آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: بررسی روزنامه‌های هفدهم دی ماه، نتیجه‌ای تلخ و شگفت انگیز در پی داشت، دو قطبی رسانه‌ای آن هم با عیان‌ترین وضع ممکن. بنابر عادت هر روزه و چندین و چند ساله، روزنامه‌های ۱۷ دی ماه را بررسی کردم و به نتایج تلخی رسیدم. در این بررسی مشخص شد؛ یا روزنامه‌ها […]

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: بررسی روزنامه‌های هفدهم دی ماه، نتیجه‌ای تلخ و شگفت انگیز در پی داشت، دو قطبی رسانه‌ای آن هم با عیان‌ترین وضع ممکن.
بنابر عادت هر روزه و چندین و چند ساله، روزنامه‌های ۱۷ دی ماه را بررسی کردم و به نتایج تلخی رسیدم. در این بررسی مشخص شد؛ یا روزنامه‌ها به طور کلی از خبر سفر استانی رئیسی به استان زنجان(دومین سفر استانی) صرف نظر کرده بودند یا تمام صفحه به استقبال این سفر و پوشش و انعکاس آن رفته بودند!
نخستین سؤالی که در ذهن ایجاد می‌شود آن است که؛ مسبب اصلی این دو قطبی‌سازی رسانه‌ای کیست؟ روزنامه‌های حامی دولت از قبیل «کیهان» که بارها روزنامه‌ها را به دلیل عدم پوشش سفرهای استانی رئیس جمهوری مؤاخذه کرده بود یا افرادی در بدنه دولت که به جد با هرگونه انتقادی از سوی روزنامه‌ها به شدید‌ترین وضع ممکن برخورد می‌کنند، پاسخ مهم نیست، نتیجه مهم است که دولت در سومین سال حضور در پاستور، اینچنین لای منگنه دو قطبی‌سازی رسانه ای، یا دارد دچار نادیده انگاری تام و تمام می‌شود یا دستخوش برخی تیترسازی‌ها که گاهی افکار عمومی را آزرده کند!

روزنامه‌ها با سفر رئیسی به زنجان چگونه برخورد کردند؟!
روزنامه دنیای اقتصاد در گوشه ی پایین سمت راست نیم صفحه اول به این تیتر بسنده می‌کند: «دستآورد سفر رئیسی به زنجان»، روزنامه‌های سازندگی، هفت صبح، هم میهن، آرمان ملی، اعتماد، شرق، خانمان (روزنامه تخصصی مسکن)، رسالت، فرهیختگان، کار و کارگر، مردمسالاری، همدلی، ابرار و بسیاری از روزنامه‌های صبح یکشنبه به طور کلی از کنار سفر رئیسی به زنجان عبور کرده بودند و آرمان امروز نیز بدون اشاره به سفر رئیس جمهوری به زنجان، تنها یک جمله از وی در اجلاس سراسری نماز که در زنجان برگزار شده است را پوشش می‌دهد. با نگاهی به روزنامه‌هایی که حاضر به انعکاس خبر سفر رئیسی به زنجان نشده بودند در خواهیم یافت، صرفاً روزنامه‌های اصلاح‌طلب در این گروه قرار نمی‌گیرند زیرا روزنامه‌های نزدیک به اصولگرایان (رسالت، فرهیختگان و ابرار) نیز چنین شیوه‌ای را در پیش گرفته اند.در سوی مقابل با قطب رسانه‌ای حامیان رئیسی اما، شباهت تصویری که برای روی جلد استفاده شده بود، کم جانی تیتر‌ها و دست خالی آن‌ها برای خبر و تحلیل حکایت از آن دارد که این نوع انعکاس دادن بسی مخرب‌تر از عدم انعکاس است و اما شاهکار هفدهم دی ماه را روزنامه «وطن امروز خلق می‌کند. این روزنامه صرفاً برای افتتاح ۷۱۸۳ واحد مسکونی با انتخاب تیتر:«کارستان مسکن» به نوعی رئیسی را آماج انتقاد افکار عمومی قرار می‌دهد که بین این تعداد افتتاح و شعار دولت، (۷۱۸۳ واحد و ۴ میلیون مسکن در چهار سال) چه ارتباطی وجود دارد!؟
در کنار این عدم پوشش سفر رئیسی به زنجان اما، مطالب بسیاری درباره ی مسکن، نهضت ملی مسکن و بازار مسکن در روزنامه‌هایی که به سفر رئیسی هیچ اشاره‌ای نکرده بودند درج شده بود که انتخاب این گزارش‌ها و تیترها برای چنین روزی که حدس زده می‌شد رسانه‌های حامی دولت از این سفر استقبال خواهند کرد به نظر هوشمندانه است:
ـ دنیای اقتصاد در مطلبی با تیتر:«خام فروشی کلید نخورده ها» به رکود در ساخت مسکن می‌پردازد و می‌نویسد:« گزارش رسمی مرکز آمار ایران از
«تیراژ مسکن‌سازی» در کشور طی نیمسال اول ۱۴۰۲ دقایقی پیش منتشر شد. این گزارش مشخص می‌کند، در فصل‌های بهار و تابستان امسال در مجموع ۱۹۰ هزار واحد مسکونی جدید در شهرهای کشور احداث شد. این احداث نه به معنای
«ساخت و تکمیل ساختمان» بلکه به معنای صدور پروانه برای این تعداد واحد مسکونی است که با توجه به شرایط کنونی بازار، نزدیک به ۲ سال طول می‌کشد تا این واحدها به عنوان خانه نوساز روانه بازار مصرف (معاملات مسکن) شود. تعداد واحدهای مسکونی که نیمه اول امسال برای ساخت‌شان،‌ مجوز توسط شهرداری‌های کشور صادر شد، در مقایسه با نیمه اول سال گذشته، تنها یک درصد افزایش داشته است که بیانگر تداوم رکود ساختمانی است.آنچه این رکود را از روی آمار رسمی تایید می‌کند، «نیاز بازار مسکن به ساخت بیشتر از این تیراژ» و همچنین «سابقه ساخت نزدیک به یک میلیون واحد مسکونی در سال» طی دوره قبل از دهه ۹۰ است.»
ـ روزنامه خانمان در دو مطلب با تیترهای:«دومینوی تورمی در بازار مسکن» و «عبور از هفت خان نهضت ملی مسکن» با نگاهی انتقادی به مقوله‌های مسکن و نهضت ملی مسکن می‌پردازد.
ـ روزنامه رسالت هم با تیتر:«شهر‌ها بزرگ می‌شوند»، می‌نویسد:«اجرای اَبَر پروژه نهضت ملی مسکن با الحاق اراضی به استان‌ها همراه بوده است.»
ـ روزنامه اسرار هم معمای «۳۰۰ هزار یا ۲ میلیون» را تیتر می‌کند تا واکاوی کند دولت سیزدهم در عالم واقع موفق به ساخت چه تعداد مسکن شده است.

دولت به بخش خصوصی و انبوه سازان اعتماد ندارد؟!
ناگفته پیداست وقتی دولت‌ها آستین بالا زده، مشغول ساخت مسکن آن هم در تیراژ چند میلیونی می‌شوند یعنی؛ یا به بخش خصوصی و انبوه سازان اعتمادی ندارند و یا این که در تلاش هستند با اشباع، بازار مسکن را کنترل کنند که در عمل می‌بینیم آن بی‌اعتمادی یا این اشباع‌سازی نتیجه عکس داده است. دلیل نیز مشخص است: بخش خصوصی و انبوه سازان با دیدی واقع گرایانه، بی‌گدار به آب نمی‌زنند چون اگر چنین رویه‌ای در پیش بگیرند لابد سرمایه‌های خود را از دست خواهند داد اما شوربختانه، دولت‌ها چنین دغدغه مندی‌ای ندارند!
نکته ی مبهمی که در این گزارش به نحو گذرا به آن خواهیم پرداخت، مخالفت با بنگاهداری بانک ها(حضور در بازار مسکن) و فشار به بانک‌ها برای پرداخت تسهیلات برای ساخت مسکن است. واقع امر این که، علت و علل این تضاد را متوجه نمی‌شویم، یعنی اگر بانک‌ها نباید خانه‌سازی کنند که در نهایت به احتکار واحد‌های مسکونی منجر شود، چرا از بانک‌ها توقع داریم بخش عمده‌ای از دارایی‌های خود را در قالب تسهیلات ارزان قیمت به مسکن اختصاص بدهند، وام‌هایی که علاوه بر دردسر‌های فراوانی که اخذ آن به دنبال دارد در وصول نیز به یک پروسه ی پر زحمت برای بانک‌ها تبدیل می‌شود. این نکته شبیه آن است که بانک‌ها را از تأسیس دامداری‌های بزرگ منع کنیم اما به بانک‌ها فشار بیاوریم برای تأسیس دامداری‌های بزرگ، تسهیلات ارزان قیمت اعطا کن!
در این میان آن چه در عالم واقعی صورت نمی‌پذیرد، خانه دار شدن آن قشری است که همچنان در آرزوی سرپناهی اندک کوچک و حقیر است، چرا؟ بدان دلیل که با بررسی داده‌ها در پروژه نهضت ملی مسکن، اساساً هیچ دو، دوتایی، چهارتا نمی‌شود؛ گرانی مصالح، تورم بالای ۴۰ درصد و وام‌هایی که احتمالا نمی‌تواند در تکمیل خانه ها، خانه‌هایی که نیمه ساز تحویل می‌شود آن هم در بیرون محدوده ی شهرها در نهایت منجر به یک معضل سیاسی ـ اجتماعی خواهد شد که چندین دولت پس از دولت آقای رئیسی(حتی اگر تک دوره‌ای نشود نیز) را دچار خواهد کرد آن وقت است که خواهیم دید، نه دولت‌ها توان تکمیل واحدهای نیمه ساخته ی طرح نهضت ملی مسکن را در خود می‌بینند(آن هم به شرطی که تورم با شیبی ملایم حرکت کند و ناگهان افسار پاره نکند!) و نه جرأت ورود به حوزه ی مسکن‌سازی به خود خواهند داد. کوتاه کلام این که؛ پیشتر نوشته بودیم:«بیایید به دولت سیزدهم کمک کنیم خانه نسازد» حالا می‌گوییم: «مجلس در مدت باقی مانده از عمر خود به صورت جدی به این پروژه ورود کند زیرا سکوت و دست روی دست گذاشتن، مملکتی را در برخی مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فرو خواهد برد لازم نیست خیلی به آینده بنگریم و منتظر بمانیم زیرا گلایه‌ها از همین حالا آغاز شده و ما حتی در سفر اخیر آقای رئیسی به زنجان نیز شاهد آن بودیم!