آفتاب یزد – گروه فرهنگی: فاطمه اسدی زهرایی با نام هنری «خورشید» هنرمند سفالگر، آبان‌ماه سال جاری که اکنون در حال گذراندن روزهای آخرش هستیم آثاری از مجسمه‌های هنری‌اش را در گالری «هفت ثمر» در معرض دید علاقمندان قرار داده بود. در این نمایشگاه که با عنوان «خاک رقص‌کنان خندید» پذیرای علاقمندان هنر سفالگری است […]

آفتاب یزد – گروه فرهنگی: فاطمه اسدی زهرایی با نام هنری «خورشید» هنرمند سفالگر، آبان‌ماه سال جاری که اکنون در حال گذراندن روزهای آخرش هستیم آثاری از مجسمه‌های هنری‌اش را در گالری «هفت ثمر» در معرض دید علاقمندان قرار داده بود. در این نمایشگاه که با عنوان «خاک رقص‌کنان خندید» پذیرای علاقمندان هنر سفالگری است چهل اثر ارزشمند و
جالب توجه حضور داشتند. اسدی زهرایی در معرفی نمایشگاه تازه خود نوشته بود: «آسمان گریست، خاک رقص‌کنان خندید و آتش جان بخشید و داستان خلقت اینگونه آغاز شد؛ آب، خاک، آتش. آسمان غمگین بود. اشک ریخت و باران بارید. خاک زمین گرچه سرد بود، اما لبخند زیبایی بر لب داشت. قطرات باران بر روی زمین سرد فرود آمدند. خاک و آب یکدیگر را در آغوش گرفتند و آن‌قدر رقص‌کنان بر روی چرخ دوار چرخیدند تا در نهایت یکی شدند. سپس آتش مهربان آمد و با شعله‌های سرخ‌رنگش روح زندگی را به آنها بخشید». این سفالگر در تشریح بیانیه نمایشگاه خود نیز عنوان کرده بود:«عنوان این نمایشگاه برگرفته از سه عنصر آب، خاک و آتش است. «آسمان گریست» کنایه از عنصر آب و بارش باران دارد و «خاک رقص‌کنان خندید»،کنایه از چرخش و یکی‌شدن عنصر آب با خاک است، چرخش دوار همگام با دستان هنرمند سفالگر و در پایان «آتش جان بخشید»، کنایه از گرمای زندگی‌بخش درون شعله‌های سرخ آتش است برای آفرینش و خلق یک اثر هنری از جنس خاک». آنچه می‌خوانید ماحصل گفتگوی ما با این هنرمند حوزه هنرهای تجسمی است.

برای ورود به مصاحبه برای ما بفرمایید که «خاک رقص‌کنان خندید» چندمین نمایشگاه شما محسوب می‌شود؟
نمایشگاه آثار حجم و مجسمه سرامیک «خاک رقص‌کنان خندید» سومین نمایشگاه تجسمی من است که پس از دو نمایشگاه نقاشی که در گالری «زرنا» و گالری موزه «رضا عباسی» برگزار شد، میزبان علاقمندان بود.

هدفتان از انتخاب عنوان «خاک رقص‌کنان خندید» برای آثار جدیدتان چه بود؟
البته خاک رقص کنان چرخید اسم کلی نمایشگاه نیست و فقط بخشی از عنوان اصلی نمایشگاه است، عنوان کامل نمایشگاه مضمون شعرگونه‌ای دارد که برگرفته از احساسات درونی و شخصیت هنری من است.

آثار ارائه شده در این نمایشگاه چه ویژگی‌هایی دارند و چه تکنیک‌هایی را برای ساخت آنها به کار برده اید؟
مجسمه‌هایی که در این نمایشگاه عرضه کرده‌ام شامل حجم‌های سفالین دکوراتیو و مجسمه‌های سرامیکی هستند. برای حجم‌های سفالین از تکنیک چرخ سفالگری و دستان هنرمند بر روی چرخ سفالگری استفاده کرده‌ام و برای مجسمه‌های سرامیکی هم تکنیک حجم‌سازی و ابزار مجسمه‌سازی را مورد بهره‌برداری قرار داده ام.

پوشش رنگی‌ای که برای آثار حجمی تان به کار برده‌اید بسیار جالب توجه است، کمی درباره این موضوع توضیح دهید.
در این مجموعه آثار، پوشش متفاوت سطوح با لعاب‌های خاص و بافت‌دار است. همین مسئله باعث شده که رنگ‌های تلفیقی ایجاد شود و حجم‌های سرامیکی زیباتر و باشکوهتر به نظر بیایند.

آیا خودتان را هنرمند فعال و اکتیوی در حوزه هنرهای نمایشی می‌دانید یا ترجیح می‌دهید که هر دو سه سال یکبار یک نمایشگاه برگزار کنید و خیلی در دید نباشید؟
بیش از بیست سال است که به صورت حرفه‌ای در حوزه‌های هنری وارد شده‌ام تمرکزم هم بیشتر روی هنر ایرانی بوده، با این حال کمتر دیده شده ام، دلیلش هم این است که حضورم به عنوان
یک زن هنرمند بیش‌تر در زمینه هنرهای سنتی و کلاسیک ایرانی بوده، با این حال در اکثر نمایشگاه‌ها و جشنواره‌هایی که
زیر نظر میراث فرهنگی کشور برگزار شده، شرکت داشتم و جوایز و تقدیرنامه‌های متعددی نیز دریافت کرده‌ام.

این موضوع درباره هنرمندان دیگر که در زمینه هنرهای ایرانی فعالیت می‌کنند هم مصداق دارد یا فقط در مورد شماست؟
باید بگویم که آثار من به عنوان هنرمندی که در سه رشته متفاوت هنری، یعنی سفالگری، نقاشی ایرانی و مجسمه‌سازی تخصص و فعالیت دارم، کمتر مورد توجه گالری‌ها قرار می‌گیرد، یعنی آنها تمایل چندانی به برقراری رابطه و در معرض دید عموم قرار دادن هنر هنرمندانی مانند من را ندارند. البته متاسفانه این موضوع فقط در داخل ایران اینگونه است، خارجی‌ها در بیرون از مرزهای سرزمین ما توجه بسیار زیادی به هنر شرق و مخصوصا هنر خاورمیانه دارند و بسیار آن را طلب می‌کنند، اما خودمان توجهی به این موضوع نداریم و این مایه تاسف است.

کمی درباره عبارت «آسمان گریست، خاک رقص‌کنان خندید و آتش جان بخشید» توضیح دهید. خیلی احساسی و رمانتیک است، البته از نوع خوبش عرض می‌کنم، حس و حال دلبرانه‌ای دارد، خودتان هم قبول دارید؟
در بیانیه‌ای که منتشر کردیم، سعی بر این بوده که به نوعی داستان خلقت را یادآوری کنیم: «آسمان گریست، خاک رقص‌کنان خندید و آتش جان بخشید، و داستان خلقت این گونه آغاز شد. آب، خاک، آتش، آسمان غمگین بود. اشک ریخت و باران بارید. خاک زمین گرچه سرد بود اما لبخند زیبایی بر لب داشت. قطرات باران بر روی زمین سرد فرود آمدند. خاک و آب یکدیگر را در آغوش گرفتند و آن‌قدر رقص‌کنان بر روی چرخ دوار چرخیدند تا در نهایت یکی شدند. سپس آتش مهربان آمد و با شعله‌های سرخ‌رنگش روح زندگی را به آن‌ها بخشید.»

انگار باید در کنار هنرهای دیگر به نوعی شاعر هم خطاب کرد، این دل و دلبازی‌ای که در میان واژگان متن نمایشگاهتان وجود دارد بسیار لطیف است به این سبک بیان احساسات در آثار هنریتان علاقه دارید یا خودجوش است و از درونتان سرچشمه می‌گیرد؟
خیلی شاعرانه حرف نزدم و ننوشتم و حرف نمی‌زنم و نمی‌نویسم، اما بالاخره هنر است و این مسائل در بطنش وجود دارد و اگر ما خودمان را هنرمند می‌دانیم و اگر دیگران هم این را تصدیق می‌کنند باید بدانیم که این مسائل هم در حوزه‌های هنری وجود دارد و مختص همه هنرمندان است، در مورد این نمایشگاه هم اگر متنی خوشایند بوده و به دل نشسته به خاطر وجود همین ویژگیهای هنری است.

از حالا برای نمایشگاه جدیدتان فکری کرده اید؟
فکر می‌کنم کمی باید استراحت کنم و منتظر بمانم تا ببینم چه می‌شود، بالاخره بازخوردها درباره نمایشگاه سوم می‌تواند تعیین‌کننده اشتیاق من برای انجام کارهای جدید باشد، با این حال بیکار هم نخواهم نشست و به زودی ‌آثار جدیدی را طراحی و اجرا می‌کنم که اگر خدا بخواهد برای سال آینده به صورت نمایشگاه در خواهد آمد.

حتما با آثار قبلی تان تفاوت خواهد داشت، درست است؟
قطعا همینطور است، هنر مدام در حال رویش و خلق چیزهای جدید است.