مشغول نوشتن پرونده مراجع قبلی در مورد مشکلی که داشتند و رویکردی را که مورد استفاده قرار دادم هستم، در به صدا درمی آید، بفرمایید، درب باز می‌شود و زن و شوهری آشفته همراه با دختر کوچکی که دستانش در دست پدر است در آستانه در ظاهر می‌شوند از جا برمی خیزم و آن‌ها را […]

مشغول نوشتن پرونده مراجع قبلی در مورد مشکلی که داشتند و رویکردی را که مورد استفاده قرار دادم هستم، در به صدا درمی آید، بفرمایید، درب باز می‌شود و زن و شوهری آشفته همراه با دختر کوچکی که دستانش در دست پدر است در آستانه در ظاهر می‌شوند از جا برمی خیزم و آن‌ها را به داخل اتاق دعوت می‌کنم. مرد به همراه دخترش با حالتی عصبانی وارد اتاق می‌شود و زن بی‌رمق به دنبال آن‌ها خود را به داخل اتاق می‌کشاند به روی مبل می‌نشینند دختر همراه پدر می‌نشیند و زن تنها بر روی مبل یک نفره جای می‌گیرد نگاهی به آن‌ها می‌اندازم. دخترک انگشت در دهان با موهای ژولیده به من زل زده، می‌خندم و رو به دخترک می‌گویم خوبی؟ پدر پاسخ می‌دهد چه خوبی؟ این زندگی هستش که ما داریم؟ با تعجب نگاهش می‌کنم و می‌پرسم یعنی چی؟ با خشم پاسخ می‌دهد از صبح که بلند میشه تلفن توی دستشه یا مدام با خواهرش حرف میزنه و مشورت می‌کنه یا با مادرش. هر مسئله‌ای که توی خونه وجود داره رو از سیر تا پیاز برای خانواده‌اش مطرح می‌کنه. دعوامون که میشه زنگ میزنه خونه‌ی پدرش و مسائل رو مطرح می‌کنه و اونها هم خودشون رو فوری می‌رسونن. به خدا نفسمو گرفته کوچکترین و
سری‌ترین مسئله خونه رو به خانواده‌اش میگه اینقدر این کارها رو انجام داده که وقتی میریم خونه پدرش هیچ کس به من احترام نمی‌ذاره. زن با حالتی خشمگین به همسرش نگاه می‌کنه، پس خودت چی؟ هر چی درمیاری برای مادرت و خواهرت خرج می‌کنی. به خدا برای خواهر و برادرش خونه خریده هر چی هم که میخره به نام مادرش می‌کنه. اصلا منو آدم حساب نمی‌کنه. شوهر: پس اون خونه‌ای که به نامت خریدم چی؟ زن: خجالت بکش اونو به جای مهریم برام خریدی. مرد: حتما به خاطر همونه که سند خونه رو برداشتی بردی خونه‌ی بابات حتی یه روزم نذاشتی تو خونه بمونه. زن: خوب کاری کردم خونه‌ی خودمه برای چی باید سند جلوی چشم تو باشه و… و همچنان این بحث ادامه دارد و مطالبات زوجین از یکدیگر یکی یکی مطرح می‌شود.

نظریه‌ی کارشناس:
رابطه‌ی زناشویی یک ارتباط انسانی منحصر به فرد است که با هیچ یک از روابط بین فردی دیگر قابل مقایسه نیست در این شکل از روابط است که تمام ابعاد زیستی، معنوی، اجتماعی و عاطفی انسان مورد توجه قرار می‌گیرد. عصبانیت و رفتارهای خشمگینانه یکی از عواملی است که به شدت به رابطه‌ی زن و شوهر آسیب می‌رساند و موجب نارضایتی آن‌ها از رابطه می‌شود نگرش و رفتارهای خشمگینانه‌ی یک همسر عصبانی می‌تواند انرژی شما را تخلیه کند، احساس ناامیدی در شما ایجاد کند، اعتماد به نفس شما را تضعیف کند و موجب خشم، اضطراب، ناامنی و حتی انزجار شما از همسرتان شود. خشونت بین زوجین یک شکل از پرخاشگری آشکار است که یک طرفه یا دوطرفه می‌باشد و اثرات منفی زیادی برعملکرد ارتباطی بین زوجین برجای می‌گذارد. پرخاشگری فیزیکی مستقیم، تنها نشان دهنده‌ی نوک کوه یخ از پرخاشگری فردی است. نوع دیگری از پرخاشگری که امروزه به عنوان عاملی موثر بر بی‌ثباتی ازدواج شناسایی شده است، پرخاشگری ارتباطی پنهان نامیده می‌شود.

پرخاشگری ارتباطی پنهان در برگیرنده اعمالی است که در رابطه‌ی دو نفره زن و شوهر به کار گرفته می‌شود و به رفتارهایی اطلاق می‌گردد که به همسر آسیب می‌رسانند. نظیر صدمه زدن به روابط یا احساس‌عدم پذیرش اجتماعی و تخریب روابط دوستانه. پرخاشگری پنهان مشتمل بر دو نوع مولفه‌ی خراب کردن وجه اجتماعی و کناره‌گیری عاطفی می‌باشد. خراب کردن وجهه اجتماعی، آزار و اذیب غیرمستقیم همسر از طریق بدگویی، شایعه‌پراکنی، در میان گذاشتن اطلاعات خصوصی همسر با دیگران و یا فراهم نمودن امکان دخالت دیگران در جریان بحث‌ها و مشاجرات گفته می‌شود. هدف تخریب وجهه‌ اجتماعی، استفاده از فشار اجتماعی برای کنترل همسر قلمداد می‌شود. در حالی که در جریان کناره‌گیری عاطفی، یکی از همسران توجه و مهربانی را از همسرش دریغ می‌کند. رفتارهایی که نشان دهنده‌ی کناره‌گیری عاطفی هستند عبارتند از: نادیده گرفتن همسر و عدم توجه به او، برقرار نکردن رابطه‌ی جنسی، تهدید به ترک کردن رابطه و استفاده از رفتارهای خاموش. رفتارهای تعارض‌آمیز کلامی و غیرکلامی، بیشتر در زوجینی مشاهده می‌شود که از مهارت‌های کافی برای برقراری ارتباط برخوردار نیستند زوجین خود را از طریق مواجهه‌ صحیح با اختلاف‌های موجود در رابطه اثبات می‌کنند. داشتن مهارت بالا و برقراری ارتباط، تمایل بیشتر در میان گذاشتن احساسات و آسیب‌پذیری در برابر خطر و همچنین نداشتن حالت دفاعی در برابر یکدیگر، باعث حل رضایت بخش تعارضات و رضایت از رابطه می‌گردد.