پیشنهادی که اخیرا وزارت بهداشت در مورد افزایش ۴۵ درصدی تعرفه‌های پزشکی داشته، پیشنهاد خوبی است که شاید کمکی به شرایط فعلی طبابت در ایران کند. چرا که تعرفه‌های درمانی در کشور به دلایل مختلف و به خصوص در بخش‌های دولتی غیر واقعی است. در حالی که این تعرفه‌های غیر واقعی همانطور که به پزشکان […]

پیشنهادی که اخیرا وزارت بهداشت در مورد افزایش ۴۵ درصدی تعرفه‌های پزشکی داشته، پیشنهاد خوبی است که شاید کمکی به شرایط فعلی طبابت در ایران کند. چرا که تعرفه‌های درمانی در کشور به دلایل مختلف و به خصوص در بخش‌های دولتی غیر واقعی است. در حالی که این تعرفه‌های غیر واقعی همانطور که به پزشکان و طبابت در کشور ضربه می‌زند برای بیمار هم خطرناک و نادرست است. وقتی در عمل می‌بینیم که در مقابل خدماتی که پزشک ارائه می‌دهد، پولی پرداخت نمی‌شود، طبیعتا با چند پدیده مواجه هستیم. یکی آن که بیمار به خوبی ممکن است توسط پزشک معاینه نشده، تشخیص درست داده نشود و به حرف بیمار گوش داده نشود و در نهایت پزشک، کیفیت را فدای کمیت کند. در واقع ممکن است پزشک معادل تعرفه‌ای که از بیمار دریافت می‌کند، وقت بگذارد. از سوی دیگر گهگاه مشاهده می‌شود که یک پزشک به خاطر تعرفه‌های پایین به صورت غیراستاندارد صدها بیمار را در یک روز ویزیت می‌کند. در مورد جراحی‌ها هم وضع همینطور است. مثلا در جراحی‌های سنگین با توجه به خطراتی که برای بیمار و پزشک وجود دارد، با این تعرفه‌های پایین که مراکز دولتی و همینطور خصوصی در نظر می‌گیرند باید به کیفیت کار شک کرد. در این شرایط است که برخی از پزشکان مجبور به مهاجرت می‌شوند یا به کارهای غیر پزشکی روی می‌آورند، یا اینکه…


… در کارهای درمانی که می‌کنند خدایی ناکرده راه نادرست را طی می‌کنند. بنابراین تعرفه‌های پزشکی باید درست و متناسب باشد و مهم‌تر آنکه بیمه به عنوان یک واسطه معادل آن تعرفه را به پزشک بدهد تا به بیمار هم از نظر مالی فشار وارد نشود. اما اینکه دلیل بیاورند که چون کار درمانی یک کار حیاتی است و با این توجیه، تعرفه‌ها متناسب با خدمات درمانی نباشد، نتیجه‌ای جز اینکه پزشکان خوب از مملکت بروند و برای خود بیمار و کشور ضرر داشته باشد، نخواهد داشت. متاسفانه در طول دهه‌های گذشته، شرایط طبابت در کشور روز به روز افت کرده و پزشکان بیشتری از کشور مهاجرت می‌کنند. بنابراین بهترین راه برای جلوگیری از این اتفاق این است که تعرفه‌ها افزایش یابد و بیمه‌ها هم از بیماران حمایت کنند. در واقع برای اینکه نظام درمانی کشور از این خطری که به سمت نابودی مطلق می‌رود نجات پیدا کند و پزشکان به درستی بیماران را معاینه و درمان کنند، راهی به جز واقعی کردن تعرفه‌ها نیست. ممکن است بسیاری از مردم توانایی پرداخت هزینه‌های درمان را نداشته باشند اما باید عنصر واسطه یعنی بیمه‌ها به کمک مردم بیایند. از سوی دیگر یکی از دلایلی که در مناطق محروم با کمبود پزشک روبرو هستیم این است که سیستم درمانی بهداشتی، راه‌های اغنا کردن پزشک را به وجود نیاورده و فقط خواسته است با تعرفه‌ها و قوانین نادرست فشار را بر روی جامعه پزشکی بیاورد. جامعه پزشکی هم متاسفانه صنف قدرتمندی ندارد و نظام پزشکی هم عملا به یک ارگان صنفی بسیار ضعیف تبدیل شده که پزشکان، دیگر امیدی به آن ندارند. اگر شرایط به همین منوال پیش برود، به نظر بنده با مرگ رشته پزشکی در این کشور مواجه خواهیم شد. کما اینکه متاسفانه با سیاستهای اشتباه و در بسیاری از موارد، پزشک ستیزانه، هم اینک نیز به آن سمت در حال حرکت هستیم.