شرق: آیا این نهاد مدنی را پاس می‌دارید؟ ‌گرچه تاریخ شکل‌گیری نهادی با عنوان کانون وکلا به‌طور دقیق قابل تعیین نیست، اما آنچه مسلم است در قرن چهارم بعد از میلاد، وکلای یونان در مواجهه با دادرسان و مجموعه قضا، خود را ملزم به رعایت اصول و قواعدی می‌دانستند که می‌توان همین الزامات را مقدمه […]

شرق: آیا این نهاد مدنی را پاس می‌دارید؟
‌گرچه تاریخ شکل‌گیری نهادی با عنوان کانون وکلا به‌طور دقیق قابل تعیین نیست، اما آنچه مسلم است در قرن چهارم بعد از میلاد، وکلای یونان در مواجهه با دادرسان و مجموعه قضا، خود را ملزم به رعایت اصول و قواعدی می‌دانستند که می‌توان همین الزامات را مقدمه تأسیس تشکیلاتی در قالب نهاد کانون وکلا دانست. سپس در سال ۱۳۰۲ میلادی در فرانسه اولین انجمن وکلا تحت عنوان کانون وکلا شکل می‌گیرد که بعدها به دستور ناپلئون، مقارن با سال ۱۷۹۰، علاوه بر انحلال کانون وکلا، اشتغال به حرفه وکالت ممنوع اعلام می‌شود. ناپلئون در دستوری مقرر می‌کند «هر همشهری می‌تواند از همشهری دیگر خودش در محاکم دفاع کند». صدور چنین دستوری علاوه بر منع وکلا از حضور در محاکم، موجب هرج‌ومرج در محاکم و سوءاستفاده افرادی شد که به همشهریان به چشم منبع درآمد نگریسته و بی‌دلیل درصدد ایجاد اختلاف بین مردم بودند. همین هرج‌ومرجِ منجر به تضییع حقوق شهروندان، دلیلی شد تا وکلای دادگستری به‌عنوان مدافعان راستین حقوق مردم، مخفیانه در جلسات شبانه با هدف تضمین و دفاع از حقوق شهروندان، به فکر چاره‌ای باشند. اقدامات وکلا در جهت دفاع از حقوق مردم، هم‌صدا با اعتراض قضات ناشی از هرج‌ومرج حاکم بر محاکم سبب شد تا بالاخره ناپلئون در سال۱۸۱۰ میلادی لایحه مربوط به حرفه وکالت را امضا کند، اما وی کماکان مخالف نهادی تحت عنوان کانون وکلا بود تا سال ۱۸۲۲ که شارل دهم لایحه تأسیس کانون وکلای مستقل را تنظیم کرد. یا به عدالت رفتار می‌کنند و در انتظار عدالت‌اند. جامعه آرمانی یعنی همین. جامعه‌ای که می‌تواند با همه تعارض‌ها و نزاع‌هایش به توافق برسد. جامعه آرمانی یعنی جامعه توافقی. جامعه‌ای که می‌تواند بر سر عاشقی به توافق برسد. در جامعه غیرتوافقی هیچ تغییر بنیادینی صورت نخواهد گرفت. برگردیم به صدای حزن‌انگیز. همه در یک چیز توافق داشتند. اینکه صاحب صدا زن است یا مرد چندان اهمیتی نداشت. اینکه پسرش را هم تیرباران کرده بودند، کسی را عمیقا متأثر نمی‌کرد؛ چون درد دیگری بالاخره درد دیگری است. حتی اینکه صاحب صدا عاشقی است که معشوقش را از دست داده، احساسی برنمی‌انگیخت. فقط طنین صدای حزن‌انگیز بود که بر سر آن توافق وجود داشت. این صدای حزن‌انگیز بود که همه را برمی‌انگیخت یا بدخواب می‌کرد. برای کشف همه ابعاد این صدا و صاحبش باید شبی یا شب‌هایی را به انتظار نشست تا ردش را زد. این همان رخداد است. جامعه توافقی بن‌مایه رخداد است. مردم هر کاری بخواهند بکنند باید بر سر یک چیز توافق داشته باشند. جامعه بی‌توافق، جامعه پریشان‌احوال است؛ جامعه بیدارخواب‌های غرغرو است یا جامعه خوش‌خواب‌های بی‌خیال یا جامعه گرگ‌های شب‌زنده‌دار منفعت‌طلب کاسبکار.

جوان:چه کمکی از ما بر می‌آید؟
در طول بیش از یک ماهی که از تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه می‌گذرد، انتشار اخبار و تصاویر جنایات رژیم خصوصاً علیه کودکان و غیرنظامیان عواطف بسیاری را جریحه‌دار کرده و کم نیستند افرادی که می‌پرسند در این شرایط خاص «چه کمکی از ما به مردم مظلوم غزه برمی‌آید؟» روشن است که برای عموم مردم حتی گزینه امدادگری به مردم فلسطین ممکن نیست و با توجه به محاصره شدید و غیرانسانی غزه کمک مالی هم به‌سختی ممکن است به تأمین مایحتاج ضروری اهالی غزه بینجامد، بنابراین عملاً گزینه‌های نظامی، لجستیکی و حتی مالی موضوع این یادداشت نیستند و تمرکز بر کمک فرهنگی و اجتماعی است که از عهده بسیاری برمی‌آید.
۱- پیش از هر چیز باید برای افزایش آگاهی خودمان نسبت به ظلم ناروایی که بر ملت مظلوم فلسطین می‌رود تلاش کنیم. به‌رغم آنکه موضوع قدس و فلسطین یکی از سرفصل‌های متعارف خبری و رسانه‌ای کشور در طول سال‌های پس از انقلاب بوده است، اما به دلیل فقدان آگاهی از جزئیات تاریخ و مسائل فلسطین عملاً بازار مکاره شبهات ماهواره‌ای بخشی از جامعه را هدف گرفته و برای مقابله با این شبهات ابتدا باید خودمان بدانیم که ماجرای تلخ فلسطین چیست و چه ابعادی دارد. هرچند قصور و تقصیر‌های بسیاری در مورد تولیدات فرهنگی و هنری در مورد فلسطین شده و عملاً هیچ نسبت صحیحی میان اهمیت این موضوع و میزان محصولات فرهنگی و هنری مرتبط با آن در کشور ما برقرار نیست، باید تلاش کرد با مطالعه و وقت گذاردن معتنابه، همه ما این کاستی‌ها را حداقل در مورد خودمان جبران کنیم و سطح آگاهی و دانش خود را در این موضوع ارتقای جدی دهیم.
۲- اگر بتوان تا حد خوبی بر موضوع مسلط شد، باید دیگران را نیز آگاه کرد و در زمانه‌ای که به دلیل «محاصره تبلیغاتی دشمن» دیواری نامرئی میان بخشی از جامعه ما و رسانه‌های معتبر داخلی کشیده شده است، باید با تعاملات میان فردی واقعیت‌هایی را که بسیاری نمی‌دانند، در اختیارشان قرار دهیم. کسانی که روایت ناقص و غرض‌آلود رسانه‌های فارسی‌زبان را از ماجرای فلسطین در یاد دارند، باید بدانند که حقایقی هم هست که از آن بی‌خبرند و در صورت ندانستن این حقایق است که ممکن است تلقی کاملاً اشتباهی از رویداد‌ها پیدا کنند. در اینجا تک‌تک ما به‌سان انسان‌رسانه‌های مبارز باید خود را در صف جهاد تبیین بدانیم و آن‌ها که به زبان‌های دیگر آشنایی و تسلطی دارند، باید بخشی از توان خود را صرف روشنگری در افقی فراتر از مرز‌های جامعه ایرانی بکنند. طبیعی است که شبکه‌های اجتماعی متصل به صهیونیست‌ها در این راه مانع‌تراشی می‌کنند، اما «در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم/ سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور».
۳- گام بعدی تلاش برای ایجاد کارزار‌های اجتماعی علیه اشغالگرانی است که از حمایت‌های غرب و حتی منطقه برخوردارند. باید از همین ظرفیت روشنگری به زبان‌های دیگر استفاده کرد و ملت‌های مختلف را علیه دشمن صهیونیستی بسیج کرد. ساکنان کشور‌هایی مثل ترکیه و جمهوری آذربایجان که کشورشان تأمین‌کننده سوخت و ارزاق رژیم صهیونیستی است، باید بدانند چگونه دولت‌های‌شان هیزم آتش‌هایی را که بر جان کودکان غزه می‌افتد، تأمین می‌کنند. هرچند رسانه‌های «جریان اصلی» غرب روایتی خیلی رقیق و کم‌اثر از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه ارائه می‌کنند، اما موج بیداری گسترده‌ای که در خیابان‌های اروپا و امریکا علیه اسرائیل به راه افتاده است، این امید را زنده می‌کند که با تلاش‌های حتی کوچک رسانه‌ای می‌توان دنیا را علیه جنایتکاران صهیونیست بسیج کرد و فشار را بر حامیان غربی این رژیم – اعم از دولت‌ها و کارتل‌های چندملیتی- افزایش داد. ممکن است این فشار‌ها حتی مانع چندانی بر سر کودک‌کشی رژیم صهیونیستی نشود- کما اینکه در ۷۵ سال گذشته نیز چنین بوده است-، اما می‌توان امیدوار بود که نقاب دروغین حقوق بشر از چهره لیبرال‌های حامی اسرائیل بیفتد و شناخت هرچه بیشتر ماهیت این شعار‌های فریبنده، خود دستاورد مهمی است که می‌تواند آینده را برای نجات ملت مظلوم فلسطین و سایر مستضعفان جهان هموارتر سازد.

قدس: مسئله فلسطین و احیای روابط ایران و مصر
روابط جمهوری اسلامی ایران و مصر پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اعطای پناهندگی به شاه مخلوع توسط قاهره به سردی گرایید و پس از آن هم دچار فراز و نشیب‌های بسیاری بوده است. البته اینکه این شرایط به‌دلیل وقوع انقلاب اسلامی باشد، امر درستی نیست و عوامل ماهوی و منطقه‌ای بسیاری در ایجاد فضای فعلی مؤثر بوده است.
سیاست‌های منطقه‌ای مصر، تفاوت رویکردهای ما و مصر درباره موضوعاتی مانند گرایش‌های غرب‌گرایانه، رویکردهای سیاسی، ارتباط قاهره با اسرائیل و تفاوت راهبردها بر سر مسئله فلسطین، تنش بر سر اسامی برخی نهادها و اماکن شهری و دیپلماتیک، تأثیرپذیری زیاد قاهره از مواضع عربستان در قبال ایران و… بر روند کاهشی روابط دو کشور در طول سالیان گذشته تأثیرات قابل توجهی گذاشته است.
با برقراری توافق میان ایران و عربستان، سایر کشورهای عربی به‌سرعت در صف بهبود روابط خود با کشورمان قرار گرفتند اما به نظر می‌رسد مصر نگاهی محتاطانه و همراه با ملاحظات سیاسی و امنیتی بیشتر را در پیش گرفته است.
به همین دلیل و گرچه هنوز یخ روابط باز نشده، اما دو طرف پالس‌های مثبتی مبنی بر تمایل بهبود و گسترش مناسبات ارسال کرده‌اند. در همین راستا چندی قبل محمد معیط، وزیر دارایی مصر در بیانیه‌ای اعلام کرد دو کشور در زمینه گردشگری، تشویق سرمایه‌‌گذاری از طریق توافقات و تفاهم‌نامه‌های گمرکی و کاهش تعرفه‌ها و مالیات و تولیدات مشترک همکاری داشته باشند.
یا رایزنی‌های دیپلماتیک مقامات کشورمان برای کمک‌رسانی به غزه از طریق مصر را می‌توان فرصتی در راستای بهبود روابط تلقی کرد.
این در حالی است که جنگ غزه و جنایات اسرائیل و طرح این رژیم برای کوچ اجباری فلسطینی‌ها به صحرای سینا موجب شده مصر به مخالفت آشکار با اقدامات و تصمیمات رژیم صهیونیستی بپردازد. همین موضوع نیز می‌تواند حداقل در کوتاه‌مدت به اتخاذ رویکردی همسو در برابر رژیم صهیونیستی و نزدیکی مواضع ایران و مصر منجر شود. البته برخی همسایگان مصر نیز برقراری روابط دیپلماتیک میان تهران و قاهره را چندان به سود خود نمی‌بینند، در واقع عربستان به مصر به منزله رقیبی برای رهبری دنیای عرب می‌نگرد که برقراری و گسترش روابط آن با ایران می‌تواند یکه‌تازی و تسلط سعودی‌ها در منطقه را کاهش دهد.
گرچه در حال حاضر بسیاری از زمینه‌های اختلاف طرفین مرتفع شده و امکان برقراری روابط در آینده نزدیک فراهم و محتمل است، اما به‌نظر می‌رسد تعلل یا احتیاط در برقراری روابط دو کشور عمدتاً متأثر از عوامل بیرونی و مخالفان آن همچون عربستان، اسرائیل و آمریکاست. در این مسیر باید دید مصر تا چه میزان بر منافع سیاسی و اقتصادی برقراری ارتباطات با ایران یا تأثیرپذیری از عوامل بیرونی تأکید کرده و چشم‌انداز و اهداف ترسیمی‌اش به کدام کفه سنگینی خواهد کرد.