آفتاب یزد – رضا بردستانی: بررسی تحلیل‌های انتخاباتی نشان می‌دهد احزاب سیاسی عمدتاً اصلاح‌طلب و برخی از اصولگراها، همچنان از اضافه شدن «پیش ثبت نام» به پروسه‌ی انتخابات مجلس ناراحت هستند و نسبت به آن انتقاد دارند. این عده معتقدند؛ «پیش ثبت نام» ها باعث شد خیلی‌ها قید حضور در انتخابات مجلس را بزنند! مستند […]

آفتاب یزد – رضا بردستانی: بررسی تحلیل‌های انتخاباتی نشان می‌دهد احزاب سیاسی عمدتاً اصلاح‌طلب و برخی از اصولگراها، همچنان از اضافه شدن «پیش ثبت نام» به پروسه‌ی انتخابات مجلس ناراحت هستند و نسبت به آن انتقاد دارند. این عده معتقدند؛ «پیش ثبت نام» ها باعث شد خیلی‌ها قید حضور در انتخابات مجلس را بزنند!
مستند به گفته‌های محمدرضا باهنر (پرونده سازی، پنبه‌ی شخص را زدن و…) این عده که به دلیل اضافه شدن «پیش ثبت‌نام» به روند اجرایی انتخابات مجلس – برای نخستین‌بار، نگران شدند تا با حضور در این مرحله، دست‌هایی در صدد برآید تا نُه توی زندگی آنان را برای یافتن «تار مو» یی کنکاش کنند یا در نهایت به چالش کشیده شوند، ترجیح دادند
بر سری که در نمی‌کند، دستمال نیز نبندند مضافاً این که، رفتار هیئت‌های نظارت در شهرستان‌ها نیز آتش شعله‌ور شده را شعله ورتر کرد تا همان‌هایی هم که بی‌اعتنا به حواشی «پیش ثبت نام» ها، قدم در میدان انتخابات گذاشته بودند را نادم کند.
هیئت‌های نظارت در استان‌ها اما اندکی از تیزی تیغ ردصلاحیت‌ها کاستند و عده‌ای را که هیئت‌های نظارت شهرستان‌ها رد صلاحیت کرده بودند به گردونه‌ی انتخابات بازگرداندند اما جامعه همچنان متأثر از رفتار هیئت‌های نظارت در شهرستان‌ها بود و چون اعتراضات (هر چند با عجله) در سطح وسیعی منتشر شد، همگان فرض را بر این گذاشتند که قاعده‌ی «رد صلاحیت» ها همچنان استمرار دارد پس از همان ابتدا تصمیم گرفتند فعلاً به انتخابات فکر نکنند.
توضیحات طحان نظیف در پاره‌های زمانی مختلف نیز به ظاهر کارگر نیفتاد و برخی موضع‌گیری ها، دفاع از «پیش‌ثبت‌نام»ها و رد صلاحیت‌های گسترده، حمله به اصلاح‌طلبان از زوایایی که چندان اخلاقی نبود و بیان ادعاهایی که راستی آزمایی آن‌ها به وضوح ناممکن بود، آتش گُر گرفته را تیزتر
و تیزتر کرد.

شُوک لازم است نه تأیید صلاحیت‌های محدود!
بی‌آن که بنشینیم سر قبری که مرده درون آن نیست (افسوس گذشته خوردن را می‌گوییم) و با اعتقاد به این واقعیت که «گذشته، باز نخواهد گشت» معتقد به آن هستیم که جامعه‌ی خاکستری منجمد (تعبیری که حسین کنعانی مقدم در گفتگو با آفتاب یزد به کار برد)، از این تأیید صلاحیت‌های «محدود»، اساساً به تهییج نمی‌افتد!
حالا که شورای نگهبان، بی‌آن که لب به اعتراف بگشاید، متوجه شده، تأیید صلاحیت‌ها تا چه اندازه بر میزان مشارکت تأثیر خواهد گذاشت و دست به تأیید صلاحیت‌های بیشتری بزند به نظر می‌رسد باید نرمش خود را تمام و کمال اجرایی کند یعنی به جای این تایید صلاحیت‌های محدود، به جامعه‌ی خاکستری منجمد، شُوک وارد کرده، پیامی واضح و آشکار ارسال کند که قرار نیست شورای نگهبان، همانند هیئت‌های نظارت در شهرستان ها، بنا به هر دلیل (حتی ضیق وقت!) نامزدها بسیاری را ردصلاحیت کند! عدم احراز حذف شود
بلاتکلیف گذاشتن نامزدهای انتخابات مجلس با حربه‌ی «عدم احراز»، نه تنها جامعه را سردتر خواهد کرد که آثار و تبعاتی خواهد داشت چه، فرد ردصلاحیت شده برای این فقره می‌تواند هزار و یک نوع تحلیل ارائه دهد اما مواجه شدن با تابلوی «عدم احراز» عملاً او را خلع صلاح کرده، جامعه را به زمزمه و حرف‌های در گوشی ترغیب خواهد کرد موضوعی که هم برای به میدان انتخابات آمده‌ها صورت خوشی ندارد هم جامعه را دچار تردیدهایی بسیار جدی خواهد کرد.
جدای از آن که انتظار داریم شورای نگهبان با شرح صدر بیشتری پرونده‌ها را بررسی و نفرات بیشتری را تأییدصلاحیت کند (فارغ از جناح‌بندی‌ها هر چند شورای نگهبان بارها اعلام کرده نگاه سیاسی ندارد و براساس قانون تصمیم می‌گیرد) و در این تأیید صلاحیت‌کردن‌ها و در بخش اطلاع‌رسانی به گونه‌ای عمل کند که جامعه را دلگرم به انتخابات پیش رو
باقی نگاه دارد.

 مشارکت مهم است
بحث‌های بسیاری در محافل سیاسی درباره‌ی میزان مشارکت از ماه‌ها قبل در جریان بوده است، عموم اظهار نظرکنندگان – با یا بدون ابراز نگرانی – معتقدند انتخابات اسفند ۱۴۰۲ با مشارکت متوسط مواجه خواهد شد اما همه‌ی جناح ها، مشارکت پایین را پله‌ی نخست و اصلی تشکیل مجلسی ضعیف و در عین حال ناکارآمد می‌دانند.
دیگر مبحثی که بر سر آن اختلاف نظری وجود ندارد این که، شورای نگهبان می‌توان بر میزان مشارکت به حد قابل قبولی مؤثر واقع شود. اگرچه هیچ فرد و گروهی خواهان تأیید صلاحیت همه و هر کسی برای انتخابات مجلس نیستند اما رد صلاحیت‌های شائبه دار را نیز بر نمی‌تابند بر همین اساس باید شورای نگهبان، برهه‌ی حساس کنونی را این بار بیشتر از همه‌ی گروه‌های سیاسی و آحاد جامعه حس کند که اگر این فرصت باقی مانده نیز به آسانی از دست برود لابد افسوس خوردن‌های بعدی نمی‌تواند حلال مشکلات باشد.

 مشارکت در انتخابات در بسیاری کشورها پایین است ولی…
بررسی انتخابات برگزار شده در اقصی نقاط دنیا حکایت از آن دارد که مردم، اندک اندک از صندوق‌های رأی فاصله می‌گیرند. در هر کشوری به فراخور وضعیتی که دارد، این مشارکت پایین آثار و تبعات خود و همچنین دلایل خود را دارا است اما جمهوری اسلامی ایران به دلیل آن که از همان ابتدا بحث حضور در انتخابات مهم است (عدم شرکت در انتخابات به منزله‌ی رد نظام نمی‌تواند تلقی شود) همواره این اهرم یعنی میزان مشارکت و میزان مشروعیت نظام بر هر انتخاباتی فشار وارد آورده که این موضوع نیز به هر طریق ممکن باید رفع و حل شود.
ناگفته پیدا است انتخابات با هر میزان مشارکت (بالا و یا پایین و حتی خیلی پایین) نیز قانونی است و مانع تشکیل مجلس یا انتخاب رئیس جمهور نمی‌شود اما تا اطلاع ثانوی، میزان مشارکت دارای اهمیت بالایی است دستگاه‌های دخیل در برگزاری انتخابات، فعالان سیاسی و چهره‌های شاخص، به گونه‌ای موضع نگیرند که به اصطلاح، مردم را بر سر لج بیندازند.
دیگر موردی که توجه به آن ضروری است این که؛ چه بسا بسیاری از کسانی که در بیشتر انتخابات شرکت نمی‌کنند هم اعتقاد محکم مذهبی دارند و هم دلبتسگی به نظام اما به دلایلی، همچون دلخوری از وضعیت معیشتی، عدم تحقق شعارها، عملکرد ضعیف مجالس و دولت‌ها و… ترجیح می‌دهند در برخی انتخابات شرکت نکنند که به نظر می‌رسد چنین ظرافت‌هایی باید در هر بیان و اعلام نظری لحاظ شود.