دنیای اقتصاد: روی دیگر تثبیت در دوره اخیر بانک مرکزی به دنبال تثبیت نرخ ارز در سطوح ۲۸۵۰۰تومان برای کالاهای اساسی و دارو و ۳۷۰۰۰تومان برای مواد اولیه و تجهیزات تولیدی بوده است. البته آنهایی که با مبانی آسان و قدیمی اقتصاد کلان آشنا باشند، می‌دانند که اجرای سیاست تثبیت نرخ ارز می‌تواند برای تنها […]

دنیای اقتصاد: روی دیگر تثبیت
در دوره اخیر بانک مرکزی به دنبال تثبیت نرخ ارز در سطوح ۲۸۵۰۰تومان برای کالاهای اساسی و دارو و ۳۷۰۰۰تومان برای مواد اولیه و تجهیزات تولیدی بوده است. البته آنهایی که با مبانی آسان و قدیمی اقتصاد کلان آشنا باشند، می‌دانند که اجرای سیاست تثبیت نرخ ارز می‌تواند برای تنها یک دوره زمانی کوتاه‌مدت سیاستگذار پولی را در کاهش نرخ تورم و مدیریت انتظارات تورمی یاری کند و ازآنجاکه در میان‌مدت پاسخگو نیست، امید می‌رود این سیاست مورد بازبینی کارشناسان و سیاستگذاران قرار گیرد. در واقع مشکل زمانی آغاز می‌شود که رئیس سازمان برنامه و بودجه به‌صورت رسمی اعلام ‌کند منابع بودجه سال۱۴۰۲ با کسری مواجه شود و عامل اصلی آن عدم تحقق منابع پیش‌بینی‌شده از صادرات نفت و گاز است. توجه کنید که کسری منابع نفت و گاز دو بخش دارد. بخش اول آن مربوط به کسری ارزش صادرات دلاری نفت و گاز نسبت به مقادیر هدف‌گذاری شده است. با توجه به اینکه آمار دقیق و رسمی از منابع وصولی نفت و گاز و سهم خزانه از آن منابع در دست نیست، نمی‌توان درخصوص شدت آن قضاوت کرد. بخش دوم آن نیز مربوط به پایین بودن نرخ تسعیر منابع ارزی وصولی در زمان فروش این ارزها به بانک مرکزی می‌تواند باشد. با توجه به اینکه هیچ عدد مشخص و ثابتی برای تسعیر سهم خزانه از درآمدهای نفت و گاز در قانون بودجه سال۱۴۰۲ ذکر نشده، طبیعی است که نمی‌توان سهم این بخش را نیز برآورد کرد.
همچنین خوب است پاسخ چند پرسش به‌صورت شفاف و دقیق ارائه شود تا بتوان تصویر بهتری از وضعیت بازار ارز و چگونگی مدیریت منابع و مصارف ارزی کشور در ماه‌های پیش‌رو داشت. سوالات به قرار زیر است:
۱- از ابتدای سال۱۴۰۲ تاکنون چه میزان ارز به نرخ ۲۸۵۰۰تومان و چه میزان به نرخ ۳۷۰۰۰تومان تامین شده است؟ چه مقدار آن از محل سهم خزانه از درآمدهای نفت و گاز و میعانات گازی و چه مقدار آن از محل سهم صندوق توسعه ملی پرداخت شده است؟
۲- اگر سهم صندوق توسعه ملی مورداستفاده قرار گرفته مبتنی بر کدام مستند قانونی انجام شده است؟ همچنین اگر اجرای تعهدات ارزی و تسویه دیون آن در پایان سال میلادی۲۰۲۳ با مشکل مواجه شود، این دیون و تعهدات از چه محلی پرداخت خواهد شد؟
۳- تورم اقلام مشمول ارز ۲۸۵۰۰تومان و ۳۷۰۰۰تومان در مقایسه با اقلامی که به نرخ بازار آزاد قیمت‌گذاری می‌شوند، دقیقا به چه میزان بوده است؟ آیا واقعا تورم آنها کمتر از افزایش قیمت سایر کالاهاست؟
۴- برای جلوگیری از پولی شدن کسری بودجه دولت در ماه‌های آتی، چه برنامه مشخصی وجود دارد؟ درحالی‌که می‌شد از ظرفیت قیمت بازاری برای منابع ارزی بودجه استفاده کرد.
۵- ازآنجاکه سیاست تثبیت، علی‌القاعده باید سیاست کوتاه‌مدتی باشد، در چه صورت و به چه شکلی این برنامه اصلاح می‌شود؟

اعتماد: لزوم توجه بيشتر به وضعيت محكومين مالی
نكته ظريفي كه اين وسط مي‌تواند مطرح باشد اين است كه وقتي براي مرخصي اول زندانيان وثايق كافي اخذ مي‌گردد چه لزومي دارد اين افراد دوباره به زندان بازگردند؟ چرا دادگاه نگران عدم دسترسي به اين افراد است؟ درحالي كه اين فرد محكوم شده است كه مي‌بايست نگران وثيقه خود باشد نه دادگاه و زندان…!! اينكه افراد براي دريافت مرخصي كوتاه‌مدت يا تمديد آن، بايد مدام در مسير زندان و دادگاه تردد داشته باشند، خود گرفتاري‌هاي بزرگ ديگري را براي زندانيان و خانواده‌هاي‌شان ايجاد مي‌كند. وقتي وثيقه معتبري دراختيار دادگاه مربوطه است به معناي اين است كه خيال دادگاه راحت است و اگر محكوم مالي به هر دليلي مشكلي در بازپرداخت بدهي خود داشته باشد، خواهد توانست با فرصت‌هاي ايجاد شده در بيرون از زندان، نسبت به حل آن و تامين خواسته شاكيان اقدام كند. حال چه اصراري است كه فرد محكوم، در مسير بين دادگاه و زندان مدام در تردد باشد و نتواند به‌ طور آزادانه به حل مشكلات خود بپردازد. يا اينكه اگر به هر دليلي قاضي پرونده با اعسار آن فرد مخالفت نمود و كار به اعتراض و تجديدنظر كشيد و تصميمات نهايي مشمول زمان گرديد، در تمام اين مدت فرد بدهكار در زندان بماند؟ اگر با اين‌گونه ابتكار عمل‌ها كه فرد محكوم پس از اخذ اولين مرخصي از زندان از طريق تامين و ارايه وثيقه به دادگاه، با تمديد مرخصي تا زمان تعيين تكليف، از بازگشت او به زندان جلوگيري شود، قطع يقين مشكل بسياري از محكومان در دادگستري‌ها حل خواهد شد و زندان بودن محكوم مشكلي را حل نخواهد كرد. موضوع مطرح شده به معناي دخالت در كار قضا نبوده، بلكه صرفا از منظر اجتماعي و براساس پژوهش‌هاي صورت گرفته، مورد بررسي قرار مي‌گيرد. همان‌گونه كه پيش‌تر نيز اشاره گرديد، شرايط نامناسب اقتصادي حال حاضر جامعه، برخي افراد آبرومند را دچار گرفتاري و حبس‌هاي ناخواسته‌اي مي‌نمايد كه طولاني شدن زمان اين حبس‌ها و مسير پرونده‌ها مي‌تواند به اعتبار اجتماعي اين افراد لطمه جبران‌ناپذيري وارد نمايد. ديدگاه و پيشنهاد مطرح شده صرفا در مورد محكومين مالي است كه به ‌دليل شرايط اقتصادي موجود در جامعه دچار آسيب‌هاي اجتماعي ناخواسته‌اي مي‌شوند.

کیهان: این موضع گیری‌ها جلوی محو شدن اسرائیل را نمی‌گیرد!
امروز جنگ غزه وارد سی و چهارمین روز خود شد و بدین ترتیب حالا با طولانی‌ترین جنگی که رژیم اسرائیل درگیر آن شده است مواجهیم. پیش از این، طولانی‌ترین جنگ این رژیم،
۳۳ روزه و مربوط به جنگ با حزب‌الله لبنان در سال ۲۰۰۶ بود. علاوه‌بر مدت زمان، این جنگ با دیگر جنگ‌هایی که صهیونیست‌ها درگیر آن بوده‌اند، تفاوت‌های دیگری نیز دارد که حین تبیین آنها، سعی می‌کنیم، به این سؤال مهم و کلیدی هم پاسخ بدهیم: «سرنوشت این جنگ چه خواهد شد؟» یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های این جنگ با جنگ‌های قبلی، طرف‌هایی هستند که درگیر آن هستند. اگر پیش از این صهیونیست‌ها فقط با جبهه حزب‌الله لبنان یا مثلا جهاد اسلامی وارد جنگ می‌شدند، این بار با تمام جبهه‌های مقاومت در منطقه درگیرند. اکنون که در حال مطالعه این یادداشتید، حزب‌الله لبنان، انصارالله یمن و مقاومت عراق نیز در کنار حماس مشغول نبرد با صهیونیست‌ها هستند. این‌ها گروه‌هایی هستند که رسما اعلام کرده‌اند وارد جنگ شده‌اند. چه بسا گروه‌های دیگری نیز در این بین حضور داشته باشند که ما بی‌اطلاعیم! همین امر کار را برای صهیونیست‌ها بسیار سخت کرده است چرا پیش از این، تنها با یکی از این گروه‌ها که وارد جنگ می‌شدند، خسارات و تلفات سنگینی دریافت می‌کردند. آمادگی بی‌نظیر نیروهای مقاومت در این جنگ -به ویژه آمادگی حماس-، یکی دیگر از آن تفاوت‌هاست. در اثبات این ادعا کافی است رجوع شود به واکنش‌هایی که کارشناسان در سرتاسر دنیا به عملیات ۷ اکتبر(۱۵ مهر) نشان داده‌اند. شکستن هیمنه اسرائیلی که خود را چهارمین ارتش قدرتمند دنیا معرفی می‌کرد طی فقط ۲۰ دقیقه و ۴۰ کیلومتر نفوذ به عمق رژیمی که گفته می‌شد، قوی‌ترین ساختار و سازمان‌های اطلاعتی دنیا را دارد طی فقط چند ساعت می‌تواند به خوبی تفاوت این جنگ با جنگ‌های قبلی را به نمایش بگذارد. به گفته «سرلشکر فایز الدویری»، كارشناس برجسته نظامی در برنامه تلويزيون الجزيره، نيروهاي فلسطيني در نبرد با ارتش تل‌آويو به روش خاصی می‌جنگند و «رزمندگان القسام در غزه در نبرد زمینی بهتر از سربازانی که از معتبرترین مؤسسات نخبگان جهان فارغ‌التحصیل شده‌اند عمل می‌کنند.»
تفاوت بعدی این جنگ با جنگ‌های قبلی، در میزان توحشی است که صهیونیست‌ها از خود نشان داده‌اند و ضربه سنگینی که در ۷ اکتبر از حماس خوردند می‌تواند، یکی از دلایل آشکار شدن ماهیت وحشی آنها باشد. «واکنش غرب به ویژه آمریکا هیچ گاه این طور رسوا نبوده است» تفاوت بعدی موجود در این جنگ و جنگ‌های قبلی است. این بار می‌بینیم رهبران غرب به ویژه آمریکا صراحتا می‌گویند، مخالف آتش‌بس و ارسال کمک‌های بشر دوستانه‌اند. آنها وقتی با موضوع «کودک‌کشی» صهیونیست‌ها مواجه می‌شوند نیز بدون اشاره به ۳۵ هزار تن مواد منفجره‌ای که به صهیونیست‌ها داده‌اند می‌گویند: «معتقد نیستیم که در غزه نسل‌کشی در جریان باشد…به اسرائیل توصیه می‌کنیم مراقب غیر نظامیان باشد.» غرب به همین بهانه، سنگین‌ترین و بی‌سابقه‌ترین تحریم‌ها را در هر حوزه‌ای که تصور کنید – از ورزشی و اقتصادی تا رسانه‌ای و سیاسی- علیه روسیه وضع و با بدترین و شدیدترین ادبیات علیه مسکو موضع گرفت. محکومیت‌های جهانی و فشارهایی که افکار عمومی در جهان و حتی در سرزمین‌های اشغالی علیه صهیونیست‌ها وارد می‌کنند نیز به نوعی بی‌سابقه است. بسیاری از هنرپیشه‌های در سطح‌ هالیوود و غیر‌هالیوود، ورزشکاران و قهرمانان، خوانندگان و هنرمندان در سرتاسر دنیا، آثار یا مدال‌هایشان را تقدیم کودکان غزه می‌کنند، یا به شکلی موضع ضد صهیونیستی خود را به نمایش می‌گذارند. ترکیه ۵۰ درصد از میزان تجارتش با صهیونیست‌ها را کاهش داده، بولیوی روابط خود را با این رژیم به طور کامل قطع کرده، بحرین، چاد، شیلی، کلمبیا، هندوراس، اردن، آفریقای جنوبی و ترکیه نیز تمام دیپلمات‌هایشان را از این سرزمین اشغال شده خارج کرده‌اند. هزاران متخصص، سرمایه‌گذار، پزشک و…سرزمین‌های اشغالی را ترک کرده‌اند و مهاجرت معکوس، شتاب حیرت‌انگیزی به خود گرفته است و….
اما پاسخ این سؤال مهم که «سرنوشت این جنگ چه خواهد شد؟» ارتباط مستقیمی دارد با همین تفاوت‌هایی که ما این‌جا به برخی از آنها اشاره کردیم. صهیونیست‌ها در این جنگ در همه حوزه‌ها-چه نظامی و سیاسی و چه اطلاعاتی و حیثیتی و اجتماعی- ضربه سختی خورده‌اند و جنایات جنون‌آمیزشان می‌تواند با هدف تسکین درد و سوزش همین ضربات هم باشد. این که رهبران کشورهای غربی بلافاصله پس از ضربه ۷ اکتبر به اسرائیل سرازیر شدند نیز نشان داد، آنها هم عمق این ضربات را درک کرده‌اند. امروز دیگر مسئله، مسئله «بودن یا نبودن» است. صهیونیست‌ها که اکنون اداره تمام امورشان را دربست به آمریکایی‌ها سپرده‌اند، به این نتیجه رسیده‌اند که، یک بار برای همیشه باید تکلیف غزه و حماس روشن شود چون، حماسی که بتواند چنین ضرباتی را وارد کند، از این به بعد، ضربات دردناکتری را هم می‌تواند وارد کند. فلسطینی‌ها هم دیگر نمی‌توانند، محاصره، اهانت به مسجدالاقصی، ترور و به طور کلی، روندی را که دهه‌هاست بر آنها تحمیل شده، تحمل کنند. آنها هم می‌خواهند یک بار برای همیشه، قال قضیه را بکنند. وقتی طرفین یک جنگ به نتیجه‌ای جز «برد یا باخت» فکر نکنند، می‌توان پیش‌بینی کرد، این جنگ طولانی، سخت و سرنوشت ساز خواهد بود. هم میدان نبرد و هم میدان افکار عمومی، به نفع فلسطینی‌هاست و صهیونیست‌ها طی این سی و چهار روز، هیچ دستاوردی که نشان دهد، پیروز می‌دانند، نداشته‌اند.