آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: حوالی ساعت ۵ صبح پنجشنبه، پنجم اسفند ۱۴۰۰/ ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، خبر حمله ی ارتش روسیه به خاک اوکراین، فصل جدیدی در تاریخ جهان گشود که تا به امروز، آن جنگ ۷۳۰ روز به طول انجامیده است، هزاران کشته و زخمی و بیخانمان، کیلومترها ویرانی، صدها میلیارد دلار هزینه ی […]
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: حوالی ساعت ۵ صبح پنجشنبه، پنجم اسفند ۱۴۰۰/ ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، خبر حمله ی ارتش روسیه به خاک اوکراین، فصل جدیدی در تاریخ جهان گشود که تا به امروز، آن جنگ ۷۳۰ روز به طول انجامیده است، هزاران کشته و زخمی و بیخانمان، کیلومترها ویرانی، صدها میلیارد دلار هزینه ی نظامی، خروج ۱۲ میلیون اوکراینی از خاک این کشور و در نهایت اشغال
یک/پنجم از خاک اوکراین توسط ارتش روسیه و تلاشهای همچنان خالی از نتیجه ی زلنسکی برای اقناع غرب و اروپا برای اعطای کمکهای نظامی که عملاً فایده و نتیجهای در بر نداشته است.
شرایط جهان در ۲۰۱۴ متفاوت از شرایط جهان در ۲۰۲۴ بود
علی بیگدلی، استاد تاریخ و روابط بین الملل دانشگاه در گفت و گو با آفتاب یزد ضمن برشمردن پیامدهای جنگ روسیه و اوکراین اظهار میدارد: ده سال قبل(۲۰۱۴) روسیه، شبه جزیره ی کریمه را اشغال کرد، ۸ سال بعد به شرق اوکراین حمله و چندین ایالت این کشور را اشغال کرد اما این دو اتفاق در دو شرایط کاملا متفاوت رخ داد. در آن سال غربیها خیلی خودشان را درگیر مسئله ی روسیه و شبه جزیره کریمه نکردند و تا حدودی میتوان گفت حتی آمریکاییها به کرملین برای اشغال
شبه جزیره کریمه به اصطلاح «چراغ سبز» نیز نشان دادند اما در آن سال و دوران، نظام بین الملل به اندازه ی امروز، بیسرپرست و از هم گسیخته نبود، سازمان ملل تا این اندازه بیاعتبار نشده بود، بحرانهای منطقهای اینچنین آمریکا را در منجلاب نیانداخته بود و قدرتهای کوچکتر نظیر برزیل و آفریقای جنوبی این گونه علیه اسرائیل عرض اندام نکرده بودند اما این روزها شاهد هستیم آمریکا در مخمصه ی عجیب و غریب حوثیها به معنای واقعی کلمه گرفتار آمده و راه چارهای نیز پیش روی خود نمیبیند.
یک سال جنگ واقعی و یک سال جنگ فرسایشی
این استاد تاریخ و روابط بین الملل با اشاره به جنگ دو ساله میان روسیه و اوکراین اظهار میدارد: یک سال اول این جنگ را باید جنگی واقعی نامید اما در سال دوم به دلایلی که ذکر خواهم کرد، جنگ روسیه علیه اوکراین به جنگی فرسایشی و بینتیجه مبدل شد.
بیگدلی دلایل فرسایشی شدن جنگ اوکراین را این گونه بیان میکند:
ـ تابستان داغی که وعده ی آن را از ماهها قبل داده بود هرگز محقق نشد
ـ فساد مالی و نظامی، پیدا شدن سر و کله ی سلاحهای غربی نزد قاچاقچیان اسلحه
ـ تغییرات پی در پی در وزارت خانههای اوکراین از جمله وزارت دفاع
ـ اختلاف روز افزون آمریکا و اتحادیه اروپا بر سر اعطای کمک به اوکراین
ـ اختلافات درونی در آمریکا که باعث شد چندین بار بستههای کمکی واشنگتن به اوکراین در کنگره و سنا دچار دست انداز شود
ـ اختلاف دیدگاه جمهوری خواهان با دموکراتها بر سر چرایی و نحوه ی کمک به اوکراین با این بهانه که خود ایالات متحده ی آمریکا به این مبالغ برای تأمین امنیت مرزها نیاز بیشتری دارد
ـ خستگی کشورها از کمک به اوکراین در کنار درگیر شدن کشورها به مسائلی همچون تورم، بیکاری و مسائلی از این دست
ـ بروز بحران غزه در خاورمیانه و متمرکز شدن ایالات متحده در این منطقه از جهان
ـ تشدید اختلافات با چین بر سر مسائل بازرگانی و همچنین مسئله ی کهنه و قدیمی تایوان
ـ حمله به حوثیها که عملاً آمریکاییها را به دردسری عجیب گرفتار کرد
ـ ناتوانی اوکراین در جبهههای جنگ به این معنا که عملاً طی یک سال گذشته ارتش اوکراین علی رغم تمامی کمکها هیچ موفقیتی به دست نیاورده است
ترس دو گانه ی اروپایی ها
علی بیگدلی در بخش دیگری از این گفت و گو با اشاره به تلاش مکرون و شولتس برای ملاقات با پوتین، ملاقاتی که حتی آمریکاییها درباره ی آن سیاست سکوت را در پیش گرفتند به آفتاب یزد گفت: هنوز هم معلوم نیست که چرا آن دیدار انجام نشد اما از آن چه مطمئنم این که، اروپاییها از یک سو دلهره دارند تا خودشان را بیشتر از این با روسیه در بیاندازند با پوتین گلاویز شوند و از سویی دیگر میترسند در این برهه اوکراین را رها کنند چون بیم آن دارند که این وسعت افزایی کرملین به تلاش برای حمله به دیگر کشورهای اروپایی ختم شود.
این استاد دانشگاه با تأکید بر شکاف موجود میان کاخ سفید و اتحادیه ی اروپایی اظهار داشت: جنگ اوکراین و پیامدهای آن در کنار دستآوردهای اندکی که به دنبال داشت باعث شد تا بسیاری از کشورهای کمک کننده به اوکراین را مردد و خسته کند تا جایی که این اواخر اغلب توافقات کمک به «کی یف» تنها جنبه ی تبلیغی داشته و عملاً بودجهای در اختیار اوکراین قرار داده نشده است.
وی اضافه میکند: وقتی مجلس سنا، بسته ی ۱۴ میلیارد دلاری کمک به اسرائیل را با مانع رو به رو میکند به خودی خود تکلیف کمک به اوکراین روشن است در کنار این مسئله، اتحادیه ی اروپا به شدت خسته از استمرار این جنگ است و به دنبال راهی میگردد که با هزینههایی اندک به این جنگ حالا دیگر «فرسایشی» شده پایان دهد.
آمریکا دیگر ابرقدرت نیست
علی بیگدلی با اشاره به آشفتگی نظام بین الملل و تأکید بر این نکته که:«دیگر چیزی از نظم و نظام بین الملل باقی نمانده است» ادامه میدهد: در حمله به حوثی ها، بسیاری از کشورهای اروپایی عضو ناتو با استناد به ماده ۵ منشور ناتو حاضر به شرکت در ائتلاف علیه حوثیها که در آن بریتانیا و آمریکا حضور داشتند، نشدند و این نشان میدهد آمریکا مانند دهههای گذشته، یک ابر قدرت در عرصه ی جهانی نیست و کمتر حرف شنوی از سوی کشورها را شاهد است.
وی ادامه میدهد: در کنار این مسئله شاهدیم کشورهایی نظیر برزیل و آفریقای جنوبی عملاً برابر اسرائیل قد علم کردهاند موضوعی که حداقل در گذشته کمتر شاهد آن بوده ایم.
این تحلیلگر مسائل اروپا خاطر نشان میکند: در کنار همه ی این مسائل، غرب و به ویژه اروپا میبیند زلنسکی عملاً در میدان نبرد هیچ نتیجه ی قابل ملاحظهای به دست نیاورده که همین مسئله، دلزدگی، تردید و خستگی اروپاییها برای کمک به اوکراین را تشدید کرده است.
بعید است انتخاباتی در اوکراین برگزار شود
علی بیگدلی در بخش دیگری از گفت و گوی خود با آفتاب یزد با اشاره به صحبتهای یکی ـ دو ماه قبل زلنسکی مبنی بر تعویق انتخابات در اوکراین اظهار داشت: اولاً این ادعا که اگر همین امروز انتخابات برگزار شود زلنسکی تنها بخت پیروز آن است را صرفاً یک ادعا بدانید چون در داخل اوکراین مواضع ضد جنگ و ضد زلنسکی بسیاری زیاد شده است در ثانی، اگرچه زمزمههای تعویق انتخابات از سوی زلنسکی از یکی ـ دو ماه قبل آغاز شده بود اما با توجه به شرایط جنگی در اوکراین و مسائل امنیتی و نیز این که تقریباً ۱۲ میلیون اوکراینی از کشور خارج شده اند، بسیار بعید است به این زودیها انتخاباتی در اوکراین برگزار شود.
علی بیگدلی در عین حال در مورد تعداد بالای آوارگان اوکراینی و اوکراینیهایی که از ابتدای جنگ از این کشور خارج شدهاند به این مسئله اشاره کرد که خود این مسئله، بار گرانی است بر دوش کشورهای اروپایی به ویژه آن که بسیاری از اوکراینیهایی که بیرون از این کشور حضور دارند بسیار بعید است تصمیم به بازگشت داشته باشند و خود این مسئله شاید یکی از دلایلی باشد که اروپاییها را ترغیب کند در مسیری گام بردارند که خیلی زود نتیجه ی جنگ در اوکراین مشخص شود.
عاقلانهترین کار آن است که غرب وضعیت موجود را بپذیرد
علی بیگدلی در بخش پایانی گفت و گوی خود با آفتاب یزد با اشاره به سردی روابط اسرائیل و آمریکا که طی ۷۵ سال گذشته سابقه نداشته در کنار شکافی که در روابط خود با اتحادیه اروپایی دارد در کنار بحث انتخابات و نیز این که عملا در جنگ اوکراین و روسیه هیچ تغییر قابل ملاحظهای مشاهده نمیشود چنین به نظر میرسد که وضعیت موجود را بپذیرند، کمتر روسیه را در تنگنا قرار دهند و به اصطلاح اطراف روسیه را خالی کنند و دائماً کشور یا کشورهایی را به عضویت ناتو یا اتحادیه اروپایی در میاورند. وی ادامه داد به نظر میرسد اگر روسیه و آمریکا(غرب) بتوانند به یک توافق عمومی دست پیدا کنند شبیه همان اتفاقاتی که در زمان نیکسون و برژنف منتهی به انعقاد پیمان «سالت ۱» شد به نظر میرسد اندکی از جهانی شدن جنگ فاصله گرفتهاند واگرنه با این شرایط و سختیگیریها علیه روسیه و پوتین که روز به روز نیز به خصوص پس از مرگ ناوالنی بیشتر نیز شده است به نظر میرسد باید خود را آماده ی درگیریهایی در ابعاد جهانی کنیم که این موضوع بسیار نگران کننده است.
علی بیگدلی در تشریح وضعیت حاکم بر نظام بین الملل مثال قابل تأملی را مطرح کرده میگوید:«جهان اکنون به مدرسهای تعطیل شده شبیه است که دانش آموزان بر سر و کله ی یکدیگر میکوبند و کسی هم از کسی حرف شنوی ندارد!» در چنین وضعیتی با توجه به بروز و ظهور قدرتهای منطقهای و حتی کوچک در کنار از هم گسستگی در نظام بین الملل و این که نظام بین الملل عملاً بزرگتر و سرپرستی ندارد به زودی باید شاهد جنگی ویران کننده و شاید طولانی مدت باشیم!
Saturday, 27 April , 2024