بقای نتانیاهو به ادامه جنگ گره‌خورده است!

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی – خبرنگار بین الملل: ‌ استاد روابط بین‌الملل در گفتگو با آفتاب یزد ضمن ‌ رد این ایده که؛ «اسرائیل برای جنگ در منطقه طراحیِ هدفمندی ندارد» به آفتاب یزد گفت:«پشت همه ی طرح‌های اسرائیلی یک کاخ سفید همیشه حضور دارد و این یعنی؛ باید جنگ حماس و اسرائیل را در سه سطح و سه ایپزود معنا کرد.»
پیرمحمدملازهی می‌افزاید: در سطح اول، دو برنامه طراحی شده است با این توضیح که، اساسا حمله ی حماس به اسرائیل می‌تواند بخشی از آرزوهای اسرائیل نیز بوده باشد به این معنا که، برای به جنگ کشانیدن حماس،
تل آویو عمداً میدان را باز گذاشته باشد تا بهانه برای یک جنگ تمام عیار در پاسخ به افکار عمومی ایجاد شود
وی ادامه می‌دهد: در سطح اول، همانطور که گفتم، دو برنامه طراحی شده است؛ نخست و در صورت امکان، نابودی کامل حماس و جهاد اسلامی و اگر این امکان فراهم نشد، تضعیف حماس و جهاد اسلامی تا حدی که سال‌ها قادر به ایجاد ناامنی برای اسرائیل نباشند ولی اسرائیل به این آرزوی خود نخواهد رسید. وی با اشاره به خواست قلبی نتانیاهو برای ادامه و گسترش جنگ از آن جهت که بقای او به ادامه و گسترش جنگ گره خورده است، اظهار می‌دارد: در سطح دوم، اسرائیل می‌خواهد حزب الله و لبنان را به میدان جنگ بکشاند تا خیال خود را از شهرک‌های شمال اسرائیل آسوده کند. این درست که حزب الله قدرتمند است اما صهیونیست‌ها در نظر دارند تا اگر در جنگ با حزب الله به مخمصه افتادند آمریکا را وارد جنگ کنند و از این جا به بعد، عملاً موازنه به نفع این دو متحد تغییر خواهد کرد.
ملازهی به توان حزب الله و جمع آمریکا و اسرائیل اشاره کرده می‌گوید: در قدرتمندی حزب الله هیچ تردیدی وجود ندارد اما توازن قوا بین حزب الله و دو ارتش اسرائیل و آمریکا وجود ندارد به همین دلیل، نتانیاهو چنین برنامه ریزی کرده که با وارد کردن آمریکا به جنگ، عملاً موازنه را به نفع خود تغییر بدهد.

پیش‌بینی نشده بودن حملات نظامی اسرائیل قابل درک نیست
پیرمحمد ملازهی در ادامه می‌گوید: با نگاهی به این دوسطح، عملاً می‌بینیم آن چنان که برخی معتقدند اسرائیلی‌ها بر اساس شرایط روز تصمیم‌گیری می‌کنند چندان درست نیست!
ملازهی تأکید می‌کند: حال برسیم به سطح سوم که اگرچه دور از ذهن است اما باید برای آن چاره‌ای اندیشید.
ملازهی با اشاره به تلاش آمریکا برای؛ عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل، ایجاد دو کشور فلسطینی و اسرائیلی ابراز می‌دارد: در سطح سوم، به میدان جنگ کشانیدن ایران مدنظر است که باز هم تأکید می‌کنم، اگرچه دور از ذهن است اما باید بدان اندیشید.
این تحلیلگر مسائل بین‌المللی می‌گوید: در این که توان نظامی ایران قادر به مقابله با هر حمله‌ای است نباید تردید کرد اما در صورت برخی اتفاقات که گاهی از آن سخن به میان می‌آید، سطح سوم برنامه‌های اسرائیل در منطقه، نیازمندی به یک هوشمندی و آمادگی ذهنی، دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی را بیش از همیشه به رخ می‌کشد.
ملازهی می‌گوید: شنیده شده ایران در صورتی که مورد حمله واقع شود شاید اقداماتی انجام دهد که تأمین انرژی جهانی با مشکل رو به رو شود.

چین و روسیه و حمایت احتمالی از ایران
ملازهی با اشاره به سیاست‌های کلان مسکو و پکن و تأکید بر این مسئله که؛ «منافع محور بودن چین و روسیه خود داستانی علیحده دارد» می‌گوید: «در صورتی که ایران وارد میدان جنگ شود به طور حتم نباید منتظر واکنشی از سوی چین و روسیه آن هم به نفع خود باشد.»
وی در تشریحی کامل‌تر می‌گوید: از یک طرف روسیه در کنار تحریم‌های گسترده، خود در مخمصه جنگ اوکراین گیر افتاده است و از طرف دیگر، چینی‌ها عملاً وارد مناقشه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی نمی‌شوند زیرا مبنای سیاست کلان پکن، تکیه و تأکید بر تجارت و بازرگانی است و هرگز دست به اقداماتی نخواهند زد که در این عرصه دچار مشکل شوند.
ملازهی ادامه می‌دهد: مصالحه ی ایران و عربستان نیز برخی از گزینه‌ها را از دسترس خارج کرده، به دلیل توافقنامه‌های کلان اقتصادی، عملاً چین وارد بازی‌ای که ریاض را نگران و متضرر کند،
نخواهد شد. وی تأکید می‌کند: عربستان و امارات به دلیل چشم انداز‌ها و افق‌های بلند مدتی که برای توسعه و پیشرفت خود طراحی کرده‌اند از هیچ گونه تنش و جنگی در منطقه استقبال نخواهند کرد اما اگر سطح سوم یعنی درگیر کردن ایران در جنگ رخ بدهد باید منتظر واکنش‌های پیش‌بینی نشده‌ای در سطح منطقه و جهان بود.

فشار انتخاباتی به تیم بایدن
ملازهی در ادامه به انتخاباتی شدن فضای سیاسی آمریکا اشاره کرده می‌گوید: وضعیت موجود(بلاتکلیفی جنگ در اوکراین، تنش در خاورمیانه و احتمال گسترش جنگ) تماماً به نفع جمهوری خواهان و ترامپ تمام شده است و از همین رو باید گفت، تیم فعلی کاخ سفید به این موضوع حتماً فکر خواهد کرد زیرا گسترش جنگ و ادامه ی تنش در خاورمیانه تا همین جا نیز موضع ترامپ را مستحکم‌تر کرده است و از همین رو باید منتظر تغییراتی در سیاست‌های منطقه‌ای بایدن و ایالات متحده آمریکا بود.

اروپا می‌خواهد اما نمی‌تواند
ملازهی در پایان می‌گوید: این که اروپا می‌تواند بین ایران و آمریکا نقش ایفا کند یا نه، و این که آیا میانجی گری عربستان قادر خواهد بود اندکی از این مخاصمه ی موجود میان تهران ـ واشنگتن را بکاهد به شرایط پیش رو بستگی دارد.
وی می‌افزاید: در این که هم عربستان و هم امارات خواهان ادامه ی تنش‌ها در منطقه نیستند هیچ تردیدی وجود ندارد اما در مورد اروپا اندکی وضعیت متفاوت است و در یک جمله می‌توان گفت؛
« اروپا حتی اگر بخواهد نیز نمی‌تواند!».
ملازهی در تکمیل گفته ی خود می‌افزاید: عملاً اروپا در سیاست‌های جهانی دنباله روی آمریکا است هرچند در برخی امور، بعضی کشورها با کاخ سفید همراهی نمی‌کنند اما سایه ترس روسیه بر سر اروپا باعث خواهد شد تا این همراهی نکردن به جاهای باریک کشانیده
نشود.
وی می‌گوید: اگر حمایت آمریکا از اروپا قطع شود قطعاً روسیه چیزی به نام اروپا روی نقشه باقی نخواهد گذاشت از همین رو باید پذیرفت حتی اگر اروپایی‌ها خواهان میانجیگری هم باشند باید
به ساز کاخ سفید برقصند!