در فرهنگ لغت «Procrastination»، تعویق گری، تعلل ورزی، درنگ ورزی و اهمال‌کاری، یک اسم است که ریشه آن به معنی تاخیر تا فردا می‌باشد و سر باز کردن و انجام ندادن یک کار تا زمانی دیگر، تعریف شده است. در واقع کلیه ترجمه‌هایی که برای کلمه پروکراستینیشن شده است، از جمله تعویق گری، تعلل ورزی، […]

در فرهنگ لغت «Procrastination»، تعویق گری، تعلل ورزی، درنگ ورزی و اهمال‌کاری، یک اسم است که ریشه آن به معنی تاخیر تا فردا می‌باشد و سر باز کردن و انجام ندادن یک کار تا زمانی دیگر، تعریف شده است. در واقع کلیه ترجمه‌هایی که برای کلمه پروکراستینیشن شده است، از جمله تعویق گری، تعلل ورزی، درنگ ورزی و اهمال کاری، هیچکدام به درستی معنای اصلی آن را در خود به تنهایی ندارد. مثلا «تعویق» در لغت نامه دهخدا به معنی بازداشتن، بر درنگ داشتن، مشغول کردن، منع ساختن، در درنگ افکندن، درنگی، تاخیر، توقف و منع بوده است. در معنای «تعلل» در واژه نامه دهخدا اینطور آمده است: مشغول داشتن در کار یا بسنده کردن به آن، مشغول شدن به کاری، روزگار گذاشتن و به چیزی بهانه کردن، علت انگیختن و سبب پرسیدن و معنی تاخیر و بهانه جویی از آن مراد باشد. همچنین «درنگ کردن» در این واژه نامه به معنای پائیدن، دیر ماندن، اهمال کردن، کوتاهی کردن، مسامحه کردن، بر جای ماندن، مبادرت به کاری نکردن، تامل کردن، سوختن وقت، تاخیر کردن، طول دادن، در تعویق و تاخیر انداختن آمده ست. «اهمال» در لغت نامه دهخدا، به خود فروگذاشتن چیزی را، فروگذاشتن چیزی را بخود، فروگذاشتن، به خود واگذاشتن یا رها کردن چیزی را و به کار نبردن آن را به عمد یا نسیان، گذاشتن چیزی را و به استعمال ناداشتن آن را، استوار نداشتن کار کسی را، بی‌پروایی، سستی، تکاهل و درنگی معنا شده است. به نظر می‌رسد با توجه به معانی هر یک از کلمات فارسی، هیچکدام به درستی مفهوم «پروکراستینیشن» را متصور نمی‌سازد. «پروکراستینیشن» معمولا به صورت تاخیر غیرضروری و داوطلبانه در شروع یا تکمیل وظایف مهم و ضروری مورد نظر، علی رغم دانستن عواقب منفی آن، تعریف می‌شود. در واقع هر «پروکراستینیشن»، تاخیر است اما هر تاخیری، «پروکراستینیشن» نیست. با توجه به مطالب گفته شده در فوق، در ادامه علی رغم علم اینکه هیچ کدام از کلمات فارسی دقیقا بیانگر مفهوم آن نیستند، همانند بخش‌های پیشین، به جای کلمه «پروکراستینیشن» از معنای مشابه فارسی آن «تعویق» استفاده می‌شود. البته مشخص است که تعویق فقط عقب انداختن کاری را در ذهن نشان می‌دهد، در حالیکه «پروکراستینیشن»، همانطور که در ذیل به تفصیل، اشاره خواهد شد، شکلی خاص از تاخیر است. تعویق‌گری به عنوان یک حالت صفت گونه در نظر گرفته می‌شود، وقتی که تاخیر غیرضروری، یک پاسخ تکراری برای وظایف آزار دهنده است، یا پاسخی تکراری برای وظایفی است که پاداش فوری ندارد. به علاوه مطالعات نشان داده است که ویژگی تعویق‌گری ارتباط معکوس با داشتن جهت گیری زمانی در آینده دارد. همچنین ویژگی تعویق‌گری ارتباط مثبت با جهت گیری زمانی در حال نیز دارد. در حمایت از این دیدگاه، در مطالعات نشان داده شده است که تعویق‌گری به عنوان یک ویژگی نسبتا پایدار، تا حدودی (۴۶ درصد) ارثی می‌باشد. مطالعات دیگر نشان داده‌اند که تعویق‌گری اگر به عنوان یک ویژگی اندازه گیری شود، برای یک دوره ۱۰ساله باقی می‌ماند. همچنین تعویق‌گری می‌تواند به عنوان یک ویژگی شخصیتی پایدار مطرح شود. در واقع تعویق‌گری صفتی روانشناختی است که در زندگی و در میان قشرها و رده‌های سنی مختلف دیده می‌شود. تعویق گری، تاخیر عمدی در یک دوره خاص عمل تلقی شده و فرد علی رغم آگاهی از پیامدهای آن، عملکرد غیر رضایت بخش دارد. تعویق‌گری به عنوان یک شکل شکست در خودتنظیمی است که فردی داوطلبانه، علیرغم داشتن انتظار پیامد بد برای تاخیر، باز هم تاخیر می‌کند. به طور خلاصه، علیرغم
انتظار نتیجه بد، باز هم عمل مربوطه انجام نمی‌شود. در واقع تعویق، فاصله بین تمایل و عمل و تاخیر داوطلبانه و غیرمنطقی، علی رغم انتظار یک پیامد منفی، می‌باشد. در مطالعات مختلف به علل تعویق‌گری توجه شده است. در این رابطه نشان داده شده است که تعویق‌گری با سطوح پایین خودتنظیمی، کفایت مندی تحصیلی و اعتماد به نفس و با سطوح بالای اضطراب، استرس و بیماری ارتباط دارد. البته در یک مطالعه گزارش شد که بعضی از دانشجویان تعویق‌گر مطرح کرده‌اند که از تحت فشار کارکردن سود می‌برند و لذا تعویق‌گری را به طور فعال برمی گزینند، چرا که استرس و بیماری کمتری را نسبت به سایر دانشجویان تجربه می‌کنند. همچنین تعویق‌گری با پیامدهای منفی مانند ارائه با تاخیر تکالیف، شتاب در آماده کردن خود برای امتحان، اضطراب اجتماعی، اجتناب از تکلیف، عملکردگریزی، خودتنظیمی پایین، وظیفه‌شناسی و موفقیت پایین رابطه داشته و از سویی دیگر، موجب پیامدهای منفی در سلامت روان می‌شود. تعویق‌گری با توجه به پیچیدگی مولفه‌های شناختی، عاطفی و رفتاری آن، در امور روزمره و به شکل مختل یا بدون کنترل و نیز به صورت وسواس در تصمیم گیریها تظاهرات گوناگونی پیدا می‌کند. متداولترین شکل تعویق گری، نوع تحصیلی بوده وبه صورت تمایل فراگیران برای به تعویق انداختن فعالیت‌های تحصیلی تعریف شده که همیشه با اضطراب توام است. در واقع تعویق‌گری تحصیلی به تاخیر انداختن اهداف تحصیلی به زمانی است که عملکرد بهینه، بسیار نا شدنی و ناخوشایند می‌شود. نمونه بسیار آشنای آن، به تعویق انداختن مطالعه درس‌ها تا شب امتحان و شتاب و اضطراب ناشی از آن است که گریبان گیر فراگیران می‌شود. علیرغم این که تعویق‌گری در انواع تکالیف روزانه روی می‌دهد، ولی تعویق‌گری تحصیلی، فراوانی بالایی دارد و به عنوان مثالهای آسیب‌زا در فرایند تحصیلی محسوب می‌شود. میزان تعویق‌گری تحصیلی مشکل آفرین در بین دانشجویان، حداقل ۷۰ تا ۹۵ درصد برآورد شده است. در تبیین نقش خودتنظیمی در تعویق‌گری بنابر مدل استیل (۲۰۰۷) می‌توان به رابطه پیشایند‌های تعویق‌گری از جمله ترس از شکست، عدم انضباط، فاقد دانش و مهارت بودن، بیزاری از تکلیف، بی‌انگیزه بودن، وابستگی و سخت تصمیم گرفتن با ویژگی‌های خود تنظیم‌گری اشاره کرد. فرد خود تنظیم‌گر، فردی هدفمند بوده که با استفاده از فنون مدیریت زمان، تمرین معنادار، کاربرد مناسب راهبردهای شناختی و فراشناختی و احساس خودکارآمدی، سعی د ر رسیدن به هدف به بهترین شیوه داشته، از سویی وی فردی خود انگیخته است که اهداف واقع گرایانه برای خود وضع نموده و بر هیجانات خود کنترل دارد. در حالیکه فرد تعویق‌گر از احساسات خودکم بینی رنج می‌برد، از عدم موفقیت و از دست دادن کنترل واهمه داشته و به تاخیر انداختن اعمال را نوعی خودمختاری می‌داند تا بدان طریق، خودارزشمندی خود را حفظ کند. از این رو، فرد تعویق‌گر فاقد خودنظم دهی است و از اینکه مورد قضاوت دیگران قرار گیرد، هراسان است. ولی فرد خودتنظیم گر، اعمال خود را مورد بازبینی قرار می‌دهد و در مورد اعمالش قضاوت می‌کند. . شواهد و تئوری‌های در حال رشد، دلالت بر آن دارند که تعوق‌گری یک عامل داوطلبانه برای بهداشت ضعیف است. تحقیقات نشان داده است که تعویق‌گری به عنوان یک ویژگی، با استرس در ارتباط است. این استرس با مشکلات حادی مثل سردرد، مشکلات گوارشی، سرماخوردگی، آنفلوآنزا و بی خوابی مرتبط است. همچنین تعویق گری، پیشگویی کننده بهداشت ضعیف و پیامدهای مرتبط با آن مثل پاسخ کورتیزول به استرس، و مرگ و میر است. همچنین صفت تعویق‌گری ممکن است برای پیامدها یا وظایف مرتبط با سلامتی، مضر باشد. ارتباط بین تعویق‌گری با پیامدهای ضعیف سلامتی در مدل بهداشتی تعویق‌گری نشان داده شده است. در این مدل مطرح شده که تعویق‌گری ممکن است با پیامدهای ضعیف سلامتی از مسیر مستقیم یا غیرمستقیم مشارکت داشته باشد. به طور مستقیم از طریق استرس و به طور غیرمستقیم از طریق رفتاری تاثیر دارد. در روش غیرمستقیم، سبک اجتناب که مشخصه تعویق‌گری است، موجب کاهش انجام رفتارهای تقویت کننده سلامتی می‌شود. در مسیر مستقیم، به دلیل تعویق گری، استرس غیرضروری افزایش می‌یابد که موجب تغییرات جسمی-روانی می‌شود که می‌تواند اثر منفی بر سلامتی داشته و موجب افزایش آسیب‌پذیری برای بیماری از روش‌های مختلف شود. برای مثال استرس در ایجاد و پیشرفت بیماری از طریق تاثیر بر سیستم ایمنی و ارتباط آن با برهم زدن تنظیمات فرآیند التهابی که پیش سازهای بیماری‌های مزمن مهم هستند، نقش دارد. در مجموع قسمتی از تجربه بهداشت ضعیف توسط تعویق گرایان ممکن است به دلیل تمایل آن‌ها به تاخیر برای مشکلات بهداشتی‌شان باشد.