آفتاب یزد: یک بار دیگر «شهدا» نبض زمین را به دست گرفتند و آمدند تا ما را در این وانفسای سرگردانی و حیرت نجات دهند. عملیات تروریستی در شرق کشور با ۱۱ شهید و تشییع جنازه پیکر شهدای«گمنام» هشت سال دفاع همچنان و تا همیشه مقدس، گویی «مقلب القلوب و الابصار» ایرانیان شده است تا […]

آفتاب یزد: یک بار دیگر «شهدا» نبض زمین را به دست گرفتند و آمدند تا ما را در این وانفسای سرگردانی و حیرت نجات دهند. عملیات تروریستی در شرق کشور با ۱۱ شهید و تشییع جنازه پیکر شهدای«گمنام» هشت سال دفاع همچنان و تا همیشه مقدس، گویی «مقلب القلوب و الابصار» ایرانیان شده است تا قلب‌ها به جای چشم‌ها اشک بریزند و دیده‌ها به جای اشک ریختن، بینا‌تر از همیشه با مکثی طولانی به آن چه پیرامون ما زمینی‌های غفلت‌زده می‌گذرد، بنگرند.
چونان همیشه، مردمان قدرشناس ایران برای شهدای شان «سنگ تمام» گذاشتند و فارغ از همه ی سختی ها، شانه زیر «تابوت» شهدا دادند تا به خیلی‌ها یادآوری کنند، همه ی آن چه این روزها بر سر آن به مجادله می‌پردازند حاصل رشادت ها، جانفشانی‌ها و شهادت طلبی‌های جوانانی است که زمین را رها کرده، آسمانی شدن را برگزیدند.
یک بار دیگر عطر و بوی شهادت در ایران سرافراز پیچید. یک بار دیگر زمین لبریز از معنویت و مهربانی شد تا پرده‌ها از جلوی دیدگان غفلت زده مان کنار زده شود، ایران و ایرانی همدل شد، همراه شد،
یکی شد برای بدرقه ی جوانانی که این بار و بیشتر از همیشه فهمیدیم چقدر و تا چه اندازه شرمسار آنان هستیم.
در میانه ی خبرهای خوب و بد و زشت و زیبا، خبری در شهر‌های ایران پیچید که دیگر نه رنگ و بوی سیاست داشت و نه طعم تلخ فساد و اختلاس؛ این بار خبر این بود: برای بدرقه ی شهدا جانانه باید قدم در میدان گذاشت و یکی در آن خیل عظیم جمعیت چه خوب گفت:« «شهدا» ـ همچنان و بیشتر از همیشه ـ «شرمنده ایم»!