طی دو روز آخر هفته، دو خبر، تقریباً تمام فضای رسانهای کشور را تسخیر کرد؛ حادثهی تلخ تروریستی کرمان، اعلام اسامی نامزدهای تایید، رد و احراز صلاحیت شده و نشدهی انتخابات مجلس دوازدهم، هر دو خبر برای جامعه مهم بود، یکی به صورت فراگیر (حوادث کرمان) و دیگری برای بخشهایی از جامعه. رسانه اما در […]
طی دو روز آخر هفته، دو خبر، تقریباً تمام فضای رسانهای کشور را تسخیر کرد؛ حادثهی تلخ تروریستی کرمان، اعلام اسامی نامزدهای تایید، رد و احراز صلاحیت شده و نشدهی انتخابات مجلس دوازدهم، هر دو خبر برای جامعه مهم بود، یکی به صورت فراگیر (حوادث کرمان) و دیگری برای بخشهایی از جامعه. رسانه اما در هر دو خبر، آن چنان که باید حرفهای عمل نکرد به این صورت که، در خبر کرمان که ابعاد اجتماعی، اطلاعاتی و امنیتی داشت، دچار نوعی بههمریختگی شدیم و در خبر اعلام نتایج بررسی صلاحیتها دچار نوعی شتابزدگی و جانبگیرانه رفتار کردن با انواع تیترها و تفسیرهایی که بعضاً از اساس نادرست بود!
در خبر کرمان که یک بحران داخلی اما در ابعاد جهانی بود، به جای آن که آرامشبخشی و حرفهایگری را رعایت کنیم دچار تعجیل در انتشار اخبار شدیم؛ گوناگونی آمار شهدا و مصدومان، ضد و نقیض گویی در مورد اصل حادثه که در ابتدا گفته شد «کپسول گاز» منفجر شده و در نهایت معلوم شد یک حملهی «انتحاری» بوده است و لابد میدانیم بین این دو تا چه اندازه فاصله و تفاوت وجود دارد، انتشار عکسهایی که بعضاً گویا نبود، نباید منتشر میشد و در کُل، بیکیفیت و از زوایایی بود که چندان روایتکنندهی درستی از آن چه رخ داده بود، نبود. فیلمهای لحظهای از محل حادثه را نیز اگر به مجموعهی اطلاعرسانی اضافه کنیم آن وقت متوجه میشویم در پوشش خبر بحران، چندان آموزش دیده نیستیم زیرا در چنین مواقعی، رسانه باید یک گام از مراجع رسمی، امنیتی، اطلاعاتی و خدمات رسان عقبتر باشد اما دیدیم که تا ساعتها تصویری در رسانهها منتشر میشد به عنوان یکی از شهدای حادثه در حالی که بعدتر مشخص شد، خواهر فرد مورد اشاره در عکس شهید شده است یا آمارهایی که در ساعات پایانی شب به عدد ۱۰۳ شهید نیز رسید اما تا به اینجا، رسمیترین مراجع از شهید شدن ۹۱ نفر گفته اند (که شاید و متاسفانه این تعداد به سبب وخیم بودن حال برخی افزایش نیز پیدا کند) که تا عدد ۱۰۳ نفر، هنوز ۱۲ اسم تفاوت وجود دارد. در توضیحاتی که در این باره دادند چنین عنوان شد که برخی اسامی، دوبار یا بیشتر ثبت شده که این نیز توجیه مناسبی برای اعلام نادرست شهدا و مصدومان حادثهی فوق الذکر نیست.
نکتهی دیگر اما پرداختن به حادثه در ابعاد بینالمللی بود یعنی مربوط دانستن این عملیات ددمنشانه به برخی کشورها که اگرچه در ریشه، تروریسم داعشی یک آبشخور بیشتر ندارد اما در اطلاعرسانی نمیتوان ملاحظات خبری و حرفهای را نادیده گرفت و اما نکتهی آخر برخی بد اخلاقیها بود که ای کاش رخ نمیداد (تصویری از وزیر کشور که هموطنی برای او سینی چای را نگاه داشته و القای این تفکر که لابد آقای وحیدی نگاه ارباب رعیتی به جامعه دارد!).
از موضوع کرمان که فاصله بگیریم، خبر اعلام اسامی تایید، رد و احراز صلاحیت شده و نشده انتخابات مجلس دوازدهم در جای خود بسیار مهم بود؛ تأیید صلاحیت پزشکیان خیلی زود در فضای رسانهای کشور منتشر شد و بعد خبرهایی که فلانی تأیید یا دیگری ردصلاحیت شده است. در این جا نیز به نوعی عجولانه رفتارکردن برخی را مجبور که رد و یا تایید صلاحیت خود را تکذیب کنند کما این که در همین فقره، نام «احمد دنیامالی» همزمان در بین رد و تایید صلاحیتشدگان دیده میشد و یا جمعبستن برخی ردصلاحیت شدهها با عناوینی چون: «رد گستردهی حامیان علی لاریجانی»، «رد ۴ نماینده منتقد دولت»، «ردصلاحیت فلان درصد از نمایندگان…»، «ردصلاحیت جمعی نمایندگان ادوار» و…
ایرادی به این فقره وارد نیست اما عجله را به این دلیل متذکر شدیم که هنوز تا پایان این ماراتن، بیشتر از ۳۰ روز زمان باقی است و با توجه به رویهی همیشگی شورای نگهبان، چه بسا رد صلاحیت شدههایی که تایید شوند و تایید صلاحیت شدههایی که ردصلاحیت شوند. حال سی روز زودتر حکم به رد صلاحیت برخی و بعضی بدهیم و در پناه آن به دولت و شورای نگهبان و نظام، انگ بزنیم چندان منصفانه نیست کما این که، امثال پزشکیان در مرحله اول ردصلاحیت شدند اما در مرحله بعدی تایید و همین امر میتواند در آخرین دور بررسیها نیز تکرار شود.
در کل نمیگوییم اطلاعرسانی نکنید که اساساً خودِ این اطلاعرسانی میتواند منشأ خیر باشد حرف ما این است که قطعیت دادن به امری که همچنان قطعی نیست با رفتار حرفهای اندکی فاصله دارد.
نکتهی دیگر اما خودرسانه پنداری برخی است که در همین پروسه حضور داشتهاند یعنی نامزدهای محترمی که اقدام به نشر نتیجهی همچنان قطعی نشده رد و تایید صلاحیتها کرده اند (یا خواستهاند خودنمایی کنند، یا مظلوم نمایی یا بازی با افکار عمومی در جهت فشار به شورای نگهبان که چندان شایسته نیست). رسانهها را اگر بنگریم، منشأ و منبع خبریشان همین کسانی هستند که رد و تایید صلاحیت شدهاند آن هم در فضاهای غیر رسمی، از همین جا پیدا است سخت گرفتن به برخی وعدم اجازه به آنان برای بودن در دور نهایی انتخابات اگرچه در قالب نشر یک خبر آن هم در مراجع غیر رسمی، توجیه ندارد اما خودِ این رفتار میتواند آزمونی برای قانونمداری و پیروی از اصولی باشد که روی امنیت روانی جامعه تاثیر مثبت یا منفی میگذارد.
ناگفته پیدا است، خود ما نیز ممکن است در این جریان، دچار خبط و خطاهایی شده باشیم که منکر نیستیم اما تلاش کردهایم هر جایی که نیاز به تامل بوده، صبوری پیشهکنیم و هر کجا پای موضوعهای ملی در میان بوده کوشیدهایم درج خبر را منوط به تاییدهای رسمی از مراجع قانونی کنیم تا خدای ناکرده ذهن و روح جامعه را دچار ترس و یأس و پریشانی نکنیم. اینجا است که باید یادآوری کنیم هرکجا، دقت، صحت و سلامت خبر فدای سرعت شد یعنی آن خبر، غیر حرفهای است و خیلی زود ماندگاری و تأثیر خود را
از دست میدهد.
نکتهی آخر اما، هتک حرمتها است (چه داخلیها و چه آن طرف آب نشینان)، در بحبوحهی یک فاجعه انسانی که در نهاد خود صدها شهید و زخمی و هزاران نفر چشم به راه و دل نگران دارد، گفتن و نوشتن برخی مباحث حتی از خود آن بحران نیز جانکاهتر است. نام نمیبریم فقط دوستانه و برادرانه میگوییم؛ حتی اگر اپوزیسیون و مخالف یک نظام و یک مملکت هم هستید حرفی نیست فقط اندکی انسان باشید تا لااقل بدانیم طرف حسابی که با یک مملکت در افتاده را در زُمرهی کدامیک از مخلوقات خداوند قرار دهیم!
Saturday, 27 April , 2024