آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: وزارت کشور در دولت اول محمود احمدی‌نژاد وضعیت آشفته‌ای داشت. دولت نهم با وزیر کشور شدن مصطفی پورمحمدی آغاز به کار کرد، کمتر از سه سال بعد او برکنار و برای مدت نزدیک به پنجاه روز، سید مهدی هاشمی به عنوان سرپرست انجام وظیفه کرد. سپس نوبت به مرحوم علی […]

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: وزارت کشور در دولت اول محمود احمدی‌نژاد وضعیت آشفته‌ای داشت. دولت نهم با وزیر کشور شدن مصطفی پورمحمدی آغاز به کار کرد، کمتر از سه سال بعد او برکنار و برای مدت نزدیک به پنجاه روز، سید مهدی هاشمی به عنوان سرپرست انجام وظیفه کرد. سپس نوبت به مرحوم علی کردان رسید که در نهایت استیضاح و برکنار شد. پس از این سه نفر، کامران دانشجو دوران ۵۰ روزه سرپرستی را تجربه کرد تا نوبت به صادق محصولی رسید. عمر وزیر کشور بودن محصولی نیز به یک سال نرسید و دولت نهم تمام شد.
دولت دهم اما با وزیر کشور بودن مصطفی محمد نجار آغاز و پایان گرفت. روحانی اما در هر دو دولت خود(یازدهم و دوازدهم)، سکان وزارت کشور را به عبدالرضا رحمانی فضلی سپرد و همه ی انتقادات، به ویژه مخالفت و گلایه‌های اصلاح‌طلبان را به جان خرید و دست به ترکیب وزارت کشور نزد.
رئیسی که ساکن پاستور شد کلید ساختمان میدان فاطمی را به احمد وحیدی سپرد. وحیدی اما در دولت احمدی‌نژاد وزیر دفاع بود و از ابتدای دولت رئیسی تا به الآن علی‌رغم برخی انتقادات در حوزه انتخاب استانداران، وقایع مهم کشور و حوادث تروریستی در شیراز و کرمان، او همچنان وزیر کشور دولت رئیسی باقی مانده است.

چرا وزرای کشور دولت‌های روحانی و رئیسی استیضاح نشدند؟!
در ادوار مجلس، بسیاری از وزرا طعم تلخ استیضاح و برکناری را چشیده‌اند اما این طعم تلخ، کمتر سهم وزرای کشور شده است به گونه‌ای که آخرین وزیر کشوری که استیضاح شد مرحوم علی کردان بود آن هم نه به دلیل عملکرد که به دلیل مدرک جعلی دانشگاهی!
از سال ۹۶ تا به امروز، حوادث گوناگونی در کشور رخ داده که تلخ و عجیب بوده است؛ سیل ها، زلزله ها، ناآرامی‌های اجتماعی گسترده، حملات تروریستی و… اما هیچگاه مجلس به سراغ استیضاح وزرای کشور نرفته است این در حالی است که برخی از وزرا به آسانی و به دلایلی که همچنان معلوم نیست که اصل ماجرا چه بوده به مجلس فراخوانده شده، استیضاح و برکنار شده‌اند در این میان نطق یکی از نمایندگان مجلس یازدهم نیز حائز اهمیت است. او در مخالفت با استیضاح احمد وحیدی می‌گوید: «دلایل موجه‌تری برای استیضاح احمد وحیدی وجود داشته که اقدامی از سوی مجلس صورت نپذیرفت حال به خاطر یک بند از یک نامه که توسط وزیر کشور حذف شده است اصرار به استیضاح وزیر کشور داریم آن هم چون پای خودمان در میان است و این اصلا قابل قبول نیست!»
این نماینده ی مجلس درست می‌گوید؛ حداقل طی ۶ سال اخیر، حوادث متعددی در کشور رخ داده است، سیل، آتش سوزی، حملات تروریستی، ناآرامی‌های اجتماعی که تمامی این مسائل به نوعی مربوط به حوزه ی مسئولیت‌های وزرای کشور است. فارغ از جناح بندی‌های مرسوم که بخشی از انرژی و توان مجلس و دولت را تحلیل می‌برد یک سؤال اساسی و مهم وجود دارد و آن این که؛ مجلس در فقره ی برکناری معاون سیاسی وزیر کشور(محمدرضا غلامرضا) به دلیل یک بند از یک نامه(بندی که با اعتراض نمایندگان بلافاصله حذف شد) تا مرحله استیضاح پیش رفت، اما هیچکدام از مجالس دهم و یازدهم، وزرای کشور دولت‌های روحانی و رئیسی را استیضاح نکردند!
در فقره ی احمد وحیدی حتی شنیده شده، امضاء نیز جمع‌آوری و به هیئت رئیسه تقدیم شده اما آن استیضاح هرگز اعلام وصول نشد و بعید به نظر می‌رسد مجلس یازدهم در مدت زمان باقی مانده از فرصت خود دست به چنین اقدامی بزند.

مجلس با من!
دیداری داشتیم با یکی از نمایندگان مجلس. در خلال این دیدار یکی از مسئولان وزارت کشور تماس گرفت و گلایه کرد که مجلس می‌خواهد آقای وحیدی را استیضاح کند(آن نماینده عادت دارد در هنگام مکالمه گوشی همراه خود را روی بلندگو بگذارد یا حداقل ما این رفتار را بسیار دیده ایم!) و کلی توضیحات که فلان کار و بهمان همراهی کردیم و این درست نیست. نماینده ی مذکور هم با آرامش تمام گفت: نگران مجلس نباشید، مجلس با من!

فرق وزیر کشور با دیگر وزرایی که استیضاح می‌شوند چیست؟
حوزه وزارت کشور بسیار مهم است، گسترده است و پر از مسئولیت‌های
ریز و درشت که عمدتاً امنیتی، سیاسی، مدیریتی و بعضاً نیز اقتصادی است اما هنوز متوجه نشده‌ایم مماشات مجلس با وزرای کشور به چه دلیل یا دلایلی
است؟!
ابداً قصد نداریم القاء کنیم که در حوادث و رویدادهای تلخی که نام بردیم، وزرای کشور مقصر بوده‌اند اما استیضاح و استعفا و برکناری در چنین مواقعی بر افکار عمومی تأثیرات مثبت و اثر‌گذاری خواهد گذاشت. در همین فقره ی اخیر (حادثه تروریستی در کرمان) بسیاری از نمایندگان مجلس از عدم اهتمام به برقراری نظم و امنیتی که نیاز چنین مراسمی بوده، گلایه کرده و بعضاً وزیر کشور و شخص رئیس جمهور را خطاب قرار دادند. خیلی تمایلی به استیضاح نداریم چون استیضاح را از مقوله‌هایی می‌دانیم که کارکردهای واقعی خود را از دست داده‌اند اما حتی یک نماینده از استیضاح و احتمال استیضاح وزیر کشور در پس این حادثه ی تروریستی تلخ، سخنی به میان نیاورد. پرسش دو تا است: یکی این که اساساً چرا وزرای کشور استیضاح نمی‌شوند و دو دیگر این که؛ دقیقاً چه اتفاقی باید رخ بدهد که مجلس حداقل به وزرای کشور اخم کند؟