آفتاب یزد ـ رضا بردستانی – خبرنگار بین الملل: یک استاد روابط بینالملل در گفتگو با آفتاب یزد ضمن طبیعی خواندن برخی بحرانها در بعضی مناطق جهان به آفتاب یزد گفت:«سیاستهای استعماری به گونهای مرزبندی کرد تا اختلافات قومیتی و سرزمینی برای همیشه در جهان باقی بماند و هیچ راه حلی نیز نداشته باشد.»پیرمحمدملازهی میافزاید: […]
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی – خبرنگار بین الملل: یک استاد روابط بینالملل در گفتگو با آفتاب یزد ضمن طبیعی خواندن برخی بحرانها در بعضی مناطق جهان به آفتاب یزد گفت:«سیاستهای استعماری به گونهای مرزبندی کرد تا اختلافات قومیتی و سرزمینی برای همیشه در جهان باقی بماند و هیچ
راه حلی نیز نداشته باشد.»پیرمحمدملازهی میافزاید: اختلاف وقتی سرزمینی و قومیتی شد دیگر هیچ راهحلی ـ حتی جنگ ـ ندارد و باید به تلخی پذیرفت که چنین بحرانهایی برای همیشه باقی خواهد ماند.وی ادامه میدهد: وقتی یک قومیت را بین
سه یا حتی پنج کشور تقسیم میکنند، وقتی یک قومیت اقلیت را میان قومیتی اکثریت قرار میدهند و وقتی ناهمگونی قومیتی را دامن میزنند یعنی با صدای بلند اعلام میکنند بحرانهای دست ساز تا همیشه جهان را در گروی خود نگاه خواهد داشت.وی با اشاره به اختلافات مرزی چین و هند، هند و پاکستان، پاکستان و افغانستان در یک نقطه ی محدود جغرافیایی اظهار میدارد: خوب که نگاه کنیم میبینیم نقشههای استعماری به قدری هوشمندانه و دقیق طراحی شده است که گویی برای تمام عمر جهان تصمیمگیری کرده اند. ملازهی به کردها و تقسیم آنها بین پنج کشور، اختلافاتی که اعراب با اسرائیل دارند، مسائلی که در قاره آفریقا وجود دارد که در برخی موارد به نسل کشی و حذف کامل یک قومیت انجامیده است اشاره کرده میگوید: این گونه اختلافات از آن دست اختلافاتی نیست که بتوان با گفتگو و مذاکره و حتی جنگ آنها را حل کرد زیرا حل این مسئله یعنی یک قومیت هست و نیست خود را به تاراج گذارد که اساساً این پذیرفتنی نیست.
هرچه بحران در جهان است به نفع یکی از قدرتها است
پیرمحمد ملازهی با اشاره به قدرتهای برتر جهانی(چین، روسیه، اروپا و آمریکا) خاطرنشان میکند: جهان به گونهای تقسیمبندی شده است که هرچه بحران در جهان رخ میدهد در نهایت به نفع یک یا چند قدرت جهانی تمام خواهد شد:
ـ حماس به اسرائیل حمله میکند، روسیه نفع میبرد
ـ انگلستان و آمریکا به حوثیهای یمن حمله میکنند، چین و روسیه خوشحال میشوند
ـ بین ایران و عراق اختلاف ایجاد میشود کشورهای منطقه توسعه پیدا میکنند
ـ آمریکا با غرب و آمریکا کنار نمیآید، روسها و چینیها نفع میبرند و الی آخر
ملازهی تأکید میکند: این هم تلخ است هم طبیعی ولیکن در ذات سیاست بینالملل این گونه موارد و بحرانها نهفته است و نمیتوان کشوری را متهم کرد چون از فلان بحران خوشحال شده یا نفع بردهای لزوماً نقشی نیز در آن داشته ای!
اسرائیل بزرگترین بحران جهانی است
ملازهی با اشاره به تشکیل کشور اسرائیل در سرزمینی که تمامی ساکنان آن عرب هستند و با اشاره به این گفته ی بایدن که میگوید:«حتی اگر اسرائیل وجود نداشت همین امروز باید آن را به وجود میآوردیم» میگوید: آمریکاییها هم با اعراب رابطه ی نزدیک دارند هم با اسرائیلیها اما هرگز به آن اندازه که از اسرائیل حمایت میکنند برای مثال از عربستان حمایت نخواهند کرد چون وجود اسرائیل به عنوان بزرگترین بحران جهانی بسیار مهمتر از همه ی کشورهای عربی است به تعبیری، نفع آمریکا در تقابل اعراب و اسرائیل است نه در تعامل این کشورها.
روسیه لزوماً در بسیاری بحرانها نقش ندارد اما نفع میبرد
ملازهی با اشاره به موضوع اوکراین و این مسئله که؛ «گاهی گمان میکنیم برخی بحرانها نتیجه توافقات پشت پرده است» میگوید:«در موضوع روسیه و اوکراین یک تفاوت اساسی وجود دارد و آن کنترل خشم روسیه از محدود شدن در خشکی بود که در ادامه باعث شد بعد از الحاق کریمه به فکر باقی اوکراین بیفتد.»
وی در تشریحی کاملتر میگوید: از آن جایی که دریای سیاه و مدیترانه تنها راه دسترسی روسیه به آبهای آزاد دنیا بود غرب بر سر اشغال شبه جزیره ی کریمه، نه تنها کوتاه آمد که هم به مسکو چراغ سبز نشان داد و هم به اوکراین فشار آورد که با روسیه در نیافتد اما روسیه در ادامه، جنگی به راه انداخت تا قسمتهای بیشتری از خاک اوکراین را به کشور خود ضمیمه کند و حال میبینیم بعد دو سال جنگ، در نهایت بحث زمین در برابر صلح بازهم دارد زمزمه میشود.
ملازهی میگوید: این گونه نیست که قدرتها در هر بحرانی چون نفع میبرند لاجرم نقشی نیز ایفا کرده اند.
وی تأکید میکند: مثلاً در موضوع حماس اگرچه روسیه از این که تمرکز جهانی از اوکراین به غرب آسیا منتقل شد حتماً منافعی داشت اما ممکن است هیچ نقشی نداشته باشد یا در همین حملات اخیری که امریکاییها و بریتانیا به حوثیها داشتند حتماً روسیه و چین خوشحال هستند چون مخمصهای جدید برای آمریکا و غرب به وجود آمده اما در عمل محتمل است هیچ نقشی نداشته باشند هرچند ممکن است مسکو حوصیها را تحریک به ادامه ی ماجرا جویی
کرده باشد.
در همین موضع یمن، ملازهی به این نکته نیز اشاره میکند که؛ موضع چین با روسیه حتماً تفاوت دارد چون پکن خواهان صلح و آرامش در دریاها است و چون نمیخواهد تجارت دریایی چین با اختلال مواجه شود.
ملازهی در پایان با اشاره به موضوع تایوان که جزئی از خطوط قرمز چین محسوب میشود اظهار میدارد: در ادامه ی بحرانهای جهانی، موضوع تایوان از این منظر برای غرب و امریکا مهم است چون باعث مهار چین و دغدغه مندی در شرق آسیا میشود اگرچه آمریکاییها چین یکپارچه را به رسمیت میشناسند اما در پارهای از مواقع شیطنت میکنند و به نوعی چین را با بحرانی نزدیک به سرزمین خود مواجه میکنند. ملازهی در پایان میگوید:
این بحرانها در ذات سیاست و نظام بینالملل وجود دارد و نتایج تلخی نیز به دنبال
خواهد داشت اما نه گریز ناپذیر است و نه راه حلی برای آنها وجود داشته و در ادامه نیز وجود
نخواهد داشت.
Saturday, 27 April , 2024