گویا ایده پردازان و طرفداران خالصسازی معتقد هستند که واکنشهای منتقدان و معترضان به این رویکرد صرفا یک بازی سیاسی و به قول یکی از همین افراد اسم رمز حمله به شایستهسالاری است. از نظر بنده این سخنان میتواند درست باشد ولی شرایط و اقتضائاتی دارد. نخستین شرط اینکه ما بپذیریم منتقدان یک بازی سیاسی […]
گویا ایده پردازان و طرفداران خالصسازی معتقد هستند که واکنشهای منتقدان و معترضان به این رویکرد صرفا یک بازی سیاسی و به قول یکی از همین افراد اسم رمز حمله به شایستهسالاری است.
از نظر بنده این سخنان میتواند درست باشد ولی شرایط و اقتضائاتی دارد. نخستین شرط اینکه ما بپذیریم منتقدان یک بازی سیاسی را آغاز کردهاند و هدفمند در پی به حاشیه بردن روند شایسته سالاری هستند این است که امور جاری مملکت به سامان رسیده باشد. یعنی از منظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی علی الخصوص سیاست خارجی شاهد وضعیت بهتر قبل از آغاز خالصسازی و یا همان شایسته سالاری آقایان باشیم.
چرا که به گفته آقایان خالصسازی در کار نیست بلکه ضعیف ها، منحرفها و ناکارآمدها کنار میروند و به جای آن متعهدان و کاربلدان سرکار میآیند. اتفاقا خواسته به حق مردم نیز همین است. ولی همانطور که عرض شد اجبارا باید اعلام شود نتیجه این جابهجاییها کجاست و مردم به صورت ملموس چه
گیرشان میآید؟
البته باید اذعان نمود که پروژه خالصسازی فقط مربوط به امروز و دیروز نیست بلکه بلافاصله بعد از قدرت گرفتن این دولت پروژه مذکور کلید خورد. در پی همین روند بود که تقریبا تمام مقامات دولت قبل از این دولت خارج شده و چهرههای جدید وارد پاستور شدند. بنابراین اینکه گفته میشود برخی به دنبال خالصسازی هستند فقط معطوف به ماههای اخیر نیست بلکه از همان سال ۱۴۰۰ این روند آغاز شده است.
در این باره دو نکته و یا شاید بهتر است بگویم دو سوال را مطرح میکنم:
یک – دستاورد این خالصسازی که به گفته ایده پردازان و مجریان آن شایسته سالاری است تاکنون چه بوده است؟ برای آنکه سوال بنده ملموستر باشد اینگونه میپرسم که مشخصا این شایسته سالاری چه دستاوردهای اقتصادی داشته است؟ مثلا در حوزه کنترل تورم آیا مدیران به اصطلاح شایسته توانستهاند شرایط اقتصادی و معیشتی را به نفع مردم تغییر دهند؟ و یا در حوزه مسکن نیز آیا این مدیران شایسته توانستهاند زمینه ساز ساخت تحقق شعار رئیس جمهور شوند؟ ابراهیم رئیسی گفته بود سالی یک میلیون واحد مسکن خواهد ساخت؛ اکنون این مدیران و مسئولان شایسته چند واحد ساخته و تحویل مردم داده اند؟
دو – غالب مدیران و مسئولان این دولت سابقه حضور در دولت محمود احمدینژاد را دارند. روند خالصسازی هم تا بدین جا به این شکل بوده که مدیران و مسئولان بیشتری از آن دولت در این دولت حضور پیدا کرده اند. حالا سوال این است این مدیران و مسئولان امتحان پس داده دولت محمود احمدینژاد که کارنامه غیرقابل دفاعی دارند دقیقا در روند شایسته سالاری این دولت چه نقشی دارند؟ به عبارت ساده، آیا منظور خالص سازان از شایسته سالاری حضور پر رنگتر همین مدیران و مسئولان در دولت ابراهیم رئیسی
است؟!
Saturday, 27 April , 2024