آفتاب یزد – رضا بردستانی: تا این لحظه؛ «عمران خان»، بنیانگذار حزب تحریک انصاف و نخست وزیر سابق، «شاه محمود قریشی» وزیر خارجه دولت او و همچنین «علی‌محمدخان» عضو ارشد حزب تحریک انصاف برای انتخاباتی که هنوز برگزاری آن در هاله‌ای از ابهام قرار دارد که به موقع یا با تاخیر برگزار شود «سلب صلاحیت» […]

آفتاب یزد – رضا بردستانی: تا این لحظه؛ «عمران خان»، بنیانگذار حزب تحریک انصاف و نخست وزیر سابق، «شاه محمود قریشی» وزیر خارجه دولت او و همچنین «علی‌محمدخان» عضو ارشد حزب تحریک انصاف برای انتخاباتی که هنوز برگزاری آن در هاله‌ای از ابهام قرار دارد که به موقع یا با تاخیر برگزار شود «سلب صلاحیت» شده اند. در فاصله‌ای کمتر از ۲۴ ساعت، نخست رسانه‌ها از «تأیید صلاحیت» عمران خان و سپس رد صلاحیت او خبر دادند و این یعنی؛ مسیر برای نخست وزیر پاکستان شدن «نواز شریف»، لحظه به لحظه، هموار‌تر می‌شود.
از سوم آوریل ۲۰۲۲ که عمران خان رسماً از مقام نخست وزیری برکنار شد، این کشور همسایه که در تحولات منطقه‌ای از اهمیت بالایی برخوردار است در مسیری گام بر می‌دارد که پیشتر این وضعیت را عراق و لبنان نیز تجربه کرده بوده اند. عراق بالاخره با روی کار آمدن «محمدالسودانی» به یک ثبات حداقلی رسید اما لبنان همچنان در بن سیاسی دست و پا می‌زند که به نظر می‌رسد اسلام آباد نیز دقیقاً در همین مسیر در حرکت است.
عمران خان اما سرنوشت عجیبی دارد. او که روزگاری لقب «نجم الدین اربکان» پاکستان را یدک می‌کشید خیلی زود مورد قهر مقامات ارشد ارتش پاکستان واقع شد و در نهایت صندلی نخست وزیری پاکستان را از دست داد. از یک سوء قصد نافرجام جان سالم به در برد اما محاکمه و در ادامه زندانی شد. عمران خان این روزها از روزگارانی که نخست وزیر بود، به مراتب محبوب‌تر است اما این محبوبیت بیشتر از آن که جایگاه وی را تقویت کند باعث به وجود آمدن دردسرهای عجیبی برای او شده تا جایی که هر لحظه باید منتظر شنیدن خبری حتی تلخ و ناگوار در باره‌ی عمران خان باشیم زیرا حذف نیروهای سیاسی در پاکستان آن قدر طبیعی است که تردید‌ها را در این زمینه به صفر می‌رساند.
برخی، سفر او به مسکو در روزهای آغازین شروع جنگ روسیه علیه اوکراین را دلیل عزل او دانستند و بعضی نزدیکی او به اردوغان و دولت ترکیه و حمایت از سیاست‌های آنکارا اما آن چه تحلیلگران در این باره می‌گویند به واقعیت نزدیک‌تر است و آن تلاش برای کاهش قدرت ارتش و در ادامه حذف ارتش از هرم قدرت سیاسی در پاکستان موضوعی که به اعتقاد اکثر کارشناسان شبه قاره، حتی اندیشیدن به آن نیز با توجه به تاریخ سیاسی – اجتماعی پاکستان و اتفاقاتی که طی چند دهه‌ی اخیر در این کشور رخ داده لرزه بر اندام هر کسی و با هر جایگاهی می‌اندازد.

نگاهی به تحولات سیاسی پاکستان
همه‌ی آدرس‌ها به مسلم لیگ و نواز ختم می‌شود؟!
– «شاه محمود قریشی» وزیر امور خارجه دولت وقت عمران‌خان نخست وزیر برکنار شده پاکستان علیرغم حکم دیوان عالی برای آزادی از زندان، تنها دقایقی پس از رهایی، توسط نیروهای امنیتی این کشور بازداشت شد. روابط عمومی حزب جنبش عدالت پاکستان بازداشت مجدد قریشی را غیرقانونی و نقض صریح حکم دیوان عالی دانست و اعلام کرد: وزیر سابق امور خارجه که با قرار وثیقه (مرتبط با پرونده افشای اسرار محرمانه -سایفر-) قرار بود از زندان آزاد شود، مجددا بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد. این حزب اعلام کرد که با نزدیک شدن به زمان انتخابات عمومی پاکستان سرکوب مسئولان حزب و نامزدهای انتخاباتی آن از سوی نهادهای امنیتی نیز شدت گرفته است.
– نواز شریف، رئیس حزب نواز، به‌طور رسمی در انتخابات شرکت خواهد کرد. پس از ارائه مدارک مورد نیاز به دفتر ریاست جمهوری، ثبت نام او تأیید شد. این اقدام، او را به یکی از نامزدهای برتر و پرقدرت در انتخابات تبدیل کرده است.
– سید خورشید احمد شاه از اتحاد حزب مردم با حزب مسلم لیگ انتقاد کرده، در گفتگو با یک کانال خبری خصوصی تاکید کرد که تعداد قابل توجهی از فعالان حزب مردم پاکستان در پنجاب به دلیل اتحاد با حزب مسلم لیگ شاخه نواز از این حزب جدا شده اند. وی گفت که شاخه نواز حزب مسلم لیگ نیروهای خود را در دولت موقت مستقر کرده است که تنها مسئولیتش نظارت بر دوره انتقالی میان دولت‌های تازه انتخاب شده و در حال کناره‌گیری است. حزب مردم پاکستان اتهاماتی را علیه حزب مسلم لیگ نواز به دلیل داشتن یک اتحاد مخفی با دولت موقت مطرح می‌کند.
این در حالی است که با افزایش اختلافات میان متحدان سابق، بلاول بوتو زرداری، رئیس حزب مردم پاکستان، تقصیر را به گردن حزب مسلم لیگ نواز انداخت. منابع اعلام کرده‌اند که پس از تصویب مدارک نامزدی، نواز شریف آماده شرکت در رقابت‌های انتخاباتی شده است. او انتخاب کرده است در بخش‌های مختلف شهر لاهور به میدان برود. این حرکت در حالی رخ داده که قبلاً نواز شریف از سوی دادگاه عالی پاکستان از حضور در امور سیاسی منع شده بود و برخی اتهامات مالی علیه او ثابت شده بود. اما پس از برکناری عمران خان و تأیید شهباز شریف، برادر نواز شریف، از تمامی اتهامات رد شد. برخی معتقدند بازگشت نواز شریف به صحنه سیاست، از رویدادهایی است که می‌تواند پویایی جدیدی به مناظره‌های سیاسی بیاورد و رقابت انتخاباتی را به شدت تحریک کند.
– سخنگوی وزارت امور خارجه پاکستان با اشاره به اینکه بین تهران و اسلام آباد برنامه پنج‌ساله همکاری راهبردی تجاری امضا شده است، تاکید کرد که امسال (میلادی) سال مهمی در روابط‌مان با ایران بوده است. «ممتاز زهرا بلوچ» سخنگوی این وزارت خانه از توافق دوجانبه برای افزایش رایزنی‌های اقتصادی دو جانبه خبر داد و تصریح کرد: دو کشور دو پروژه «بازارچه مرزی پیشین» و «خط انتقال برق ۲۲۰ کیلوولت پولان-گابد» را در خردادماه سال جاری افتتاح کردند. وی همچنین اذعان کرد که برنامه پنج‌ساله همکاری میان تهران و اسلام آباد امضا شد که پیش‌بینی می‌شود حجم تبادلات به ۵ میلیارد دلار هم برسد.

 آیا پاکستان دچار بن بست سیاسی می‌شود؟
اغلب کارشناسان سیاست بین‌الملل معتقدند اسلام آباد از زمان برکناری عمران خان دچار پریشانی در سیاست داخلی شده، انسجام و وحدت درونی مردم پاکستان جای خود را به کشمکش‌های سیاسی داده است و همین مسئله حتی بر تعاملات بین‌المللی و منطقه‌ای پاکستان تأثیر منفی برجای گذاشته است.
این کارشناسان همچنین بحران‌های اقتصادی، امنیتی، قومی – مذهبی، مهاجران غیر قانونی، جدایی طلب ها، گروه‌های فعال داعش و تحریک طالبان پاکستان که خیلی به هم نزدیک شده‌اند و تحرکاتی که در ایالت بلوچستان پاکستان رخ می‌دهد را در کنار وضعیت نامعلوم طالبان در افغانستان را مهم‌ترین دغدغه‌های پیش روی اسلام آباد معرفی کرده معتقدند، به دلیل این بحران‌ها و بن بست‌های سیاسی موجود، ضمن آن که احتمال دارد انتخابات عمومی در پاکستان با تاخیر برگزار شود، برگزاری انتخابات، به موقع یا با تاخیر نیز نمی‌تواند گره‌های موجود را باز کند.
مسئله‌ی مهم دیگر، توافقات پنهانی «نواز شریف» و مقامات ارشد ارتش در پاکستان است که به نظر می‌رسد این توافقات نیز خیلی پایدار باقی نماند و نواز شریف به دلیل کینه‌ای که به واسطه‌ی دو بار برکنار از قدرت توسط ارتش در دل دارد در زمان نخست وزیری چندان به خواست فرماندهان عالی رتبه‌ی ارتش گردن ننهد.
در مقابل اما عده‌ای از تحلیلگران سیاسی مسائل پاکستان نیز گفته اند؛ پنجابی بودن نواز شریف و فرماندهان عالی رتبه ارتش باعث خواهد شد تا اختلافات و کدورت‌های سابق حتی به صورت موقت به فراموشی سپرده شود و توافقات نواز و ارتش چندان دستخوش چالش و تنش نشود.
نکته‌ی مهم‌تر اما، بحران‌هایی است که اسلام آباد را تهدید می‌کند. از همه مهم تر، بحران‌های اقتصادی، فقر و تورم و بیکاری و در کنار این‌ها بحران‌های قومی، مذهبی و امنیتی است. پاکستان به دلیل ماه‌ها بی‌ثباتی، عمدتاً صحنه‌ای برای ترکتازی گروه‌های تروریستی، جدایی‌طلب‌ها و کسانی هستند که به دنبال استقلال بلوچستان هستند. این مجموعه بحران‌ها، چه انتخابات به موقع برگزار شود و چه با تاخیر، در نهایت دولت آینده‌ی پاکستان را درگیر مسائلی خواهد کرد که قادر است وضعیت را حتی از زمان فعلی بغرنج‌تر کند.

تحولات پاکستان مهم است؟!
سوال مهمی که در انتها به آن باید پرداخت این که: «آیا تحولات در پاکستان برای جمهوری اسلامی ایران مهم است؟» و اگر مهم است، چرا؟
اکثر کارشناسان مسائل سیاست بین‌الملل از جمله «پیرمحمد ملازهی» در سلسله گفتگوهای خود با آفتاب یزد همواره بر این مهم تأکید داشته‌اند که هر گونه بی‌ثباتی در کشورهای همسایه، مستقیم یا غیر مستقیم ایران را نیز تحت الشعاع قرار داد. از مسائل مرزی گرفته تا تعاملات سیاسی اقتصادی.
نکته‌ی دیگر اما به هم پیوستگی نامرئی افغانستان، پاکستان و ایران در تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی است. ملازهی در یکی از گفتگوهای خود با آفتاب یزد می‌گوید: «زمین رقابت بلوک شرق و غرب، سه کشور ایران، پاکستان و افغانستان هستند. چه آمریکا موفق به بردن شود و چه پکن باید توجه داشت آن‌ها مجموعه‌ی این سه کشور را مد نظر دارند یعنی هدفگذاری چین و آمریکا به عنوان دو قدرت برتر جهانی، کشاندن رقابت به زمین این سه کشور است فلذا هر تحولی در ایران، پاکستان یا افغانستان بر سرنوشت هر سه کشور تاثیر خواهد گذاشت.
مسئله‌ی دیگر اما دولتی است که در اسلام آباد بر سر کار می‌آید. دوری و نزدیکی این دولت به امریکا و برخی کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس مستقیماً بر سردی و گرمی روابط تهران و اسلام آباد، کابل و تهران و کابل و اسلام آباد مؤثر خواهد بود.
مضاف بر این مسئله نباید از نظر دور داشت که اختلافات کهنه شده‌ی پاکستان و هندوستان در کنار بازیگری روس‌ها در این منطقه نیز می‌تواند بسیاری از پارامترها را دستخوش تغییر کند ضمن آن که، ایران طی چند سال اخیر، علی رغم همه‌ی تلاش‌هایی که به کاربسته، هنوز موفق به برقراری روابط گرم و صمیمانه با اسلام آباد نشده است.
در کنار همه‌ی این مسائل، سرمایه‌گذاری‌های چین در پاکستان و نامعلوم بودن سرنوشت این سرمایه‌گذاری‌ها به دلیل وجود اختلافات سیاسی در پاکستان نیز مزید بر علت شده است و همچنان باید منتظر تعیین نتیجه‌ی انتخابات در پاکستان و تصمیم مقامات پکن نیز باقی ماند. مجموعه‌ی این مسائل، فارغ از این که انتخابات به چه سرنوشتی دچار شود حکایت از آن دارد که جمهوری اسلامی ایران باید با دقت تحولات در پاکستان را زیر نظر داشته باشد.