آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: مردم ایران در مواجهه با انتخابات به سه گروه اصلی و چند زیر گروه تقسیم می‌شوند: دسته اول: این گروه تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت خواهند کرد. انگیزه ی این گروه اما همسان نیست؛ برخی به انتخابات از منظر شرعی می‌نگرند، برخی ملی و بعضی سیاسی و انقلابی. دسته […]

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: مردم ایران در مواجهه با انتخابات به سه گروه اصلی و چند زیر گروه تقسیم می‌شوند:
دسته اول: این گروه تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت خواهند کرد. انگیزه ی این گروه اما همسان نیست؛ برخی به انتخابات از منظر شرعی می‌نگرند، برخی ملی و بعضی سیاسی و انقلابی.
دسته دوم: این گروه تحت هیچ شرایطی در انتخابات شرکت نمی‌کنند یعنی در ادوار مختلف اساساً به هیچ انتخاباتی روی خوش نشان نداده اند؛ دلار بشود ۷۰ ریال، پراید یک میلیون، تورم زیر صفر شرکت نمی‌کنند، در شرایط فعلی نیز حاضر به شرکت در انتخابات نیستند. انگیزه‌های این گروه نیز شباهتی به یکدیگر ندارد!
دسته سوم: این دسته که در گفتمان سیاسی به قشر خاکستری معروف هستند، در شرایطی در انتخابات حضور خواهند یافت و در شرایطی به انتخابات پشت خواهند کرد. انگیزه‌های سیاسی، معیشتی، اقتصادی، فردی، جناحی در این گروه بسیار تأثیرگذار است. حسین کنعانی مقدم اما در گفتگو با آفتاب یزد می‌گوید: پیشترها قشر خاکستری تقریباً منفعل بودند و جناح‌های حاضر در انتخابات تمام تلاش شان این بود که سبد آرا خود را از رأی این گروه پر کنند اما این روزها این قشر از حالت منفعل به حالت منجمد درآمده و اندکی کاری را سخت کرده است.
تقسیم‌بندی سه گانه ی فوق اما یک تشتت معنا دار نیز دارد یعنی؛ درصد مشارکت در هر صورت بین ۳۰ تا ۵۰ درصد در نوسان بوده است یعنی تحریم همه جانبه انتخابات هرگز باعث نخواهد شد تا درصد مشارکت از عدد ۳۰ درصد پایین‌تر بیاید که در اکثر کشورهای دیگر دنیا هم همین میزان مشارکت خواهد بود اما رساندن این عدد به بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ درصد مستلزم روش‌هایی است که یکی از آن ها، سکوت هوشمندانه ی برخی و بعضی است که هر اظهار نظر آن‌ها به دلیل زاویه‌ای که با قشر خاکستری جامعه دارند به طرز ملموسی باعث افزایش مشارکت می‌شود به تعبیری ساده تر؛ فراخوان دادن برخی گروهها در کاهش مشارکت به آن اندازه مؤثر است که دعوت به تحریم همان میزان اثرگذاری در کاهش مشارکت را ایجاد نخواهد کرد!

مشارکت در انتخابات مجلس همیشه کمتر از ریاست جمهوری بوده است؟
این روزها، عمده بحث‌ها بر سر انتخابات مجلس دوازدهم است. در یک حالت تقریباً کلی، مشارکت در انتخابات مجلس، در بیشتر اوقات از میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری پایین‌تر بوده است که البته در برخی مناطق، به دلیل انگاره‌های قومیتی، خلاف این نیز صدق می‌کند. پس اگر این گزاره را به صورت مشروط بپذیریم، عملاً نمی‌توانیم مشارکتی در حد انتخابات ریاست جمهوری برای انتخابات مجلس متصور و متوقع باشیم ضمن آن که، نزدیک افراد به تفکرات مجلس یازدهم بر این عقیده‌اند که مجلس یازدهم، یکی از ضعیف‌ترین مجالس در ادوار یازده‌گانه در خصوص معیشت مردم بوده که همین مسئله خود عاملی است تا منتظر مشارکتی در حدی پایین‌تر از انتخابات مجلس دهم در ذهن
داشته باشیم.

شورای نگهبان همچنان مؤثرترین عامل بر میزان مشارکت
چه شورای نگهبان تغییر رویه بدهد یا ندهد و چه شورای نگهبان با این گزاره موافق باشد یا نباشد، نحوه ی برخورد با تعیین صلاحیت‌ها به خودی خود یکی از اصلی‌ترین عوامل در بین دیگر عامل‌های مؤثر در جلب مشارکت بوده، هست و خواهد بود. در کنار این مسئله اما، شورای نگهبان تحت شدیدترین فشارهای جناحی ـ سیاسی، حداقل طی دو دهه ی اخیر حاضر به کوتاه آمدن نشده و همواره «درب» شورای نگهبان بر یک «پاشنه» چرخیده و عملاً توصیه ناپذیری و درک شرایط موجود ذره‌ای برای تغییر این روش و منش فایده نداشته و در نهایت شورای نگهبان بر همان مسیری گام برمی دارد که همه می‌دانیم!

مناظره‌هایی سرشار از هیچ!
این روزها، اگرچه به اسم انتخابات مناظره‌هایی برگزار می‌شود با چهره‌هایی که خود دارای رسانه در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی هستند و تقریباً ناگفته‌ای باقی نگذاشته‌اند که در مناظره خواسته باشند از آن رونمایی کنند اما در عمل، این مناظره‌های در نهایت آنچنان خروجی انتخاباتی ندارد زیرا؛ تکلیف طرف‌های مناظره به خودشان نیز روشن نیست چه رسد به این که خواسته باشند انگیزه‌ای برای قشر خاکستری ِ به گفته ی «کنعانی مقدم»، نه منفعل که منجمد محسوب شوند. نکته ی دیگر اما چالش‌هایی است که در این مناظره‌ها ایجاد می‌شود و هیچ ربطی به انتخابات ندارد گویی دو نفر رو در روی هم نشسته‌اند تا طی مدت زمان مناظره، همه ی مشکلات را، حل کنند، به گروهی نسبت دهند یا از بیخ و بن کتمان کنند و نکته ی آخر، مناظره‌ها از درگاه‌هایی منتشر می‌شود که به دلیل گرانی اینترنت و بعضاً مشکلات «فیلترینگ» برای عموم قابل
استفاده نیست!
اگر مشارکت در انتخابات مهم است… سکوت کنید!
نکته ی مهم اما، ابراز عقیده ی عده‌ای است که جامعه نسبت به آن‌ها حس و درک خوبی ندارد یا به قولی با جامعه در ستیز همیشگی بوده اند. این عده از مدیران اجرایی که طی سال با حرف‌ها و نوشته‌های خود عملاً خون به دل مردمی که زیر بار گرانی و تورم، استخوان خُرد کرده اند، می‌کنند و حال با فراخواندن‌هایی که جامعه را حساس می‌کند نه تنها تهییج‌کننده نیست که نااُمید‌کننده نیز می‌تواند تلقی شود. منهای این مسئله، در خبرها آمده بود، یکی از اعضای کابینه از امکان حضور فلان خواننده سخن گفته بود که برخی هم در شبکه‌های اجتماعی، پیش کشیدن این موضوعات را ویژه ی سال انتخابات دانستند و برخی روزنامه‌ها نیز عجیب و غریب و گسترده آن را پوشش دادند بی‌آن که بدانند حضور و عدم حضور خارج نشینان(هنرمند و غیر هنرمند) چندان ارتباطی به حوزه ی یک وزارتخانه و یک دستگاه ندارد که در چنین مواقعی، دستگاه‌های مختلفی باید چراغ سبز نشان بدهند مضافاً این که، وسط این همه گرانی و تورم و هزار داستان تلخ دیگر، حضور و عدم حضور یک خواننده، یک هنرپیشه یا حتی یک چهره ی سابق سیاسی، به حال مردم چه تفاوتی دارد که با طرح آن، هم جامعه را بیازاریم و هم خودمان را به زحمت بیندازیم و البته، تعجب من از آن خبرنگاری است که این سؤال را مطرح کرد! کوتاه سخن این که، نمی‌توان به شخصیت‌ها و افراد دستور داد، سکوت کنید، فلان گونه ابراز نظر کنید یا این گونه نگویید اما با درک شرایط موجود معتقدم، فراخواندن مردم به پای صندوق‌های آراء صرفا با حرف زدن انجام شدنی نیست برخی اوقات با حرف نزدن مان می‌توانیم خیلی‌ها را مجاب کنیم تا از خیر رأی ندادن بگذرند و شناسنامه به دست، یازدهم اسفند پای صندوق‌ها
حاضر باشند.و نکته ی آخر: برخی، وقتی می‌خواهند سخن انتخاباتی تهییج‌کننده بگویند بد نیست به چند موضوع توجه داشته باشند؛ گفته‌های قبلی خود در سال‌های متمادی را مرور کنند، مردم را گروه و دسته‌بندی نکنند، باور داشته باشند انتخابات با مشارکت پایین حتماً خسارت زا است و در نهایت خود، از پیشقدم‌های حضور پای صندوق‌های آراء باشند.