آفتاب یزد – سید محمدحسن موسوی کیانی: اولین دوره «جشنواره همآغاز» رسماً در تاریخ ۲۶ دی ۱۴۰۲ با معرفی برگزیدگانش در دور نهایی به کار خود پایان داد. معمولاً جشنوارههایی چنین، با هدف معرفی استعدادهای جوان به عرصه تئاتر کشور با نسبت دیده شدن نمایشهای برتر شهرستانها و تهرانیها در پایتخت و نیز تشویق نسل […]
آفتاب یزد – سید محمدحسن موسوی کیانی: اولین دوره «جشنواره همآغاز» رسماً در تاریخ ۲۶ دی ۱۴۰۲ با معرفی برگزیدگانش در دور نهایی به کار خود پایان داد. معمولاً جشنوارههایی چنین، با هدف معرفی استعدادهای جوان به عرصه تئاتر کشور با نسبت دیده شدن نمایشهای برتر شهرستانها و تهرانیها در پایتخت و نیز تشویق نسل نو با نگاهی به کمیت و کیفیت در تولید آثار تئاتری برگزار میشوند. مهمترین دستاوردهایش فراهم کردن مسیر میانبر و ساده شده برای معرفی آثار شرکت جسته در عرصه نمایش عموم است. جوانانی که خلاقیت و پشتکار و شور و شوق جوانی دارند اما بنیه مالی قوی در اختیار ندارند و نیز برای مردم و اهل هنر ناشناختهاند. این قبیل جشنوارهها میتوانند در معرفی آثار نمایشی به تهیهکنندگان و تماشاخانههای خصوصی نقش مهمی ایفا کنند، همچنین آثار منتخب نیز در سال آینده فرصتی برای دیده شدن در مجموعه تئاتر شهر را به دست آورند. طبق سخنان سید جواد طاهری مدیریت محترم مجموعه تئاتر شهر در روز اختتامیه، سجاد افشاریان از ایدهپردازان و پیشنهاددهندگان برگزاری این جشنواره بوده است. امیر موسی کاظمی دبیری جشنواره را بر عهده داشتهاند که در کارنامه خود در «سالن هامون» دبیری اولین «جشنواره تئاتر هامون» را نیز عهدهدار بود و هم اکنون نیز از همکاران هادی حجازیفر در تماشاخانه «هامون» است – اولین جشنواره هامون که در بهمنماه ۱۳۹۸ به ابتکار هادی حجازیفر و اهدافی شبیه جشنواره همآغاز برگزار شد – و یکی از بزرگان تئاتر ایران کیومرث مرادی نیز که به تازگی بهعنوان کارگردان کار مشترکی را با سجاد افشاریان به اتمام رسانده، یکی از داورانش بود یا بهتر بگویم سرپرست تیم داوری جشنواره را بر عهده داشت که جا دارد از همینجا از همهشان برای برپایی این جشنواره تقدیر و تشکر کنم. البته نیّت خوب و حُسن فاعلی، اگر با حُسن فعلی همراه نباشد
فعل شان صرفاً برای ایدهپردازان و بانیانش، فعل ثواب اُخروی به همراه دارد و نه تنها به
فعل صوابی ختم نمیشود بلکه مشمول قاعده ضرار نیز خواهد بود. معرفی برندگان جشنواره
و حتی معرفی کاندیداها شائبههایی از اعمال نفوذ، سفارشهای دوستانه، قیّممآبی در داوری، احترام به نام و رأی افراد بزرگ تئاتر کشور در میان شرکتکنندگان بهوجود آورد. تمامی گروههای شرکتکننده قبول دارند که نمایش «پس از» نمایش خوبی است ولی در همه چیز آنچنان هم شاخص نبود که بتواند جوایز متن، کارگردانی، بازیگر نقش اول، آن هم در بالاترین سطح را بدست آورد و البته نمایشهای شایستهای بودند که با نهایت شایستگی حتی نامزد دریافت جایزه در هیچ کدام از بخشها شناخته نشدند. رابطه دوستانه و همکاری سجاد افشاریان با آیدین تمبرچی و مهدی زندیه بر کسی پوشیده نیست حتی حاشیههایی برای نمایش «فراموشی» نیز اخیراً به وجود آورد تا در نهایت نام سجاد افشاریان بهعنوان تهیهکننده نمایش «فراموشی» به نویسندگی و کارگردانی مهدی زندیه و آیدین تمبرچی در نظر گرفته شد. این اتفاق کمی بعد و در جشنواره «همآغاز» نیز تکرار میشود تا به مصلحت نام سجاد افشاریان به عنوان تهیهکننده از نمایش «آنبُرد» حذف شود، نمایشی که نویسندگی و کارگردانی آن به عهده مهدی زندیه و آیدین تمبرچی میباشد. از سویی دیگر نزدیکی مرتضی کوهی نویسنده و کارگردان نمایش «پساز» با هادی حجازیفر و البته شخص دبیر جشنواره «همآغاز»، امیر موسی کاظمی و حتّی تشکر کوهی از حجازیفر در مراسم اختتامیه ظّن عمومی را بیشتر هم کرد و حالا نمایش «آنبُرد» بعد از نمایش «پساز» مهمترین جوایز جشنواره را دریافت میکند. در این میان فقط نمایش «بیرون پشت در» به کارگردانی پرهام خاکزاد که از دوستان و همکاران مشترک سجاد افشاریان و کیومرث مرادی بوده سرش بیکلاه میماند تا مفّری باشد برای پایان دادن به شایعات و یا پاسخی برای برخی از گروههای اجرایی تا نمایش «بیرون پشت در» چون تلهانفجاری عمل کرده تا حواسها به آن نقطه جلب شود، نمایشی که قرار میشود تا در جشنواره فجر نیز حضور داشته باشد. چرا یکی از داوران جشنواره، اسماعیل نجّار با اینکه خودش مترجم متن نمایشی «در انتهای گلو» چاپ شده در انتشارات مهراندیش است، اسمش را به عمد از نام مترجمان نمایشنامه برداشته است و فقط نام همکارش نیکی نصیری به عنوان مترجم بر آن باقی میماند؟ از دو حال خارج نیست، یا از اول دکتر اسماعیل نجّار جزو مترجمان نمایشنامه «در انتهای گلو» نبوده و مثل بعضی از استادان دانشگاه که دانشجوهایشان همه ترجمههایشان را انجام میدهند و اساتید به خاطر پذیرفتن
پایان نامه یا اعتبار نامشان در کنار دانشجو در ترجمه و مقاله قرار میگیرد عمل کرده که
بعضاً خود اساتید یکبار هم خود مقاله یا نمایشنامه را نخوانده اند! استدلالی هم دارند که نام دانشجو را با استادش میشناسند و مسیر میانبری است برای دیده شدن نام دانشجویان که معمولاٌ در سنین جوانی هستند و دانشجوها نیز میپذیرند و متاسفانه در کشور ما به سمت رویه شدن پیش میرود یا دوم آنکه دکتر اسماعیل نجّار موضوع را میدانسته و به عمد این کار را انجام داده تا نامش را پنهان کند و «زد و بند» مشخص نشود تا مورد اعتراض دیگر گروههای اجرایی که به جایی وصل نیستند نشود، اگرنه چه نیازی بوده نام خودش را حذف کند؟ مگر به نمایشنامههای ترجمه شده جایزه تعلق میگیرد؟ مگر متنهای ترجمه شده مورد داوری نمایشنامه قرار میگیرند؟ یا مثلاٌ بهترین ترجمه از متون خارجی جزو موارد داوری جشنواره بوده است؟ پس قطعاٌ تعمدی بوده تا رابطه گروه اجرایی نمایش «در انتهای گلو» با دکتر نجّار به عنوان داور و ذینفع اثر مخفی بماند.
تجربه نگارنده بهعنوان یکی از داوران جشنواره هامون (بخش مردمی) که از نزدیک سابقه همکاری با هادی حجازیفر متولی برگزاری جشنواره هامون و امیر موسی کاظمی به عنوان دبیر جشنواره را در کارنامه خود دارد، در ابتدا به شایعات فوق الذکر اهمیتی ندادم، چرا که نه از طرف هادی حجازی فر و نه از طرف امیر موسی کاظمی و نه حتی از داوران بخش اول، که هرکدامشان از نامهای شناخته شدهای در عرصه تئاتر کشور هستند و کوچکترین اعمال نفوذ یا حتی سفارشی به داوران بخش دوم (بخش مردمی) نشد. بنابراین در ابتدا شایعات فوق را زاییده تخیلات ذهن گروههای اجرایی و تئوری توطئه پنداشتم و اینکه عدم دستیابی به جوایز موجب پیدایش و شیوع چنین شایعاتی میشود و در کشور ما همیشه بازندگان، برندگان را به داشتن رانت و مافیا متهم میکنند و چیز جدیدی هم نیست. در مورد دکتر نجاربه دلیل اینکه از نزدیک با ایشان آشنایی ندارم قضاوتی ندارم اما به شخصه موافق این پنهانکاریها نبوده و نیستم، چون شفافیت از بروز شایعات جلوگیری میکند، اما یک مورد باعث شده صحّت و سقم شایعات یا بزرگنمایی اتفاقات فوق الذکر را چندان بیراه ندانم و آن هم شنیدن صحبتهای گروههای اجرایی در مورد نمایش «ناگفتههای هشت سال زنانگی» است.
برای خیلیهایشان سوال پیش آمده، مگر یکی از قوانین حضور در جشنواره همآغاز، شرکت نداشتن در اجرای عموم تماشاخانهها نیست؟ نمایش «ناگفتههای هشت سال زنانگی» که دارای سابقه حضور در تماشاخانههای عمومی است، سفارش شده و با اعمال نفوذ چه کسی پایش به این جشنواره رسیده است؟ نمایشی که هم جایزه جشنواره استانی دارد و هم در سال گذشته در تهران اجرای عموم داشته است، اجازه حضور در این جشنواره را مییابد و حتی جایزه نقش اول زن را به شکل گروهی و دیپلم افتخار بهترین کارگردانی و مقام دوم بهترین نمایشنامه را به خود اختصاص میدهد. بر فرض نیز با شایستگی جایزه را نیز از آن خود کرده باشد، مگر نقض قانون جشنواره صورت نگرفته است؟ و نکته عجیبتر زمانی رخ میدهد که مسئولان برگزاری به اعتراض دیگر گروهها به این موضوع اعتنایی نمیکنند.
جاییکه جدای از حرف و حدیثهایی که قابل اثبات هم نیستند، اما همین یک مورد فوق الذکر رسماً سلامت جشنواره را زیر سوال برده است و خروجی جشنواره (حُسن فعلی) هدفهای تعیین شده را به محاق کشانده است و مشمول قاعده ضرار نیز میشود. هم بیطرفی مجموعه تئاترشهر به عنوان مجموعهای دولتی زیر سؤال رفته و هم گروههای اجرایی نسبت به بعضی اشخاص بَد گمان شدهاند. تمرکز گروههای اجرایی به جای تولید کار با کیفیت به حاشیههایی نظیر ارتباط گرفتن با برخی عوامل ذینفع برای جشنوارههای بعدی مشغول میشود.با این اوصاف جشنوارهای با بودجهای محدود و مستقل نقل به مضمون از دبیر جشنواره که در یک مجموعه دولتی برگزار شده، با توضیحات صدرالشرح نه تنها عایدی برای تئاتر کشور ندارد، بلکه از دوره بعد به جای رقابت بین گروههای اجرایی صحنه رقابت بین رفقای برگزارکننده خواهد بود. تاثیرات منفی گستردهای بر ذهنیات عوامل اجرایی تئاترها چنان واضح و آشکار است که تعدادی از گروههای اجرایی به این نتیجه رسیدند به جای اینکه بهدنبال تولید یک اثر با کیفیت بروند بهدنبال رایزنی و نزدیکی با تیم داوری و کسانی باشند که به زعمشان سفارش آنها، برندگان را جابه جا کرده باشد. بعضی از عوامل گروههای شرکتکننده دیگر نیز که خود را محق میدانستند دچار سرخوردگی شدهاند. از نظرآنها حضورشان برای خالی نبودن عریضه بوده و مانند برنامه «هم رفیق» شهاب حسینی، نقشی جز تماشاگر بودن مهمانان برنامه که از دوستان صمیمی یکدیگرند، نداشتند و در روز اختتامیه رفقای جشنواره را به خاطر تقسیم جوایز ایستاده و با شگفتی تشویق کردند.
اگر تأمین مالی کامل این جشنواره توسط چهرههای نام آشنای سینما و تئاتر کشور از جمله هادی حجازیفر، سجاد افشاریان و کیومرث مرادی و دیگران صورت گرفته، چرا جشنواره در یک مجموعه دولتی با امکانات دولتی برگزارشده است؟ چرا «همآغاز»، مانند «جشنواره هامون» در یک تماشاخانه خصوصی برگزار نشد؟
اگر بر فرض شایعات فوق الذکر پیرامون جشنواره هامون شکل میگرفت و آن شایعات در عمل نیز اتفاق افتاده بود، صرفاٌ امری غیراخلاقی در برگزاری جشنواره صورت گرفته بود چرا که همه هزینههای جشنواره توسط بخش خصوصی و بیشترین هزینه توسط هادی حجازی فر صورت گرفته بود اما جشنوارهای که در یک مجموعه دولتی و بهتر بگویم مهمترین مجموعه تماشاخانههای دولتی کشور برگزار شده باید شفاف و عاری از تخلف باشد و در اینجا تخلف محرز است و باید هیئت حقیقتیاب از نهادهای بالادستی تشکیل بشود و ابعاد موضوعات و شایعات را بررسی کنند و گزارش را به نهادهای ذیربط ارسال نمایند و در صورت لزوم موارد را اطلاعرسانی
کنند.
جشنواره «همآغاز» که با اهداف صوابی آغاز شد و با تلاشی ستودنی برگزار شد، اما رستگار نشد. مع الوصف نگارنده معتقد است با برنامهریزی دقیق و پیشبینی تمهیداتی چند از سوی کمیته بازرسی، دومین جشنواره «همآغاز» در صورت برگزاری میتواند با برطرف کردن ایرادات و اشکالات و نیز تغییر و اصلاح رویه گزینش برای شرکت در جشنواره و نیز داوری نمایشها به صورت شفاف و عاری از تخلف، هم جلوی انتشارات شایعات و ناملایمات را بگیرد و هم گام مهمی در معرفی جوانان خلاّق و مستعد و شایسته این مرز و بوم به عرصه تئاتر کشور بردارند. انشاء الله.
Saturday, 27 April , 2024