آفتاب یزد – گروه گزارش: چاقی، دیابت، فشارخون و دیگر بیماریها و عارضهها از نتایج مستقیم تغذیه ناسالم هستند. واقعیت این است که داشتن تغذیه سالم پیش از هر چیز، نیازمند داشتن آگاهی از مکانیسم بدن، فواید آن و آگاهی از مضرات غذاهای ناسالم است. در دهههای گذشته و با کاهش تحرک انسان، فرصت کمتر […]
آفتاب یزد – گروه گزارش: چاقی، دیابت، فشارخون و دیگر بیماریها و عارضهها از نتایج مستقیم تغذیه ناسالم هستند. واقعیت این است که داشتن تغذیه سالم پیش از هر چیز، نیازمند داشتن آگاهی از مکانیسم بدن، فواید آن و آگاهی از مضرات غذاهای ناسالم است. در دهههای گذشته و با کاهش تحرک انسان، فرصت کمتر او برای فکر به غذا و کیفیت آن، صنعتی شدن زندگی و دور شدن او از طبیعت، نگرانیها از بابت نداشتن خوراک غذایی سالم نیز بیشتر شده است لذا با توجه به اهمیت موضوع آفتاب یزد در اینباره با دکترمحسن تقی زاده، متخصص تغذیه و رژیم درمانی گفتگو کرده است.
در ابتدا آقای دکتر تقی زاده بگویید با توجه به وضعیت اقتصادی و شرایط تغذیهای مردم مصرف مواد غذایی سالم امروزه چقدر اهمیت دارد؟
متاسفانه وضعیت تغذیهای مردم خوب نیست و از این بابت احوال خوبی نداریم. وقتی به سرانه مصرف شیر و لبنیات، گوشت، سبزیجات و میوهها نگاه میکنیم، دقیقتر متوجه کاهش مصرف و کم شدن سرانه مصرف اینگونه مواد غذایی خواهیم شد و متاسفانه هر روز این روند در حال بدتر شدن است چون اولویتها در سبد هزینههای خانوادهها چیزهایی بهجز تغذیه است و با این شرایط سبد خرید خانوادهها بابت مواد غذایی مناسب و ضروری کم رنگتر شده است. هزینه مسکن، پوشاک، هزینههای جاری… به گونهای زیاد است که شاید جایی برای تغذیه سالم وجود نداشته باشد به عنوان مثال شاید هزینه شارژ اینترنت موبایل یک جوان خیلی بیشتر از خوردن صبحانه برای او اهمیت داشته باشد. همه چیز مهمتر از یک لیوان شیر خواهد بود یعنی اولویتهای افراد تغییر کرده و مباحث اقتصادی خیلی بیشتر از تغذیه اهمیت دارد. البته مسائل فرهنگی هم در کنار مشکلات اقتصادی اثرگذار بوده است ولی همه چیز حتی شرایط جغرافیایی نیز دست به دست هم میدهند تا تغذیه دستخوش بیتوجهی جدی شود. نکته مهم اینجا است که شاید فقط دو دهک جامعه از شرایط تغذیهای نسبتا مطلوب برخوردار هستند. این یک طرف قضیه است چون وقتی تغذیه مناسب نباشد نیازهای بدن نیز تامین نخواهد شد و در چنین شرایطی کمبود مواد مورد نیاز و ریز مغذی مانند آهن، روی، کلسیم، ویتامین ها… در افراد جامعه به وفور خواهد بود در نتیجه تاثیرات سوء برجای خواهد گذاشت. با مشکلات سوء تغذیهای که نسل کنونی به واسطه مسائل اقتصادی و فرهنگی با آن مواجه شده است، تاثیرات زیانبار آن را متاسفانه در آینده و دوران سالمندی خواهیم دید. امراضی مانند آرتروز، پوکی استخوان، سرطان و سایر امراض غیر واگیر که به شیوه تغذیه بستگی دارد در آینده شیوع بالاتر و پرحجمی در میان مردم خواهند داشت، چون هموطنان در زمان طلایی که باید مواد غذایی مفید و ضروری را مصرف کنند، متاسفانه امکان آن را نداشتند.
آیا توصیهای به عنوان جایگزین مانند مصرف مکملها وجود دارد؟
هدف از خوردن مکمل این است که خلأ ناشی از مصرف نکردن مواد غذایی یا در اصطلاح کمبودهای مواد غذایی را برطرف کنیم. یعنی با خوردن مکمل اقدام جبرانی با هدف جلوگیری از عوارض ناشی از کمبود آن ماده مهم تغذیهای انجام دهیم. تقریبا اکثریت قریب به اتفاق افراد جامعه نیازمند دریافت مکمل هستند؛ وقتی میزان مصرف شیر و لبنیات، سبزی و میوه کم است پس مشکل کمبود کلسیم، ویتامین دی، منیزیم، … املاح مورد نیاز وجود دارد. وقتی گوشت نمیخوریم کمبود آهن، روی، ویتامین ب دوازده ایجاد خواهد شد و وقتی غذای دریایی مصرف نمیکنید دچار کمبود املاح معدنی و امگا سه خواهید شد. اگر به وضعیت تغذیه مردم نگاه کنیم باید به همه توصیه کنیم مکمل بخورند ولی من به عنوان متخصص تغذیه هیچگاه توصیه نمیکنم که مردم به جای مواد غذایی سالم، مکمل بخورند چون تاکید بر این است که رژیم غذایی را به سمت غذاهای سالم اصلاح کنیم. البته مشکل دیگری هم مطرح است؛ وقتی یک فرد به مطب متخصص یا کارشناس تغذیه مراجعه میکند علاوه بر پرداخت ویزیت باید برای تهیه مواد غذایی مورد توصیه و حتی مکملهای غذایی که تجویز میشود از جیب خود پرداخت کند. یعنی حمایت بیمهای نیست و مردم نیز توان خرید مکمل غذایی را ندارند. با شرایط اقتصادی و فرهنگی کنونی، متخصص تغذیه در اصل فقط برای یک گروه هدف تقریبا حدود ده درصد افراد جامعه توصیه میکند؛ افرادی که توانایی مراجعه را دارند و اصطلاحا «دستشان به دهانشان میرسد» از توصیههای من و همکارانم بهرهمند میشوند و شاید میتوانند چند صدهزار تومان یا چند میلیون تومان بابت تهیه مواد غذایی لازم و یا مکمل غذایی هزینه کنند و بدین ترتیب در اصل نود درصد باقی افراد جامعه از این توصیهها بیبهره اند.
با توجه به زیاد بودن هزینه مکملهای غذایی؛ انواع تولید داخل با خارجی تفاوت زیادی از نظر اثربخشی دارد؟
فروش مکمل در دنیا یک تجارت و اصطلاحا بازار بزرگ فروش است ولی در اصل مکملها نقش غذای مردم را ندارند بلکه جایگزینی برای کمبودهای تغذیهای است. انواع مکملهای وارداتی و خارجی که با شرایط خاص و حتی لابی یا قاچاق وارد کشور میشود با ارز تامین شده و گران قیمت است؛ ولی اینطور نیست که انواع تولید داخل آن تاثیر نداشته باشد بلکه بررسیها نشان داده که تفاوت معناداری از نظر اثربخشی بین مکملهای خارجی و داخلی وجود ندارد. البته عده کمی از مردم کشور مکمل مصرف میکنند و حجم زیادی از این مکملهای مصرفی مردم انواع غیر ضروری است یا مثلا برای تقویت و رشد مو، بهبود سلامت پوست استفاده میشود. مکملهای گیاهی و دارویی جهت کاهش وزن هم بخشی از درصد حجم مصرفی را به خود اختصاص داده است. اغلب این مکملها جنبه زیبایی و تناسب اندام دارد. باید پرسید چند نفر برای حفظ سلامت و یا کنترل بیماری خود به مطب تغذیه مراجعه میکنند؟ اغلب مراجعهکنندگان کلینیکهای تغذیه جهت کاهش و افزایش وزن است. متاسفانه مکملهای ضروری برای آن دهکی که کمبود دارند تجویز نمیشود و اغلب تجویزها بابت اصلاح تغذیه نیست. باید در این خصوص سیاستگذاری لازم انجام شود تا مکملهای غذایی به صورت هدفمند تجویز شود و به افراد نیازمند آن برسد. از نظر قیمت یک بسته مولتی ویتامین خارجی شاید حدود یک میلیون تومان باشد ولی نمونه داخلی آن قیمت خیلی کمتری در حدود صدهزار تومان دارد ولی از نظر تاثیرگذاری تفاوت معنی داری وجود ندارد. نمونههای خارجی چون با ارز آزاد وارد کشور میشود گرانتر است ولی آنقدری که تبلیغ میکنند اختلاف اثربخشی با نمونه داخلی ندارد. من حدود هشتاد مورد بررسی پژوهشی و بالینی رو مکملهای غذایی در منطقه کاشان انجام دادم و در مجموع میگویم انواع خارجی آنقدر ویژه و خاص نیستند که بتوانند چندین برابر مکملهای تولید داخل قیمت داشته باشند. مردم تا جایی که میتوانند شیر، لبنیات، گوشت، سبزی و میوه بخورند و در صورتی که امکان ندارند مکملهای غذایی را بصورت روزانه مصرف کنند تا حداقل نیازهای روزانه بدن را تامین کنند.
آیا نظام ارجاع و پزشک خانواده هم در این مسیر کمکی کرده است؟
بیمار وقتی نیاز به بررسیهای بیشتر داشته باشد باید آزمایش برای او نسخه شود. این در شرایطی است که متخصص تغذیه حتی در سطح استاد نیز امکان تجویز نسخه آزمایش ندارد و باید در این زمینه پزشک نسخه کند؛ نکته اینکه حتی ماما میتواند نسخه پاراکلینیکی تجویز کند ولی دانش آموخته تغذیه خیر؟! پذیرفتن این وضعیت برای من خیلی دشوار است که اجازه تجویز یک آزمایش خون ساده مثلا جهت بررسی آهن خون ندارم! این خدمت ساده باید در بیمه محسوب شود. البته بر اساس نظام ارجاع باید پزشک خانواده اقدامات اولیه و بررسی یا تجویز آزمایش لازم را انجام دهد و در صورت نیاز به مشاوره تغذیه ارجاع انجام گردد ولی مردم برای مشاوره این مسیر را انتخاب نمیکنند و از همان ابتدا به مطب تغذیه مراجعه میکنند. بدین ترتیب مطبها یا کلینیکهای تغذیه به سمت نصب دستگاه برای سرویس دهی به افراد خاص میروند که این رفتارها با ماهیت رشته تغذیه همخوانی ندارد. باید در مراکز بهداشتی مناطق مختلف کشور جذابیت ایجاد کنیم تا هموطنان وقت بگذارند و مراجعه کند که از خدمات مشاوره تغذیه بهرهمند شود. کلینیکهای تغذیه هم در کلانشهرها وقتی موفق هستند که به افراد با وضعیت مالی خوب خدمت ارائه میکنند. مشکلات اقتصادی روی تغذیه تمام آحاد جامعه تاثیر گذاشته، مگر همان دهک ثروتمند که هر چه بخواهد تهیه میکند.
نقش مراکز بهداشتی درمانی و خانههای بهداشت در این مسیر چیست؟
معاونت بهداشتی برای مراکز بهداشتی کشور تعدادی کارشناس تغذیه جذب کرده است که اقدام خوبی به نظر میرسد ولی متاسفانه مردم مراجعه نمیکنند. کارشناس تغذیه در این مراکز وقتی توصیه میکند به عنوان مثال یک خانم باردار مراجعهکننده روزانه چه میزان گوشت، لبنیات، ماهی بخورد. این فرد در پاسخ میگوید: پول و توانایی مالی تهیه آن را ندارد. ما نمیتوانیم غذای لازم را برای مردم تامین کنیم ولی با بعضی مکملها میخواهیم بخشی از کمبودها را برطرف کنیم؛ این یک چالش جدی است که باید به آن رسیدگی شود و فقط وظیفه کارشناس یا متخصص تغذیه نیست. اگرچه وزارت بهداشت در بحث دارویار اقداماتی انجام داده و قیمت دارو دچار اصلاحاتی شد اما در زمینه غذا این اصلاحات انجام نشد و شاهد افزایش قیمت شیر، لبنیات، گوشت به چندین برابر هستیم؛ الان قوت غالب مردم نان است و آن نان هم از آرد یارانهای است که شاید غنیسازی نشده است. در این شرایط توصیه مردم به مصرف لبنیات پروبیوتیک چه جذابیتی دارد؟ آن توصیههای مفید برای ده درصدی از جامعه خواهد بود که توان خرید دارند، چون نود درصد دیگر اولویتهایی مانند تامین مسکن، پوشاک، حمل و نقل، مدرسه، هزینههای جاری… خواهند داشت و مجبورند از هزینه کردن برای تامین مواد غذایی صرفنظر کنند لذا پس این چالش بزرگ کنونی و آینده است. وقتی توانایی خرید نباشد توصیهها هم اثری ندارد چون عامه مرد با این شرایط اقتصادی توان خرید ندارند. چه کسی میتواند امگا۳ تهیه کند، مکملهای غذایی و گیاهی هم از نظر تغذیهای تجویز میشود ولی متاسفانه اغلب مردم امکان تهیه ندارند.
میزان اهمیت مصرف مواد غذایی پروبیوتیک چقدر است؟
باید گفت مصرف پروبیوتیکها به عنوان یکی از جدیدترین و بهروزترین مباحث علمی دنیا مطرح است و نتایج خوبی نیز بر سلامت انسان دارد. تحقیقات متعددی روی آن انجام شده ولی فکر نمیکنم اولویت نخست برای جامعه ما مصرف پروبیوتیکها باشد بلکه اولویت این است که بتوانیم حداقل اهمیت خوردن شیر و لبنیات را به مردم تذکر بدهیم؛ اولویت این است تا کاری کنیم که مردم بتوانند گوشت تهیه کنند نیازهای پروتئینی را برطرف کنند، سبزی و میوه بخورند؛ صحبت کردن در این زمینه نیازمند تامین شرایط آن است. اینکه ماست نخوریم، شیر نخوریم، مکمل آهن یا قرص پروبیوتیک بخوریم تناسبی با اصول تغذیهای و علمی ندارد. سرانه مصرف لبنیات به زیر ۶۰لیتر در سال رسیده با این وضعیت چند درصد جامعه لبنیات میخورد؟ مردم مشکل دارند و با این وضعیت باید به هفتاد درصد مردم ایران مکملهای غذایی توصیه شود. بچهای که صبحانه او شده نان، فقط نان خالی میخورد چطور میتواند ریز مغذیهای لازم برای رشد و نمو یا حافظه و هوش را تامین کند. وقتی این مقدمات برقرار نیست من چطور میتوانم کمک کنم؟ مشاورههای تغذیه برای افراد جامعه محدود است و پاسخ نمیگیریم. مردم میگویند چی بخوریم؟ از کجا بیاوریم تا بخوریم؟
نظر شما درباره مصرف گیاهان دارویی توسط مردم بطور فزآینده چیست؟
تداخلات مصرف برخی گیاهان دارویی با داروهای شیمیایی میتواند موجب تشدید اثر دارو و یا تضعیف آن شود واین نکته جدی است و باید مورد توجه قرار گیرد. برخی گیاهان دارویی اثرات آنتاگونیستی یا سینرژی با داروهای شیمیایی مصرفی بیماران دارند و باید به این نکته توجه خاص نمود. مردم باید به این نکات تداخلاتی توجه کنند چون تداخل گیاهان دارویی با داروهای شیمیایی چالش مهمی محسوب میشود؛ تداخل غذا، دارو و مکملها با هم نیز مهم است و اطلاعرسانی در این حوزه به خوبی انجام نشده است. نحوه مصرف انواع مکمل آهن و روی، آهن و مس، آهن و کلسیم و دوظرفیتیها با یکدیگر جدی است و باید مردم آموزش لازم را ببینند. خوردن مکمل با غذا بخصوص با غذای پرفیبر حدود سی درصد جذب آن را کاهش میدهد.
درباره زمان مصرف مکملها با توجه به تنوع
برایمان بگویید.
زمان در مصرف مکملها مهم است به گونهای که باید برخی از مکملها را قبل از غذا و برخی را بعد از غذا بخوریم ولی در این خصوص شاید توصیه دقیق و صحیح انجام نمیشود. تداخل یک دارو با یک داروی دیگر و یا مکمل غذایی میتواند جذب داروی اصلی را کاهش بدهد و حتی دفع آن را تحت تاثیر قرار داده و روند بیماری را تغییر دهد. مثلا در سرطان خیلی از پیشنهادات در حوزه گیاهان دارویی بصورت خانگی است و دمنوشها میتواند متابولیسم را تغییر دهد. بهترین زمان در مورد مکملها پیشنهاد دوساعته قبل یا بعد از صرف غذا است. نوشیدن چای قبل و بعد از برخی مکملها توصیه نمیشود. در مورد مکمل کلسیم چون باید آب زیاد مصرف شود توصیه این است که قرص کلسیم را صبح و با حجم زیاد آب مصرف کنیم تا از بروز سنگ کلیه جلوگیری شود. در مورد ویتامین «ث» بهتر است دارو تقسیم شود و در فواصل مختلف روز تا شب مصرف کنیم. در مورد ویتامین «دی» پنجاه هزار چون هزینه مطرح است و یک «پرل» ۵۰هزار واحدی را نمیتوان تقسیم کرد و هزینه دوزهای کمتر هم بالاست، بهتر است بنا به نظر پزشک و نیاز بدن، بطور هفتگی یا دوهفته یکبار مصرف شود. اثر بخشی مکمل و دارو به حفظ میزان مورد نیاز بدن در طول شبانه روز بستگی دارد. البته اولویت غذا است ولی به اعتقاد من آنقدر وضعیت مناسبی از نظر تغذیه نداریم پس توصیه میشود در صورت امکان به طور روزانه مولتی ویتامین با املاح معدنی را مصرف کنیم تا نیازهای روزانه بدن تامین شود. شاید نیازهای اساسی را بتوان از این طریق تامین کرد؛ بدین ترتیب تا حدود هفتاد درصد نیازهای روزانه تامین میشود.
نظر شما درباره تغذیه مدارس چیست؟
حال مدارس و تغذیه دانشآموزان نیز بهتر از احوال کل جامعه نیست. سیاستگذاری در حوزه سلامت کشورمان مشکلات زیادی دارد. به عنوان مثال سیگار و دخانیات ارزانترین قیمت را در ایران دارد که درهیچ جای دنیا اینطور نیست چون مالیاتهای سنگین روی قیمت سیگار اضافه میکنند تا برای محلی که در نظر گرفته شده است، هزینه شود ولی در ایران هنوز اینطور نیست!؟ اگر مالیات برای سیگار به طور مناسب وضع میشد، یکی از حوزههایی که میتوانست از این بابت بهرهمند شود، همین تغذیه مدارس بود. اگر این سوبسید برای شیر غنی از مواد مغذی مدارس اعمال میشد خیلی خوب بود. اگر دولت یارانهای برای تغذیه مدارس قائل بشود میتوان امید داشت که دانشآموزان از تغذیه نسبی بهرهمند شوند. از سوی دیگر باید روی نوشیدنیهای مضر مانند نوشابههای گازدار افزایش قیمت و مالیات قائل شوند. یعنی اینکه بجای نوشابه، باید شیر بخوریم آن هم شیری که قیمت آن بسیار ارزان و شاید هم قیمت آب است. در اکثر نقاط دنیا این کار را کردند ولی در ایران هنوز اتفاق جدی رخ نداده است! اگر سوبسید و افزایش قیمتی که روی روغن گذاشته شده است را برای شیر ولبنیات قائل میشدند، شاید از نظر سرانه مصرف وضعیت بهتری داشتیم. تا زمان رسیدن به شرایط مناسب «شاید» این امکان وجود داشته باشد که مصرف مکملها در کودکان، زنان باردار و شیرده، سالمندان… بتواند از بروز برخی مشکلات مربوط به تغذیه در آینده این عزیزان جلوگیری کند.
امنیت غذایی خیلی مهم است؛ آیا بررسی روی این موضوع شده است؟
آبیاری سبزیها با پسماند و فاضلاب از یک سو موضوع مهم و جدی بوده است و امروزه نفوذ فاضلاب به زمینهای کشاورزی و آلوده شدن محصولات کشاورزی با فلزات سنگین مسئله جدی و مهمی است. با وجود آگاهی از برخی آلایندهها باید دقت کنیم که مصرف کردن سبزیجات و میوهها و شیر و لبنیات بهتر از مصرف نکردن آن است. در محیط زیست آنقدر آلایندههای مختلف مانند آلودگی هوا داریم که این میزان آلودگی محصولات کشاورزی در برابر آن ناچیز به شمار میرود، پس نباید زیاد نگران بود. آنتی اکسیدانهای دریافتی از محصولات کشاورزی تا حدودی میتوانند اثرات آلایندههای محیطی را برطرف سازند. البته با اقدامات اخیر و نظارتهای بیشتر و بخصوص بعد از مرجوع شدن برخی محصولات صادراتی مانند گوجه فرنگی، فلفل دلمه، کاهو… از کشورهای مختلف، وضعیت تحت نظارت بیشتر است؛ در گذشته شاهد بودیم که از یک طرف به خیار یا میوهها سمپاشی میکردند واز طرف دیگر برداشت میشد. وقتی مردم را از ترس احتمال آلودگی با سموم و فلزات سنگین نسبت به خوردن سبزیجات، میوه و لبنیات نگران میکنیم در اصل ضربه بزرگی به فرهنگ تغذیهای آنان وارد کردیم که پیامدهای آن غیر قابل جبران است. حذف سبزیجات بخاطر دارا بودن فیبر، منیزیم، پتاسیم، آنتیاکسیدانها و املاح مفید از سفره تغذیهای میتواند عوارض خاصی بهراه داشته باشد. در همه حال خوردن سبزیجات ضروری است ولی نباید از هرجایی سبزی و میوه تهیه کرد بلکه باید مطمئن بود.
Saturday, 27 April , 2024