دنیای اقتصاد: راه مهار آلودگی هوا گام اول در ارتباط با موضوع مدیریت آلودگی هوای شهر تهران، شناخت و اطلاع موثق از سهم آلاینده‌‌‌های هواست. براساس آمارها، در مجموع سالانه حدود ۷۰۱‌هزار تن آلودگی در تهران منتشر می‌شود که حدود ۵۷۸‌هزار تن از آن مربوط به«منابع متحرک آلاینده» است. منابع متحرک بیش از ۶۰‌درصد ذرات […]

دنیای اقتصاد: راه مهار آلودگی هوا
گام اول در ارتباط با موضوع مدیریت آلودگی هوای شهر تهران، شناخت و اطلاع موثق از سهم آلاینده‌‌‌های هواست. براساس آمارها، در مجموع سالانه حدود ۷۰۱‌هزار تن آلودگی در تهران منتشر می‌شود که حدود ۵۷۸‌هزار تن از آن مربوط به«منابع متحرک آلاینده» است. منابع متحرک بیش از ۶۰‌درصد ذرات معلق و ۸۲‌درصد گازهای آلاینده را تولید می‌‌‌کنند. منابع ثابت تولید آلودگی مانند فرودگاه‌‌‌ها، جایگاه‌‌‌های سوخت، راه‌‌‌آهن، پایانه‌‌‌های اتوبوس، مصارف خانگی، تجاری، نیروگاه‌‌‌ها و پالایشگاه‌‌‌ها هم در انتشار آلودگی سهم دارند و حدود ۲۰‌درصد کل آلودگی هم مربوط به این‌‌‌هاست. به‌رغم همه تلاش‌‌‌های صورت گرفته، سهم ذرات معلق در آلودگی هوای تهران در سال حدود ۱۰‌هزار تن است. همچنین میزان ذرات ناشی از گوگرد و آلودگی گوگرد بیش از ۱۸‌هزار تن است، اکسید نیتروژن۱۰۲‌هزار تن، آلاینده‌‌‌های مواد آلی ۹۰‌هزار تن و هیدروکربن‌‌‌ها (SO )ناشی از سوخت فسیلی ۴۷۷‌هزار تن در سال است.سهم منابع آلاینده متحرک خودروهای سواری ۱۴درصد، تاکسی‌‌‌ها حدود ۲.۵ درصد، موتورسیکلت‌‌‌های کاربراتوری بنزینی ۱۰درصد، وانت‌‌‌ها ۲درصد، مینی‌بوس‌‌‌های گازوئیلی ۴درصد، اتوبوس‌‌‌های شرکت واحد نزدیک به ۶درصد، سرویس‌‌‌های ادارات و اتوبوس‌‌‌های سرویس ۷.۵‌درصد وکامیون‌‌‌ها هم نزدیک به ۱۶‌درصد و جمعا حدود ۶۰ درصد آلودگی هوای شهر تهران ناشی از ذرات معلق منتشر شده از خودروهاست. آلاینده‌‌‌های گازی همین خودروها هم ۸۲‌درصد است که سهم خودروهای سواری نزدیک به ۳۸درصد، تاکسی‌‌‌ها ۹.۵درصد، موتورسیکلت ۲۱درصد، وانت نزدیک به ۱۰ درصد، مینی‌‌‌بوس ۰.۸درصد، اتوبوس ۰.۵درصد، اتوبوس سرویس ۰.۴‌درصد و کامیون‌‌‌ها ۳.۵‌درصد برآورد می‌شود. این نشان‌دهنده اهمیت پرداخت به این موضوع است. اگر بخواهیم برای کنترل آلودگی، منابع آلودگی را طبقه‌‌‌بندی کنیم، به جهت ذرات معلق باید در وهله اول سراغ خودروهای سواری و بعد سراغ موتورسیکلت‌‌‌ها برویم. به جهت آلاینده‌‌‌های گازی نیز اول باید سراغ خودروهای سواری، بعد موتورسیکلت‌‌‌ها و بعد تاکسی‌‌‌ها برویم. این نقشه راه است. چند عامل دیگر هم بسیار تاثیرگذار است. از جمله کیفیت سوخت که باید دائما مورد پالایش قرار بگیرد. در زمان مدیریت ما در شهرداری(سال‌‌‌های ۹۷ تا ۱۴۰۰)، دائما از پمپ‌‌‌بنزین‌‌‌ها توسط سازمان محیط‌زیست نمونه‌‌‌برداری می‌‌‌شد و به صورت تصادفی کیفیت سوخت پمپ‌بنزین‌‌‌ها ارزیابی و مانیتور می‌‌‌شد.
نکته مهم دیگر هم مربوط به مصرف مازوت است که هم‌‌‌اکنون بسیار مورد بحث و محل اختلاف است. به عنوان مثال استاندار تهران اعلام می‌‌‌کند که در تهران مصرف مازوت نداریم. واقعیت این است که سوخت مازوت از تقسیمات کشوری تبعیت نمی‌‌‌کند؛ یعنی ممکن است نیروگاه‌‌‌های تهران مازوت استفاده نکنند اما به عنوان مثال نیروگاهی در کرج از سوخت مازوت استفاده کند. این آلودگی در نهایت به سمت تهران حرکت می‌‌‌کند چون هم در جهت باد غالب است و هم میزان آلودگی به گونه‌‌‌ای است که هم کرج و هم تهران را تحت‌تاثیر قرار می‌‌‌دهد. بنابراین نباید با تقسیمات کشوری و جغرافیایی درباره این موضوع اظهارنظر کرد. این موضوع یک مسئله حاکمیتی است که مرز آن از تقسیمات کشوری فراتر است.
نکته مهم‌تر هم اینکه اگر در این ماجرا همراهی مردم را داشته باشیم موضوع به نتیجه خواهد رسید. هر کاری از این جنس، یعنی کارهای عظیمی که نیاز به همراهی مردم است، اگر با نگاه اجتماعی تعقیب شود، می‌تواند به نتیجه برسد. به عنوان مثال، در مدیریت شهری فاصله سال‌‌‌های ۹۷ تا ۱۴۰۰، طرح تردد عمومی با دوچرخه را مطرح و اجرایی کردیم. دوچرخه از مواردی بود که کنترل آلایندگی بخش‌‌‌های متحرک را هدف گرفته بود ضمن آنکه اهداف دیگری مانند کاهش آلاینده‌‌‌های CO را هم به همراه داشت و می‌شد تصور کرد که با پیوستن هر یک نفر به کمپین تردد با دوچرخه، یک خودرو از سطح شهر کم شده است. این تصور هم غیرقابل قبول و غیرواقعی نبود. از همه مهم‌تر کنترل موتورهای هندلی دوچرخ مخصوصا کاربراتوری‌‌‌هاست که بعضا میزان آلایندگی آنها از ۶ خودرو با استاندارد یورو۵ بالاتر است. حساسیت نداشتن به این موضوع در حوزه مدیریت شهری پذیرفته شده نیست. برخی به اشتباه حاضرند که در مسیرهای طراحی شده برای دوچرخه در سطح شهر،موتورسیکلت‌‌‌های بنزینی تردد کند اما دوچرخه حرکت نکند. این نگاه غلطی است که باید اصلاح شود و هزینه آن را همه ما می‌‌‌پردازیم.

شرق: باز هم فساد
این روزها بحث از یک فساد فضای عمومی را درگیر خود کرده است. اگرچه ارقام بیان‌شده متفاوت‌اند اما به هم نزدیک هستند. هر از چندی خبر یک فساد مالی منتشر می‌شود و ذهن شهروندان را به خود مشغول می‌کند و پس از مدتی به فراموشی سپرده می‌شود. فساد طبیعی هر نظام اقتصادی است؛ آنچه اهمیت دارد، درجه آن و چگونگی مواجه حاکمیت با آن است.فساد به معنای اعمال قدرت به نفع خویش و وابستگان است. نگاه معمول در گذشته به این پدیده به‌صورت فردی بوده است. تصور می‌کنیم که فساد به توانایی اخلاقی فرد در برابر وسوسه‌های شیطانی برمی‌گردد. بنابراین در صورت وقوع سوء‌استفاده، فرد ملامت می‌شود. درحالی‌که در مطالعات اقتصاد فساد، بسترها اهمیت زیادی دارند. در فضای رانتی، زمینه رانت‌جویی فراهم است و بنابراین حتما عده‌ای آلوده خواهند شد. اقتصاد ایران اقتصادی رانتی، دولتی رانتیر متکی بر نفت بوده و فساد در قبل از انقلاب گسترده بود. انقلابیون تصور روشنی از سازوکار فسادزا نداشتند و دلیل آن را افراد فاسد در آن نظام می‌دانستند. از این رو پس از چندی فساد به گونه‌ای شده است که همه از آن خبر دارند. اگر آدم خوب بودن کافی بود، انقلاب ایران که با انگیزه‌های دینی و مدنی به دست انسان‌های بزرگ و وارسته رخ داد، باید از فساد مبرا می‌بود اما اکنون جامعه ما، فساد گسترده و شکاف طبقاتی بزرگ به همراه فقر و تبعیض را تجربه می‌کند. اقتصاد و سیاست در ایران ساختاری فسادزا دارد و برای آن دلایل و عللی وجود دارد که تا به آنها توجه لازم نشود، نمی‌توان با آن مبارزه کرد. ساختار فاسد بستر فسادزایی را ایجاد می‌کند.
‌شاید اگر برخی از بزرگانی که به آنها افتخار هم می‌کنیم امروز در این فضای رانتی می‌بودند، مانند برخی از هم‌رزمان دیروزشان می‌شدند، چنانچه طلحه شد و چنانچه زبیر شد و پس از انقلاب برخی‌ها شدند. نگاه فردی به فساد می‌تواند حتی مانع از مبارزه با فساد شود؛ زیرا در این حالت به زمینه‌ها و بسترهای شکل‌گیری فساد توجه نمی‌شود. نگاهی که به نظر می‌رسد در قوه قضائیه بر فرض صداقت در مبارزه با فساد وجود دارد، نگاه فردی به فساد و محاکمه فرد فاسد است.
ساختارهای فسادزا موجب می‌شوند تا گروه‌هایی سازمان‌یافته از خلأهای قانونی یا قانون‌های قابل تفسیرهای مختلف یا متضاد سوءاستفاده کرده و با بهره‌گیری از شبکه ارتباطی اقدام به فساد کنند. از این‌رو علاوه بر مبارزه با خاطیان باید به سازوکار شکل‌گیری فساد توجه شود تا مجاری ورودی آن بسته شود. به تعبیر نورث، در برخی از اقتصادها، افشای فسادها با رویکرد تسویه‌حساب و با هدف حذف گروه دیگر یا کاهش نفوذ آنان صورت می‌گیرد. از این‌رو با پدیده افشاگری در برابر افشاگری مواجه می‌شویم. به‌ هر روی فقدان رویکرد ساختاری به فساد، موجب تکرار آن به همان روش‌های سابق می‌شود؛ زیرا منافذی که موجب فساد شده بودند، هنوز پا‌بر‌جا بوده و فقط فرد خاطی محاکمه شده است. از این‌رو هر پرونده فساد اعم از بابک زنجانی، طبری و مورد چای یک مورد مطالعاتی جدید در عرصه اقتصاد فساد باید تلقی شود.امروز در کشور ما فساد سیستماتیک شده است. گاه به اشتباه فساد سیستماتیک را به معنای فاسدبودن همه مقامات حکومتی تلقی می‌کنند و از این نظر در برابر این اصطلاح درست مقاومت می‌شود؛ درحالی‌که منظور از آن این است که سازوکارهای معیوب در ساختار سیاسی و اقتصادی وجود دارد و خوداصلاحی نیز در آن دیده نمی‌شود. فساد سیستماتیک سه نشانه دارد؛ اول ‌تکرار دائمی یک مشکل، دوم جابه‌جایی دائمی مشکل از جایی به جای دیگر یا از زمانی به زمان دیگر و سوم بروز مشکل در کل سیستم بدون مشاهده آن در تک‌تک افراد. امروزه دلسوزان واقعی نظام باید به عمق فساد در کشور توجه کنند و برای اصلاح سازوکار شکل‌گیری فساد تلاش کنند؛ این امر نیازمند دوری از احساسات و جناح‌بندی سیاسی و اراده‌ای جدی همراه با بهره‌گیری از دانش روز است. یکی از اقدامات فوری و ضروری، برگزاری دادگاه‌های علنی مفسدان و با حضور خبرنگاران است. طبیعی است این امر صداقت و جدیت قوه قضائیه را در مبارزه با فساد نشان خواهد داد.

جوان: چله اضطراب با پوستر!
تمام علاقه‌مندان به فوتبال ضمن اطلاع از جزئی‌ترین برنامه‌های جام ملت‌های آسیا به این نکته هم واقفند که حریفان تیم ملی کشورمان چگونه در حال آماده شدن برای حضوری قدرتمند در این آوردگاه هستند و این را هم می‌دانند که تیم ملی کشورمان چگونه در حال آماده‌سازی است. لیگ برتر هفته‌هاست که به بهانه واهی حضور سه نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا تعطیل است و تیم ملی هم به چند بازی کم‌اهمیت تدارکاتی با حریفانی دسته‌چندم دلخوش است، آن وقت فدراسیون فوتبال تنها به این دل خوش کرده که هر روز از یک پوستر رونمایی کند و مثلاً روزشمار برای شروع جام ملت‌ها بگذارد، آن‌هم جامی که معلوم نیست با اوصافی که برشمرده شد چه سرنوشتی را برای فوتبال ایران رقم خواهد زد.فوتبال ایران بیش از پنج دهه است که رنگ المپیک را به خود ندیده و چیزی در همین حدود است که رؤیای قهرمانی در قاره کهن را در سر دارد، اما واقعیتی که برخلاف تمام شعار‌ها به صورت علاقه‌مندان به فوتبال سیلی می‌زند، این است که قهرمانی و کسب موفقیت در قاره کهن با شعار و چاپ پوستر به دست نمی‌آید. فوتبال ایران سال‌هاست که اسیر چنین بازی‌هایی است. سال‌هاست که رقبا با برنامه جلو می‌آیند و ما همچنان در خواب غفلت به سر می‌بریم.
۴۰ روز تا آغاز جام ملت‌های آسیا فرصت باقیست و امروز اصلی‌ترین سؤال این است که آیا تیم ملی فوتبال ایران برای رویارویی با حریفان خود در قاره کهن آماده است؟ برنامه تیم ملی در این ۴۰ روز باقیمانده تا شروع جام چیست؟ فدراسیون پرادعای فوتبال که دیروز هیچ حرفی برای گفتن در مجمع عمومی کمیته ملی المپیک نداشت، قرار است در این ۴۰ روز باقیمانده چه کاری انجام دهد که اینگونه از پوستر آن رونمایی می‌کند؟
واقعیت این است که باید نگران بود، نگران نتیجه‌ای که در قطر به دست می‌آید. نگران تیمی که برنامه‌ای برای مقابله با حریفان آماده آسیایی خود ندارد. نگران تیمی که تمام دلخوشی آن ستاره‌های لژیونرش هستند تا اگر در بهترین شرایط باشند بتوانند گره‌ای باز کنند. نگران تیمی که نسبت به چهار سال گذشته و قبل‌تر از آن هیچ تغییری نکرده و پیرتر شده و در نهایت نگران تیمی که فدراسیون تنها برایش پوستر چاپ می‌کند.