ماحصل نیم ساعت گشت و‌گذار در شبکه‌های اجتماعی و خبرگزاری ها، این چهار جمله از سه دلسوز کشور و نظام است: – آقای اژه ای، رئیس عدلیه: در مورد شعار سال ۱۴۰۲ گزارش بدهیم؛ به مردم بگویید چکار کرده‌ایم و چقدر موثر بوده‌ایم – رئیس قوه قضائیه از احکامی که وهن دستگاه قضائی را به […]

ماحصل نیم ساعت گشت و‌گذار در شبکه‌های اجتماعی و خبرگزاری ها، این چهار جمله از سه دلسوز کشور و نظام است:
– آقای اژه ای، رئیس عدلیه: در مورد شعار سال ۱۴۰۲ گزارش بدهیم؛ به مردم بگویید چکار کرده‌ایم و چقدر موثر بوده‌ایم
– رئیس قوه قضائیه از احکامی که وهن دستگاه قضائی را به همراه دارند، انتقاد کرد: حکم باید بازدارنده باشد و نباید نتیجه عکس بدهد.
– رمضان شریف، سخنگوی سپاه پاسداران: «خواهش می‌کنم مخصوصاً رسانه‌ها انتخابات را پایان یافته تلقی کنند و رو به جلو حرکت کنیم، سرمایه‌های قبلی خود را تخریب نکنیم و چهره‌های جدید را تحویل بگیریم.»
– آیت الله جوادی آملی: شأن مردم بزرگ ایران زندگی ناآرام نیست، باید از سرمایه‌های کشور محافظت شود، جوانانی که از کشور رفتند بازگردند و در سازندگی کشور مشارکت کنند.
این چهار جمله، علی الظاهر، هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارند اما از هر جمله می‌توان احساس کرد که بیان کننده، نگران است؛ یکی نگران این که شعار سال و منویات رهبر انقلاب به درستی درک نشود و چون درک نشود بی‌نتیجه باقی بماند، یا احکامی توسط برخی مراجع رسیدگی‌کننده صادر شود که حاشیه ساز شود و به جایگاه قضاوت و عدلیه لطمه وارد کند، دیگری خواهان آن است که بحث انتخابات را به یک مسئله‌ی ادامه دار، مناقشه برانگیز و اختلاف افکن تبدیل نکنند و نفر سوم نیز خواهان حفظ شأن مردم، بازگشت نخبگان به کشور و تلاش برای ساختن و آبادانی ایران عزیز شده است.
این‌ها تنها گوشه‌ای از گفته‌های چهره‌‌های مملکتی است که یا در مقام و مسئولیتی هستند یا در جایگاهی قابل احترام برای آحاد جامعه، فلذا گوینده حتماً حدود و ثغور کلام خود را می‌سنجد و می‌گوید.
خیلی به متن و حاشیه‌ی این جملات و گفته‌هایی که بوی نگرانی از آن به مشام می‌رسد نپردازیم و بسنده کنیم به چند مسئله‌ی خیلی مهم:
– یکی این که: چند سالی است حاشیه بر متن، در بسیاری امور غلبه پیدا کرده است؛ انتخابات برگزار می‌شود، حواشی کل ماجرا را احاطه می‌کنند، سیل می‌آید بازهم حاشیه سازها اعصاب و روان جامعه را برهم می‌ریزند، خشکسالی می‌شود بازهم در خاکریز نخست، حواشی در انتظار ذهن و روح جامعه است.
– دوم این که: چند سالی است هرچه فریاد می‌زنیم گوش شنوایی نمی‌یابیم که اهل میز و صندلی و قدرت و شوکت، گزارش دادن به مردم، وظیفه است، لطف نیست (!) اصلاً فرض کنید لطف است چرا این لطف را دریغ می‌کنید که جامعه به دنبال هرچه می‌گردد پاسخ آن را در رسانه‌های بیرون از این سرزمین باید بیابد؟