مسعود امینی تیرانی مدیر فیلمبرداری فیلم سینمایی «جنگل پرتقال» به کارگردانی آرمان خوانساریان که این روزها بر پرده سینماست، درباره همکاری با این کارگردان جوان در این پروژه گفت: برای اینکه نظرم جلب شود تا در تولید یک فیلم حضور داشته باشم، ابتدا باید اتمسفر کلی فیلم من را جذب کند. منظورم از اتمسفر، فیلمنامه، […]

مسعود امینی تیرانی مدیر فیلمبرداری فیلم سینمایی «جنگل پرتقال» به کارگردانی آرمان خوانساریان که این روزها بر پرده سینماست، درباره همکاری با این کارگردان جوان در این پروژه گفت: برای اینکه نظرم جلب شود تا در تولید یک فیلم حضور داشته باشم، ابتدا باید اتمسفر کلی فیلم من را جذب کند. منظورم از اتمسفر، فیلمنامه، کارگردان و ایده‌هایش تا تیم اجرایی، تهیه‌کننده و فضایی را که فیلم در آن اتفاق می‌افتد، شامل می‌شود. همه این موارد کمک می‌کند تا احساس کنم در یک اثر می‌توانم نقشی داشته باشم یا نه. هر فیلمی محصول یک کار جمعی است و حضور من در یک جمع باید بدین معنا باشد که می‌توانم در بخشی از فرآیند تولید آن همکاری و مشارکت داشته باشم. بنابراین اینکه اتمسفر اثری را می‌پذیریم و در آن فضا حاضر می‌شویم، بدین معناست که می‌توانیم به آن فضا شکل جدیدتری بدهیم. وی ادامه داد: پیش از «جنگل پرتقال» در فیلم کوتاه «موناکو» تجربه جذابی از همکاری با آرمان خوانساریان برایم رقم خورده بود و همکاری بسیار خوبی داشتیم. در فیلم سینمایی «ابر بارانش گرفته» به کارگردانی مجید برزگر هم، او به عنوان یکی از فیلمنامه‌نویسان حضور داشت و از این منظر شاید بتوان گفت، «جنگل پرتقال‌» سومین همکاری‌ ما است. ما شناخت کافی از هم داشتیم و توانستیم در کنار یکدیگر کار کنیم. از همان زمان که فیلمنامه «جنگل پرتقال» را خواندم به این نتیجه رسیدم که با متن جذاب و متفاوتی روبه‌رو هستم. شکل پیشرفت قصه، اتفاقی که در آن رخ می‌دهد، موضوع فیلمنامه و توجه ویژه به یک شهر خاص، جزو نکاتی بود که می‌توانست برای پروژه جذاب باشد. بنابراین با علاقه پذیرفتم و یکی دو سالی که آرمان خوانساریان در تلاش بود برای اینکه بتواند سرمایه لازم را فراهم کند، در کنارش بودم. این فیلمبردار درباره چالش‌های فیلمسازی در شهرهای دیگری جز پایتخت بیان کرد: فیلمبرداری در شهر دیگری جز پایتخت، به نظر من تفاوت خاصی ندارد. فیلمبرداری در هر کجای ایران چالش‌های ذاتی با خود به همراه داد که اینها بیشتر ماهیت خود فضای سینماست و خیلی ارتباطی به فضا و اتمسفر بیرونی ندارد. تنها ممکن است ما در زمینه چالش‌های فیلمبرداری به ویژگی‌های فیزیکی و اقلیمی محل فیلمبرداری و یا شرایط آب و هوایی آن اشاره‌هایی داشته باشیم. پس فکر نمی‌کنم ربطی به پایتخت و غیرپایتخت داشته باشد. اتفاقاً من همیشه از کار کردن در فضای بیرون از تهران استقبال کرده‌ام چون در تهران با شلوغی غیرکنترل‌شده‌ای روبه‌رو هستیم که عملا کار را سخت می‌کند و فضا به‌ هم ریخته است. امینی تیرانی افزود: خارج از تهران می‌شود نقاطی را پیدا کرد که فضای طبیعی، کوه، درخت و رودخانه داشته باشد و این ویژگی‌ها می‌تواند جذاب باشد. پس می‌توانیم برخورد تازه‌ای با آن داشته باشیم. یکی از ویژگی‌های فیلمنامه «جنگل پرتقال» این بود که در آن توجه ویژه‌ای در آن به یک شهر شده بود. به نظرم اشرافی که خود آرمان در اجرا داشت، بسیار خوب بود چون حتی در ریزترین جزییات آن قدر روی فضای شهری شهسوار و تنکابن حساس بود که مسیرها و رفت و آمدها و جهت خیابان را هم رعایت می‌کرد، تا چیزی اشتباه نباشد. مجموعه حساسیتی که آرمان روی تصویر کردن فضای شهر داشت، یک شکل دلنشین از شهسوار ساخت که تبدیل به بخشی از ویژگی‌های «جنگل پرتقال» شده است. وی ادامه داد: در سینمای جهان نمونه‌هایی وجود دارد از فیلم‌هایی که در آن‌ها به یک شهر خاص اشاره می‌شود و اتفاقا فیلم در اقلیم همان شهر هم به تصویر درآمده است، اما در سینمای ایران به ندرت این تجربه را با این میزان توجه به جزییات داشته‌ایم نه اینکه نبوده اما معدود بوده است. از این منظر یک ویژگی «جنگل پرتقال» اهمیت دادن به شهر یا منطقه‌ای است که قصه در آن روایت می‌شود به نحوی که شهر، خودش یک کاراکتر اصلی در فیلم است و بدون شهسوار فیلم شکل دیگری پیدا می‌کرد. امینی‌تیرانی درباره قاب‌بندی‌ها و سبک تصویربرداری در فیلم سینمایی «جنگل پرتقال» هم توضیح داد: آنچه به لحاظ فیلمبرداری برای من اهمیت داشت این بود که بیشتر اتمسفر شهر در فیلم به چشم بیاید، نه فیلمبرداری من. این نکته برای من یک چالش جدی بود. معمولا ممکن است به لحاظ فیلمبرداری ما به دنبال تصاویر چشم‌نواز، ترکیب‌بندی‌های فوق‌العاده یا نور ویژه باشیم. اینجا اما برای من چند نکته مهم بود که سعی کردم با روشی آن‌ها را کنترل کنم؛ اول فضای ابری شهسوار و اقلیم شمال و دیگری هویت شهری. در کنار این‌ها خود قصه را هم داشتیم که با کاراکترها پیش می‌رود و باید آن‌ها را در این فضای شهری دنبال کنیم. بنابراین کنترل این موضوع چالش اصلی بود. پس در این فیلم سعی کردم تا جایی که می‌شود شهر در شکل بی‌واسطه دیده شود، یعنی اینگونه به نظر نرسد که دوربین کار عجیب و غریبی برای نمایش شهر انجام می‌دهد. ما داریم شهر را بدون تکلف در کنار بازیگران و کاراکترهای فیلم تماشا می‌کنیم. این در استراتژی کارگردانی آرمان هم دیده می‌شود و من تلاش کردم بخشی از این نکته را در کار خودم اجرا کنم. وی درباره اهمیت ساخت آثاری مانند «جنگل پرتقال» مطرح کرد: ممکن است من تجربیات خاصی در فیلمبرداری داشته باشم اما مهم‌تر از تجربه من استراتژی یک کارگردان برای شکل‌دهی به فیلمش است که فکر می‌کنم آرمان به درستی فضای فیلمش را تشخیص داد و توانست آن را مدیریت کند. من همیشه به این نکته اشاره می‌کنم که فیلمبردار در خانه کارگردان کار می‌کند و باید کمک کند خانه‌ای که مدنظر کارگردان است، ساخته شود. اگر سعی کنیم خارج از فضای خانه کار کنیم، آن خانه شکل سالمی پیدا نمی‌کند. من هم در این پروژه تلاشم را کردم تا آن چیزی را که آرمان به آن فکر می‌کرد، تشخیص بدهم و بتوانم به لحاظ اجرایی آن را تبدیل به تصاویر کنم. این فیلمبردار سینما در ادامه گفت: فکر می‌کنم اگر فیلم «جنگل پرتقال» امروز شکل محبوب و قالب توجهی بین مخاطبان و منتقدان پیدا کرده، ناشی از مدیریتی است که در بخش‌های مختلف فرآیند تولید آن اتفاق افتاده است و البته بخشی از این تعامل به بازیگران هم مربوط می‌شود. ما ۲ بازیگر اصلی داشتیم که در کنار آن‌ها، دیگر بازیگران هم به شکل‌دهی فضا کمک کردند. اینکه آن‌ها بتوانند موقعیت را به درستی درک کنند، در این اتمسفر قرار بگیرند و بخشی از شکل نمایش قصه باشند، نکته مهمی است. چون اولین چیزی که مخاطب در یک فیلم با آن مواجه می‌شود قصه و بازیگران است و ما باید کمک کنیم که این ۲ به درستی دیده شوند. فکر می‌کنم در این فیلم این موضوع به درستی مدیریت شده و از این منظر خروجی آن جذاب شده است. به گزارش مهر، امینی‌تیرانی در پایان اظهار کرد: «جنگل پرتقال» در شرایط اجتماعی خاصی تولید شد. در سال گذشته اتفاقات اجتماعی مهمی را پشت سر گذاشتیم و همچنان در حال‌گذار از این شرایط هستیم که این موارد بر فرآیند تولید فیلم بی‌تاثیر نبوده است. ولی جدای از این موضوع ویژگی مهم «جنگل پرتقال» این است که می‌تواند پیشنهاد جدید در شکل فیلم‌های اجتماعی ما داشته باشد. «جنگل پرتقال» یک فیلم جدید است؛ یعنی شکل برخوردش با موضوع اجتماعی و شکل قصه‌گویی‌اش متفاوت است.