ۲۰٪ از سود خود را به دولت بپردازد!
که این شایعه نیز مانند شایعه‌ی مالیات ستانی از مستاجرها شدیداً تکذیب شد اما اصل ماجرا اندکی غم‌انگیزتر است!
سوم: در این که دولت قصد دارد تا درآمدهای مالیاتی خود را بر اساس بودجه‌ی تقدیمی به مجلس در سال ۱۴۰۳ افزایش بدهد هیچ تردیدی وجود ندارد اما ترویج چنین شایعاتی ممکن است تبعات تلخی به دنبال داشته باشد که یکی از آن ها، اندیشیدن دولت به مالیات‌هایی است که در همین گونه شایعات به گوش می‌رسد یعنی حتی اگر دولت قصدی برای مالیات ستانی از مستاجران و نیز اخذ مالیات از سود حاصله از خرید و فروش طلا نداشته باشد هم ترویج چنین شایعاتی ممکن است نوعی حرص و طمع در دولت بیدار کند و بگوید: حالا که مردم ما را متهم به چنین مالیات ستانی‌هایی می‌کنند آن هم به دروغ، پس بگذار این راه را هم امتحان کنیم!
چهارم: سال‌ها قبل انیمیشنی طنز اما آموزشی از سیما پخش می‌شد معروف به «سیا ساکتی». در یکی از قسمت‌های آن، رفیق ناباب یعنی «سیا ساکتی» به پسر خوب اما در معرض انحراف قصه، «سیگار» تعارف کرد و او با ترس و لرز گفت: خود تو هم که سیگار می‌کشی لباس‌های من بو می‌گیرد و هربار از مادرم کتک سفتی می‌خورم!
سیاساکتی خندید و گفت: حالا که چه سیگار بکشی و چه سیگار نکشی، بالاخره کتک نوش جان می‌کنی بیا سیگار بکش که کتک الکی نخورده باشی!
حکایت همین شایعات است که در جامعه منتشر می‌شود؛ یک روز مالیات بر اجاره و اخذ آن از مستأجرهای نگون بخت و روز دیگر هم اخذ مالیات از سود حاصله از محل خرید و فروش طلا که مورد آخری با واکنش‌های تندی از سوی صنف طلا فروش مواجه شد.
پنجم: طی این چند سطر خواستیم یادآور شویم، رواج هر شایعه‌ای موجب فشار بر دولت نخواهد شد زیرا برخی شایعات از جنسی است که ممکن است «بومرنگی» عمل کند به این معنا که، دولت اندک اندک وسوسه شود بعد فروکش کردن این دست از شایعات در سیاست‌های مالیات ستانی خود تجدید نظر کند و فکری هم به حال مالیات‌هایی بردارد که احتمالاً از قلم افتاده است. حالا ممکن است از صرافت اخذ مالیات از مستأجرها به دلیل پیامدهای بسیاری منفی بیفتد اما مالیات ستانی از سود حاصله از خرید و فروش طلا را می‌تواند جدی بگیرد.
کوتاه و مختصر عارض شدیم کار دست ملت و راه نشان دولت ندهید، به خودی خود، دولت به دنبال افزایش درآمدهای مالیاتی است پس بالاغیرتاً بنزین روی این آتش تُند شده نپاشید و شایعه‌سازی‌هایی نکنید که دامان خودتان را هم بگیرد و بسوزاند!