اظهارات اخیر رئیسجمهور درباره بازتابهای افشای فساد ۳٫۴ میلیارد دلاری چای دبش نشان میدهد این دولت در مدیریت رسانهای افشای فساد اخیر با چالشهای جدی مواجه شده است؛ فسادی که این دولت مدعی است توسط آن شناسایی شده و متهمان آن به قوه قضائیه معرفی شدهاند. ادعا میشود درصد قابل توجهی از ارز تخصیصی برای […]
اظهارات اخیر رئیسجمهور درباره بازتابهای افشای فساد ۳٫۴ میلیارد دلاری چای دبش نشان میدهد این دولت در مدیریت رسانهای افشای فساد اخیر با چالشهای جدی مواجه شده است؛ فسادی که این دولت مدعی است توسط آن شناسایی شده و متهمان آن به قوه قضائیه معرفی شدهاند. ادعا میشود درصد قابل توجهی از ارز تخصیصی برای وقوع تخلف در دوره دولت رئیسی روی داده است. ابداع عبارت «فسادنما» توسط رئیسجمهور در راستای چالشهای پس از افشای دولت او قابل توجیه است. او با کاربرد این عبارت معتقد است هدف فسادنماها که در برابر فسادزدایی دولت قرار گرفتهاند ناامید کردن مردم از آینده روشن کشور و نظام اسلامی است.
افشای فساد چای دبش و بازتاب رسانهای آن، نقش شمشیری دولبه برای دولت سیزدهم داشته است. با آنکه این افشا این امکان را برای این دولت فراهم کرده است که خود را پرچمدار مبارزه با فساد و فسادزدایی معرفی کند، خطرات تازهای نیز به وجود آمده است. این خطرات از آنجا نشأت میگیرد که میدانگاه رسانهای سیاست در عصر کنونی با رشد فضای مجازی بر خلاف دهههای گذشته بسیار باز و قابل دسترس است. در نتیجه پیام ها، اظهارات، رفتارها و کنشهای سیاستمداران به شیوههایی دریافت و مفهوم میشود که قابل بازنگری و کنترل نیست.
از همین رو، بازتاب افشاگری فساد توسط رسانهها به صورت سرچشمه جدید و متمایزی از آسیب پذیری و چالش برای دولت درآمده است. این دولت در مدیریت رسانهای افشای فساد عاجز مانده است؛ طوریکه پدیده از چنگ آنها گریخته و بر ضد آنها عمل میکند. در نتیجه آنها در موضع دفاعی قرار گرفتهاند و مجبور شدهاند در اظهارات اخیر خود از ادبیاتی جدید بهره بگیرند.
هرچند افشاگری فساد، دولت را نزد مردم مسئولتر و جوابگوتر جلوه میدهد، اما از سوی دیگر، ماهیت غیرقابل کنترل افشاگری رسانهای به نوع جدید آسیب پذیری در حوزه سیاست، امکان نشو و نما میدهد که بر اساس آن درز خبر و افشاگری به اهرمی رسانهای علیه دولت تبدیل میشود.
افشاگریهای فساد معمولا این توانایی را دارد که موتور محرک تغییرات در ترکیب نیروهای سیاسی آینده کشور باشد. به ویژه اگر به انتخاباتی نیز در آینده نزدیک شده باشیم. اما درباره تاثیرات افشای فساد روی داده در انتخابات پیش روی کشور در اسفند ماه چند نکته قابل ذکر است: اگر این افشاگری در فضای سیاسی غیر یکدست دهههای گذشته رخ میداد هم عقیده با تامپسون(Thompson) جامعه شناس رسانه شاید به این پیشبینی میرسیدیم که این مسئله شرایطی را فراهم میکند که زمینهای بارور برای رشد نوع جدیدی از پوپولیسم در کشور باشد که در آن طیفها و شخصیتهای سیاسی به قدرت برسند. اما واقعیت این است که در فضای سرد سیاسی کشور، به نظر میرسد افشاگری فساد تاثیر چندانی بر روی حضور مردم در انتخابات پیش رو نداشته باشد. دو طیف رقیب تلاش دارند تا دامن خود را از این فساد پاک نگه دارند؛ اما برای بیشتر مردم، انتساب این فساد به فلان طیف سیاسی اهمیت چندانی ندارد. اما میتوانیم با تامپسون هم عقیده باشیم که عدم کارآیی دولتها در مدیریت رسانهای گافها، درز اطلاعات و افشاگریها موجب میشود دولت نتواند رهبری سیاسی قاطع خود را نشان دهد و در صحنه سیاسی ناتوان شود. از سوی دیگر این شرایط تقویتکننده سوء ظن و بدبینی بسیاری از مردم نسبت به سیاستمداران نهادهای سیاسی است و این مسئله بر سردی تنور انتخابات پیش رو خواهد افزود.
آنچه درباره پس از فساد چای دبش و تاثیرات آن بر فضای سیاسی و اجتماعی کشور قابل ذکر است این است که فسادزدایی که دولت سیزدهم از آن دم میزند در خلأ قابل تحقق نیست. مقدمه فسادزدایی، بستن تمامی راههای ممکن برای فساد و دور زدن قانون است. در گام بعدی ایجاد فضای امن برای افشاگران فساد و حتی تشویق آنها است. استفاده از واژه فسادنما و عدم مرزبندی دقیق آن با افشاگران فساد، نهتنها کمکی به فرایند فسادزدایی دولت نخواهد کرد؛ بلکه حتی احساس امنیت را در آنهایی که در پی افشای فساد هستند سلب میکند. بر این اساس بهتر است دولت به جای اینچنین رویکردی، انرژی خود را بر بستن مسیرهای تحقق و تسهیل فساد متمرکز کند. هرچند بسیاری از منتقدان معتقدند این امر فقط به اهتمام دولت بستگی ندارد و نیازمند اصلاحاتی است که بسیاری از آنها خارج از حیطه قوه مجریه خارج است، با اینهمه دولت در انتقال واقعیتهای روز جامعه ایران و لزوم اصلاحات به دیگر نهادهای دخیل در قدرت، نقش اساسی دارد. این نقش به ویژه در ساختار سیاسی فعلی کشور که نهادهای مختلف قدرت یکدست شدهاند بیشتر
موضوعیت دارد.
Sunday, 28 April , 2024