آفتاب یزد – یوسف خاکیان: مدتیه دارم ناپرهیزی می کنم، با اینکه می دونم برام خوب نیست، اما برای جلوگیری از سررفتن حوصله ام مجبورم گاهی انجامش بدم، راستشو بخواید هیچ دکتری منعم نکرده که این کار رو انجام بدم، اما خودم یه جورایی خودمو منع کردم، با این حال یه چند روزیه که رژیمم […]

آفتاب یزد – یوسف خاکیان: مدتیه دارم ناپرهیزی می کنم، با اینکه می دونم برام خوب نیست، اما برای جلوگیری از سررفتن حوصله ام مجبورم گاهی انجامش بدم، راستشو بخواید هیچ دکتری منعم نکرده که این کار رو انجام بدم، اما خودم یه جورایی خودمو منع کردم، با این حال یه چند روزیه که رژیمم رو شکستم و اون کاری که نباید انجام بدم رو انجام می دم، واسه این اقدام یه دلیل دلخوش کُنَکی هم تراشیدم، با خودم گفتم بذار ببینم که اینهمه که اون کار رو انجام ندادم توفیری تو اصل قضیه ایجاد شده یا روزگار همچنان بر همون مداری که می گشته داره می گرده؟ خیلی گَنگ حرف می زنم نه؟ بهتره ساده اش کنم، ساده اش این میشه دوستان؛ من یه مدتیه (یعنی تقریبا یه هفته ده روزی میشه) که گاهی وقتا تلویزیون رو روشن می کنم و چشمامو می دوزم بهش تا ببینم چه برنامه هایی نشون میده، تو این چند روز متوجه شدم که صداوسیما بگی نگی داره یه کارایی انجام میده، اما یه ایرادی توی انجام این کارها هست، اون ایراد هم اینه که تلویزیون بعد از اینهمه سال برنامه سازی، الان مثل یه بچه فسقلی می مونه که تازه می خواد راه رفتن یاد بگیره و دست تو دستِ مامانش تاتی تاتی می کنه و گاهی هم تعادلش رو از دست میده و تا میاد بخوره زمین، مامانش دستشو می کشه و نمی ذاره اون زمین بخوره. تو این چند روزه متوجه شدم که یه اتفاقاتی توی تلویزیون افتاده، مثلا اینکه محمدرضا گلزار رو آوردن توی یکی از شبکه ها و یه برنامه ای رو بهش دادن به نام «پانتولیگ» تا اون رو اجرا کنه، این برنامه رو اصلا ندیدم تا حالا، بنابراین نمی تونم در مورد کیفیتش حرفی بزنم، برنامه دوم «معرکه» جواد رضویانه(این رو هم نگاه نکردم، خیالتون راحت)، که از این هم عبور می کنیم، سومین برنامه هم «شب خوش» مهران غفوریانه که تا الان دو یا سه قسمتش پخش شده (ما با این برنامه هم کاری نداریم)، راستش اصل موضوعی که می خوام توی این گزارش بهش بپردازم مربوط به برنامه ایه که پنجشنبه شب روی آنتن تلویزیون رفت، برنامه ای که به چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر اختصاص داشت، یه برنامه ی گفت وگو محور که من از وسطاش دیدم، یه طرف این برنامه مژده لواسانی نشسته بود و در مقابلش هم مجتبی امینی دبیر دوره های چهل و یکم و چهل و دوم جشنواره بین المللی فیلم فجر قرار داشت. این دو نفر داشتن درباره کم و کیف فیلم هایی که توی این دوره از جشنواره فیلم فجر اکران شد صحبت می کردن، مژده لواسانی تلاش داشت که بگه فیلم هایی که برای حضور در دوره چهل و دوم جشنواره فیلم فجر توسط هیئت داوران انتخاب شده بودن، فیلم های ضعیفی بودن، از اون طرف امینی می خواست این موضوع رو القا کنه که اولا فیلم ها ضعیف نبودن و برفرض ضعیف بودن هم، ما باید به انتخابِ هیئت انتخاب احترام بذاریم، بالاخره از دید اونها این فیلم های، آثار خوبی بودن و باید به بخش های مختلف جشنواره راه پیدا می کردن. مژده لواسانی در ادامه تلاش داشت که عنوان کنه که بعضی از فیلم هایی که توی بخش مسابقه و سودای سیمرغ تونستن جایزه بگیرن، در حد و اندازه فیلم هایی نبودن که بتونن سیمرغ بگیرن، جدا از این، تعدادی از فیلم ها مثل فیلمی که سروش صحت اون رو کارگردانی کرده بود(صبحانه با زرافه ها)، توی هیچ بخشی حتی کاندید دریافت جایزه هم نشد، اما فیلم بهروز افخمی(صبح اعدام) با اینکه یکی از داوران در گفت و گویی بیان کرده بود که اصلا فیلم نیست، تونست دو تا جایزه بگیره یا فیلم دیگری که برای اینکه دست خالی از جشنواره بیرون نره، یه جایزه من درآوردی بهش دادن، در مقابل مجتبی امینی باز هم سخنانش رو تکرار کرد و گفت: «باید به نظر هیئت داوران احترام بذاریم، ضمن اینکه قرار نیست همه فیلم هایی که توی جشنواره شرکت کردن برنده سیمرغ بشن، بالاخره بعضی از فیلم ها از فیلم های دیگه بهترن و نظر داوران رو بیشتر جلب می کنن.» گفت وگوی مژده لواسانی با مجتبی امینی ادامه پیدا کرد تا جایی که مجری به مهمان برنامه گفت: «شما توی جشنواره به بخش خصوصی چندان اهمیتی ندادید و تمام جوایز رو به دولتی ها دادید، چرا؟» مهمان برنامه در جواب عنوان کرد که: «کی همچین حرفی زده؟ فیلم «تمساح خونی» که جایزه بهترین کارگردانی فیلم اول رو گرفت دولتی بود؟ جایزه ای که فیلم «تابستان همان سال» در بخش بهترین فیلمبرداری (کوهیار کلاری) و جایزه ویژه هیئت داوران جلوه گاه شرق (محمود کلاری) گرفت، مال دولتی ها بود؟» امینی در ادامه اظهاراتش باز هم به این مسئله اشاره کرد که باید به نظر داوران احترام گذاشت. خلاصه که مژده لوانسانی هرچه ریسید، مجتبی امینی پنبه کرد. البته نمیشه به دفاع مجتبی امینی درباره عملکرد خودش و تیم روابط عمومی جشنواره فیلم فجر خرده ای گرفت، بالاخره خوب یا بد، هیچکسی پیدا نمیشه که یه کار رو انجام داده باشه و قبول کنه که کارش ایراد و اشکال داشته و می تونسته خیلی بهتر از اون چیزی که انجام شده، انجام بشه. این مسئله هم در سال گذشته اتفاق افتاد و هم امثال به وقوع پیوست، می پرسید کدوم مسئله؟ همین که بعد از پایان جشنواره اعلام بشه که ما (برگزار کنندگان جشنواره فیلم فجر) نسبت به تمام دوره هایی که جشنواره توی کشور ایران برگزار شده، از همه بهتر عمل کردیم و هیچکسی نتونسته به خوبی ما جشنواره برگزار کنه. این اصلا یکی از ویژگی های همه ما ایرانی هاست، اینکه فکر می کنیم از همه بهتریم و بهتر از ما وجود نداره، اما این حرفها و این ادعاها باعث نمیشن که حقیقت کتمان بشه، بالاخره حقیقت وجود داره و پنهان شدنی نیست، خود آقای مجتبی امینی و تیم برگزار کننده جشنواره فجر می دونن که هم سال گذشته و هم امسال در برگزاری جشنواره باگ هایی داشتن که از نگاه تیزبین خیلی از اهالی رسانه و منتقدین پنهان نموند، اما کیه که بشنوه یا ببینه دیگران به کاری که او انجام داده انتقاد می کنن و ساکت بشینه و چیزی نگه، ما راستش به خوندن دعای تحویل سال رئیس سازمان سینمایی هم که انتقاد کردیم در مقام دفاع براومدن و بیان کردن که «اینهمه خوبی و زیبایی و باشکوهی رو توی برگزاری جشنواره فجر ندیدن و در نظر نگرفتن و هیچی در موردش نگفتن، اما تا ما یه تپق تو حرفهامون زدیم، به چشم همه اومد و همه هم اومدن درباره اش مطلب نوشتن.» با این تفسیر باید گفت که کاملا طبیعیه که وقتی یه انتقادی به عملکرد یک نفر صورت می گیره، اون نفر خاص از عملکرد خودش دفاع کنه و جواب نقد مطرح شده رو بده، اما جوابی که دبیر جشنواره بین المللی فیلم فجر در پاسخ به سوالات مژده لواسانی می داد، بیشتر از اونکه بخواد دفاع از عملکرد باشه، به نوعی فرار رو به جلو بود، امینی در واکنش به هر حرفی که از دهان لواسانی بیرون می اومد،
می گفت: «باید به نظر هیئت انتخاب و هیئت داوران
احترام گذاشت.» چرا زرافه های سروش صحت ندیده گرفته شدن؟ این نظر داوران بوده و باید به نظرشون احترام گذاشت. چرا بازی سعید پورصمیمی نادیده گرفته شد و جایزه بهترین بازیگر نصیبش نشد؟ این نظر داوران بوده و باید به نظرشون احترام گذاشت. چرا فیلمی مثل «صبح اعدام» جایزه بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش اول مرد رو گرفت؟ این نظر داوران بوده و باید به نظرشون احترام گذاشت…. اینکه در جواب هر پرسشی این پاسخ رو که «این نظر داوران بوده و باید به نظرشون احترام گذاشت» بیان کنی چیزی نیست جز فرار رو به جلو. شاید بهتر بود که مژده لواسانی در میان تمام سوالاتی که از مجتبی امینی پرسید یک سوال دیگر رو هم می پرسید، اینکه جناب امینی عزیز، اینهمه هیئت انتخاب و هیئت داوران و احترام گذاشتن به نظرشون رو مطرح می کنید، میشه بفرمایید که این هیئت انتخاب و این هیئت داوران رو چه کسی یا چه کسانی انتخاب کردن؟ شاید اونایی که اینا رو انتخاب کردن، افرادی رو برای قرار گرفتن توی این هیئت ها برگزیدن که با ایدئولوژی خودشون همخوانی داشته باشن، یعنی افرادی باشن که مثلا با تفکر سروش صحت میانه خوبی نداشته باشن یا اصلا فیلم هاش رو دوست نداشته باشن، با این تفسیر کاملا مشخصه که خروجیِ انتخابی که برای حضور در هیئت انتخاب و هیئت داوران جشنواره فیلم فجر توسط اون فرد یا افراد صورت گرفته، به گونه ای ست که تحت هیچ شرایطی فیلم سروش صحت رو در لیست کاندیداهای دریافت جایزه قرار نمی ده، با این تفسیر اگر به فرض محال تمام فیلم های جشنواره (تمامشون از دم) رو سروش صحت ساخته بود، هیچکدومشون جزء کاندیداهای دریافت جایزه قرار نمی گرفتن، اینکه بیان کنیم که ما در کار انتخابِ هیئت انتخاب و داوری هیئت داوران دخالت نکردیم و سفارشی به اونها نداشتیم، یک طرف ماجراست، اینکه ما هیئت انتخاب و هیئت داوران رو پیش از آغاز جشنواره فجر طوری برگزینیم که بر اساس ایدئولوژی ما دست به انتخاب و داوری بزنن، سمت و طوی دیگر ماجراست، اگر این فرضیه درست باشه و هیئت انتخاب و هیئت داوران بر اساس ایدئولوژی فرد یا افراد دیگری انتخاب شده باشن، اساسا دیگه نیازی به سفارش یا دخالت در کار هیئت انتخاب و هیئت داوران وجود نداره، چرا؟ چرا وجود نداره؟ به این دلیل که اونا همون چیزی را انتخاب می کنند که ما می خواهیم، بدون اینکه بخواهیم خواسته هامون رو بهشون دیکته کنیم.