آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: اگرچه سالها از درگذشت «هاشمی رفسنجانی» میگذرد اما «غلامعلی رجایی» همچنان عنوان«مشاور رفسنجانی» را یدک میکشد. «رجایی» اخیراً در گفتگو با «جماران» میگوید:« فسادهایی که در دوره این دولت دیده میشود در همه دولتهای قبل بیسابقه بوده ولی از مجلس کنش جدی نمیبینید…»، یکی از این فسادهایی، احتمالاً مربوط میشود […]
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: اگرچه سالها از درگذشت «هاشمی رفسنجانی» میگذرد اما «غلامعلی رجایی» همچنان عنوان«مشاور رفسنجانی» را یدک میکشد. «رجایی» اخیراً در گفتگو با «جماران» میگوید:« فسادهایی که در دوره این دولت دیده میشود در همه دولتهای قبل بیسابقه بوده ولی از مجلس کنش جدی نمیبینید…»، یکی از این فسادهایی، احتمالاً مربوط میشود به «فساد در چای دبش» و دیگر فسادهایی که البته به این بزرگی نبود.
فساد نمایی یا فسادشویی؟!
اگرچه چند روزی است به مدد روشن شدن ابعاد عجیب و ترسناک سیاستهایی مالیاتی دولت سیزدهم در سال ۱۴۰۳، نوشتن و تیتر زدن پیرامون «فساد در چای دبش» کمرنگتر شده است (موضوعی که معلوم بود بخشی از یک پروژه ی بزرگتر است!) اما همچنان در برخی از رسانهها از آن گفته میشود، فسادی که همچنان ابهامات بیشماری دارد از جمله این که، هنوز اصلیترین فردی که باید پیرامون این پرونده سخن بگوید(صاحب مجموعه دبش)، یک کلمه هم در این باره در هیچ رسانه ای، از وی نقل نشده است. شاید با اندکی فاصله از حواشی و هیجانات اولیه، حالا بتوان مدعی شد درستترین و دقیقترین روایت همانی بود که «اژه ای» در روز دانشجو و در دانشگاه محقق اردبیلی بیان کرد، باقی اما تلاش برای زدودن این فساد از دامان خود و انداختنِ تمامی تقصیرها بر گردن دولت روحانی بود. عقبنشینی آشکار از برکناری و معرفی ۶۰ مدیر مرتبط با این فساد (آن هم وقتی دستگاه قضائی به صراحت گفت هیچ کسی به عدلیه معرفی نشده است)، و توصیه در رابطه با رسانهای کردن این فساد (که این یکی نیز کارگر نشد) و در نهایت حمله به کسانی که در این رابطه مینوشتند با کلیدواژه «فسادنمایی»!
از این جا به بعد اما، اطلاعرسانی در باره ی یک پرونده ی پر از فساد و رانت و قانون گریزی، دچار دوگانه ی «فساد شویی» و «فساد نمایی» شد. بیشتر کسانی که متوجه شده بودند روی سری که درد نمیکند نباید دستمال بست، «چای» را رها کردند و راهی سرزمین مالیات ستانیها شدند تا شاید در جایی دیگر بتوانند دولت را مجبور و مجاب به پاسخگویی کنند.
«فساد» و «قانون همه یا هیچ»!
پیشترها شنیده بودیم به: «تشویق یک نفر، تنبیه برای همه» و نیز قانونی که موسوم است به:«همه یا هیچ»!
در همان روزهایی که نوشتن درباره ی فساد چای، آسانترین کار بود ناگهان فهرستی از فسادها، حداقل طی سه دهه ی اخیر در رسانه هویدا شد که نشان میداد طی این سال ها، تقریباً در تمامی دولت ها، فسادهای ریز و درشت کم نبوده و این یعنی، ریشه ی فساد منوط و منحصر به یک دولت و یک جناح سیاسی و یک دوران نمیشود. فساد ۱۲۳ میلیاردتومانی که در ۱۳۷۱ رخ داد اما در سال ۱۳۷۴ رسانهای شد، فساد ۴ میلیارد تومانی که علی رغم کوچک بودن سر و صدای زیادی به پا کرد(۱۳۸۱)، فساد ۳ هزار میلیاردی و خاوری که هنوز نُقل محافل است(۱۳۹۰)، فساد ۱۸ هزار میلیاردی که پدیدهای به نام بابک زنجایی را به جامعه معرفی کرد و به یک مثل تبدیل شد تا جایی که تا همین اواخر، بسیاری از بابک زنجانیهای جدید مینویسند(۱۳۹۲)، فساد ۹۴ هزارمیلیاردی پدیده که سرنوشت نهایی پرونده ی آن اعلام نشد(۱۳۹۲)، فساد ۸ هزار میلیاردی (۱۳۹۳)، فساد ۴ هزار میلیاردی یا همان گُم شدن دکل نفتی(۱۳۹۴)، فساد ۷ هزارمیلیاردی بیمه ی ایران که رحیمی(یکی از معاونان احمدینژاد) را راهی زندان کرد(۱۳۹۴)، فساد ۲٫۵هزارمیلیارد تومانی که به حقوق و املاک نجومی شهره شد(۱۳۹۵)، فساد ۸ هزار میلیارد بانک سرمایه(۱۳۹۵)، فساد ۹۰ هزارمیلیارد تومانی در حوزه پتروشیمی که نام شیخ الاسلامی به آن سنجاق شد(۱۳۹۷)، فساد ۵۰ هزارمیلیارد تومانی عظام خودرو(۱۳۹۹)، تخلف موسوم به ۹۲ هزارمیلیارد تومانی فولاد مبارکه که همچنان در هالهای از ابهام است(۱۴۰۱) و در نهایت فساد ۱۴۰ هزارمیلیارد تومانی چای دبش(۱۴۰۲).
با نیم نگاهی به این فهرست پُر و پیمان و توجه به سنواتی که فسادهای بزرگ و شهره شده رخ داده(منهای فسادهایی که شاید بزرگتر بوده و هیچ گاه رسانهای نشده و نیز نمیشود)، توجه به یک سطر از مصاحبه ی «غلامعلی رجایی» ما را با تلخترین قسمت ماجرا مواجه میکند.
«رجایی»، مشاور وقت مرحوم هاشمی رفسنجانی اخیراً در گفتگو با «جماران» میگوید:«فسادهایی که در دوره این دولت دیده میشود در همه دولتهای قبل بیسابقه بوده ولی از مجلس کنش جدی نمیبینید…» آن چه در همین یک سطر مهم است، برخورد با فساد از منظر دولت ها، جناحها و گروهها است به این معنا که؛ اصل فساد انکار نمیشود، تقبیح نیز نمیشود فقط دعوا بر سر بزرگی و کوچکی آن است واگرنه طی سه دهه ی اخیر هیچ دولتی از وجود و بروز پروندههای فساد مبری نبوده است، البته، متأسفانه!
در همین رابطه اما عمادالدین باقی به نکته ی درست و مهمی اشاره میکند:«هنوز از زنجیره فسادها و اختلاسهای گذشته بیرون نیامدهایم که پرونده جدیدی مطرح میشود. بعضی مقامات هم برای فرار از مسئولیت، فوراً متوسل به همان روش خودفریبی همیشگی میشوند، یعنی: «مقایسه خود با بدترینها بهجای مقایسه با احسن» و میگردند چند مورد فساد را در گوشه و کنار دنیا پیدا میکنند تا بگویند چرا اینقدر بزرگنمایی میکنید؟ فساد در همه جای دنیا هست! توجه ندارند که اولاً هیچ جای دنیا ادعای اینها را… نداشت، ثانیا اگر محققی دست به کار شود و کتابی از پروندههای فساد افشا شده در ۳۰ سال گذشته را جمعآوری کند، نمیدانم چند جلد کتاب میشود اما میدانم در تاریخ این کشور فراموش نشدنی است و رکورد فساد در دنیا را شکسته است.» آن چه این روزها به شکلی آزار دهنده، در جامعه شاهد هستیم، عادت به فسادهای حتی چند ده هزار میلیاردی، فراموشی و پرداختن به حواشی و متوسل شدن به جناح بازی و سیاست زدگی است بیآن که متوجه باشیم وجود فساد در هرجامعه ای، حتی فسادی اندک و خُرد، در نهایت بنیانهای اعتقادی و اعتماد جمعی را ویران میکند واگرنه متهم کردن این دولت به بزرگی فساد در برابر فسادهای دیگری که در ادوار گذشته رخ داده و به این اندازه نیز نبوده است، شوربختانه به یک عادت زشت تبدیل شده است. در یادداشتی که آفتاب یزد منتشر کرد (سرمقاله به قلم مدیر مسئول) یادآور این مسئله شده بودیم که «فساد ۱۲۳ میلیارد تومانی هیچ تفاوتی حتی از حیث ارقام و اعداد با فساد ۳٫۵ میلیارد دلاری ندارد چه ۱۲۳ میلیارد تومان در سال ۱۳۷۱ با جمع و ضرب در جداول تورمی، چیزی معادل همین فساد اخیر یعنی فساد ۳٫۵ میلیارد دلاری چای دبش است». نکته ی مهم و مغفول مانده اما مبارزه ی صحیح، اصولی و ریشهای با اصل فساد است اما چه میشود گفت و چه میتوان انجام داد وقتی، اصل فساد تقبیح نمیشود و دعوا به مرتبهای نازلتر کشانیده میشود؛ در دولت مورد حمایت ما فساد بود اما این اندازه فساد نبود و این بدان معنا است که اصل فساد انکار نمیشود، تقبیح نیز نمیشود فقط دعوا بر سر بزرگی و کوچکی آن است واگرنه طی سه دهه ی اخیر، کدام دولتی را میتوان سراغ گرفت که از وجود و بروز پروندههای فساد مبری بتواند بود؟!
Saturday, 27 April , 2024