آفتاب یزد ـ رضا بردستانی – خبرنگار بین الملل: حسین مرعشی در مصاحبهای با «خبرگزاری دانشجو» میگوید:«این که دو نفر اصلاحطلب؛ کارگزاران را جزو اصلاحات نمیدانند یک حرفی است که زدهاند و لطف میکنند. کارگزاران یکی از احزاب عضو جبهه اصلاحات ایران است و برای اصلاحطلبان مرجع رسمی بالاتری وجود ندارد.» در این باره و […]
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی – خبرنگار بین الملل: حسین مرعشی در مصاحبهای با «خبرگزاری دانشجو» میگوید:«این که دو نفر اصلاحطلب؛ کارگزاران را جزو اصلاحات نمیدانند یک حرفی است که زدهاند و لطف میکنند. کارگزاران یکی از احزاب عضو جبهه اصلاحات ایران است و برای اصلاحطلبان مرجع رسمی بالاتری وجود ندارد.» در این باره و باقی گفتههای «مرعشی» در این گفتگو«اِن قُلت»هایی وجود دارد که به آن
خواهیم پرداخت.
وقتی باهنر به جای اصلاحطلبان سخن گفت
اواخر آذرماه، محمدرضا باهنر در یکی از نشستهای سیاسی ـ انتخاباتی میگوید:«اصلاحطلبان به دو گروه تقسیم میشوند؛ عدهای از آنها اعتقاد به تحریم انتخابات دارند اما عدهای دیگر حیات خود را وابسته به حضور در انتخابات و مشارکت میدانند، مطابق اخبار واصله آنها تا حدودی در تهران به یک لیست واحد رسیدهاند و این میتواند اصولگرایان را نسبت به لزوم وحدت هوشیار سازد.»
پیشترها اما، لابی گر معروف، اصلاحطلبان را به دو دسته ی «خوش خیم» و «بد خیم» تقسیمبندی کرده، گفته بود:«با اصلاحطلبان خوش خیم حتی میتوان «ائتلاف» کرد(نقل به مضمون)!»
در واکنش به لیست ادعایی اصلاحطلبان، بسیاری از اصلاحطلبها موضع گرفتند و حتی او را غیب گویی دانستند که از آن چه در بین اصلاحطلبان میگذرد آگاهتر نشان میدهد و در نهایت، وجود هر گونه لیستی( آن هم واحد ) تکذیب شد.
این که محمدرضا باهنر با طرح این ادعا، به اصطلاح «تیر هوایی» شلیک کرده است تا جریانسازی کند یا موجی ایجاد کرده تا در پناه آن موج به اهدافی که دارد برسد و نیز این که شاید، اساساً خبرهایی بوده اما به این شکل و با این شمایل نبوده، هنوز اطلاع دقیقی نداریم اما با استناد به موضعگیری چهرههای عمدتاً شناخته شده ی اصلاحطلب، معلوم شد باهنر حرفی زده و تحقیقاً اهدافی را دنبال میکرده که شاید به اهداف خود نیز رسیده باشد واگرنه لیستی در کار نبوده و شاید نیست!
سطر به سطر با آن چه «مرعشی» به خبرگزاری دانشجو گفت
مرعشی: «عدم حمایت اصلاحطلبان از همتی در انتخابات ۱۴۰۰ اشتباهی بود که به شکست ما ختم شد.»
الف: عدم حمایت اصلاحطلبان از «همتی» اشتباه نبود!
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در گفتگو با خبرگزاری دانشجو میگوید: «عدم حمایت اصلاحطلبان از همتی در انتخابات ۱۴۰۰ اشتباهی بود که به شکست ما ختم شد». در جایی دیگر از همین مصاحبه گفته است:
«در انتخابات ۱۴۰۰ اشتباه کردیم که به میدان انتخابات نیامدیم.»، بالاخره آمدیم یا نیامدیم؟
مرعشی به خوبی میداند که از میان احزاب اصلاحطلب، آن که به میدان انتخابات وارد شد، با تمام قدرت هم وارد شد، کارگزاران سازندگی بود حال این که میگوید:«در انتخابات ۱۴۰۰ اشتباه کردیم که به میدان انتخابات نیامدیم»، مغلطهای آشکار است زیرا درست آن بود که بگوید، ما(کارگزاران سازندگی) آمدیم برای حمایت از یک کاندیدا اما بقیه نیامدند. به هر حال معتقدیم کارگزاران سازندگی یک تنه به میدان آمد و چون یک تنه به میدان آمد شکست خورد!
صرفاً جهت اطلاع آقای مرعشی میگوییم؛ اصلاحطلبان به دو دلیل از «همتی» حمایت نکردند؛ اول، تجربه ی تلخ حمایت از «روحانی» و کنار گذاشته شدن بخش مهمی از اصلاحطلبان از دایره ی قدرت به جز کارگزاران سازندگی و دوم، تلاش عجیب و غریب کارگزاران سازندگی برای مصادره «همتی» به نفع خود و با استفاده از سبد رأی همه ی اصلاحطلبان. اگرچه مرعشی عدم حمایت از «همتی» را اشتباه میداند اما بخش مهمی از اصلاحطلبان معتقدند نه تنها عدم حمایت از «همتی» اشتباه نبود که حمایت تام و تمام از «حسن روحانی» نیز بدون گروییهای لازم اشتباهی نابخشودنی بود!
نکته ی مهمتر اما، تلاشهای پنهان کارگزاران سازندگی برای تبدیل «همتی» به قُل دوم «حسن روحانی» بود یعنی انتظار داشتند همانگونه که اصلاحطلبان در ۹۲ و ۹۶ به میدان آمدند و حسن روحانی را راهی پاستور کردند در ۱۴۰۰ نیز باید همان اتفاق رخ میداد در حالی که بسیاری از اصلاحطلبان، به خوبی دریافتند به میزان حمایتی که از حسن روحانی به عمل آوردند، دیده نشدند و طبیعی بود از یک سوراخ آن هم بعد دو بار گزیدهشدن، برای سومین بار گزیده نشوند!
مرعشی در همین مصاحبه به این نکته نیز اشاره میکند که:«برخی از جمله حزب کارگزاران در جبهه اصلاحات اقلیتاند… »، حال کافی است با نگاهی به دو دولت حسن روحانی این قیاس انجام شود که سهم کارگزاران از قدرت گرفتن روحانی به اندازه ی همان در اقلیت بودن اتفاق افتاد یا بیشتر؟ قیاس نکرده معلوم است تنها گروهی که از رئیس جمهور شدن حسن روحانی به وفور بهره مند شد همین گروه اقلیت کارگزارانیها بودند و به همین دلیل اصلاحطلبان در ریاست جمهوری ۱۴۰۰ راهی دیگر در پیش گرفتند.
حزب کارگزاران خود را با ۵۸۰ نفر برای ۲۹۰ کرسی مجلس آماده میکرد
ب: اقلیتی با ۵۸۰ نامزد برای ۲۹۰ کرسی مجلس؟
به گفتههای مرعشی دقت کنید:
ـ تحریم انتخابات را تایید نمیکنم. برخی از جمله حزب کارگزاران در جبهه اصلاحات اقلیتاند و معتقد به مشارکت در حد مقدورات هستیم. مجلس و دولت تصمیم گرفتند به یکباره قانون جدید (پیش ثبتنام) را ابلاغ و اجرا کنند. این درحالی بود که فضای کشور سیاسی نشده بود و با این کار فرصت را از بسیاری از احزاب سیاسی و گروهها گرفتند.
ـ حزب کارگزاران خود را با ۵۸۰ نفر برای ۲۹۰ کرسی مجلس آماده میکرد. اما با موضوع پیش ثبت نامها، برخی ثبت نام نکردند و چون تحت امر ما نبودند نمیتوانستیم دستور بدهیم که ثبت نام کنید. حتی با توصیه ما هم برخیها ثبت نام نکردند.
ـ احزاب اصلاحطلب به استقبال پیش ثبت نام رفته و به جای این که مبارزه کنیم تسلیم آن شدیم.
اقلیت هستیم، تحریم انتخابات را تأیید نمیکنیم، برخی حتی با توصیه ما نیز ثبت نام نکردند، به جای مبارزه تسلیم شدیم و… در تمامی اظهارنظرات به خوبی معلوم است تفکرات سازندگی را تشریح میکند اما با همه اصلاحطلبان آن را به اشتراک میگذارد. به تعبیری واضح تر، تمامی گفتههای مرعشی نشاندهنده ی یک واقعیت است و آن این که، کارگزاران سازندگی خرج و حساب خود را با اصلاحات «جدا» کرده است اما از بیان
آن «اِبا» دارد.
وی در ادامه اما به موضوعات قابل تأملی اشاره میکند:
ـ تغییر در راس جبهه اصلاحات طبیعی بود. ابتدا این پیشنهاد به من شد، اما، چون متوسط جبهه اصلاحات را نمایندگی نمیکنم قبول نکردم. اکثریت اصلاحات به تفکر خانم آذر منصوری نزدیکتر است. (!)
ـ اگر از من بپرسند امروز چه چیزی به نفع اسلام و ایران است، میگویم باید بپذیریم که انتخابات بدون وجود احزاب فراگیر و نیرومند شدنی نیست و جبههها باید به حزب تبدیل شوند.
ـ از نظر اصلاحطلبان که به تکثر اعتقاد دارند، وجود هر شخصیت موثر در سیاست مفید است حتی آقای رئیسی بعد از ریاست جمهوری اگر بخواهند فعال باشند ما استقبال میکنیم.
ـ روحانی قرار نیست در مجلس خبرگان، کشور یا دولت را اداره کند. قرار است در کنار دیگر فقها برای امور مهم کشوری تدبیر کند.
ـ روحانی باظرفیت است اگر بتواند نقش آقای هاشمی را برعهده بگیرد برای کشور مفید خواهد بود. البته مرحوم هاشمی نحله فکری مستقلی داشت. گاهی اصلاحطلبان، متحد وی و گاهی منتقد وی بودند. آقای هاشمی هیچ وقت رهبر اصلاحطلبان نبود.گفتههای مرعشی ضربآهنگ عجیبی دارد، از اصلاحطلبان میگوید اما ایدههای کارگزارانیها را به نام اصلاحطلبان «سند» میزند، هاشمی و روحانی را در یک ردیف مینشاند، قبول دارد که متوسط جبهه اصلاحات را نمایندگی نمیکند، اجماع بر سر آذر منصوری را قبول دارد اما همچنان در جایگاه اصلاحطلبان از مواضع کارگزاران سازندگی خرج و دفاع میکند.
>هیچ ائتلافی با اصولگرایان میانهرو در دستور کار نیست
ج: هیچ ائتلافی با اصولگرایان میانهرو در دستور کار نیست؟
حسین مرعشی در رابطه با امکان ائتلاف با اصولگرایان و زمان اعلام لیست اصلاحطلبان گفت: «هیچ ائتلافی با اصولگرایان میانهرو در دستور کار ما (اصلاحات) نیست و هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. هنوز بحث درباره لیست در جبهه اصلاحات شروع نشده و منتظر اعلام نظر شورای نگهبان هستیم.» جدل کلامی با دبیر کل کارگزاران سازندگی نداریم، پیشتر گفتهایم همچنان نیز خواهیم گفت و آن این که؛ هزار بار دیگر هم حسین مرعشی، ائتلاف با اصولگرایان میانه رو را کتمان کند میگوییم تنها گروهی از اصلاحطلبان که استعداد ائتلاف با اصولگرایانِ نه تنها میانه رو که حتی تندرو را در خود میبینند و به وجود آوردهاند قطعاً کارگزاران سازندگی است ولاغیر!
برای ادعای خود دلیل داریم!
با مداقه در گفتههای محمدرضا باهنر و تقسیم اصلاحطلبان به «خوشخیم» و «بد خیم»، دقت در این گفته ی مرعشی که:«برخی از جمله حزب کارگزاران در جبهه اصلاحات اقلیتاند و معتقد به مشارکت در حد مقدورات هستند» و نیز این حرف مرعشی که: «احزاب اصلاحطلب به استقبال پیشثبتنام رفته و به جای این که مبارزه کنیم تسلیم آن شدیم» میتوان حدسهایی زد.اگرچه مجموعهای از اصلاحطلبان شناسنامه دار نسبت به این ادعای باهنر که: «اصلاحطلبان به دو گروه تقسیم میشوند؛ عدهای از آنها اعتقاد به تحریم انتخابات دارند اما عدهای دیگر حیات خود را وابسته به حضور در انتخابات و مشارکت میدانند، مطابق اخبار واصله آنها تا حدودی در تهران به یک لیست واحد رسیدهاند و این میتواند اصولگرایان را نسبت به لزوم وحدت هوشیار سازد» واکنش نشان داده، وجود هرگونه لیستی را منکر شدند و گفته دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین را نوعی «غیب گویی» تلقی کردند اما ذهن به این سمت کشیده میشود که وقتی کارگزاران باقیماندن در صحنه ی رقابتهای انتخاباتی را «در حد مقدورات» پذیرفته پس لابد باهنر نیز چندان بیراه در مورد لیست انتخاباتی سخن به میان نیاورده است منتها تنها «غلط املایی» ادعای باهنر، «لیست» را «واحد» معرفی کردن است و در اصل منظور او از لیست، لیستی بوده که کارگزاران سازندگی آماده کرده است.پیشتر و در یادداشتی با عنوان:« آقای باهنر؛ خوش خیمتر از «کارگزاران سازندگی»؟! بسم الله…!» به نکاتی اشاره کردیم. از آن جهت که آن یادداشت بیارتباط با مصاحبههای اخیر مرعشی و باهنر نیست آن را مرور میکنیم:
ـ به گفتههای «محمدرضا باهنر» در مصاحبه با «خبرآنلاین» دقت کنید:«در بین اصلاحطلبان یک عدهای میگویند میخواهیم در انتخابات شرکت کنیم و ما اگر میخواهیم وارد قدرت شویم باید پای صندوقهای رای بیاییم. یک عده هم دنبال تحریم هستند و میگویند تحریم میکنیم، رای نمیدهیم و شرکت نمیکنیم. من میگویم باید میان این دو گروه تفاوت قائل شد. آن کس که میخواهد تحریم کند، برانداز باشد و فتنهگر باشد بحث دیگری است. رقیب احزاب شدن با رقیب نظام شدن فرق دارد. هیچ حکومتی قبول نمیکند، کسی بخواهد رقیب نظام شود. قاطعانه و مستدل میگویم همین الان لیبرالترین و دموکراتیکترین کشورهای دنیا رقیب حکومت را برنمیتابند. فردا در آمریکا مثلاً در انتخابات ریاست جمهوری از حزب دموکرات، از حزب جمهوری خواه هم میآیند. فرض کنید یک نفر هم ثبتنام کند بگوید من مرامم کمونیستی است، شما فکر میکنید برایش فرش قرمز پهن میکنند؟ ممکن است صلاحیت پیدا کند اما برایش پرونده مالیاتی تشکیل میدهند و هفت جد و آبادش را به باد میدهند.» در همین چند سطر، نکتههای مهمی نهفته است:
ـ آن کس که گفت:« میخواهیم در انتخابات شرکت کنیم و ما اگر میخواهیم وارد قدرت شویم باید پای صندوقهای رای بیاییم» غلامحسین کرباسچی بود و حالا مرعشی دقیقاً همان عبارات را به بیانی دیگر بازگو میکند.
ـ آنان که گفتند: «نمیآییم و تحریم میکنیم» لزوماً برانداز و رقیب نظام نبودند بلکه این عده کسانی هستند که نسبت به سختگیریها ایراد دارند.
ـ باهنر که گاهی اوقات خلق عبارت میکند؛ اصطلاح «اصلاحطلبان خوشخیم» را وارد ادبیات سیاسی ایران کرد و گویا آن قدر گشت تا خوشخیمترین اصلاحطلبان را یافت و چه اصلاحطلبی خوش خیمتر از کارگزاران سازندگی و چه طیفی شایستهتر از کارگزاران سازندگی برای ائتلاف با اصولگرایان جا مانده از مبنا و شریان و شانا و پایداری؟!
ـ برگزاری دو کنگره با فاصلهای اندک(کارگزاران سازندگی و اعتدال و توسعه)و حرف و حدیثهایی که از لای درز دیوارها به بیرون نشت کرد حکایت از آن دارد که حداقل کارگزاران سازندگی بنا ندارند در انتخابات یازدهم اسفندماه به اصطلاح میدان را خالی کنند حال دو فرض میتواند مد نظر باشد:
ـ یکی این که مطمئن شدهاند یا پیغام و پسغامهایی دریافت کردهاند که چندنفری از این حزب شاید راهی مرحله ی نهایی انتخابات مجلس یازدهم بشوند که البته آن چندنفر میتوانند کارگزارانی نباشند و فقط از حمایت کارگزاران بهره مند بشوند!
ـ دو دیگر این که؛ وقتی باهنر از ائتلاف میگوید و اصلاحطلبانی که هم در انتخابات شرکت میکنند و هم قرار است رقابت کنند لاجرم میماند نحوه و گونه ی به تفاهم رسیدن با میانه روها که قبلاً اشاره کردیم یا چند کارگزارانی بیآزار راهی انتخابات میشوند یا این که به انتخاب اصولگراهای معتدل و میانه رو، از هر نامی که توافق حاصل شد کارگزارانیها هم پای کار میآیند اما پرسش این جا است: کارگزاران سازندگی روی سبد رأی اصلاحطلبان حساب کرده است، روی سبد رأی کارگزاران یا روی سبد آراء خاکستری؟!
ـ کارگزاران سازندگی، سالهاست که خرج خود را از اصلاحطلبان(اصلاحطلبی بر اساس تعاریف رایج و همه فهم نه بر اساس تعاریفی که کارگزارانیها ارائه میدهند!) جدا کرده و سفرهاش را صرفاً برای خودش پهن میکند. روش و مشی کارگزاران نیز دیگر پوشیده نیست: حمله به اصلاحطلبانی که مطالبهگری انتخابات آزاد و بین همه ی گروهها را دنبال میکنند یا رواج دادن وجود شکاف در جبهه ی اصلاحطلبی با حمله به حتی بزرگان.
ـ در این میان اما تکلیف اعتدال و توسعه مشخصتر است زیرا یاران روحانی جنگ و جدالی با اصولگرایان میانه ندارند که حسن روحانی خود یک اصولگرای شناسنامه دار و میانه و سنتی است. آن چه باقی میماند حرکت انتهایی جاماندگان از انتخابات مجلس دوازدهم از میان کسانی است که هم اصلاحطلب هستند هم مانند غلامحسین کرباسچی و سیدحسین مرعشی اهل معامله و زد و بند سیاسی هستند و نه در خود این صفت را میبینند که به اصلاحات حمله کنند و موجبات شکاف در این جبهه را پدید آورند. این عده شاید در روزهای منتهی به برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم از لاک سکوت و محافظه کاری خارج شوند و حرفهایی بزنند که نتیجهاش ناکامی محض برای کارگزاران سازندگی و ائتلاف احتمالی با یاران محمدرضا باهنر باشد.
ـ بال راست دیروز جناح اصلاحطلبی(کارگزاران سازندگی)، اینک خود سیمرغی است در سپهر سیاسی ایران که میخواهد با موجودیتی جدید، عرصه ی قدرت را تمام و کمال از دست ندهد و خودش را به هر صورت ممکن به «قله قاف» برساند. تا به اینجا نیز با دو حرکت انتحاری، هم به اصلاحطلبان تاختهاند و هم قافیه را به بخشی از جناح اصولگرایی باختهاند آن هم صرفاً به پشتوانه ی قول و قرارهای احتمالی که گویا دیگر تاریخ مصرف آن به پایان رسیده است!
این که دو نفر اصلاحطلب؛ کارگزاران را جزو اصلاحات نمیدانند یک حرفی است که زدهاند و لطف میکنند. کارگزاران یکی از احزاب عضو جبهه اصلاحات ایران است و برای اصلاحطلبان مرجع رسمی بالاتری وجود ندارد.
د: اصلاحطلبی که اصلاحطلبان را قبول ندارند!
مرعشی در گفتگو با خبرگزاری دانشجو و در پاسخ به این سوال که برخی اصلاحطلبان، کارگزارانیها را اصلاحطلب نمیدانند اظهار داشت: «این که دو نفر اصلاحطلب؛ کارگزاران را جزو اصلاحات نمیدانند یک حرفی است که زدهاند و لطف میکنند. کارگزاران یکی از احزاب عضو جبهه اصلاحات ایران است و برای اصلاحطلبان مرجع رسمی بالاتری وجود ندارد.»
واقع امر اما مسئله ی مهم دیگری است و آن این که، کارگزارانیها، اصلاحطلبانی هستند که اساساً طیف وسیعی از اصلاحطلبان را قبول ندارند و وقتی این گونه به ماجرا نگاه کنیم، طبیعی است که برخی اصلاحطلبان، کارگزاران سازندگی را اصلاحطلب ندانند!
یک «یا» معنادار
اگر به گفتههای «باهنر» به درستی معترض شدیم باید به حرفهای «مرعشی» هم بیتعارف معترض باشیم!
مرعشی به وضوح میگوید:«هیچ ائتلافی از طرف کارگزاران «یا» سایر اصلاحطلبان با اصولگرایان میانهرو در دستور کار نیست.» و اصل ماجرا نیز در همین «یا» که یک «یا» معنادار است خلاصه میشود چون وظیفه ی «یا» در جمله، جدا کردن و فاصلهگذاری است. حالا که اصلاحطلبان نسبت به گفتههای باهنر معترض شده، واکنش نشان دادهاند باید به برخی گفتهها و ادعاهای حسین مرعشی نیز معترض شد چون جدا از اصلاحطلبان بودن و از طرف اصلاحطلبان سخن گفتن چندان قابل قبول نیست؛ گوینده باهنر باشد یا حسین مرعشی نیز هیچ تفاوتی ندارد!
سخن آخر این که؛ آقای مرعشی، مگر شما اصلاحطلبان را قبول دارید که اصلاحطلبان وظیفه داشته باشند شما را تحت هر شرایطی اصلاحطلب بدانند و با همان دست فرمان شما، مسیر پیش روی خود را
برگزینند؟!
Saturday, 27 April , 2024