آفتاب یزد ـ رضا بردستانی – خبرنگار بین الملل: یک استاد تاریخ و روابط بین‌الملل دانشگاه با اشاره به چهارمین سفر وزیر امور خارجه به منطقه که پُر فشار نیز تعبیر می‌شود به آفتاب یزد گفت:«بلینکن این بار با برنامه‌ریزی دقیق و اهداف از پیش تعیین شده به این سفر اقدام کرده، اهداف گوناگونی را […]

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی – خبرنگار بین الملل: یک استاد تاریخ و روابط بین‌الملل دانشگاه با اشاره به چهارمین سفر وزیر امور خارجه به منطقه که پُر فشار نیز تعبیر می‌شود به آفتاب یزد گفت:«بلینکن این بار با
برنامه‌ریزی دقیق و اهداف از پیش تعیین شده به این سفر اقدام کرده، اهداف گوناگونی را دنبال خواهد کرد.» علی بیگدلی با جدا کردن سفر بلینکن به ترکیه و یونان از بقیه کشورهایی که خواهد رفت، افزود: « هدف از سفر بلینکن به آنکارا و آتن منهای بحث بحران غزه و جنگ حماس علیه اسرائیل خواهد بود و بیشتر حول محور ناتو و کاهش تنش میان این دو کشور که تأثیر مستقیم بر سیاست‌های آمریکا در قبال ناتو و روسیه خواهد گذاشت
دور خواهد زد.»
وی ادامه داد: اگرچه اختلافات ترکیه و یونان تاریخی و ریشه دار است اما مطالبات اردوغان درباره ی قبرس جنوبی چندان منطقی و باب طبع اتحادیه اروپا و کاخ سفید نبوده، به همین منظور وزیر امور خارجه آمریکا تلاش
خواهد کرد تا دو سوی تنش را به آرامش و حل مرحله‌ای اختلافات دعوت کند ضمن آن که حمایت یک جانبه از یونان ممکن است اردوغان را از اردوی متحدان آمریکا و غرب دور کرده، به روسیه و کرملین نزدیک کند که چندان برای واشنگتن خوشایند نخواهد بود.»

نتانیاهو در موضع ضعف، آمریکا بر مدار کنترل جنگ
بلینکن در سفرهای قبلی به خصوص سفر نخستی که در اوایل بحران غزه به تل آویو داشت با برخورد سرد نتانیاهو مواجه شد. اکنون ۹۰ روز از جنگ حماس علیه رژیم صهیونیستی می‌گذرد و فشارهای داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی به قدری نتانیاهو را مستأصل کرده است که این بار نمی‌تواند با همان گارد قبلی، وزیر امور خارجه آمریکا را ملاقات کند ضمن آن که، آمریکا با نزدیک‌تر شدن به رقابت‌های انتخاباتی در امریکا نگران است با گسترش و فراگیر شدن جنگ در خاورمیانه، عملاً دموکرات‌ها را مقصر ناکامی‌های اسرائیل معرفی کنند و بعد از ناکامی در جنگ اوکراین و مهار چین، بحران غزه به عنوان تیر خلاص باعث شکست آن‌ها در برابر جمهوری خواهان شود.
علی بیگدلی می‌گوید: وزیر امور خارجه آمریکا طی این سفر برخلاف سه سفر قبلی، این بار با دستورالعمل‌هایی مشخص و برنامه ریزی‌های دقیق به منطقه آمده تا سه هدف را دنبال کند: مدیریت جنگ غزه برای عدم گسترش، رسیدن به یک آتش بس کوتاه مدت و کاهش تنش‌های آنکارا و آتن.
این استاد دانشگاه اضافه می‌کند: آمریکا در متقاعد کردن نتانیاهو عملاً ناکام ماند اما با تمام توان در تلاش است تا دامنه ی جنگ، بیشتر از این گسترش پیدا نکند. بیگدلی با مهم خواندن رفتار حوثی‌ها که تجارت دریایی را به صورت خیلی جدی با مخاطره مواجه کرده است، اظهار می‌دارد: با مداقه در سخنرانی‌های سید حسن نصرالله، دیدار یک مقام یمنی با وزیر امور خارجه ایران و خویشتنداری اعراب به واقع می‌بینیم دیپلماسی پیدا و پنهان آمریکا به دنبال مدیریت و کنترل این جنگ است. وی ادامه می‌دهد: برخی شاید معتقد باشند همین حالا هم جنگ در منطقه گسترش پیدا کرده اما به واقع جنگ همچنان مابین حماس و اسرائیل در جریان است و دچار آشفتگی و گستردگی نیز نشده. بیگدلی با اشاره به ملاقات مقام یمنی با امیرعبداللهیان و گفتگوی دیوید کامرون با وزیر امور خارجه ایران، این دو رویداد را نیز در راستای ممانعت از گسترش جنگ تلقی کرده می‌گوید: پیشتر و در مصاحبه با آفتاب یزد گفته بودم اعراب در باره ی جنگ فلسطینی‌ها با اسرائیل دچار نوعی بی‌تفاوتی شده‌اند که البته این بی‌تفاوتی به صورت غیر مستقیم در کنترل و مدیریت جنگ نیز مؤثر بوده زیرا اگر قرار بود اعراب واکنش تندی نشان دهند دیگر هیچ قدرتی نمی‌توانست مانع یک جنگ منطقه ای، مخرب و طولانی مدت شود اما می‌بینیم که دیپلماسی منطقه‌ای و بین‌المللی بر مدار کاهش تنش‌ها فعال شده و تا اینجا نیز موفقیت آمیز نشان می‌دهد.
این کارشناس مسائل آمریکا با گریزی به سفر بلینکن به ترکیه به این نکته نیز می‌پردازد که شاید وزیر امور خارجه امریکا از اردوغان بخواهد تا در اظهارنظر‌ها به اصطلاح نرم‌تر رفتار کند.

عقلانیت حاکم نبود هر اتفاقی یک بشکه باروت بود
علی بیگدلی معتقد است مجموعه اتفاقاتی که طی ۹۰ روز گذشته در غرب آسیا رقم خورده است، تمامی بر اساس یک عقلانیت و تلاش برای کاهش تنش‌ها شکل گرفته است. وی با اشاره به ترور صالح العاروری، علملیات تروریستی در کرمان و مجموعه‌ای رفتارهای بیرون از میدان جنگ می‌گوید: ایران هنوز هیچ واکنش عملی به حادثه ی اخیر در کرمان نشان نداده اما این به معنای عدم واکنش نیست در عین حال ایران، لبنان، سوریه و نیروهای مقاومت همگی در تلاش هستند تا دچار «خطای راهبری» نشوند و همین مسئله تأیید‌کننده ی تلاش‌ها برای جلوگیری از گسترش جنگ است.

طرح مصر برخلاف برخی تحلیل ها، طرح جامع و فراگیری نبود
علی بیگدلی در بخش دیگری از این گفتگو با رد «جامع و فراگیر» بودن «طرح مصر» می‌گوید: طرح اولیه ی مصری‌ها به طرز ملموسی به نفع حماس بود که تل آویو آن را نپذیرفت البته بعدتر تغییراتی در آن ایجاد شد و سفر بلینکن به قاهره نیز می‌تواند برای گفتگو بر سر همین طرح و اصلاحاتی که لازم است تا انجام شود صورت پذیرد. وی ادامه می‌دهد: آن چه مهم است این که، تمامی کشورهای منطقه، هرکدام به نوعی تلاش کردند تا با خویشتنداری و عقلانیت حاکم بر دیپلماسی‌های منطقه ای، مانع گسترش جنگ شوند اما در این فقره، داستان نتانیاهو کاملاً متفاوت است. بیگدلی می‌گوید: با تنش‌هایی که داخل اسرائیل بین افکار عمومی و کابینه ی نتانیاهو به وجود آمده، مسکوت گذاشتن اصلاحات قضائی مورد نظر نخست وزیر اسرائیل و تنش‌هایی که در کابینه ی جنگ به وجود آمده می‌توان حدس زد
که بنیامین نتانیاهو تحت چه فشار ویران‌کننده‌ای قرار دارد. وی می‌گوید: نتانیاهو تقریباً مطمئن شده با پایان جنگ، برکنار، محاکمه و حتی زندانی خواهد شد فلذا می‌کوشد با پیروزهایی عملاً شکست هفتم اکتبر را جبران کند که در این مسیر حتی برخی مواقع به توصیه‌های کاخ سفید نیز بی‌توجه شده است و شاید بلینکن در این سفر بتواند وخامت اوضاع را برای نتانیاهو تشریح کند تا شاید کار به کاهش تنش ها، مبادله ی گروگان‌ها و به وجود آمدن مقدمات یک آتش بس موقت بیانجامد تا پس از آن برای ادامه ماجرا چاره‌ای بیاندیشند.
علی بیگدلی با اشاره به ۳۰۰ هزار سرباز ذخیره‌ای که نتانیاهو به میدان‌های جنگ فراخوانده است به آفتاب یزد می‌گوید: این‌ها بیرون از میدان جنگ مشغول کار و کسبی بوده و به فعالیت‌های اقتصادی و خدماتی مشغول و اما با فراخوانده شدن و اعزام به میدان‌های جنگ عملاً خلأ بزرگی ایجاد شده
که هزینه‌های بسیاری بر اقتصاد اسرائیل تحمیل کرده است. در همین راستا اگرچه کاخ سفید کمکی ۱۴ میلیارد دلاری در اختیار اسرائیل قرار داد
اما نتانیاهو باید به اوضاع آشفته ی اجتماعی ـ اقتصادی اسرائیل سر و سامان بدهد زیرا با گسترش نارضایتی‌های عمومی و پرونده‌های فسادی که نخست‌وزیر اسرائیل دارد، روز به روز کنترل امور برای او غیر ممکن‌تر خواهد شد که البته یکی از دلایل مخالفت با طرح‌ها و پیشنهادات آمریکا نیز دقیقا به همین موضوع مربوط می‌شود که نتانیاهو نمی‌خواهد بازنده از جنگ با حماس از میدان خارج شود.

نتانیاهو مجبور است آتش بس را بپذیرد
علی بیگدلی در قسمت دیگری از این گفتگو با تحلیل وضعیت حاکم بر اسرائیل و جبهه‌های جنگ می‌گوید: در نهایت نتانیاهو مجبور می‌شود هم آتش بس را بپذیرد و هم راضی به مبادله ی گروگان بشود اما با اتفاقاتی که در غزه رخ داده اگر حماس نتواند قدرت سیاسی ـ نظامی خود را حفظ کند دیگر چیزی از آن باقی نخواهد ماند و عملاً اسرائیل نیز به دنبال بی‌اثر کردن حماس در غزه است. وی می‌گوید: طی این ۹۰ روز عملاً دیگر چیزی از غزه باقی نمانده است و این غزه با غزه ی پیش از جنگ هیچ شباهتی ندارد.

حضور نیروهای آمریکایی در عراق قانونی است!؟
علی بیگدلی در بخش پایانی این گفتگو با اشاره به حمله پهپادی آمریکایی‌ها به یکی از مقرهای حشدالشعبی می‌گوید: در این زمینه باید به چند نکته ی مهم توجه شود که اغلب دچار غفلت می‌شویم: اولاً: آمریکا طی قراردادی نظامی ـ امنیتی خواستار حضور آمریکایی‌ها در سال ۲۰۰۸ و در زمان نوری المالکی شد فلذا حضور امریکایی‌ها در عراق کاملاً قانونی است.ثانیاً آمریکا هرگز حاضر به ترک عراق و سوریه نخواهد شد زیرا با خالی شدن میدان عملاً عراق و سوریه به دیگران تحویل داده می‌شود که این مسئله با منافع و سیاست‌های منطقه‌ای کاخ سفید کاملاً در تضاد است.
ثالثاً: آمریکایی‌ها به صراحت اعلام کردند به دلیل حملات حشد الشعبی دست به اقدام متقابل زده است فلذا بعید می‌دانم دولت عراق چیزی جز اعتراض کلامی از خود بروز دهد چون می‌داند حضور آمریکایی‌ها کاملاً با توافق خودشان صورت پذیرفته است.رابعاً: به فرض که آمریکا از عراق خارج شود آن وقت است که عراق نیز به یکی از کانون‌های بحران تبدیل خواهد شد که دلایل آن را همه می‌دانند.

آرام کردن افکار عمومی نباید به قیمت تنش و آشوب منطقه‌ای تمام شود
علی بیگدلی در بخش پایانی این گفتگو اظهار می‌دارد: برخی اوقات با تحلیل‌های عجیب و غریبی مواجه می‌شویم. مثلاً می‌گویند: «مرگ یک‌بار و شیون هم یکبار» این را جنگ طلب‌ها می‌گویند بی آن که به تبعات آن بیاندیشند زیرا هر جنگی، تبعاتی پیدا و پنهان دارد که در بیشتر موارد غیرقابل کنترل است و اما خارج از احساسات و تلاش برای آرام کردن افکار عمومی(همان کاری که کاخ سفید با حمله به حشدالشعبی انجام داد تا افکار عمومی آمریکایی‌ها را آرام و جمهوری خواهان را ساکت کند)، بیان احساسات نباید به قیمت جنگ و آشوب تمام شود. وی تأکید می‌کند: ایران و آمریکا در یک دیپلماسی پنهان، نهایت تلاش خود را به کار بستند تا جنگ غزه به جنگی منطقه‌ای و فراگیر تبدیل نشود در این بین صبر استراتژیک ایران نیز بی‌تأثیر نبود و می‌بینیم که علی رغم موجی از تنش‌ها همچنان جنگ کاملاً مدیریت شده در حال انجام است و همه در نهان به عدم گسترش جنگ کمک کرده اند؛ هم ایران، هم لبنان و سوریه و هم باقی کشورهای
دور و نزدیک.