امروز که سال‌ها از تصویب قانون بازنشستگی در بازار روابط کار می‌گذرد با پدیده‌ی دیگری از نوع اشتغال بازنشستگان مواجه هستیم. البته این‌بار علت اصلی تمایل بازنشستگان به حضور در بازار کار تنها به عامل اقتصادی و نیاز آنها به ادامه کار بازمی‌گردد.به گزارش ایلنا، تا سال‌های نه چندان دور اشتغال افراد در سنین بالا […]

امروز که سال‌ها از تصویب قانون بازنشستگی در بازار روابط کار می‌گذرد با پدیده‌ی دیگری از نوع اشتغال بازنشستگان مواجه هستیم. البته این‌بار علت اصلی تمایل بازنشستگان به حضور در بازار کار تنها به عامل اقتصادی و نیاز آنها به ادامه کار بازمی‌گردد.به گزارش ایلنا، تا سال‌های نه چندان دور اشتغال افراد در سنین بالا امری عادی تلقی می‌شد. در آن روزگار در مشاغلی چون پیشه‌وری در بازار و حاشیه شهرها و همچنین کشاورزی و دامپروری در روستاها، مردان و زنان شاغل تا پایان عمر و تا زمانی که از کار نیفتاده بودند، همچنان شاغل می‌ماندند و پدیده‌ای به نام بازنشستگی وجود نداشت، اما با تولد نهاد دولت مدرن و همچنین به‌وجود آمدن ساختار تامین اجتماعی در کشورها و طبعا ایران، رفته رفته این فرهنگ که «کرامت انسانی افراد مسن و بازنشسته جامعه چنان است که نباید در سنین بازنشستگی کار کنند» در مسیر روند توسعه جا افتاد.اما امروز که سال‌ها از تصویب قانون بازنشستگی در بازار روابط کار می‌گذرد با پدیده‌ی دیگری از نوع اشتغال بازنشستگان مواجه هستیم. البته این‌بار علت اصلی تمایل بازنشستگان به حضور در بازار کار تنها به عامل اقتصادی و نیاز آنها به ادامه کار بازمی‌گردد.اشتغال بازنشستگان کشور (به ویژه بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی) در دوران شروع دریافت مستمری، یکی از آسیب‌های رایج در بازار کار است که در کشور ایران با کاهش ارزش پول ملی و افزایش روند مداوم تورم بالای ۴۰ درصدی در کشور، به پدیده‌ای رایج در اقتصاد بدل شده است؛ اما این پدیده‌ی اقتصادی به همان اندازه که واقعی است، غیرقانونی و ضد کرامت انسانی نیز هست.وقتی آنچه به عنوان مستمری نصیب بازنشستگان می‌شود پاسخگوی شرایط اقتصادی آنها نباشد و در شرایطی که با روند فزاینده تورم و کاهش ارزش پول و همچنین بحران در صندوق‌های تامین اجتماعی، ارزش دارایی‌های بازنشستگان و شاغلین در صندوق‌ها کاهش یافته و ارزش مستمری دریافتی ماهانه نیز در مسیر نزول گام نهاده است، رفته رفته اقلیتی از بازنشستگان بار دیگر به مسیر اشتغال گام نهاده و وارد بازار کار شدند. اما از آنجا که بکارگیری بازنشستگان پس از واریز اولین مستمری؛ غیرقانونی است و باعث قطع واریز مستمری در صورت اثبات اشتغال بازنشسته می‌شود، لذا بازنشستگان در اغلب مشاغل و فرصت‌های شغلی رسمی نمی‌توانند حاضر شوند. مشکلات معیشتی بازنشستگان و افزایش نیاز آن‌ها به اشتغال در روزگار کهنسالی یا نزدیک به آن البته واقعیتی ناخوشایند است که با وجود محدودیت‌ در بکارگیری بازنشستگان، آنها را به اشتغال در اقتصاد زیرزمینی و غیر رسمی وادار کرده است. خیل گسترده‌ای از بازنشستگان کشوری و تامین اجتماعی امروز مشاغلی چون رانندگی، نگهبانی، سرایداری و … به دلیل کمتر در تیررس بازرسان بودن و همچنین ساده‌تر بودن را به عنوان شغل دوران بازنشستگی انتخاب کرده‌اند. و در این میان؛ رانندگی از آنجا که نه در دستورالعمل‌های صدور گواهینامه در ایران (برخلاف بسیاری از کشورها) برای سنین بالا محدودیت تمدید گواهینامه رانندگی وجود دارد و نه در دستورالعمل‌ها و آیین‌نامه‌ها و پروتکل‌های بسیاری از آژانس‌های تاکسیرانی و صادرکنندگان پروانه برخورداری از پلاک تاکسی و حتی پلتفرم‌های مربوط به تاکسی‌های اینترنتی، چیزی به نام محدودیت سنی در جذب وجود دارد، انبوه افراد در سنین بازنشستگی را جذب خود کرده است. البته اگرچه تشکل‌ها و نهادهای مربوط به بازنشستگان و سازمان تامین اجتماعی بارها اشتغال علنی بازنشستگان را موجب آسیب‌های گسترده به فرد بازنشسته و صندوق‌های بازنشستگی و اشتغال جدید در کشور ارزیابی کرده‌اند اما بخش زیادی از بازنشستگانی که برای تامین مایحتاج زندگی اجبارا در مسیر اشتغال قرار گرفته‌اند، استدلال‌های مدیران تامین اجتماعی و کانون‌های بازنشستگی را نپذیرفته و معتقدند در شرایط بازنشستگی که مخارج فرد بیشتر می‌شود و درآمد کمتر، اشتغال تنها راهکار تامین مایحتاج روزانه معاش حداقلی است.عبدالله مختاری (کارشناس تامین اجتماعی و عضو علی البدل کانون بازنشستگان تهران) در این رابطه می‌گوید: اینکه بازنشسته شاغل شود، عملاً باعث آن می‌شود که جای یک نیروی جوان که می‌تواند حق بیمه بپردازد را اشغال کند، اما در شرایطی که بازنشسته شاغل به ما فعالان حقوق بازنشستگی می‌گوید که وقتی اتباعی بطور غیرقانونی و علنی کار می‌کنند، چرا من با این حجم از مشکلات معیشتی غیرقانونی کار نکنم؟ از پاسخ به او باز می‌مانیم. وی می‌افزاید: اینکه یک دستگاه یا یک کارفرما از تجربیات یک بازنشسته استفاده کند، یک بحث دیگر است، اما وقتی بازنشسته برخلاف میل خود و از روی جبر اقتصادی و تنگدستی کار می‌کند، بحث کاملا متفاوت می‌شود. ما بر این باوریم دولت‌ها باید حداقل حقوقی را برای بازنشسته وضع کنند که معیشت او با مشکل روبه‌رو نشود. مختاری با اشاره به چالش بازنشستگی‌های زودتر از موعد می‌گوید: ما اکنون چنان دچار چالش بازنشستگی زودتر از موعد هستیم که برخی با پرکردن سابقه ۱۰ روز در ماه و سابقه ۱۰ سال از ۳۰ سال خدمت، باوجود دریافت مستمری حداقلی از خدمات بیمه و درمان رایگان سازمان تامین اجتماعی استفاده می‌کنند و این برای نهاد درمان سازمان مشکل ایجاد کرده است، اما با این حال فرد حاضر است سابقه پر نکند تا بعد از بازنشستگی تازه وارد بازار کار شود. این فعال حقوق بازنشستگان تاکید می‌کند: گاهی دیده می‌شود برخی بازنشستگان از تمکن مالی برخوردار هستند و چنین اقدامی می‌کنند یا در مشاغل آزاد امکان فعالیت دارند. مواردی دیده شده که فرد تنها دو سال سابقه بیمه در زمان خدمت سربازی داشته و خودش ۸ سال سابقه را در زمانی که پرکردن سابقه ارزان‌تر بوده، ریخته است تا با ۱۰ سال سابقه و بازنشستگی آن، بتواند فقط از خدمات درمان بهره ببرد. این آسیب در شرایطی است که تامین اجتماعی هنوز علاجی برای این موارد که به درمان و ذخایر سازمان آسیب می‌زند، در نظر نگرفته است. او تاکید می‌کند: بازنشستگی زودتر از موعد برای بخشی از جامعه کارگری جذاب شده است و بسیاری با ۲۰ یا ۲۵ سال سابقه و یا خرید سابقه دوست دارند هرچه زودتر بازنشسته شوند. در حدود ۳۰ سال پیش فرهنگ کار چنان بود که بسیاری باوجود آنکه از سن بازنشستگی‌شان نیز می‌گذشت، همچنان به کار و اشتغال ادامه می‌دادند و حق بیمه واریز می‌کردند و کارفرما باید به زور آن‌ها را بازنشسته می‌کرد. اما امروز شرایط کار به نحوی تغییر کرده که فرد ولو با سابقه کمتر از ۳۰ روز نیز گاهی تمایل دارد که بازنشسته شود. عضو علی البدل کانون بازنشستگان تامین اجتماعی تهران اعتقاد دارد: این مشکل میل به بازنشستگی سریع و فرار از دوران اشتغال رسمی به این دلیل است که فرد در دوران اشتغال خود نیز معیشت قابل توجهی نداشته و تمایل دارد تا زودتر بازنشسته شود تا علاوه بر مستمری دریافتی حداقلی، در یک موقعیت شغلی دیگر در شرایطی که گاه فقط ۴۵ یا ۵۰ سال سن دارد، دوباره مشغول به کار شود تا درآمد بیشتری داشته باشد. مختاری می‌گوید: وقتی حداقل‌های مزد و حقوق برای شاغلین فراهم نشود، چنین آسیبی طبیعی است زیرا نه تنها بازنشستگانی که باید در سنین بالا فقط استراحت کرده وشان خود را حفظ کنند، شاغل می‌شوند، که حتی شاغل حداقل بگیر ما نیز تنها باید یک شغل داشته باشد. اما همانطور که بازنشسته دو محل درآمدی مستمری و شغل غیرقانونی و غیررسمی دارد، بلکه شاغل بازنشسته نشده نیز دو یا سه نوبت شغل خود را ادامه می‌دهد و بعد از زمان کاری به رانندگی، فعالیت در موقعیت شغلی دوم و. . دست می‌زند تا بتواند خانواده خود را بگرداند تا جایی که برخی شاغلان قبل از بازنشستگی حتی خانواده و فرزندان خود را به زحمت می‌توانند ببینند!

مهرداد دارانی (عضو کمیته بیمه و تامین اجتماعی خانه کارگر) در رابطه با معضل اشتغال بازنشستگان می‌گوید: چالش اشتغال بازنشستگان در بیشتر کشورهای دنیا وجود دارد و بهترین راه مقابله با آن، این است که بازنشسته‌ای که اولین مستمری خود را دریافت می‌کند، دیگر در هیچ موقعیتی شاغل نشود. این چیزی است که عرف و قانون به ما می‌گوید و در مقاوله‌نامه‌های بین‌المللی روی آن تاکید شده است. شاید گفته شود که چطور نیازمندی بازنشستگان رفع شود؟ پاسخ ساده این است که «سبد حداقل معیشت» برای بازنشستگان طوری در نظر گرفته شود که یک بازنشسته با حداقل حقوق مستمری بتواند زندگی آبرومندی داشته باشد. وی می‌افزاید: تغییر قانون و اصلاح آن به نحوی که در شرایط خاصی و در برخی مشاغل اشتغال بازنشستگان به رسمیت شناخته شود، امری مغایر با فلسفه وجودی صندوق‌های بازنشستگی بوده و ضد قانون کار و تامین اجتماعی است. اگر بازنشسته‌ای مشخص شود که شاغل است، سازمان تامین اجتماعی بیمه او را قطع می‌کند و بازنشسته‌ی شاغل باید مراحلی طولانی را طی کند تا بتواند دوباره مستمری را وصل کند. به‌نظر من اشتغال بازنشستگان آسیبی اجتماعی است که هیچ تبصره‌ای نباید روی آن بخورد و فضایی برای به رسمیت شناختن آن به وجود بیاید. زیرا اشتغال یک فرد با ۶۵ سال سن ضد انسانی و مخالف کرامت انسانی است. دارانی با اشاره به مشکل ضریب پشتیبانی صندوق‌های بازنشستگی به دلیل اشتغال افراد بازنشسته و اشغال فرصت‌های شغلی در دسترس برای جوانان توسط افراد مستمری‌بگیر، ادامه می‌دهد: ما در همین نقطه کنونی به دلیل روند نزولی ورودی صندوق‌ها و کاهش اشتغال جدید، با مشکل ضریب پشتیبانی شاغل به نسبت بازنشسته در صندوق‌های بازنشستگی مواجه هستیم. اگر اشتغال بازنشستگان تسری یافته یا رسمیت یابد، عملاً حکم به نابودی صندوق‌ها با گسترش اشتغال بازنشستگان را صادر کردیم. این کارشناس تامین اجتماعی تصریح می‌کند: تنها چاره حل این مسئله این است که اعضای شورای عالی کار که در اسفندماه برای مزد تصمیم گرفته و چانه زنی می‌کنند، حداقل حقوق را چنان درنظر بگیرند که وقتی بنابر ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی قرار است مزد براساس حداقل معیشت و تورم تعیین شود، مستمری‌بگیران نیز بتوانند از حداقل زندگی آبرومند بهره‌مند شوند و نیازی به اشتغال مجدد بازنشسته وجود نداشته باشد. وی می‌گوید: برخی موقعیت‌های شغلی مثل نهادها و پلتفرم‌هایی که شغل رانندگی را برای بازنشستگان فراهم کرده است نیز با عدم قراردادن پروتکل برای جذب نیرو تخلف می‌کنند و باید بدانند این اقدام غیرقانونی است.