آفتاب یزد – یوسف خاکیان: – فکت اول: به ساعت تهران سی و دو دقیقه از بامداد روز جمعه ۱۰ آذر گذشته بود که خبر رسید تیم ملی هندبال زنان ایران در بیست و ششمین دوره مسابقات قهرمانی زنان جهان، در دومین حضور خود در این مسابقات، اولین مسابقه خود را برابر تیم ملی هندبال […]
آفتاب یزد – یوسف خاکیان: – فکت اول: به ساعت تهران سی و دو دقیقه از بامداد روز جمعه ۱۰ آذر گذشته بود که خبر رسید تیم ملی هندبال زنان ایران در بیست و ششمین دوره مسابقات قهرمانی زنان جهان، در دومین حضور خود در این مسابقات، اولین مسابقه خود را برابر تیم ملی هندبال زنان لهستان برگزار کرد و با نتیجه ۱۵ بر ۳۵ بازی را به حریف واگذار کرد. نکته جالب توجه این مسابقه انتخاب فاطمه مریخ مدافع چپ تیم ملی هندبال زنان ایران به عنوان بهترین بازیکن بود که بسیار عجیب به نظر میرسید، عجیب از آن جهت که تیم دختران لهستان با ۲۰ امتیاز بالاتر نسبت به تیم ایران بازی را برده، اما هیچکدام از بازیکنانش نسبت به بازیکن ذکر شده ی ایرانی که تیمش در این مسابقه ۱۵ امتیاز بیشتر نگرفته، بهتر بازی نکرده اند. اما فقط این نیست، درست است که تیم ملی هندبال زنان ایران اولین مسابقه خود را با اختلاف زیاد به حریف واگذار کرد، اما فدراسیون جهانی هندبال با انتشار گزارشی از این بازی به تمجید دو بازیکن ایرانی یعنی فاطمه مریخ و فاطمه خلیلی بهفر پرداخت و عملکرد این دو بازیکن را مورد بررسی قرار داد. در این گزارش آمده بود: «با ورود فاطمه خلیلی بهفر به دروازه تیم ملی ایران، عملکرد دفاع این تیم بهتر شد و خلیلی توانست از ۸ شوت اولی که با آنها روبرو شد، ۴ سیو داشته باشد و با بازده ۵۰ درصدی موفق شد تیم ایران را نجات دهد.» در ادامه گزارش نیز آمده بود: «فاطمه مریخ، که پیش از این در مسابقات قهرمانی دختران جوان ۲۰۲۲ درخشیده و در بین ۱۰ گلزن برتر قرار گرفته بود در این مسابقات بازی بسیار خوبی را با شش گل به نمایش گذاشت. او تیم آسیایی را خوب هدایت کرد و جایزه بهترین بازیکن مسابقه را از آن خود کرد.»
– فکت دوم: کمتر از دو ساعت مانده به آغاز بامداد روز دوشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۲ خبر رسید که تیم ملی هاکی روی یخ زنان ایران با پیروزی ۳ بر یک در برابر تیم زنان ایرلند موفق شده به عنوان سومی مسابقات جهانی هاکی روی یخ زنان دست پیدا کرده و برنده مدال برنز شود. دختران هاکی روی یخ ایران در بازی اول خود در این مسابقات موفق شده بودند ایرلند را با نتیجه ۶ بر ۲ شکست دهند. در بازی دوم برابر کلمبیا شکست خوردند و در بازی سوم هم نتیجه را به آرژانتین واگذار کردند. تیم ایران در چهارمین مسابقه خود بار دیگر برابر آرژانتین به میدان رفت که شکست خورد و از رسیدن به فینال بازماند. سپس در آخرین مسابقه خود یک بار دیگر ایرلند را شکست داد و در جایگاه سوم قرار گرفت.» نکته جالب توجه این مسابقات هم آن بود که دختران ایران برای اولین بار در این تورنمنت شرکت کرده بودند.
– فکت سوم: ساعت شش و بیست دقیقه عصر یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ خبر رسید که تیم ملی هاکی روی یخ زنان ایران در دیدار فینال با شکست ۳ بر یک مقابل تایلند به عنوان نایبقهرمانی آسیا دست پیدا کرد. تیم ایران در مراحل قبل تیمهای هند، قرقیزستان، کویت، امارات و سنگاپور را شکست داده بود، اما مقابل تایلند نتیجه را واگذار کرد. نکته جالب توجه این مسابقات آن بود که تیم ملی هاکی روی یخ زنان ایران برای اولین بار در این مسابقات شرکت کرده و موفق به کسب مدال نقره شدند.
در تمام مدت زمانی که در حال نگارش این گزارش هستم جدا از نوشتن، فکرم را نیز با یک علامت سوال بزرگ مواجه کردم، آن علامت سوال هم در مقابل این پرسش قرار گرفته؛ «چه تیتری برای این گزارش مناسب است؟» امیدوارم که بتوانم تا زمانی که نگارش این گزارش پایان مییابد تیتر خوب و در خور شانی برای بانوان ورزشکار ایران پیدا کنم، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید. در این متن سه فکت مهم آوردیم، فکتهایی که میتوانند به شمارههای چهار و پنج و شش و… هم برسند، اما نگارنده این خطوط به همین سه مورد اکتفا میکند تا به موضوع اصلی این گزارش که افتخار آفرینی بانوان ورزشکار است، بپردازد. راستش را بخواهید نگارنده خودش را در مقامی نمیبیند که بخواهد راجع به افتخارآفرینی زنان ایرانی مطالبی را به رشته تحریر درآورد، اما با اینکه از ورزش، خاصه ورزش بانوان اطلاعات چندانی ندارد، باز هم خود را ملزم به این کار میکند، چرا که فکر میکند در این مملکت آنچنان که باید و شاید به ورزش زنان اهمیت داده نشده و به نوعی در حق آنها اجحاف شده است، متاسفانه همه چیز ما در ورزش شده فوتبال و لژیونرهای ایرانی که در خارج از کشور در تیمهای مشهور بازی میکنند، هر جایی بحث از فوتبال است، میشنویم یا میخوانیم که میگویند و مینویسند که دروازهبان فلان تیم، N تومان از باشگاهش طلب دارد و به مدیریت باشگاه هشدار داده که اگر طلب من را پرداخت نکنید از تیم شما جدا میشوم و میروم در تیم رقیب بازی میکنم. همه جا فوتبال و فوتبال و فوتبال است(آن هم از نوع مردانه اش) پس سهم وزرشهای دیگر چه میشود؟ راوی خبر آورده که به ورزشهای دیگر هم پرداخته میشود، اما باز هم از نوع مردانه اش، حال سوال اینجاست که پس سهم زنان
چه میشود؟ آنها کجای ماجرا هستند؟ چقدر به ورزش این قشر تاثیرگذار اهمیت داده میشود؟ اخبارشان چقدر رسانهای میشود؟ تمام روزنامههای ورزشی به ورزش آقایان اختصاص دارد، اما همین روزنامهها به ورزش بانوان چندان بهایی نمیدهند، اگر بانوان ورزشکار ایران در ورزش حرفی برای گفتن نداشتند و در رده پایین باقی میمانند و رشد و ترقی نمیکردند، باز میشد عدم پرداختن رسانهها به ورزش بانوان را تحمل کرد، اما حالا که اینگونه نیست، در همین گزارش سه فکت مهم بیان کردیم که در نوع خود بسیار کم نظیر و حتی میتوان ادعا کرد که بینظیر بودند، با این حال چرا به این افراد توجه نمیشود؟ چرا اخبارشان رسانهای نمیشود؟ چرا کسی به مدالآوری این بازیکنان اهمیت چندانی نمیدهد؟ بجز رادیو ورزش که برنامهای با عنوان «ورزش بانوان» را روی آنتن خود میفرستد، اگر رسانه دیگری خبری پیرامون این موضوع منتشر کند، خبرش بسیار خلاصه و تیتروار است، در حالیکه همین ورزشکاران گاه بیش از ده ساعت در سالنهای ورزشی حضور داشته و در حال تمرین کردن هستند. متاسفیم که این را میگوییم، اما نابرابری زنان نسبت به مردان در حوزه ورزش فقط به زنان ورزشکار خلاصه نمیشود، این حق خوریها در مورد بانوان ورزش دوست هم وجود دارد، همین مسابقات فوتبال لیگ برتر را در نظر بگیرید، زنان یا حق حضور در ورزشگاهها را ندارند یا اگر داشته باشند سهمشان بسیار ناچیز است، بعد میآیند میگویند: «چرا فلان دختر ریش و سیبیل گذاشته و با لباس پسرونه وارد ورزشگاه شده و مسابقه رو تماشا کرده؟» در جواب چنین افرادی باید گفت: «خب برادر من ایراد از شماست، اساسا چرا یه زن یا یه دختر برای دیدن بازی تیم مورد علاقش نمیتونه وارد ورزشگاه بشه؟ اصلا چرا باید اجازه بگیره؟ اون هم انسانه، حق داره فوتبال تماشا کنه، حق داره تیم مورد علاقهاش رو تشویق کنه، شما به عنوان مسئول و دست اندر کار حوزههای مختلف ورزشی به جای اینکه شرایط رو برای حضور این افراد در استادیومها فراهم کنی، میای صورت مسئله رو پاک میکنی و میگی زنها حق ندارن به ورزشگاه بیان، وقتی هم میپرسیم چرا، میگی چون مردها تو استادیوم فحشهای رکیک میدن که زنها نباید بشنون، اینکه نشد استدلال برادر من، یکی از وظایف شما در حوزه ورزش اینه که فرهنگسازی کنی تو استادیوم ها، که مردا بدونن که خانمها هم توی استادیوم هستن و حق ندارن فحش و ناسزا بدن، سوال اصلی اینه که اصلا چرا باید فحش و فضاحت توی ورزشگاهها وجود داشته باشه؟ مگه ورزش ذاتش جوانمردی و پهلوانی نیست؟ پس چرا تو چنین محیطی باید فحش و بد و بیراه نثار این و اون بشه، بدونید دوستان من، این رو بدونید که وجود فحش و بد و بیراه و توهین به بازیکنان و مربیان هر تیمی، به خاطر کار نکردن شما در حوزه فرهنگسازی ورزشه، شما رو به خدا نگید این کارا وظیفه ما نیست، یکی از کارهایی که شما عزیزان بابتش حقوق میگیرید همینه، اینکه شرایط حضور همه علاقمندان به مسابقات ورزشی(نه فقط آقایون) رو به استادیومها فراهم کنید. میفرمایید که آقایون نباید برن مسابقات ورزشی خانمها رو ببینن، اوکی، قبول، مردا به تماشای مسابقات ورزشی زنان نمیرن، اما چرا خانمها نباید بیان مسابقات آقایون رو ببینن؟ اینکه دیگه مشکلی نداره، داره؟» با تمام این تفاسیر، تجربه نشان داده که مسئولان محترم ورزش نه زیاد در قید و بند ورزش حرفهای بانوان هستند و نه زیاد در قید و بند ایجاد شرایط مناسب برای حضور زنان در ورزشگاه ها. به قول شاعر: «هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم» یادمان نرود چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، دختران و زنان وجود دارند، ورزششان هم وجود دارد، علاقمندی به ورزش هم در وجودشان هست، این مسئلهای ست که نه میتوان آن را کتمان کرد و نه نسبت به آن بیتوجه بود، هرچه ما کمتر تلاش کنیم برای اینکه زنان در جامعه ورزشی حضور نداشته باشند یا حضورشان کمرنگ باشد، آنان بیشتر تلاش میکنند تا به هدفشان که همان رسیدن به حقشان است، دست یابند. حقیقت را نمیتوان کتمان کرد، نمیتوان پنهان کرد، نمیتوان به آن اهمیت نداد، ما هر کاری کنیم دختران و زنان ایرانی در قلههای رفیع جهانی افتخارآفرینی میکنند، باور ندارید؟ اگر باور ندارید مجبوریم فکت چهارم را هم بیاوریم.
– فکت چهارم: کمتر از یک ساعت و نیم مانده به ظهر شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۲ خبر رسید که سردار آزمون بازیکن باشگاه آ.اس.رم ایتالیا و تیم ملی فوتبال ایران در یک اقدام تحسین برانگیز هزینههای پریسا مجنونی
دوچرخه سوار زن ایرانی را برای حضور در رقابتهای انتخابی جهانی متقبل شده است. کمکی که اتفاقا جواب هم داد و پریسا مجنونی موفق شد در رقابتهای دوچرخه سواری تایمتریل آنتالیای ترکیه مقام سوم را از آن خود کند و سهمیه ورود به مسابقات قهرمانی جهان گرندفوندو دانمارک را کسب کند. این یک تاریخسازی بزرگ برای مجنونی و البته دوچرخه سواری زنان ایران بود که ستاره تیم ملی فوتبال ایران نقش کلیدی را در آن ایفا کرد. نکته قابل توجه این مسئله آنجاست که سردار آزمون پس از موفقیت پریسا مجنونی اعلام کرد که هزینه حضور این ورزشکار زن در مسابقات جهانی گرندفوندو دانمارک را هم پرداخت میکند.
کلاهتان را کمی بالاتر بگذارید عزیزان مسئول و دست اندر کار فعالیتهای ورزشی، اگر قرار باشد در این مملکت هر کسی در هر پست و مقامی در واکنش به هر مسئله ای، پاسخ ساده و پیش پاافتاده و خنده دار «جزء وظایف ما نیست» را بیان کند هیچ سنگی روی هیچ سنگی بند نمیماند، باید به این آقایان محترم گفت: «لطف کنید شرح وظایف خودتان را به ما بدهید که دم به ساعت به خاطر هر موضوعی سراغتان نیاییم و مزاحمتان نشویم»، اما نه، انگار اگر نگوییم سنگین تریم؛ چرا که میترسم در جواب این درخواست ما بگویند: «ما وظیفه نداریم شرح وظایفمان را به شما بدهیم.» هه، ههه، ههههه، جُکی هستند برای خودشان این بزرگواران، فقط ماندهام حیران مگر سردار آزمون در قبال آن پریسا مجنونی وظیفهای داشت که برای حضور در مسابقات دوچرخه سواری حمایتش کرد؟ اگر وظیفهاش نبود چرا این کار را کرد؟ اگر هم وظیفهاش بود پس کار شما چیست؟ حقوقی که دریافت میکنید بابت چه فعالیتی است؟ بماند که به خاطر همین کم کاریها و وظیفه نداشتنها و بیاهمیت جلوه دادنها و باری به هر جهت گذراندن ها، چه استعدادهای ناب و شگفت انگیزی در این مملکت سوختند و جزغاله شدند و کَکِ کسی هم از این بابت گزیده نشد. همین پریسا مجنونی را در نظر بگیرید، فرض کنید سردار آزمون حمایتش نمیکرد، فکر میکنید چه اتفاقی میافتاد؟ اصلا چرا ما بگوییم، خود پریسا مجنونی حاضر و ناظر است و در گفتگویی پاسخ این سوال را داده؛ «جا دارد تشکر کنم از جناب آقای آزمون بابت حمایتشان که باعث شدند من بتوانم در این مسابقات حاضر بشوم و بتوانم به سکو برسم و مجوز مسابقه جهانی را به دست بیاورم. شرایط این رشته طوری است که هزینهها خیلی خیلی بالاست و اگر ایشان نبودند من نمیتوانستم در این مسابقه شرکت کنم.» بر هیچکس پوشیده نیست که پریسا مجنونی مشتی نشانه خروار است که به کمک سردار آزمون توانسته استعدادهایش را به منصه ی ظهور برساند و این یعنی هزاران هزار پریسا مجنونی دیگر در این سرزمین هستند که هیچ فردی حمایتشان نمیکند و مجبورند تواناییها و
قدرتهای ورزشیِ پنهان خودشان را در نطفه خفه کنند، واقعا حیف است، حیف است به خاطر مسائل
پیش پا افتادهای مانند پول ما سرمایههای ارزشمند خودمان را از دست بدهیم و عین خیالمان هم نباشد، یک نکته پایانی هم مانده که اگر نگویم غمباد میگیرم، تعداد انگشت شماری از عزیزان مسئول و دست اندرکار هنگامی که افرادی مانند فاطمه مریخ، فاطمه خلیلی بهفر و پریسا مجنونی به افتخارآفرینیهای جهانی دست پیدا میکنند بلافاصله به سمت این ورزشکاران میروند و کنارشان میایستند و با آنها عکس یادگاری میگیرند و در مصاحبههای خودشان هم با سری افراشته و سینهای ستبر میگویند: «بالاخره کاری بود که از دست ما برای این بانوان ورزشکار برمی اومد که خدا رو شکر توفیق داشتیم کمکشون کنیم تا این عزیزان بتونن افتخار آفرینی کنن، ما از ابتدا میدونستیم که این مدالها رو کسب میکنیم، چون برای این قهرمانیها و عنوانها خیلی زحمت کشیده بودیم و باور داشتیم که بانوان ورزشکار ما میتونن کارهای بزرگ انجام بدن، گاهی وقتا حتی اونا ناامید میشدن و میخواستن از ادامه راه انصراف بدن، اما ما بهشون میگفتیم تو باید ادامه بدی، فکر هیچ چیزی
رو نکن، همه مشکلات رو ما حل میکنیم، تو فقط به قهرمانی فکر کن و به کسب مدال، بقیه ی کارها با ما، هر چند انجام این کارها خیلی سخته، اما تو نگران نباش، برو جلو و فقط به سکو و مدالهای ارزشمند فکر کن… خدا رو شکر که زحمات همه دوستان و همکاران ما در حوزه ورزش جواب داد و دعای ملت هم برآورده شد و این بانوی ایرانی با این حمایتها تونست مقام بیاره.» به قول کنگر زهتاب در سریال تلویزیونی «در حاشیه» باید به این افراد گفت: «باریکِلا، نِه، باریکِلا….، نِه، باریکِلا……….، نِه، واقعا باریکِلا…………» دوستان بزرگوار در عکسهای یادگاری و مصاحبههای خودشان طوری حرف میزنند انگار که تمام کارهای کسب مدال را آنها انجام دادهاند و بانوی ورزشکار مورد نظرفقط در هنگام دریافت جایزه کمی به خود زحمت داده و روی سکو رفته است، همین والسلام، در حالی که همه ما خیلی خوب میدانیم که ماجرا از چه قرار است، میخواهند باور کنیم که آنها هم در کسب این مدالها شریک بوده اند، در حالیکه در هنگامه تلاش و کوشش خستگی ناپذیر بانوان ورزشکار این مرز و بوم، آقایان محترم مسئول و دست اندرکار در خواب خوش خرگوشی بودند، بنابراین هیچ افتخاری بابت کسب مدالها و عنوانهای ورزشی نصیب هیچکدام از آنها نشده و نخواهد شد.
Saturday, 27 April , 2024