در کنار تمام مشکلاتی که داریم باید به مشکل بزرگ‌تری نیز اشاره کنیم که آن اعتماد به نفس کاذب برخی مسئولان است.از نظر روانشناسی داشتن اعتماد به نفس برای افراد لازم و ضروری است و کسی که فاقد آن است قطعا دارای نقص می‌باشد.ولی اینکه شخصی دارای اعتماد به نفس کاذب باشد آغاز یک دردسر […]

در کنار تمام مشکلاتی که داریم باید به مشکل بزرگ‌تری نیز اشاره کنیم که آن اعتماد به نفس کاذب برخی مسئولان است.از نظر روانشناسی داشتن اعتماد به نفس برای افراد لازم و ضروری است و کسی که فاقد آن است قطعا دارای نقص می‌باشد.ولی اینکه شخصی دارای اعتماد به نفس کاذب باشد آغاز یک دردسر بزرگ اجتماعی است.این دردسر وقتی عمیق‌تر است که آن شخص برای جمعی نیز تصمیم گیر باشد. حال ممکن است این تصمیم گیر سرپرست یک خانواده باشد و یا وزیر یک مملکت.در مقیاس‌های مختلف دردسرهایی که از قبل این اعتماد به نفس کاذب شکل می‌گیرد متنوع است. مثلا سرپرست یک خانواده وقتی دچار چنین نقصانی است می‌تواند آن خانواده را به دلیل تصمیم‌های بدون پشتوانه و اقدامات ایذایی که منشا آن همان اعتماد به نفس کاذب است به خاک سیاه بنشاند. حال اگر شخص مورد نظر دارای سمتی مهم باشد تصمیم‌های وی و کلا اکت‌های این مسئول می‌تواند جامعه‌ای را ملتهب کند.
نمونه‌های قابل ذکر در مقیاس وکیل و وزیر فراوان است. ما در زمینه داشتن مسئولانی که دارای اعتماد به نفس کاذب هستند غنی هستیم! بارها و بارها شاهد بودیم که در زمینه‌ای رسانه‌ها گزارش‌هایی در مورد کمبود‌ها منتشر کردند اما آن مسئول مربوطه در کمال اعتماد به نفس آن گزارش‌ها را رد کرده است.
متاسفانه اصرارها و سماجت‌های رسانه‌ای نیز کارگشا نیست زیرا مرغ مقام مسئول یک پا دارد ولاغیر. اگر این مسئولان از نظر روانشناسی و روان شناختی نیکو‌تر عمل می‌کردند نباید بدون بررسی و بعضا براساس اطلاعات غلط همکاران خود از اساس مشکلات در جامعه را که توسط رسانه‌ها گزارش می‌شود، رد کنند.در اینجا به نمونه‌هایی در این زمینه اشاره می‌کنیم:
۱-دیروز در روزنامه به یکی از این موارد اشاره شد. وقتی نماینده مجلس به جای نظارت بر دولت می‌گوید خود مردم از وزیر بپرسند چرا وضعیت خودرو به این شکل است این یعنی این نماینده دچار اعتماد به نفس کاذب است.مشکل کیفیت وکمیت در مورد خودرو موضوع غیر قابل کتمانی نیست اما شاهد هستیم که کماکان از وزیر گرفته تا وکیل محکم بر سرجای خود نشسته‌اند و در تداوم وعده‌های قبلی باز هم وعده می‌دهند. این درحالیست که این بازار شایسته ایرانی‌ها نیست.
۲-وعده دادند هر سال یک میلیون مسکن می‌سازند تا بازار مسکن سر و سامان بگیرد. اما اخیرا، مرکز آمار ایران گزارش مربوط به تحولات بازار مسکن در آبان‌ماه را منتشر کرد. بر این اساس، متوسط قیمت آپارتمان به حدود متری ۸۰ میلیون تومان رسیده است. همچنین تورم ماهانه و سالانه مسکن در این بازه نسبت به ماه قبل افزایش یافته است. در این شرایط اولین گامی که دولت برای کاهش التهابات این بازار برداشت، جلوگیری از انتشار آمارهای مربوط به این بخش بود. اقدامی که به سرگردانی بیشتر فعالان این حوزه دامن زد. در حالی‌که هنوز سنگینی تورم بر شانه‌های بازار مسکن سنگینی می‌کرد. اقدام بعدی که دولت در این راستا انجام داد و از ابتدای تابستان سال جاری تاثیرات خود را نمایانگر کرد، اعمال رکود در بازار بود. تورم ماهانه قیمت آپارتمان‌های مسکونی شهر تهران در آبان‌ماه ١,٥درصد بوده که در مقایسه با همین اطلاع در ماه قبل ٢.١واحد درصد افزایش داشته است. این یعنی نه شعارهای دولت محقق شد و نه اقدام خاصی برای تحقق این شعارها صورت گرفته است.
۳-نرخ تورم از جمله موضوعاتی بود که قرار بود کنترل شود اما حداقل در مورد مواد غذایی و خوراکی این مهم رخ نداده و با این وجود به طور کل دولت در این زمینه اعتماد به نفس بالایی دارد و مدعی کنترل آن است.این درحالیست که تورم مواد غذایی ایران در کنار لبنان، آرژانتین و زیمبابوه به یکی از بالاترین نرخ‌های تورم‌های مواد غذایی در جهان تبدیل شده است. تورم مواد غذایی یعنی مردم نسبت به سال گذشته خود، هزینه بیشتری برای غذا پرداخته‌اند.کارشناسان موثرترین عوامل در تورم مواد غذایی را همه‌گیری کرونا و حمله نظامی روسیه به اوکراین می‌دانند. در کشورهایی نظیر ایران، مصر، لبنان و برخی کشورهای دیگر خاورمیانه و شمال آفریقا نیز سطح بالای تورم مواد غذایی تا حد زیادی به‌دلیل وابستگی شدید تامین کالاهای اساسی از محل واردات است. تورم مواد غذایی از آن جهت اهمیت زیادی دارد که این افزایش قیمت، مانع اصلی در قدرت خرید و دسترسی آحاد جامعه به مواد غذایی و در نتیجه بروز سوءتغذیه است.