آفتاب یزد: هر بار که به فصل بارندگی میرسیم همواره این پرسش مطرح میشود که چرا تفاوت میزان بارش بین کشور ما و ترکیه اینقدر زیاد و قابل لمس است. اگر این روزها مسافر کشور ترکیه باشید و از مسیر هوایی به استانبول بروید و یا از مسیر زمینی عازم شهر وان در این کشور […]
آفتاب یزد: هر بار که به فصل بارندگی میرسیم همواره این پرسش مطرح میشود که چرا تفاوت میزان بارش بین کشور ما و ترکیه اینقدر زیاد و قابل لمس است. اگر این روزها مسافر کشور ترکیه باشید و از مسیر هوایی به استانبول بروید و یا از مسیر زمینی عازم شهر وان در این کشور باشید میتوانید از میزان برفهایی که زمین را سفیدپوش کرده نیز تشخیص دهید مرز دو کشور ایران و ترکیه کجاست!
در نگاه عامیانه همیشه پای عدهای وسط است که به عمد چنین تغییر اقلیمی را ایجاد کرده اند. یعنی گویی دستهایی درکار است که نمیخواهد ایران کشوری سبز باشد. البته از جهتی میتوانیم بخشهایی از این ادعا را بپذیریم. زیرا نگاهی به احوال دو دریاچه ارومیه در ایران و وان در ترکیه نشان میدهد که حتما دستهایی در کار است اما نه دست افراد نامرئی. بلکه دست مدیران و مسئولانی که سالهای سال و در دولتهای مختلف فقط وعده دادهاند و هیچ اتفاق مثبتی برای بحران زیست محیطی دریاچه ارومیه رخ نداده است. نکته تاسف بار آنکه در بازههای زمانی مختلف نیز بودجههای کلانی برای احیای این دریاچه مشخص و تعیین شده ولی هیچ وقت اعلام نشده این بودجه چقدر تخصیص داده شده و چه مقدار موثر بوده است؟
حال صرفنظر از قیاس دو دریاچه وان و ارومیه که آینه تمام نمای عملکرد مسئولان محیط زیستی دو کشور است مسئله تفاوت عجیب اقلیمی ایران و ترکیه در مرز دو کشور آیا برهانی علمی دارد؟
گفتنی است چند روز قبل انتشار تصاویری از کوههای هم مرز میان ایران و ترکیه به این بحثها دامن زد. در این عکسها سمت خشک و فاقد پوشش برفی، ما هستیم و سمتی که روی کوههایش برف نشسته است، ترکیه؛ همسایه غربی ما.
در واقع، نقشه مربوط به پوشش برف در سطح کشور که متعلق به شرکت مدیریت منابع آب و روز ۲۵ آذر ۱۴۰۲ است به معنی واقعی، آبسردی است که روی سرمان ریخته میشود. در این نقشه، ایران ما بهجز در بخشی از نوار شمالی، غربی و جنوبغربیاش که معلوم است در آن برف نسبتا خوبی باریده، بقیه به رنگ خاکی است یعنی که امسال روی برف را اصلا ندیده است. این موضوع بهانهای شده است برای پست گذاشتنها و اظهارنظرهای مختلف ازجمله اینکه میان کمبارشیهای ایران در ۲۰سال اخیر و روند صعودی مصرف گاز طبیعی در کشور رابطه مستقیمی وجود دارد. به عبارت دیگر، مدافعان این رویکرد میگویند مصرف بیش ازاندازه گاز درکشورمان باعث شکلگیری «اتاق گاز» درایران و درنتیجه جلوگیری از باروری ابرها شده است. در این باره، صادق ضیائیان، رئیس سازمان ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا و نیز عباس رنجبر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو این موضوع را تایید نمیکنند. توضیحی که ضیائیان برای مردود دانستن تاثیر مصرف گاز بر باروری ابرها در کشورمان ارائه داد در این چند عبارت خلاصه میشود: «این حرف قابل قبول نیست و نمیتواند عامل موثری در کمبارشیها باشد. ما بهطور دائم جو را پایش میکنیم، به همین دلیل اعلام میکنیم آنچه که باعث کمبارشی در پاییز امسال و بهویژه در ماه آذر شد انتقال اندک رطوبت از دریای سرخ و مدیترانه به سمت کشورمان بود وگرنه اگر مصرف گاز چنین توانی داشته باشد چرا سالهای پربارش هم به سراغمان میآید؟»
پاسخ عباس رنجبر به ادعای تشکیل اتاق گاز در ایران نیز مشابه ولی با ادبیاتی متفاوت بود: «اگر قرار باشد بارشهای خوبی داشته باشیم باید تغذیه رطوبتی بهخوبی انجام شود؛ یعنی اتفاقی که در پاییز و مخصوصا آذر امسال بهخوبی انجام نشد. از سوی دیگر تاثیر مصرف گاز در نابارورشدن ابرها موضوعی است که اثرات خرد ومحلی دارد حال آنکه تغییرات جوی در مقیاسهای بسیار بزرگ بر بارشها اثر میگذارند؛ مسائل و پدیدههایی که در مسافتهایی بسیار دورتر از کشورمان زمینهساز بارشها میشوند.»
اما این دو کارشناس صراحتا در مورد مقایسه عکسهای مرزی میان ایران و ترکیه به اظهار نظر پرداختند. قبل ازهرچیز ضیائیان گفت: «چه کسی گفته وضع بارشی کشورهای همسایه از ما بهتر است» و رنجبر نیز گفت: «این موضوع بههیچوجه صحت ندارد و فقط در عربستان بارشهای کمی اتفاق افتاده که آنهم برجستهسازی شده است.» اما هردوی اینها در مورد بارشهای خوب در ترکیه اتفاقنظر داشتند و علتش را نیز توضیح دادند. صادق ضیائیان، رئیس سازمان ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا دراینباره گفت: «ترکیه کشوری است که در کنار دریای مدیترانه و سیاه قرار دارد و رطوبتش بالاست و بهطورطبیعی بارشهای آن بیشتر از ایران است. بنابراین مقایسه بارشهای ایران و ترکیه اساسا کار غلطی است؛ مثل این که بارشهای استانهای حاشیه دریای خزر را با تهران مقایسه کنیم.» عباس رنجبر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو نیز دراینباره به ما اینچنین توضیح داد: «وضعیت اقلیم ترکیه را باید جدا از کشورهای غربآسیا مانند عراق، سوریه، عربستان، افغانستان و حتی ترکمنستان دانست، چون این کشورها بهعنوان سرزمینهای شرقی مدیترانه نیاز به شکلگیری سیستمهای چرخنده دارند که این سیستمها امسال چندان فعال نشدند.»
در همین حال روز گذشته رئیس سازمان هواشناسی نیز توضیحاتی را در این زمینه ارائه داد. تاجبخش درباره بارش برف در ترکیه و مقایسه آن با ایران گفت: «الگوی بارش در کشورهای هم مرز لزوما نمیتواند شبیه به هم باشد چرا که توپوگرافی و مسیرهای جوی در این زمینه نقش مهمی دارد و متفاوت از هم هستند.» وی ادامه داد: «قرار نیست سامانههای بارشی ترکیه حتما وارد ایران شوند ضمن اینکه باید توجه داشت میانگین بارش در ترکیه ۵۰۰ میلی متر و در ایران ۲۳۰ میلیمتر است.»
اما صرف نظر از رد علمی تفاوت میزان بارش در ایران و ترکیه باید اذعان کرد در بین مردم عادی وضعیت دریاچه ارومیه و نسبت آن با وضعیت دریاچه وان سبب بروز شایعات عجیب شده است. دریاچه ارومیه در سالهای اخیر مدام رو به خشک شدن بوده و هم اکنون تقریباً نیمی از آن خشکیده و در قسمتهایی هم که آب وجود دارد، عمق آن بسیار کاهش یافته است به گونهای که قابلیت کشتیرانی در این دریاچه از بین رفته است!
چندی پیش محمود احمدینژاد مدعی شد که وضعیت دریاچه طبیعی است و این حالت هر ۵۰۰ سال یک بار در این دریاچه رخ میدهد! البته وی نگفت که اطلاعات وی بر چه مبنایی بوده است.
رئیس جمهور، البته تنها کسی نیست که با نادیده گرفتن سدسازیهای غیراصولی و احداث یک جاده غیراستاندارد در وسط دریاچه کوشیده از عوامل انسانی رفع تقصیر کند بلکه بسیاری از مسئولان ملی و محلی نیز چنین دیدگاههایی را مطرح میکنند و تنها راه نجات دریاچه را بارش نزولات آسمانی میدانند و شرایط اقلیمی را عامل مرگ تدریجی دریاچه میشمارند.
اگر در فاصله تنها ۱۵۰ کیلومتری دریاچه ارومیه، دریاچه بزرگ دیگری به اسم «وان» در ترکیه وجود نداشت، شاید میشد توجیهات مسئولان را پذیرفت ولی وقتی در همسایگی دریاچه ارومیه، دریاچه وان قرار دارد که نشانی از مرگ در آن دیده نمیشود، چگونه میتوان همه تقصیرها را متوجه آب و هوا کرد و عهده مسئولان سابق و لاحق را از تقصیرها و قصورها مبرا دانست؟!
Sunday, 28 April , 2024