فصل دوم مجموعه تلویزیونی «مستوران» این روزها از شبکه یک سیما پخش میشود، فصل اول این مجموعه به کارگردانی مسعود آبپرور و سیدجمال سیدحاتمی سال گذشته پخش شد و فصل دوم آن به کارگردانی سید علی هاشمی از ٢٨ آذر هر شب ساعت ٢٢ روی آنتن شبکه یک سیما میرود. الهه خادمی بازیگر فصل اول […]
فصل دوم مجموعه تلویزیونی «مستوران» این روزها از شبکه یک سیما پخش میشود، فصل اول این مجموعه به کارگردانی مسعود آبپرور و سیدجمال سیدحاتمی سال گذشته پخش شد و فصل دوم آن به کارگردانی سید علی هاشمی از ٢٨ آذر هر شب ساعت ٢٢ روی آنتن شبکه یک سیما میرود. الهه خادمی بازیگر فصل اول و فصل دوم سریال «مستوران» است که در این مجموعه نقش غزال را ایفا کرده است. خادمی در توضیح نقش خود در سریال «مستوران» گفت: نقش غزال در فصل اول سریال «مستوران» به اصطلاح سینمایی از نمای
لانگ شات نمایش داده میشد اما غزال فصل دوم را از نمای کلوزآپ و با جزییات بیشتر و عمیقتری میبینیم. غزال در فصل یک نوجوانی ناپخته بود که تصمیمات هیجانی میگرفت. پس از پخش فصل اول، مخاطبان بازخوردهای خوبی به من دادند و نقش را دوست داشتند، در فصل دوم، بیست سال گذشته و کاراکتر غزال پختهتر شده است، هدفهای بزرگتری دارد و رئیس قبیلهای شده که برای حفظ منافع آن حاضر است از خواستههای شخصی خودش بگذرد. وی در ادامه به بیان تفاوتهایی که بین فصل اول و دوم «مستوران» وجود دارد پرداخت و بیان کرد: فصل دوم به نسبت فصل گذشته حال و هوای شیرینتری دارد چرا که در این فصل داستانهای عاشقانهای را دنبال میکنیم و تم قصه لطیفتر و جوان پسندانهتر است. کاراکترهای اصلی فصل دوم نیز به نسبت نقشهای اصلی فصل یک جوانتر هستند. به گزارش مهر، خادمی با اشاره به تفاوت بازی در یک اثر تاریخی در مقابل یک اثر رئالیستی بیان کرد: نقشآفرینی در یک اثر تاریخی قابل مقایسه با بازی در اثر رئال نیست، در کار تاریخی از لوکیشنها و گریم گرفته تا لباس و بقیه موارد چندین برابر سختتر از کار رئال است که البته این موضوع چالش جذابی برای بازیگر به حساب میآید. در بازیگری آثار تاریخی، گاهی سلامت بازیگر به مخاطره میافتد؛ مثلاً در همین پروژه بهدلیل لنزی که در چشم داشتم و لوکیشنهایی که در فضای باز و خاکآلود بود، باعث شد تا چشم من دچار مشکلاتی شود و در هفته چندین بار به دلیل عفونت چشم به پزشک مراجعه کنم. در یک سکانس دیگر گروه تولید با ما فاصله داشت، اسبی که سوار بر آن بودم از تعادل خارج شد و من از تپه به زمین افتادم، لباسهایم به اسب گیر کرده بود و اسب برای اینکه خلاص شود مدام به من لگد میزد، معتقدم معجزه شد که در این غلت زدنها اتفاقی برایم رخ نداد.
پارمیس
تاریخ : 5 - اسفند - 1402
♥💛💙فیلم خوبی بود