آفتاب یزد ـ رضا بردستانی – خبرنگار بین الملل: به خودم مربوط است، عادی است، این گدا بازیها چیست و… تنها گوشهای از برخی واکنشها است که از سوی نمایندگان مردم(در شوراهای شهر و مجلس) عنوان شده است و این یعنی؛ برخی هنوز فرق نماینده ی مردم بودن و مدیرعامل در بخش خصوصی بودن را […]
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی – خبرنگار بین الملل: به خودم مربوط است، عادی است، این گدا بازیها چیست و… تنها گوشهای از برخی واکنشها است که از سوی نمایندگان مردم(در شوراهای شهر و مجلس) عنوان شده است و این یعنی؛ برخی هنوز فرق نماینده ی مردم بودن و مدیرعامل در بخش خصوصی بودن را نمیدانند!
عنابستانی دوباره تیتر شد!
این تقصیر مردم نیست که وقتی نام عنابستانی را میشنوند یاد «سیلی» و «سرباز» میافتند حتی اگر بعد گذشت چند سال، این نماینده ی مجلس معتقد باشد:« اشتباه من سیلی زدن به گوش سرباز درحال انجام وظیفه نبود چرا که این موضوع یک دروغ بزرگ است؛ بلکه اشتباه من، هول دادن سرباز توهینکننده و هتاک بود!»
علیاصغر عنابستانی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس همچنین در گفتوگویی تلویزیونی با بیان اینکه «خودرو گرفتن نمایندگان مجلس، مسئلهای عادی است»، گفت: «خودرو دارای هزینههایی برای دولت است؛ لذا مجلس تصمیم گرفت که خودرو را در اختیار نماینده قرار دهد. این کار به نفع نظام و کشور است.»
قرار بود فقط درباره ی عنابستانی بنویسیم اما انتشار یک فیلم در فضای مجازی، کاظم زعفرانچیلر، عضو شورای کلانشهر تبریز را هم به این یادداشت اضافه کرد.
داستان آن طور که در فیلم منتشر شده در فضای مجازی دیده میشود به این صورت است که؛ کاظم زعفرانچیلر، عضو شورای کلانشهر تبریز در واکنش به خبرنگاری که میگوید چندوقت هست میخواهیم با شما مصاحبه کنیم اما از درب پشتی رفت و آمد میکنید پاسخ میدهد: حتما لازم است که از درب پشتی استفاده میکنم، ورود خروج مارو هم شما کنترل میکنید! باید بابت آن به شما جواب پس دهم؟! اینکه از کدام در میروم به شما ربط دارد؟! به خودم مربوط است!
عنابستانی تا همین لحظه، سیلی زدن به صورت سرباز را نپذیرفته است کما این که، از همان ابتدا حتی پیاده شدن از خودرو را هم گردن نمیگرفت اما پذیرفتن و نپذیرفتن آقای عنابستانی برای افکار عمومی، ذرهای اهمیت ندارد!
در مناظره ی جنجالی مهرآیین و جمشیدی، آن جا که مهرآیین با استناد به گفتههای یک مجری و چند نفر دیگر، معترضانه گفت: چرا باید چنین تفکری حاکم شود که یک نفر به هموطنان خود بگوید: «دوست ندارید جمع کنید و از این مملکت بروید»، جمشیدی خطاب به مهرآیین گفت: «چرا گفتههای طرف مقابل را ذکر نمیکنید»، برخی از بزرگان و مسئولان رسمی نظام بارها گفته اند: «همه هموطن هستیم و باید در کنار هم در صلح و آرامش زندگی کنیم» را شاهد مثال نمیآورید؟
مهرآیین به این پرسش جمشیدی پاسخ نداد اما پاسخ به این پرسش چندان سخت نیست، افکار عمومی روش و منش خودش برای مواجهه با رویدادها را انتخاب میکند، تابع هیچ قاعده و استدلالی نیز نیست کما این که، عنابستانی حتی اگر با دلیل و مدرک ثابت کند به صورت سرباز سیلی نزده است(دلیل و مدرکی که البته نیست و ارائه نشده است که اگر ارائه شده بود عنابستانی برای آن جایزه تعیین نمیکرد!) بازهم افکار عمومی بر همان رأی سیلی به صورت سرباز زدن خواهد ایستاد.
درست و اشتباه موضوع، محور بحث ما نیست، اشاره به این مسائل به این دلیل صورت پذیرفت که بگوییم: نمایندگی مردم(در معنای عام تر، افکار عمومی) کار به غایت سختی است، راضی کردن آنها سخت تر، متقاعد کردن آنها دشوارتر، تغییر نظر و عقیده ی آنها در مواردی ناممکنتر از هر ناممکنی است.
آقای زعفرانچی لر، همه ی رفتارهای شما به همه مربوط است!
این که دوباره عنابستانی تیتر میشود به خاطر همان سیلی است که خودش میگوید نزده اما افکار عمومی به این نتیجه رسیده است که زده، دعوای دو طرف را به کناری مینهیم و میپردازیم به کاظم زعفرانچی لر.
عضو شورای کلانشهر تبریز در واکنش به خبرنگاری که میگوید چندوقت هست میخواهیم با شما مصاحبه کنیم اما از درب پشتی رفت و آمد میکنید پاسخ میدهد: «حتما لازم است که از درب پشتی استفاده میکنم، ورود خروج مارو هم شما کنترل میکنید! باید بابت آن به شما جواب پس دهم؟! اینکه از کدام در میروم به شما ربط دارد؟! به خودم مربوط است!»
عارضیم خدمت این روحانی محترم که، خیر، به خودتان مربوط نیست، دلایلی دارد که در ادامه ذکر میکنیم و در انتها باز سراغی از عنابستانی خواهیم گرفت:
اولاً: آقای زعفرانچی لر، این به خودم مربوط است در شأن یک روحانی که عنوان نماینده ی مردم در شورای شهر را یدک میکشد نیست در این جا دو قبضه در شأن شما که روحانی نیز هستید نیست!
ثانیاً: آقای زعفرانچی لر، اگر قرار بود رفتار و انتخابهای هر کدام از نمایندگان مردم در مجلس و شوراها به خودشان مربوط باشد که اساساً برگزاری انتخابات و تلاش برای نشستن بر کرسی نمایندگی مردم از درجه اعتبار ساقط بود.
ثالثاً: آقای زعفرانچی لر! هنوز نمیدانید وقتی نماینده ی مردم در مجلس یا شورای شهر شدید از اساس گفتنِ«به خودم مربوط است» خود باعث بیاعتباری جایگاه شما خواهد شد؟
رابعاً: آقای زعفرانچی لر، نمایندگی به نوعی، قبول وکالت مردمی است که به شما رأی دادهاند و قبول وکالت مردمی است که به شما رأی ندادهاند اما در هر صورت شما نماینده ی آنها نیز محسوب میشوید، آیا یک وکیل حق دارد به موکل خود بگوید: این که من به تلفن شما پاسخ نمیدهم یا در جلسات دادگاه شرکت نمیکنم یا پرونده را نخواندهام به خودم مربوط است؟ طبیعی است چنین حقی ندارد و اگر این موضوع را پیش روی موکل خود مطرح کند لابد موکل هم قید وکالت چنین وکیلی را خواهد زد اما چه میشود کرد که اعطای نمایندگی به اشخاص در مجلس و شوراها این قابلیت که آن عنوان بازپس گرفته شود را ندارد و چون ندارد باید چنین برخوردهایی را تا پایان دوران نمایندگی تحمل کرد و در انتخابات بعدی، تصمیماتی بهتر اتخاذ کرد!
خامساً: هنوز نمیدانید چنین برخوردهایی، چه آثار و تبعاتی در جامعه برجای خواهد گذاشت؟ هنوز باور نکردهاید مردم در سکوت تصمیماتی میگیرند که نتایج دردناکی دارد؟ هنوز به این حقیقت دست پیدا نکردهاید که نمایندگی مردم با مدیر عامل در بخش خصوصی بودن(مدیر عاملی که مالک نیز باشد) تفاوتهایی دارد؟
عنابستانی بهتر است قید نمایندگی در مجلس را بزند!
گویا صلاحیت علی اصغر عنابستانی برای شرکت در انتخابات مجلس دوازدهم تأیید شده است از آن جهت که برخی رسانهها تیتر زدند:« نماینده سیلی زننده به سرباز تایید صلاحیت شد»، چه بسا در انتخابات حضور پیدا کرده و حائز آرایی هم بشود و شاید حتی در کسوت نمایندگی در مجلس دوازدهم نیز باقی بماند اما، آن رخداد تلخ که در افکار عمومی معروف شد به «سیلی زدن نماینده مجلس به صورت سرباز» تا همیشه یقه ی عنابستانی را رها نخواهد کرد و هر اظهار نظر شاذ او لابد «سیلی زدن به صورت سرباز» را زنده خواهد کرد.
اصراری بر این که عنابستانی حتماً به صورت سرباز سیلی زده است، نداریم اما با توجه به نظر و عقیده ی افکار عمومی، به عنابستان پیشنهاد میکنیم قید حضور در مجلس را بزند، تا مدتها هم از گفتن برخی جملات و عبارات خودداری کند زیرا افکار عمومی قرار نیست هیچگاه آن رخداد و مسئله را فراموش کند و همین فراموش نکردن، یک حاشیه ی همیشگی برای علی اصغر عنابستانی خواهد بود.
احتمالاً کاظم زعفرانچی لر نیز دچار حاشیههایی بشود، و صدالبته ممکن است توضیح بدهد یا حتی عذرخواهی کند اما، رفتار و برخی گفتار عنابستانی و امثال زعفرانچی لر، دو یادآوری تلخ به دنبال دارد؛ یکی این که، هنوز نمیدانیم نماینده ی مردم بودن(در مجلس و شوراهای اسلامی) تا چه اندازه حساس و پر اهمیت است و دو دیگر این که، این تفکر به خودم مربوط است تا چه میزان به این جایگاه ضربه میزند و مردم را عصبانی میکند و این یعنی، در اندیشه ی نماینده ی مردم شدن باید تغییراتی ایجاد شود تا در اظهارنظرات، این گونه سخن نگوییم و از دیوار حاشا بالا
نرویم!
البته یک واقعیت بسیار تلخ را باید گفت اگر دولت محترم این بلاها را بر سر رسانهها نیاورده بود هیچ مدیری جرات نمیکرد اینگونه حرف بزند.
Saturday, 27 April , 2024