آفتاب یزد – پیمان اسماعیلی: سریال «رحیل» از معدود سریال‌های تاریخی سال‌های اخیر تلویزیون بود که بدون تبلیغات محیطی و بدون سروصدای حاشیه‌ای و با تاکید بر روایت داستانی جذاب و مرموز از دل تاریخ توانست اقبال نسبی مخاطبان را شامل شود. در مرکزیت این سریال که به تهیه کنندگی و طراحی رامين عباسی‌زاده تولید […]

آفتاب یزد – پیمان اسماعیلی: سریال «رحیل» از معدود سریال‌های تاریخی سال‌های اخیر تلویزیون بود که بدون تبلیغات محیطی و بدون سروصدای حاشیه‌ای و با تاکید بر روایت داستانی جذاب و مرموز از دل تاریخ توانست اقبال نسبی مخاطبان را شامل شود. در مرکزیت این سریال که به تهیه کنندگی و طراحی رامين عباسی‌زاده تولید شد، دو بازیگر جوان حضور داشتند که سعی کردند دو کاراکتر «اصلان» و «محا» را به شخصیت‌هایی سمپاتیک برای مخاطب بدل کنند. علی عباسی‌زاده و گیتا راد بازیگران جوان اول‌های «رحیل» در گفتگو با آفتاب یزد درباره کیفیت حضور در این سریال سخن گفته اند‌.

علی عباسی‌زاده: بدون فمینیسم‌بازی، داستان گفتیم
به عنوان بازیگری که با سریال رحیل مورد توجه قرار گرفتید از سختی‌های کار تاریخی بگویید.
خودم از علاقمندان ژانر تاریخی هستم و بیشتر به آن دسته آثار تاریخی علاقمندم که مخاطب را جزئی از داستان می‌کنند و او را دنبال خود می‌برند و در عین حال برای پروداکشن نیز اهمیت قائلند. اگر می‌بینیم فیلمی مثل «گلادیاتور» «ریدلی اسکات» همچنان سرپاست به خاطر هم داستان جذاب و شیرین است و هم به خاطر تولید قوی و شایسته. درنظر بگیرید که «راسل کرو» همچنان با این فیلم شناخته می‌شود. در تولید سریال «رحیل» چون خودم در تیم تولید هم بودم دیدم که چقدر وسواس در فراهم آوردن ابزار و ادوات صحنه به کار می‌رفت و خیلی تلاش شد هیچ چیز دروغی در کار نباشد و تمام آکسسوارها منطبق با بازه زمانی داستان باشد. این وسواس‌ها کار را سخت می‌کند ولی نتیجه خوبی رقم می‌زند.

سریال رحیل با نظرات مختلفی هم روبرو شد و برخی به ساختار تئاتری آن اشاره کردند و برخی به تعاملات بازیگران قدیم و جدید‌.
تئاتر، مادر هنرهای نمایشی است و حتی تعزیه ای که در کار اجرا می‌شد نیز ریشه تئاتری دارد ضمن اینکه اگر آن دقت نظری که در تئاتر حرفه‌ای هست در بازیگری‌های ما باشد قطعا مایه خرسندی است. بازیگران سریال تیمی متنوع و پرتعداد بود که برخی از آنها بزرگان تاریخ بازیگری هستند مثل ثریا قاسمی و فرخ نعمتی و کاظم هژیرآزاد و بسیاری از بازیگران میانه نظیر اندیشه فولادوند، حمیدرضا آذرنگ و نسیم ادبی را در کار داشتیم و کنارش هم شماری بازیگر جوان که خودم افتخار می‌کنم یکی از آنها هستم و خوشبختانه بازیگردانی کار خیلی هماهنگ و هارمونیک بود و باعث شد بازی‌ها دیده شود.

در برخورد با مخاطبان کدام وجه سریال را پررنگ‌تر دیدید؟
برای مخاطبان جالب بود که یک داستان زنانه در دل تاریخ می‌دیدند‌ چون در بیشتر کارهای تاریخی زنان یا در نقش مکمل هستند یا بیشتر غلبه نوعی فمینیسم افراطی را می‌بینیم که زن را فقط ابزار شعار می‌خواهد. در سریال «رحیل» داستان را برای زنان طراحی کرده بودند و با حضور زنان بود که داستان پیش می‌رفت‌. داستان زنانه‌ای که در فصل اول شکل گرفت خیلی خوب به بحران‌های فصل دوم رسید که باز باید با حضور زنان، گره گشایی‌ها صورت می‌گرفت و درنهایت زنان بودند که عامل رستگاری
مردان می‌شدند.
از رستگاری گفتید و در پایان‌بندی سریال به سمت نوعی وسترن پیش رفت؟
به هر حال برای هر سریالی نیاز است به یک پایان کوبنده کلاسیک و خوشبختانه پایان‌بندی «رحیل» این کوبندگی را داشت و شخصا مواجه شدم با انبوه مخاطبانی که این پایان را دوست داشتند و برایشان غیرمنتظره بود. آن فضای وسترن و تعقیب و گریز به هر حال در تاریخ هم بوده و بسیاری از آنها که دربرابر زورگویی‌های حاکمان محلی، ایستادگی می‌کردند ناچار بودند درگیری را به کوه و دشت بکشانند تا حاشیه امنی برای خود ایجاد کرده و درعین حال بتوانند تجدید قوا کنند.

از ادامه رحیل بگویید. آیا فصل سوم ساخته خواهد شد؟
داستان رحیل در دو فصل به اتمام رسید و به همه سوالات جواب داده شد و گره ها، گشوده شد ولی در ذات پایان‌بندی هر سریال پرکشمکشی است که مخاطبان باز دوست دارند ادامه آن را بدانند؛ درست مثل رمان‌هایی که آنقدر جذاب هستند که دلتان می‌خواهد باز هم دنباله داستان را ولو با ذهن خود، بازسازی کنید.

 گیتا راد: باید تاریخ را شیوا بیان کرد
«رحیل» به فصل دوم خود رسیده و کاراکترهای مختلف به مخاطب معرفی شدند؛ این نقش «محا» ابتدا برای خود شما چه قدر جذابیت داشت؟ و آیا مخاطبان در خلال ارتباط‌هایی که بعضا با شما پیدا می‌کنند توانسته‌اند آن را قبول و به عبارتی باور کنند؟ نقطه قوت سریال را چه می‌دانید؟
آرای مخاطبان مختلف است و گاه متفاوت ولی آنچه اغلب مخاطبان دوست داشته‌اند وجه داستان‌گویی سریال بوده و اینکه هر کدام از کاراکترهای سریال «رحیل»، داستان خود را دارند. چون سریال در دو فصل و بالای چهل قسمت تولید شد، رامین عباسی‌زاده طراح داستان که خودش تهیه‌کننده هم بود سعی کرد برای همه شخصیت‌ها داستان‌های جدا طراحی کند و به همه بازیگران توصیه کرد که فقط نقش خودشان را درنظر نگیرند و وقتی فیلمنامه را می‌خوانند تمام نقش‌ها را درک کنند تا درک کلی آنها از سریال بالا برود. نقش «محا» هم نقشی چندوجهی بود که سعی کردم هم با مطالعه فیلمنامه و هم با قدری اطلاعات تاریخی آن را به طور جذاب ایفا کنم.

بازی در کنار بازیگران شناخته شده و در نقش اصلی برایتان چه سختی‌هایی داشت و چه تجاربی کسب کردید؟ چالش‌های رسیدن و خوب از کار در آمدنش چه بودند؟ چقدر از شما انرژی گرفت؟ وقتی از بیرون نگاه می‌کنید خودتان نسبت به این کاراکتر چه احساسی دارید؟
هر کاری یک کلاس درس است اگر به دنبال یادگیری باشید و من فکر می‌کنم در سریال سازی‌ها هرچقدر هسته تولید کار قوی‌تر باشد بازیگران هم بیشتر و بیشتر به چشم می‌آیند. سریال «رحیل» دامنه بالایی از بازیگران را داشت که از بزرگان بازیگری تا جوانترها را دربرمی‌گیرد و همه هم بازیگران توانایی بودند. در مورد خودم اصلا ادعایی ندارم ولی واقعا از بازی‌های امثال اندیشه فولادوند و کاظم هژیرآزاد به وجد آمدم و فکر می‌کنم به عنوان سریالی برای مخاطبان تلویزیون، کارمان را موفق
انجام دادیم.
تفاوت‌ها و سختی‌های بازی در سریال‌های تاریخی چه هستند؟
اگر کار، جدی باشد هیچ فرقی ندارد که کار تاریخی باشد یا یک ملودرام آپارتمانی‌. «آلفرد هیچکاک» فیلمی مثل «طناب» را به صورت پلان سکانس و کاملا در نماهای داخلی فیلمبرداری کرد و آن قدر درام آن قوی بود که همچنان وقتی فیلم را می‌بینیم مسخ فضای داستانی می‌شویم. کار جدی کردن واقعا دشوار است ولی اگر کار را ساده بگیرید، می‌شود یک کار روتین و بدردنخور که شخصا از آن لذت نمی‌برم. در بک گراند تولید «رحیل» یک تیم پژوهش قوی وجود داشت که سعی کرده بود همه جوانب تولید را درنظر بگیرد و در این شرایط، امکان خطا کردن
به صفر می‌رسد.

با روایتی دینی و عاشورایی و توجه به زنان در «رحیل» مواجهیم. آیا در بازنمایی این مفاهیم به زعم شما توانسته موفق عمل کند؟
سریال «رحیل» مفاهیم آیینی را درون درام روایت کرده بود و برای همین هیچ اغراق و وجه گل درشتی در سریال وجود نداشت و اصلا روند قصه است که منجر به برپایی یک تعزیه می‌شود و برای همین هم به دل می‌نشیند‌. دین و آیین با زندگی ایرانیان عجین شده و آدم‌های «رحیل» نیز چیزی جز ایرانیان نیستند منتها در برهه‌ای خاص از تاریخ. بماند که کلا داستان سریال با محوریت زنان پیش می‌رفت و همه در داستان اصلی پیش‌بینی شده بود.

سریال‌هایی با مضامین تاریخی – دینی چقدر امروز نیاز جامعه هستند؟ لزوم پرداختن به آنها چیست؟
اگر دنبال سفارشی‌سازی نباشیم حتما سریال تاریخی می‌تواند جذاب باشد ولی امان از وقتی که می‌خواهند مفاهیم را به زور به مخاطب دیکته کنند که طبیعتا دلزدگی ایجاد می‌کند. سریال «رحیل» یک کار تاریخی قصه گو بود که بی‌زوائد شعاری می‌خواست مخاطب جلب کند و از همین رو دیدیم که مخاطبان آن در دسته بندی‌های جناحی جای نمی‌گرفتند و بسیاری از مردم شهرستان‌ها در کنار مردم تهران، مخاطب سریال بودند.