آفتاب یزد – گروه فرهنگی: نمایش‌نامه «دلاور سرزمین غرب» به قلم جان میلینگتون سینگ با کارگردانی رضا ساغری و تهیه‌کنندگی امیرمسعود هیدارن از روز چهارشنبه ۱۳ دی‌ماه در تماشاخانه نوفل لوشاتو روی صحنه رفته است. در این نمایش شانزده بازیگر ایفای نقش می‌کنند که از آن میان، راحله فاطمی و مهدی اسکندری، دو بازیگری هستند […]

آفتاب یزد – گروه فرهنگی: نمایش‌نامه «دلاور سرزمین غرب»
به قلم جان میلینگتون سینگ با کارگردانی رضا ساغری و تهیه‌کنندگی امیرمسعود هیدارن از روز چهارشنبه ۱۳ دی‌ماه در تماشاخانه نوفل لوشاتو روی صحنه رفته است. در این نمایش شانزده بازیگر ایفای نقش می‌کنند که از آن میان، راحله فاطمی و مهدی اسکندری، دو بازیگری هستند که بیش از سایر بازیگران، تجربه و سابقه حضور بر صحنه بازیگری را دارند. فاطمی در نمایش «دلاور سرزمین غرب»، نقش «بیوه کویین» را بازی می‌کند؛ زنی که همسرش را به قتل رسانده و اکنون قصد دارد به نیت کمک به کشیش دهکده برای ازدواج با دختر پرجذبه‌ای به نام «پگین»، جوان تازه‌واردی را که محکوم به قتل پدرش است، از سر
راه بردارد. این بازیگر، نقش خود را با چنان قدرت و طنازی خاصی ایفا می‌کند که تمام مخاطبانی که تاکنون به تماشای نمایش «دلاور…» نشسته‌اند، بازی به‌یادماندنی او را تحسین و تمجید کرده‌اند. گرچه رشته تحصیلی فاطمی، روان‌شناسی بالینی بوده، ولی آموزش بازیگری را نزد آقای میکائیل شهرستانی گذرانده است. همچنین مدتی با رضا ساغری دوره دیده و در نمایش «غرب حقیقی» اثر سم شپرد با او هم‌بازی بوده. ایفای نقش در نمایش «دلاور سرزمین غرب» دومین تجربه همکاری فاطمی و ساغری است. او دوره‌هایی برای آموختن آواز نیز گذرانده و آموزش هنر گریم را در کلاس‌های جلال معیریان گذرانده است. سابقه بازی در یک فیلم کوتاه از دیگر فعالیت‌های هنری اوست. به بهانه حضور راحله فاطمی در نقش بیوه کویین، با او به گفت‌وگو نشستیم.

چطور برای بازی در نمایش «دلاور سرزمین غرب» دعوت شدید؟ وقتی متن را خواندید، ابتدا کدام نقش به شما پیشنهاد شد؟
نام کتاب و نمایش‌نامه‌ای که ابتدا به من پیشنهاد شد، «خالی‌بند دنیای غرب» بود که وقتی ناشر عوض شد، طبیعتا نام نمایش هم تغییر کرد. کارگردان نمایش از همان ابتدا، نقش «بیوه کویین» را به من پیشنهاد دادند. با توجه به این‌که در نمایش قبلی (غرب حقیقی) با آقای ساغری هم‌بازی بودم، ایشان گفتند برحسب توانایی و شخصیتی که در کاراکتر شما می‌شناسم، نقش بیوه با شخصیت شما خیلی در تناسب است. بعد که متن را خواندم، خودم هم توانستم با نقش ارتباط برقرار بکنم و دوستش داشتم.

در پروسه تمرین‌ها با کارگردان چه تعاملی داشتید و ایشان چه راهنمایی‌هایی داشتند برای این‌که به نقش برسید؟ خودتان چه ایده‌هایی برای شکل‌دادن به نقش داشتید؟
وقتی داستان را خواندم، شخصیتی از این زن در ذهن من شکل گرفت اما چون موضوع پدرکشی در فرهنگ کشور ما خیلی جا نیفتاده، آقای ساغری تصمیم گرفتند کمی چاشنی طنز به داستان اضافه بکنند که این تصمیم، به نظرم کار را جذاب‌تر و زیباتر کرد و این‌گونه، نمایش کم‌تر
زیر تیغ انتقاد می‌رفت. آقای ساغری در ساختن نقش کمک خیلی بزرگ و شایانی به من کردند، یعنی برای دانه‌به‌دانه حرکات فکری داشتند و با ذره‌بین هر حرکتی را طراحی می‌کردند. یک جاهایی هم طبیعتاً خودم ایده‌هایی داشتم، ولی ایشان نقش خیلی پررنگی در شکل‌گیری نقش داشتند. آقای ساغری کارگردان بسیار خوب و توانایی هستند.

نقشی که بازی می‌کنید، مثل راه‌رفتن بر لبه تیغ است.
«بیوه کویین» در عین حال که زنی جدی است و فقط به منفعت خود فکر می‌کند، لحظه‌هایی هم رگه‌هایی از طنز در رفتار و گفتارش دارد. تجربه بازی در نقشی که تلفیق جدی و طنز است، چگونه بود و چه چالش‌هایی برایتان ایجاد می‌کرد؟
این نقش کمی به شخصیت خودم نزدیک است، یعنی وقتی کسی من را می‌بیند، به نظرش فردی جدی هستم، ولی رگه‌هایی از طنز و شوخی در روحیات و شخصیت من وجود دارد. به همین دلیل خیلی راحت توانستم با آن ارتباط برقرار بکنم اما این ویژگی که طمع و برنامه‌ریزی می‌کند که شان‌کیو را چگونه نجات بدهد، یا وقتی می‌خواهد برای کسی کاری انجام بدهد، دستمزد خودش را حتماً لحاظ می‌کند، برایم خیلی جالب بود. او همیشه خوب فکر می‌کند تا برنامه خوبی بچیند. به نظرم سعی می‌کند وقتی با کسی معامله می‌کند، برنده باشد. در این صورت، هم آدم‌ها به او کمک می‌کنند و هم بیوه کویین به آنها کمک می‌کند. او شخصیتی دارد که کمک می‌کند توازن داستان برقرار باشد، یعنی نه آن سوی جدیتش سنگین باشد و نه این سوی شوخی.

به نظر شما نمایشی که اکنون روی صحنه می‌رود، با کدام قشر از تماشاگران جامعه ارتباط بیش‌تری برقرار می‌کند؟ آیا مخاطبش را راضی از سالن بیرون می‌فرستد؟ تاکنون چه بازخوردهایی از تماشاگران گرفته‌اید؟
سبک نمایش ما کلاسیک است اما می‌تواند از گروه سنی جوانان تا میانسال را مخاطب قرار بدهد. در بازخوردی که از تماشاگران گرفتم، نمایش را خیلی دوست داشتند، بخصوص میانسالان کار را خیلی پسندیدند. مثلاً در یکی از اجراها خانوم ۷۵ ساله‌ای آمدند و به من گفتند نقش شما را خیلی دوست داشتم! همچنین گروهی از دختران و پسران جوان آمدند و گفتند از نمایش خیلی لذت بردیم. در واقع نمایش
«دلاور سرزمین غرب» طیف گسترده‌ای از مخاطبان را در برمی‌گیرد.

در پایان نکته ناگفته‌ای اگر مانده، بفرمایید.
دوست دارم تئاتر همیشه و همچنان زنده باشد. فکر می‌کنم پیش‌نیاز هر حضور سینمایی، بودن در تئاتر است. تئاتر طیف گسترده‌ای از فعالیت‌های هنری را زنده نگه می‌دارد؛ از گریم و لباس و حرکات موزون گرفته تا بازیگری در سینما. بنابراین تئاتر باید همیشه زنده باشد.