اینگونه نیست که «ناپاسخگویی» را دولت سیزدهم باب کرده باشد، به گواه آرشیو روزنامه، یکی از جدیترین نقدها نسبت به دولتین حسن روحانی، عدم پاسخگویی رئیس جمهور، وزرا، مدیران و استانداران به مطالبات مردمیای بود که رسانه با یا بیواسطه به مسئولان گوشزد میکرد یا در پارهای از موارد، مکتوب و مستند تحویل میداد. نکتهی […]
اینگونه نیست که «ناپاسخگویی» را دولت سیزدهم باب کرده باشد، به گواه آرشیو روزنامه، یکی از جدیترین نقدها نسبت به دولتین حسن روحانی، عدم پاسخگویی رئیس جمهور، وزرا، مدیران و استانداران به مطالبات مردمیای بود که رسانه با یا بیواسطه به مسئولان گوشزد میکرد یا در پارهای از موارد، مکتوب و مستند تحویل میداد. نکتهی دردناکی که نمیتوان از کنار آن گذشت، عدم توجه به نامه نگاری معاون اول آقای رئیسی با برخی وزرا، مسئولان و نیز استاندار است که متاسفانه توجهی به آنها نشان داده نشده و این بیتوجهی علیرغم پیگیریهای مجدانه از سوی روزنامه حتی از سوی دفتر معاون اول رئیس جمهور نیز علتیابی نشده است که ماندهایم چه نامی بر آن بگذاریم!
الف: مهرماه ۹۷، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور وقت (حسن روحانی) در مراسم روز ملی صادرات در اظهاراتی بیسابقه درباره حدود اختیارات خود در دولت دوازدهم گفت: «من دستم قلم و کاغذی نیست که کسی را برکنار کند و این در حالی است که من تا این لحظه اجازه برکناری منشی خودم را نداشتهام، پس از من انتظار نداشته باشید که وکیل و وزیر را تغییر دهیم.» این گفتهی اسحاق جهانگیری با واکنشهای متفاوت و گاه تندی مواجه شد:
– عبدالله ناصری، عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات درباره این اظهارات جهانگیری گفت: در حال حاضر نگاه مردم به گونهای است که این اظهارات چیزی را تغییر نمیدهد و باور اجتماعی را درباره اینکه آقای جهانگیری، اختیار تغییر یک منشی را نداشته باشد، تقویت نمیکند. در واقع افکار عمومی نمیتواند این موضوع را بپذیرد. همان زمانی که تغییراتی در دفتر رئیس جمهور به وجود آمد، و صحبت از کاهش اختیارات آقای جهانگیری شد، میشد این صحبتها را مطرح کرد. اما اکنون فرصت طلایی که آقای جهانگیری میتوانست استعفا بدهد از بین رفته است.
– اسماعیل ابراهیمی دبیرکل حزب میهن اسلامی ایران درباره اظهارات اسحاق جهانگیری مبنی براینکه حتی توان تغییر منشی دفتر خود را ندارد، گفت: من به عنوان یک اصلاحطلب متاسفم که آقای جهانگیری در این شرایط فعلی کشور چنین سخنانی مطرح میکند. سخنان آقای جهانگیری برخلاف منافع ملی و اتحاد ملی است و با این سخنان دولت را دچار حاشیه کرده بنابراین اگر واقعاً اختیاری ندارد شفافتر با مردم سخن بگوید. آقای جهانگیری از یک طرف تقاضا میکند همه کسانی که به ایران فکر میکنند وارد میدان شده و دست به کار شوند و از طرفی دیگر میگوید اختیاری ندارد که این دو در تناقض با همدیگر است. معاون اولی که نتواند با رئیس جمهور هماهنگ باشد و برنامههای دولت را اجرایی کند بهتر است استعفا کند.
– روزنامه آفتاب یزد در مطلبی با این تیتر: «آقای جهانگیری! منشی عوض کردن پیشکش بررسی کنید دی-۱۹ چگونه واگذار شده است!؟» مینویسد: «یک روز مانده به پایان مهرماه ۹۷ خبری مثل بمب میترکد و تمام فضای رسانهای کشور را مال خود میکند: «اجازه برکناری منشی خود را هم پیدا نکردهام»! همین جمله
کافی بود تا یمین و یسار زمین چند ضلعی سیاست پای در عرصه گذاشته از پیدا و پنهان ماجراهای دولت تدبیر و امید بگویند و تحلیلها ارائه دهند که چرا جهانگیری حالا این حرفها را زده است؟ پس چرا استعفا نداده؟ وقتی تا ایناندازه بدون اختیارات است در دولت ماندنش چه معنایی دارد و… برخی اما پای را فراتر نهادند و این اظهار نظر جهانگیری را نوعی «فرار رو به جلو» معنا کردند که ما به هیچکدام از مسائل مطرح شده کاری نداریم. با مرور دوباره جملهی کاملی که نداشتن اجازه منشی عوض کردن در آن مستتر است: «برخی فکر میکنند ما خودکار به دست باید به دنبال عزل مدیرانی باشیم که ریسکپذیر نیستند، در حالی که تا این لحظه اجازه برکناری منشی خود را هم پیدا نکردم. مدیری که مسئولیت میپذیرد باید شجاع و ریسکپذیر باشد در غیر اینصورت به مردم ظلم کرده است.» مجاب میشویم.
– چند ماه بعد، اسحاق جهانگیری به این پرسش که: «با وجودعدم اختیار چرا استعفاء نداده است؟» این گونه پاسخ میدهد: «استعفا ندادم و کنارهگیری نکردم چون خالی کردن صحنه هنر نیست»
ب: طی مدت زمانی که دولت سیزدهم
بر سر کار آمده، آفتاب یزد ضمن حمایت از شخص آقای رئیسی، بنایش بر نقد منصفانه، مستدل، مستند و همراه با راهکار بوده است، بررسی نقدهایی که برای دولت نوشته ایم، جز این را اگر اثبات کرد هرچه فرمان دهند فرمانبرداریم!
ج: به گواه باز هم آرشیو روزنامه، از معدود روزنامههای کشور هستیم که از همان ابتدا دربارهی شعار چهار میلیون مسکن طی چهار سال به این موارد اشاره کردیم: «اصل دخالت دولت در مسکنسازی اشتباه محض است»، «شعار چهارمیلیون مسکن طی چهار سال بدون بررسی زیرساختها، امکانات و مسائل مالی داده شده است»، «ساخت چهارمیلیون مسکن طی چهار سال، مدیرانی در قد و قوارهی چهارمیلیون مسکن میخواهد»، «در این پروژه یا طرح که
معروف شده به «نهضت ملی مسکن» امیدها نهفته است که اگر ذرهای انحراف در آن دیده شود لابد جامعهای بزرگ را مأیوس و سرشکسته خواهد کرد» و…
د: و بازهم مستند به آرشیو روزنامه، همواره تلاش کردیم دولت از دادن شعارهای غیرقابل باور و غیرقابل اجرا پرهیز کند، از ساخت چهارمیلیون مسکن گرفته تا یک میلیون شغل در سال، از رسانیدن تورم به زیر ۱۰ درصد تا سر و سامان دادن به بورس و…
ه: به گواه آرشیو روزنامه، مستند و مستدل در این باره ها، بارها نوشتیم؛ «نهضت ملی مسکن و انحرافاتی که در آن صورت پذیرفته»، «نهضت ملی مسکن و تبعیض در جانمایی، برای مردم و برای نهادها و دستگاههای خاص»، «نهضت ملی مسکن و اطلاعرسانی دقیق»، «برداشت از سفرههای آب زیرزمینی توسط برخی معادن بزرگ و وارد آوردن به زیستگاههای گیاهی و جانوری»، «تبدیل بیابان به شوره زار»، «تعیین تکلیف طرح بزرگ انتقال آب از دریای عمان به یزد»، «برخورد با کارخانجات آلاینده بدون تبعیض و چشم پوشی» و…
و: از یک جایی به بعد، حسب فرمایش شفاهی معاون اول رئیس جمهور، گزارشها و مطالبات را بیواسطه به دفتر آقای مخبر نیز تحویل دادیم که بر اساس مستندات، دفتر ایشان به فراخور هر گزارش، نامه و اصل گزارش را به وزرا، مدیران و استانداران ارسال کردند که اکنون بعد گذشت ماهها، نهتنها به مطالبات و گزارشات روزنامه پاسخی ندادند که بیتفاوت از کنار نام ههای دفتر آقای مخبر نیز گذشتند.
حال فقط یک درخواست داریم و آن این که؛ وقتی به معاون اول کابینه پاسخ نمیدهند چگونه انتظار داشته باشیم به مطالبات و گزارشات روزنامهها پاسخگو باشند؟ نام این بیتفاوتی دیگر ناپاسخگویی نیست فرار از پاسخگویی به دلیل وقوف به اشکالاتی است که بعضاً برای دولت خسارتزا و خسارتبار است!
ز: نه خسته میشویم و نه ناامید تنها نگرانی ما آن است که بعدِ چند سال که از دوران تصدی دولت سیزدهم گذشت، همین نامه نگاریها و مطالبات و گزارشات بشود مایهی رسوایی دولت به همین دلیل دست به قلم بردیم تا برای هزارمین بار مطالبات خود را پیگیری کنیم و نیز این که متوجه شویم دلیلعدم پاسخگویی به آقای مخبر، معاون اول رئیس جمهوری چیست؛ روزنامه سر کار است یا آقای مخبر به همان دردی دچار شدهاند که پیشترها آقای جهانگیری به آن مبتلا بود؟
ح: در پایان، ضمن ابراز سپاسمندی از همراهیهای معاون اول آقای رئیسی مستدعی است پاسخی قانعکننده به این موارد ارائه دهند (از خیر فهمیدن این واقعیت که چرا به نامههای آقای معاون اول پاسخ نمیدهند، گذشتیم):
– انحراف در ساخت مسکن به نام نهضت ملی مسکن که بیشباهت به لاکچریسازی نیست و سؤالات گوناگونی که بارها پرسیدهایم (زمین دولتی در گرانقیمتترین قسمت شهر چگونه سهم راه و شهرسازی شد؟ تبعیض در واگذاری زمین به مردم و نهادهای خاص و بسیار خاص چرا باید صورت پذیرد؟ چرا راه و شهرسازی استان یزد جانماییها را اعلام نمیکند؟ چرا بین درصد پیشرفت پروژههای دولتی و مردمی تا این اندازه فاصله وجود دارد؟ شهرکسازی به نام نهضت ملی مسکن چه توجیهی دارد با وجودی که هکتارها زمین خالی درون محدودهی شهر یزد داریم؟ و…)
– آخرین گزارش که نشان دهد پروژه انتقال آب از دریای عمان به یزد در چه مرحلهای است
– دلیلعدم برخورد با معادنی که غیرقانونی اقدام به حفر چاه در مناطق کویری کردهاند، چیست؟
– تخفیف ۱۰۰۰ میلیاردی داده شده به یکی از معادن بزرگ استان یزد (چادرملو) برای جادهسازی چه توجیه قانونی دارد؟
– چرا درآمد معادن ساغند در دیگر مناطق استان باید هزینه شود در حالی که خرانق و ساغند از محرومترین بخشهای این استان هستند؟ و دهها سؤال دیگر که از حوصلهی این نوشتار بیرون است!
ط: مخلص کلام این که، نگران خودمان، آینده روزنامه و روزنامه داریمان نیستیم اما نگران وضعیتی هستیم که در حوزهی نهضت ملی مسکن به وجود آمده، دلایل مشخص است، متخلفین احتمالی؛ اما دلیلعدم برخورد را نمیدانیم. بارها نوشتهایم و بازهم خواهیم نوشت اما دوستانه به آقای مخبر که ارادتمند ایشان هستیم معروض میداریم، ناپاسخگویی به رسانه یک عادت همیشگی است اما بیتفاوتی نسبت به نامه نگاری معاون اول رئیس جمهور را کجای دلمان بگذاریم؟!
حسین
تاریخ : 25 - دی - 1402
اعتراف جهانگیری به ساختار اداری نامشروع و فاسد بود که در آن هیچ اختیاراتی در دست آنکه باید باشد نیست ما در همه ادارات و تمام سطوح شاهد این هستیم که افراد، مدیران، معاونان…و حتی کارمندان دولت بوسیله سیستمی نامعلوم و مشکوک و مرموز تعیین می شوند و بالای چشم هیچکدام شان ابرویی نیست.