آفتاب یزد ـ رضا بردستانی – خبرنگار بین الملل: «جدال لفظی اردوغان و نتانیاهو»، «کشتارهای غزه، نتانیاهو را رسوای تاریخ کرد»، «اردوغان اسرائیل را «دولت تروریستی» نامید»، «اردوغان درخواست آمریکا برای قطع روابط با حماس را رد کرد»، «پایان نتانیاهو نزدیک شده است»، «حاکمان اسرائیل به زباله‌دان تاریخ خواهند رفت»، «اردوغان، نتانیاهو را «قصاب غزه» […]

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی – خبرنگار بین الملل: «جدال لفظی اردوغان و نتانیاهو»، «کشتارهای غزه، نتانیاهو را رسوای تاریخ کرد»، «اردوغان اسرائیل را «دولت تروریستی» نامید»، «اردوغان درخواست آمریکا برای قطع روابط با حماس را رد کرد»، «پایان نتانیاهو نزدیک شده است»، «حاکمان اسرائیل به زباله‌دان تاریخ خواهند رفت»، «اردوغان، نتانیاهو را «قصاب غزه» لقب داد»، «نتانیاهو دیر یا زود محاکمه خواهد شد»و… این‌ها فقط گوشه‌هایی از تیترهایی است که رسانه‌های داخلی ایران و نیز رسانه‌های بین‌المللی به نقل از «رجب طیب اردوغان منتشر کرده‌اند ولی، آنکارا همچنان روابط «دیپلماتیک» خود با
«تل آویو» را حفظ کرده، مراودات اقتصادی دارد.
اردوغان از زمان انتخابات ریاست جمهوری که بهار سال جاری برگزار شد و به دور دوم نیز کشید، اگرچه در کابینه ی خود تغییرات گسترده‌ای انجام داده اما همچنان موفق به مهار رکود و تورم و گرانی نشده و می‌توان گفت همچنان «اقتصاد» اصلی‌ترین پاشنه آشیل دولت ترکیه به شمار می‌آید.
در کنار این مسائل، تلاش برای رفع اختلافات با «یونان»، کشمکش بر سر پذیرش و عدم پذیرش «سوئد» در «ناتو»، حضور نظامی در شمال آفریقا، حضور پررنگ در تحولات منطقه‌ای در قفقاز، حضور نظامی در شمال شرقی سوریه و شمال عراق، برخی اختلافات با دیگر همسایگان و تنش‌هایی هرچند ظاهری با ایالات متحده آمریکا بر سر تحویل دادن و ندادن تسلیحات نظامی از جمله جنگنده‌های پیشرفته، خیز رؤیاپردازانه به سمت و سوی عرب‌های حوزه ی خلیج فارس به جهت جذب سرمایه و برقراری ارتباطات اقتصادی گسترده نیز در میانه ی خبرهای ترکیه و اردوغان دیده می‌شود.
آفتاب یزد در گفتگویی «تحلیلی ـ تفصیلی» با رحمن قهرمانپور، مجموعه تحولات ترکیه را به بحث می‌گذارد تا ضمن روشن شدن دیپلماسی آنکارا، چشم اندازهای پیش روی اردوغان و ترکیه نیز روشن شود.

موضعگیری‌های اردوغان در مورد غزه و اسرائیل مصرف داخلی دارد
دلیل اینکه بسیاری از مواضع و اظهارات تند اردوغان در مورد غزه و رژیم صهیونیستی بازخورد آنچنانی در جهان نداشت چه بود؟
این اظهارات بیشتر کاربرد داخلی داشت، اردوغان به دنبال تقویت پایگاه سیاسی خود بعد از انتخابات در بین اسلام گراها و ملی گرایان بود و این مسئله بسیار حائز اهمیت است. احزاب ملی گرا در این موضوع به شدت منتقد اسرائیل و غرب بودند و مسئله فلسطین هم در ترکیه برای رای دهندگان در گرایش‌های مختلف مهم بود و احزاب سیاسی تلاش می‌کردند از این فرصت بهره ببرند و اردوغان به این نتیجه رسیده بود و نظر و برداشت او روی گرایش‌های داخلی بیشتر بود.
اردوغان بعد از انتخاباتی که بر خلاف خواسته غربی‌ها و جریانات رسانه‌های غربی پیروز شد – زیرا تلاش غربی‌ها این بود که اردوغان شکست بخورد و در این مورد هم مخفی کاری نمی‌کردند – صراحتاً می‌گفتند که امیدواریم که قدرت دست مخالفان و اپوزیسیون‌ها بیافتد آن‌ها در این مورد(بحران غزه) هم طبیعتاً تلاش کردند که صدای آقای اردوغان خیلی بازتابی در رسانه‌های جریان اصلی در جهان نداشته باشد.

>وقتی غرب اجازه نمی‌دهد صدای «یورگن هابر ماس» شنیده شود چه توقعی دارید اجازه دهد صدای اردوغان اثر‌گذاری داشته باشد؟!
مسئله ی مهم و نهایی این که در موضوع اسرائیل، هم اروپا و هم آمریکا بسیار حساس هستند، نه تنها صدای اردوغان شنیده نشد بلکه صدای دیگران را نیز بازتاب نمی‌دادند، حساسیت‌هایی که نسبت به مسئله اسرائیل در غرب وجود دارد برای همگان واضح است حتی در مواجهه با دانشمندی مانند «هابر ماس» از آن جایی که دیدگاه‌های او با صدای اسرائیل یکی نبود و نسبت نزدیکی با یهود ستیزی داشت اظهار نگرانی کردند.
افزون بر آن مواردی که اشاره کرده‌ام در سطح داخلی ترکیه هم سطح با سیاست جهانی، هم در واقع نوعی بی‌میلی نسبت به این مورد اظهارات وجود داشت و معلوم بود رهبران سیاسی سعی می‌کردند که در واقع به چنین اظهاراتی پرو بال ندهند.

نه فقط ترکیه که کشورهای عربی، اندونزی و بسیاری کشور‌ها در مورد غزه فقط حرف زدند(برخی حرف نیز نزدند) و هیچ اقدام عملی از خود بروز ندادند!
یکی از فعالان رسانه‌های ترکیه گفته بود که زمانی که اردوغان علیه اسرائیل اعلام موضع می‌کرد کشتی‌های پسرش در بنادر اسرائیل بارگیری می‌کردند و دیگر موارد، عملکرد و اتفاقات در دیپلماتیک به صورت عملی(قطع روابط، فراخواندن دیپلمات ها) رخ نداد و فقط موضع‌گیری کلامی را شاهد بودیم نظر شما چیست؟
نه تنها ترکیه بلکه سایر کشورهای اسلامی هم در این مورد واکنشی نشان ندادند نزدیک‌ترین آنها کشورهای عربی نظیر عربستان، امارات، قطر، اردن و… معمولا این کشورها در خط مقدم اسرائیل بودند ولی آنها هم اقدامی نکردند بلکه حتی موشک‌های یمنی‌ها را که به سوی اسرائیل پرتاب شده بود ردگیری کردند.
اندونزی صراحتا اعلام کرد که با اقدامات اسرائیل مخالف است ولی روابط تجاری را قطع نکرد هر چند بزرگترین تظاهرات ضد اسرائیلی در پرجمعیت‌ترین کشور اسلامی قلمداد می‌شد در این کشور برگزار شد اما دیدیم که اتفاق دیگری رخ نداد، ضمن اینکه این انتقاد در مورد ترکیه هم به رغم اظهارات تندی که آقای اردوغان و برخی رهبران سیاسی داشتند وارد است زیرا در واقع کار عملی آن چنانی صورت نگرفت و فقط حرف زده می‌شد و این انتقاد نه فقط به ترکیه که به بسیاری از کشورهای اسلامی وارد است.

لغو یا به تعبیری دقیق تر، تعویق سفر آقای رئیسی به ترکیه ارتباطی به مسائل غزه نداشت و بیشتر به اختلافات ایران و ترکیه در موضوع مسائل منطقه‌ای مرتبط بود
به مسئله ایران، ترکیه و بحران غزه بپردازیم، آیا لغو سفر آقای رئیسی به ترکیه به دلیل این بود که پیش‌بینی شده بود رئیس جمهور ایران از اردوغان درخواست حمایت از غزه داشت؟! حتی در ساعات آخر مقامات ترکیه اعلام کردند که این سفر انجام نمی‌شود و بعدها در رسانه‌ها اعلام کردند که چون دولت ایران قرار بوده است از اردوغان بخواهد اقدامات موثر‌تری انجام دهد تقریباً این سفر لغو شد آیا این مسئله علت اصلی لغو سفر بود؟
اولاً سفر لغو نشد بلکه به تعویق افتاد. مضافاً این که لغو یا تعلیق سفر رئیس دولت به ترکیه مربوط به غزه نبود در واقع به اختلافات ترکیه با ایران در موضوعات منطقه و نوع دیدگاه شان مربوط می‌شود. دیگر نکته این که حتی اگر ایران چنین درخواستی هم مطرح می‌کرد ترکیه صراحتاً و شفاف مخالفت خود را اعلام می‌کرد.این مسئله نمی‌تواند دلیل لغو سفر رئیسی باشد کما این که سایر کشورهای عربی هم در واقع مثل قطر کارهایی انجام دادند که مطابق میل ایران نبود اما منجر به هیچ اتفاقی نشد.

حسین سرگزی، رئیس اداره آبخیزداری و حفاظت خاک اداره‌کل منابع طبیعی استان سیستان‌وبلوچستان و یکی از کارشناسان خبره منابع طبیعی این استان مصاحبه‌ای کرده و مدعی شده، دلیل این که حقابه ایران توسط دولت طالبان آزاد نمی‌شود وجود نشانه‌ها و ردپاهای کشورهای عربی و ترکیه برای فشار به ایران است. از یکی از نمایندگان استان سیستان و بلوچستان در مجلس(اسماعیل حسین زهی) در این خصوص پرسیدیم اظهار بی‌اطلاعی کرد ولی واقعیت دارد که دولت طالبان آن سوی مرزها سد می‌سازد و آخرین سد در منطقه خاشرود بوده که با عجله نیز دارند می‌سازد آیا دولت ترکیه در این امر دخیل است؟ اگر پاسخ مثبت است چه نفعی می‌برد؟
سوال سختی است و نیاز به اطلاعات معتبر و دقیق‌تری دارد. نه می‌شود رد کرد و نه تایید، مسئله تحلیلی نیز نیست که بتوان درباره ی آن گفت اما طالبان نزدیک‌ترین و بهترین روابط را با قطر دارد و کشور قطر هم به نوعی روابط نزدیک با ترکیه دارد شاید با این استناد این موضوع را مطرح کرده اند. طبیعتاً برای این اتفاق اسنادی باید ارائه شود من شخصا نظری ندارم چون سندی وجود ندارد.

پیوستن سوئد به ناتو را تمام شده تلقی کنید
آیا ترکیه در نهایت موافقت خود را مبنی بر اینکه سوئد به ناتو بپیوندد اعلام می‌دارد؟
اردوغان موافقت خود مبنی بر پیوستن سوئد به ناتو را در نشست تابستانی ناتو تایید کرده و به نوعی پذیرفته است و ظاهراً افرادی که به عنوان تروریست در ترکیه شناخته می‌شوند به دولت سوئد اعلام نموده‌اند و سوئد نیز بعضی از آن‌ها را پذیرفت و بعضی‌ها را نپذیرفت شروط دیگری از جمله ممنوعیت تظاهرات علیه ترکیه و اردوغان توسط «پ.ک.ک» نیز پذیرفته شده است.
اختلاف برسر این مسائل حل شده و آقای اردوغان و حتی مجلس ترکیه توافق کلی ترکیه با سوئد را اعلام کرده‌اند و لابد منتظر گرفتن امتیازاتی هستند زیرا بعید است در مجلسی که اکثریت با حزب عدالت و توسعه است بخواهد برخلاف نظر رئیس جمهور رأی بدهد.
مضافاً این که «ویکتور اوربان» در مجارستان موافقت خود مبنی بر پیوستن سوئد به ناتو را به نظر ترکیه منوط کرده است و این یک فضای امتیاز‌گیری بیشتری به ترکیه می‌دهد تا با اعلام پیوستن سوئد به ناتو موافقت کند و می‌توان گفت این مسئله از این نظر حل شده است.

حماس و هنیه به دوحه و امیر قطر نزدیک‌تر است تا به ترکیه و اردوغان
ترکیه، قطر و اسماعیل هنیه هر سه تفکرات اخوانی دارند. حتی در گروه تماسی هم که تشکیل شد متشکل از ۸ کشور، ترکیه و قطر حضور داشتند اما به نظر می‌رسد قطر بازیگری پررنگ‌تری داشت آیا این مسئله صرفاً یک تقسیم کار بود یا هنیه به قطر نزدیک‌تر است تا به ترکیه و اردوغان؟
در اصل هنیه خود را به قطر نزدیک‌تر می‌داند و بخشی از هزینه‌های غزه و حماس را دولت قطر پرداخت کرده بود. از طرفی ارتباط قطر با حماس با داشتن تشکیلات در دوحه به طور طبیعی
قوی‌تر است و رهبران سیاسی حماس مثل طالبان در دوحه مستقر هستند و تحت حمایت دیپلماتیک
قطر هستند.
در کنار این دو موضوع، خود اسرائیل هم نقش قطر را در بازسازی غزه به نوعی پذیرفته بود و از کمک‌هایی که در سایر زیرساخت‌ها می‌کرد خبر داشت، در مجموع همه ی این‌ها باعث شد که نقش قطر در تحولات غزه بیشتر باشد و این الزاما فقط فرصت زا نبود یعنی تهدید بزرگی هم متوجه قطر هست، قطر اگر نتواند این موضوع را مدیریت کند طبیعتا ممکن است تهدیدات بیشتر از فرصت‌های به وجود آمده باشد در داخل اسرائیل فضای ضد قطر، ترکیه و اسپانیا شکل گرفته است اگر قطر نتواند نقش خودش را درست ایفا کند قطر به همراه اسپانیا و ترکیه جزء کشور‌های مورد غضب اسرائیل خواهند بود، رهبران حماس هم مورد هدف موساد و شبکه‌های اطلاعاتی ـ امنیتی اسرائیلی قرار می‌گیرند.

اختلافات ترکیه و یونان، تاریخی ـ هویتی است و به این سادگی‌ها و در مدت زمان کوتاه حل شدنی نیست!
اردوغان از امریکا انتقاد کرد که پول جنگنده‌ها را از آنکارا می‌گیرند اما آن را به یونان تحویل می‌دهند و سپس راهی یونان شد آیا این نشان‌دهنده عادی‌سازی روابط ترکیه و یونان است و آیا اختلافات در حال حل شدن است یا در طول زمان حل خواهد شد؟
اختلافات ترکیه و یونان چند بعدی است و به همین سادگی حل نخواهد شد. درجنگ جهانی اول در واقع جزایری به یونان داده شد که در نزدیکی ترکیه است جزایر با مرزهای ترکیه نزدیکند بنابراین تنگناهایی ایجاد کرده است. اروپا تلاش می‌کند از طریق یونان مانع قدرت نمایی ترکیه در مدیترانه بشود حفاری‌هایی که ترکیه درمدیترانه داشت منابع گازی، نشان داد ترکیه کار سختی در پیش دارد.
مانع ترکیه از نظر سرزمینی، جزایر یونانی هستند که استقرار نیروهای نظامی در آنجا کار ترکیه را بسیار سخت و دشوار می‌کند، بنابراین ترکیه با خود یونان طرف نیست بلکه با غرب و اروپا در کنکاش است حتی فرانسه تسهیلات نظامی به یونان ارسال می‌کند، از طرفی مسائل هویتی و تاریخی ترکیه و یونان نیز وجود دارد. یونان ایالتی بود که از عثمانی جدا شد و در حافظه تاریخی ترک ها، یونان به نوعی آغاز‌کننده فروپاشی عثمانی بود.
علاوه بر این ها، یونان خودش را وارث تمدنی بزرگ می‌داند و نگاه بالا به پایین به ترک‌ها داشته است ترک‌ها در طول این ۱۵۰ سال گذشته از لحاظ قدرت نظامی بر یونان برتری داشته و تلاش می‌کنند این برتری‌ها را حفظ کنند. این‌ها را گفتم که متوجه باشید این مسائل هویتی و تاریخی حل کردنش کار بسیار دشواری است.
در این میان اردوغان معتقد است که بخشی از اختلافات را با یونان حل می‌کند ولی واقعیت امر این است که اختلاف بر سر ترک‌های ساکن یونان، اختلاف بر سر جزایر یونان، بحران‌ها و تنش‌های تاریخی و هویتی، اختلافات با غرب بر سر مسئله ی یونان همه این‌ها باعث می‌شود روابط ترکیه و یونان پیچیده‌تر شود و از همین رو معتقدم حل اختلافات ترکیه و یونان حتماً زمان زیادی را باید پشت سر بگذارد و آنی این اختلافات حل شدنی نیست.

سیاست خارجی ترکیه تابع اصل «استقلال استراتژیک» است آنکارا سعی می‌کند سیاست‌های خود را مستقل به پیش ببرد
ترکیه همچنان در شمال شرقی سوریه و شمال عراق حضور دارد، نیروهای نظامی خود در لیبی را باقی نگاه خواهد داشت، در بحران قفقاز نقش و تأثیر دارد با برخی از همسایگان دچار چالش و تنش‌هایی است و… سیاست خارجی ترکیه بر چه اصولی کانون‌های بحران را مدیریت می‌کند و در نهایت می‌خواهد به چه چیزی برسد؟
سیاست خارجی ترکیه بعد از سال ۲۰۱۶ و کودتای ناکام دچار تحول اساسی می‌شود اولین عملیات نظامی در خارج از مرزهای کشور در سوریه انجام می‌شود به دلیل اینکه آقای اردوغان به جد می‌خواهد ارتش را در خارج مرزها مشغول کند و در داخل تضعیف شود تا زمینه برای حفظ دولت و حزب عدالت توسعه فراهم شود. بر همین مبنا است که می‌بینیم ارتش را تضعیف می‌کند و ساختار را تغییر می‌دهد و ارتش را در خارج از مرزها مشغول می‌کند.
دلیل دوم این بود که آقای اردوغان در ۲۰۱۰ مسئله استقلال استراتژیک در خارج از کشور را مطرح کرد و سعی کرد از دایره سیاسی غرب دور شود و استقلال نسبی خود را فقط در ترکیه حفظ کند و نیز در بین ملی‌گراها و کشورهای عربی محبوبیت خود را حفظ کند. بنابراین سیاست خارجی ترکیه تابع همین اصل «استقلال استراتژیک» است. ترکیه سعی می‌کند سیاست‌های خود را مستقل به پیش ببرد.

اساساً حل مسائل اقتصادی نه تنها برای اردوغان که برای جانشینان وی نیز یک چالش خیلی جدی است و همواره مهم باقی خواهد ماند
سال‌ها است که ترکیه در گیر مسائل اقتصادی است مثل سایر یا به تعبیری بسیاری از کشورها، آیا اردوغان برای حل مسائل اقتصادی برنامه‌ای دارد؟
سوال مهم و جواب دادن به آن بسیار سخت است. ترکیه مانند برزیل، آفریقای جنوبی و اندونزی با صادرات به چین و خیزش اقتصادی چین توانست موقعیت اقتصادی خود را تقویت کند و توانست جزو کشورهای به اصطلاح با اقتصاد نوظهور قرار بگیرد. این مربوط می‌شود به دهه ۲۰۰۰تا ۲۰۱۰ که رشد اقتصادی چین و افزایش صادرات، اقتصاد ترکیه نیز تقویت بشود و بعد از آن ترکیه وارد عملیات نظامی در سوریه شد و آواره‌های سوری(نزدیک به سه و نیم میلیون) وارد ترکیه شدند و بحث کرونا شروع شد، مجموعه‌ای از عوامل باعث شد ترکیه دچار مشکل اقتصادی شود و اقتصاد به یک چالش خیلی جدی برای آقای اردوغان و ترکیه تبدیل شد.
در عین حال آقای اردوغان با انتخاب کابینه‌ای که رویکردهای اقتصادی چهره‌های حاضر در آن را قبول نداشت در کنار تلاش برای بهبود روابط با عربستان، امارات و دیگر کشورها نشان داد که رئیس جمهوری ترکیه در نظر دارد تا بر این چالش دردسر ساز و خیلی جدی چیره شود.
اساساً حل مسائل اقتصادی نه تنها برای اردوغان که برای جانشینان وی نیز یک چالش خیلی جدی است و همواره مهم باقی خواهد ماند.
اردوغان در زمان انتخابات شعارهایی داد اما حالا می‌بینیم که بهره‌های بانکی را بالا برده و به نوعی به شعارهای خود پشت کرده اما تمامی این‌ها در راستای استیلا بر مصائب اقتصادی است.
باید بپذیریم بزرگترین چالش ترکیه اقتصاد است تلاش‌های بسیاری صورت پذیرفته و در حال انجام است که کارشناسان معتقدند به نتیجه رسیدن این اقدامات حداقل یک و نیم سال زمان خواهد برد و ما باید چشم به آینده ـ حداقل دو سال ـ داشته باشیم تا ببینیم می‌توانند از گذرگاه خطرناک اقتصادی عبور کنند یا نه؟!