حسن روحانی رئیس جمهور سابق به بهانه انتخابات خبرگان فعال شده است. او بعد از یک دوره سکوت این روزها بیشتر در رسانهها دیده میشود. البته این روندی طبیعی در اتمسفر سیاسی کشور است. چهرههای شاخص سیاسی بعد از خروج از قدرت مدتی سکوت میکنند تا شرایط را برای بازگشت بسنجند.آنان اگر شرایط را مساعد […]
حسن روحانی رئیس جمهور سابق به بهانه انتخابات خبرگان فعال شده است. او بعد از یک دوره سکوت این روزها بیشتر در رسانهها دیده میشود. البته این روندی طبیعی در اتمسفر سیاسی کشور است. چهرههای شاخص سیاسی بعد از خروج از قدرت مدتی سکوت میکنند تا شرایط را برای بازگشت بسنجند.آنان اگر شرایط را مساعد ببینند کم کم از لاک خود خارج شده و به اظهار نظر میپردازند و بسان یک دولت در سایه عمل میکنند.
مورد خاص احمدینژاد
البته احمدینژاد در این زمینه یک استثنا است. او وقتی سال ۱۳۹۲ از قدرت خارج شد سکوتش چندان طولانی نبود و آذرماه همان سال از رئیس جمهور وقت درخواست مناظره کرد.احمدینژاد در نامهای سرگشاده خطاب به حسن روحانی نوشته بود:« اینجانب با تاکید مجدد بر لزوم تحکیم دوستیها و حفظ وحدت و همدلی به ویژه در شرایط کنونی، این روشنگری را از جهت پاسداشت تلاشهای گسترده، صادقانه و کمنظیر همکاران و کارکنان دولت در سراسر کشور و نیز قشر وسیعی از فعالان عرصه خدمت در بخش خصوصی، وظیفه خود میدانم، چرا که بار مسئولیت پیشرفت آتی ایران عزیز عمدتا و همچنان بر دوش این عزیزان خواهد بود. بدیهی است که جفا بر این خیل عظیم میتواند خسارات جبرانناپذیری را متوجه کشور نماید.خدا را شاهد میگیرم که این دعوت نه بر اساس یک حس شخصی، بلکه بر مبنای احساس تکلیف دینی و ملی صورت میگیرد. وگرنه اینجانب و همکارانم در طول ۸ سال مسئولیت خود، زمانی که در عین تحمل بار سنگین خدمات کمسابقه در جایجای میهن اسلامی به موازات دشمنیهای بیگانگان، حجم کمنظیر ناملایمات و بیمهریهای برخی در داخل را به عشق ملت بزرگ ایران به جان پذیرفتیم، امتحان خود را به نیکی پس دادهایم.»اما این نامه در جامعه تقریبا بازتابی نداشت چرا که فضای سیاسی جامعه آن روزها مطلق به نفع گفتمان تدبیر وامید بود و غالب مردم درگیر اخبار توافق موقت هستهای بودند.
حسن روحانی به دنبال چیست؟
از فحوای کلام این روزهای حسن روحانی میتوان متوجه شد که وی برنامهای که در سر دارد مختص به انتخابات خبرگان نیست و وی در حال زمینه چینی برای انتخاباتهای دیگر است.او پس از فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری درباره لزوم تحقق مشارکت بالا در انتخابات تاکید کرد: «وظیفه ما این است که انتخابات را از حالت سردی دربیاوریم حتی اگر در تهران به جای ۳۰ نفر، ۱۰ نفر نامزد داشته باشیم.»براساس گزارش خبرگزاری تسنیم، وی همچنین گفت: «هیچ کس نمیتواند بگوید من مخاطب فرمایش مقام معظم رهبری نیستم. رهبر انقلاب به همه خطاب کردند باید یک انتخابات پرشور و رقابتی برگزار شود.»این سخنان و مشابه آن گواهی است بر تایید گزاره بالا. رئیس جمهور سابق کماکان تنها راه رسیدن به مقصود را رجوع به صندوق میداند.
سوال کلیدی
اما سوال کلیدی این است که آیا حسن روحانی در زمان مناسبی سکوت خود را شکسته است؟
یعنی با توجه به آنچه گفته شد آیا رئیس جمهور سابق در جامعه دارای پایگاه اجتماعی لازم است؟اگر است تا چه میزان کلام وی نفوذ دارد و آیا در حدی است که بتواند جریانی را تولید کند؟البته معمولا در عالم سیاست اینگونه است که اطرافیان چهرههای شاخص سیاسی با اطلاعات غلط آنان را به خطا میاندازند.این موضوع در طول تاریخ بسیار رخ داده است و معمولا هم چهرههای شاخص علیرغم هوش و نبوغ سیاسی شان اسیر این اطلاعات اشتباه شده اند.
مغلطه است
به نظر میرسد اشتباهی در این میان رخ داده که لازم است حداقل حسن روحانی در این زمینه هشیار باشد.برخی از اطرافیان رئیس جمهور سابق تصور میکنند به دلیل عملکرد و کارنامه دولت فعلی، حسن روحانی در جامعه به محبوبیت قابل توجهی رسیده است. برای مثال چندی پیش، یکی از نزدیکان در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: « به دکتر روحانی گفتم نگران تبلیغات و ستاد تبلیغات نباشید، عملکرد آقای رئیسی و دولتش ستاد انتخاباتی ماست. از دوستان دولت ممنونم که این بار سنگین را برعهده گرفتهاند. فقط خواهش میکنم تا انتخابات با همین دست فرمان ادامه دهند تا دیگر کاندیداها هم بینیاز از ستاد انتخاباتی شوند.»این کنایه سیاسی و مشابه آن دقیقا مغلطه آشکاری است که میتواند حسن روحانی را به اشتباه بیندازد.
بازگشت محبوبیت؟
برخلاف آنچه برخی از اطرافیان حسن روحانی اشاره میکنند باید گفت که با علم به نظرسنجیهای انجام شده حسن روحانی کماکان در جامعه چهره سیاسی محبوبی نیست.این موضوع دو دلیل عمده دارد.دلیل نخست کلی است.جامعه به طور کلی نگاه سراسر منفی نسبت به چهرههای سیاسی و اجرایی دارد و حسن روحانی در این زمینه استثنا نیست. دلیل بعدی هم کارنامه پرغلط دولت تدبیر و امید در ۴سال دوم است.همزمان با قدرتگیری ترامپ در آمریکا تقریبا تمام معادلات دولت حسن روحانی بر هم ریخت و همه داشتهها و اندوختههای دولت از بین رفت.انتظار جامعه آن بود که به مدد رایی که دادهاند دولت و رئیس جمهور وقت مستقلتر و قدرتمندتر عمل نموده و گرفتار مصلحتها نشود. ولی چنین نشد و محبوبیت حسن روحانی به حداقل ممکن رسید.بنابراین میتوان نتیجه گرفت همین امروز هم حسن روحانی در زمره چهرههای سیاسی محبوب
تلقی نمیشود.
توجه جامعه به حسن روحانی
در حقیقت آنچه که در مورد حسن روحانی رخ داده، مورد توجه قرار گرفتن است. نگاهی به کنتور خبرگزاریها و سایتهای خبری معتبر کشور گواه میدهد که خبرهای پیرامون حسن روحانی به نسبت سال قبل بسیار بیشتر دیده میشود(کلیک خور است ).این موضوع در مورد شبکههای اجتماعی هم صدق میکند.دلیل این موضوع هم روشن است.رئیس جمهور سابق مسائلی را مطرح میکند که قبلا هم به آنها اشاره کرده بود ولی در موسم انتخابات ۱۴۰۰ گروهی همه آنها را زیرسوال برد و نوید داد بدون چنین تزها و ایدههایی میتواند زندگی بهتری برای مردم درست کند.ولی اکنون دوسال بعد از تشکیل دولت سیزدهم جامعه یک به یک متوجه میشود که همان سخنانی که در مناظرههای سالهای ۹۲ و ۹۶ از سوی حسن روحانی و معاون اول وی (اسحاق جهانگیری) مطرح شد با واقعیت همخوانی بیشتری دارد.برای مثال گفتند ما بلدیم برجام را احیا کنیم و اجازه داده نشد عراقچی کار را تمام کند اما حالا بیش از دو سال از آن ایام گذشته و طبق نوشته سه روز قبل
وال استریت ژورنال به طور کلی مذاکرات احیای برجام از دستور کار خارج شده است.فلذا باید یک نتیجهگیری کنیم:حسن روحانی محبوب نشده بلکه مورد توجه قرار گرفته است.اما شیخ دیپلمات باید مراقب باشد اسیر آدرسهای غلط نشود.اطرافیان عاقل وی هم که از جامعه شناخت دارند باید مراقب باشند چنین اشتباهی رخ ندهد.
Sunday, 28 April , 2024