هر جامعه با هر انگاره‌ی ذهنی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در نهایت به «امنیت» نگاهی ژرف و جدی دارد چه، هیچ جامعه‌ای بدون امنیت نمی‌تواند قدم از قدم بردارد خواه جامعه‌ای برخوردار از انواع نعمات باشد و چه جامعه‌ای پیچیده در انواعِ مشکلات. روزگاری نه چندان دور، از رئیس یکی از دستگاه‌های نظارتی پرسیدیم: «کدام […]

هر جامعه با هر انگاره‌ی ذهنی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در نهایت به «امنیت» نگاهی ژرف و جدی دارد چه، هیچ جامعه‌ای بدون امنیت نمی‌تواند قدم از قدم بردارد خواه جامعه‌ای برخوردار از انواع نعمات باشد و چه جامعه‌ای پیچیده در انواعِ مشکلات.
روزگاری نه چندان دور، از رئیس یکی از دستگاه‌های نظارتی پرسیدیم: «کدام مهم‌تر است، امنیت یا احساس امنیت؟» و او به این پرسش ما که به زعم خود، سوالی هوشمندانه بود اینچنین پاسخ گفت: «از یک منظر، جدا کردن امنیت و احساس امنیت ممکن نیست اما در نگاهی جامع باید گفت؛ احساس امنیت اگرچه مهم‌تر از امنیت است اما احساس امنیت از درون جامعه‌ای امن که امنیت آن تضمین شده است بیشتر قابل درک است.»
در کشوری و منطقه‌ای قرار گرفته‌ایم که جدای از بحران‌های فراگیر، انواع دسیسه‌ها برای به خطر انداختن استقلال، آزادی و امنیت ایران، هر روز و هر ساعت در حال شکل گرفتن است. در میان خیل عظیمی از دشمنان که لحظه‌ای از به خطر انداختن امنیت جمهوری اسلامی ایران غافل نمی‌شوند باید دست و بازوی کسانی را بوسید که در گمنامی تمام،
جان بر کف اخلاص گرفته، بی‌هیچ توقع و انتظاری – حتی توقع دیده شدن –
تلاش می‌کنند تا گزندی به امنیت و استقلال این کشور وارد نیاید به تعبیری دقیق تر، عده‌ای در این کشور، بی‌هیچ انتظاری آن چنان که انتظار می‌رود و معمول و مرسوم است(!) خود را در معرض هزاران خطر قرار داده‌اند تا مملکتی امن، پذیرای هموطنان‌مان باشد تا آحاد جامعه با خیالی آسوده به زندگی بپردازند.
مشکلاتی که اکثر مردم ایران با آن دست و پنجه نرم می‌کنند (هر کدام به نوعی و اندازه ای) شامل حال گمنام‌ترین خدمتگزاران این جامعه نیز هست، چه بسا بیشتر، اما گمنام ترین‌ها باید در نهایت و به تنهایی، خود بر این مشکلات فائق آیند و لب به گلایه نیز نگشایند. این تنها بخشی از ماجرا است بخش مهم‌تر اما، تلاش برای انجام دقیق وظیفه‌ای حساس و تعیین کننده در عین گمنامی است و این خود از سخت‌ترین کارهایی است که از عهده برآمدن، دستمریزادی جانانه دارد.
به حکم وظیفه و در جایگاه رسانه به عنوان پل ارتباطی مردم و مسئولان و چشمان بیدار جامعه که در جای خود وظیفه‌ای خطیر است می‌خواهیم به گمنام‌ترین خدمتگزاران جامعه تبریک بگوییم اما نمی‌دانیم به که و چگونه باید تبریک گفت که تبریک گفتن به آن‌هایی که از تمامی لذایذ دنیا، خدمت به خلق را برگزیده‌اند آن هم در نهایت گمنامی، نمی‌تواند کار آسانی تلقی شود. در آستانه‌ی میلاد امام عصر عجل‌الله تعال فرجه‌الشریف که به درستی روزگار مختص این عزیزان نامگذاری شده است به همین اندازه بسنده می‌کنیم که؛ خدا قوت، دستمریزاد و موفق باشید که جان در کف گرفته و برای امنیت تک تک ایرانیان و این سرزمین از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنید.