آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: به طور طبیعی، حمله به مواضعی در خاک کشوری دیگر، واکنش برانگیز خواهد بود اما بازخوانی سال‌ها عملیات تروریستی در مرزهای ایران(مرزهای شرق، جنوب شرق و شمال غربی) به خودی خود اثبات می‌کند جمهوری اسلامی ایران با احترام به؛ حسن همجواری، استقلال و تمامیت ارضی کشورها به خصوص همسایگان که […]

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: به طور طبیعی، حمله به مواضعی در خاک کشوری دیگر، واکنش برانگیز خواهد بود اما بازخوانی سال‌ها عملیات تروریستی در مرزهای ایران(مرزهای شرق، جنوب شرق و شمال غربی) به خودی خود اثبات می‌کند جمهوری اسلامی ایران با احترام به؛ حسن همجواری، استقلال و تمامیت ارضی کشورها به خصوص همسایگان که غالباً مسلمان هستند تا چه اندازه سعه صدر، خویشتنداری و متانت به خرج داده و حتی زیر فشار افکار عمومی، همواره مسیر مصالحه و هشدار و تذکر را در پیش گرفته است اما حوادث تروریستی دو سال اخیر در مرزهای شرقی، شیراز و کرمان عملاً راه حل ثانویه‌ای برای تهران باقی نگذارد.
کارشناسان روابط بین‌الملل به طور کلی معتقدند «عمل متقابل» برای دفاع از امنیت و منافع ملی به رسمیت شناخته شده و در جای جای جهان، کشورها عملاً تا به این اندازه که تهران از خود صبوری به خرج داده، تحمل نمی‌کنند. حملات متناوب ترکیه به مواضعی در شمال عراق و شمال شرقی سوریه خود مؤید این واقعیت است که امنیت صرفاً به محدوده ی جغرافیایی کشورها محدود و منحصر نمی‌شود و کشور حتی کانون‌های تنش زایی و به دنبال آن اجرای عملیات تروریستی برای به خطر انداختن منافع و امنیت ملی خود را حتی کیلومترها دورتر از مرزهای خود تحمل نکرده، حتماً و به هر میزان که لازم بدانند واکنش نشان خواهند داد.
به طور کلی و خصوصاً در دو مورد اخیر که مواضعی در خاک عراق، سوریه و پاکستان به وسیله ی موشک‌های دوربرد و پهپاد هدف قرار داده شد ذکر این نکته ضروری است که قدرت‌های مرکزی عملاً اشراف و نظارت در حدی که لازم است بر بخش‌هایی از خاک خود ندارند چه، برخی کارشناسان مدعی هستند برخی رفت و آمدها در پی آن صورت گرفته که دولت‌های عراق و پاکستان نتوانسته‌اند جلوی نفوذ تروریست‌ها به جغرافیای ایران را مسدود کنند و همین مسئله، اندک اندک مقامات جمهوری اسلامی ایران را نگران کرده، در پی هشدارهای مکرر، انعقاد قراردادهای امنیتی و تعیین مرزبندی‌ها و خطوط قرمز متذکر شده بودند که ادامه این وضعیت حتماً باعث بروز مشکلاتی خواهد شد.

 فراخواندن سفرا تازگی ندارد اما…
پس از حمله به مواضعی در عراق و پاکستان، مقامات سیاسی این دو کشور تصمیم گرفتند تا سفرای خود را به پایتخت‌های خود فرابخوانند موضوعی که در جهان و در هنگام تنش‌ها مرسوم است. اتحادیه ی اروپا بارها سفرای خود را به صورت گروهی از ایران خارج کرده(پس از اعلام حکم دادگاهی معروف به میکونوس و نیز پس از اعلام حکم ارتداد سلمان رشدی و سایر موارد) اما چند ماه بعد با سرافکندگی دوباره به تهران بازگردانده شدند.
در کنار این مسئله، سال‌ها است که بسیاری از کشورهای جهان به دلایل مختلف در تهران سفارتخانه و دیپلمات ندارند که برخی مبتنی بر تصمیمی یک سویه است و ایران نیز تمایلی به دایر کردن سفارتخانه برای برخی کشور‌ها ندارد.
فراخواندن سفیر و تنش‌های دیپلماتیک بخشی از سیاست بین‌الملل است، این موضوع خاص ایران و مقطع خاصی نیست و حتی بین قدرت‌های بزرگ نیز شبیه این مسئله، بارها و بارها رخ داده است(آمریکا و چین، آمریکا و روسیه، اتحادیه اروپا و مسکو، کشورهای عربی با کشور‌های عربی و…) اما آن چه اهمیت دارد این که، عراق و پاکستان به خوبی می‌دانند ایران پس از سال‌ها خویشتنداری این بار مجبور شد برای محافظت از منافع و امنیت ملی و نیز مراقبت از جان شهروندان خود دست به حملاتی علیه کانون‌های تروریستی بزند حال این که در پس این ماجرا چه رخ خواهد داد را به آینده و گذر زمان
می‌سپاریم.
اتفاقات رخ داده در چند روز اخیر به خودی خود معلوم بود که واکنش‌هایی به دنبال خواهد داشت؛ اعلام شکایت به مجامع بین‌المللی، محکومیت از سوی دولت‌های مختلف، فراخواندن سفرا و متوقف کردن گفتگو ها، تماماً رفتارهایی است طبیعی و قابل پیش‌بینی اما در حالی که منطقه از ۱۵ مهر درگیر جنگ حماس و اسرائیل است و این اواخر، آمریکا و انگلستان نیز حمله به مواضعی در یمن را در دستور کار خود قرار داده‌اند این رخدادها در کنار حملات گاه و بیگاه اسرائیل به جنوب لبنان و مناطقی از سوریه باعث شده تا سطح تنش در غرب آسیا بیشتر از همیشه بالا برود و حال کنش و واکنش‌های دیپلماتیک بین تهران، بغداد و اسلام آباد نیز به این مسئله افزوده
شده است.

 پس از بغداد، این بار اسلام آباد سفیر خود از تهران را فراخواند
«خزان زودگذر» تنش در روابط دیپلماتیک
احترام به استقلال، تمامیت ارضی و حرکت بر مدار حسن همجواری، در پیش گرفتن سیاست همسایگی و سایر موارد تا لحظه‌ای قابل درک است که منافع و امنیت ملی خودمان دستخوش ماجراجویی‌های خونین تروریست‌های اجیر شده که از مرزهای یاد شده(شمال غربی و شرق) عبور کرده‌اند نشود مضافاً این که بسیاری از کشورهای همسایه متأثر از سیاست‌های مغرضانه ی ایالات متحده و غرب(در معنای عام) گاه مشکلاتی برای جمهوری اسلامی ایران به وجود آورده اند؛ لغو یک طرفه قراردادهای همکاری در حوزه‌های سیاسی ـ اقتصادی، عدم پایبندی به تعهدات گاه دیرینه، نادیده گرفتن حق طبیعی و حقوقی جمهوری اسلامی ایران به بهانه‌هایی واهی(مانند عدم رهاسازی حقآبه رود هیرمند، عدم پرداخت بدهی‌های خود به دلیل تحریم‌های بانکی و…) و تلخ‌تر از همه، عدم صیانت از مرزهایی که این مورد اخیر گاه امنیت و آرامش شهروندان جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار داده، باعث کشته شدن صدها تن از مردم عادی و مرزبانان ما نیز شده است.
بنا بر اصل:«این نیز بگذرد…» خواستیم به مقامات کشورهای یاد شده(عراق و پاکستان) یادآور شویم؛ «خزان زودگذر» تنش در روابط دیپلماتیک را بارها تجربه کرده‌ایم و عواقب آن را به خوبی می‌دانیم فقط این گذر زمان است که شرمساری و ندامت به دنبال خواهد داشت زیرا تهران طی حداقل ۴ دهه ی گذشته، خویشتندارانه و برای پرهیز از ایجاد تنش و بهره‌برداری غربی ها، حتی از حقوق مسلم خود نیز چشم پوشی کرده است اما بغداد و اسلام آباد که خود بارها در مرزهای خود با مشکلاتی در رابطه ی با همسایگان مواجه شده‌اند به خوبی می‌دانند تحمل رفتارهایی که امنیت و منافع ملی کشورها را به خطر بیندازد، نه شدنی است و نه منطقی و عقلانی.
واکنش نشان دادند، دستمریزاد، سفیر فراخواندند، نقلی نیست، به مجامع بین‌المللی شکایت برده یا خواهند برد، این نیز قابل فهم است اما چند ورق از تاریخ روابط سیاسی خود با تهران را اگر سریع و مروری نیز مرور کنند خواهند دید ایران، نه یک بار که بارها و بارها برای حفظ آرامش در منطقه، حتی سهل انگاری‌های شبیه به عمدی بودن را نیز چشم پوشی کرده است، خواهند دید تهران در سخت‌ترین مواقع برای کمک به همسایگان پیشقدم بوده، خواهند دید نه از تحریم‌ها هراسی داشته و نه از تهدید‌ها چون بجا آوردن حق همسایگی را نه جزئی از وظایف دیپلماتیک که برخی اس آموزه‌های فرهنگی و دینی خود می‌داند اما نخواهند بپذیریم که تا ابد باید به خاطر ناامنی مرزهای مان کشته بدهیم و لب فرو ببندیم.
قائل به این هستیم که «خزان زودگذر» تنش در روابط دیپلماتیک به سامان خواهد شد اما رفتارهای من بعد این تنش‌ها و اصرار بر برخی واکنش‌ها می‌تواند در تصمیمات آتی جمهوری اسلامی تأثیرگذار باشد.
کلام آخر؛ تهران همچنان حقوق همسایگی، احترام به تمامیت ارضی و استقلال همسایگان خود را ارج می‌نهد و حتماً اندوهگین است که برای مراقبت از منافع و امنیت ملی و نیز صیانت از آرامش و جان شهروندان خود مجبور به اقداماتی شده اما همه ی این‌ها نافی عقاید ایران در عرصه ی سیاست بین‌المللی نیست و همچنان همسایگان خود را بهترین دوستان خود می‌داند اما هر اقدام و آیند و روندی را ریز بینانه رصد خواهد کرد و اگر صلاح را در اقدام شدید بداند حتماً تردید نخواهد کرد چه کشورهای همسایه بپذیرند و چه خواسته باشند یک طرف به قاضی بروند!