آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: روزنامه ی دولت(ایران)، در صفحه ۶، ستون «دیگه چه خبر؟» می‌نویسد:« ششمین نشست مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه روز چهارشنبه هفته گذشته با حضور سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه و وزرای خارجه کشورهای عربی در مراکش برگزار شد و در‌بندی از بیانیه پایانی این نشست، ادعاهای بی‌اساس و فاقد […]

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: روزنامه ی دولت(ایران)، در صفحه ۶، ستون «دیگه چه خبر؟» می‌نویسد:« ششمین نشست مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه روز چهارشنبه هفته گذشته با حضور سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه و وزرای خارجه کشورهای عربی در مراکش برگزار شد و در‌بندی از بیانیه پایانی این نشست، ادعاهای بی‌اساس و فاقد اعتبار امارات درباره جزایر سه‌گانه ایرانی خلیج‌فارس دوباره مطرح شد؛ کشورهای حاضر در نشست نیز در تأیید خواسته امارات، خواستار «ارائه راه‌حل‌ و ابتکارات صلح‌آمیز به منظور حل مناقشه بر سر جزایر سه‌گانه از طریق مذاکرات» شده بودند. البته همین ادعا نیز با واکنش قاطع وزیر امور خارجه روبه‌رو شد؛ امیرعبداللهیان عصر دیروز در تماس با سرگئی لاوروف و در واکنش به بخشی از بیانیه ششمین نشست مجمع همکاری عرب و روسیه در مراکش، جزایر سه گانه ایرانی را جزء لاینفک تمامیت ارضی ایران خواند و گفت: جمهوری اسلامی ایران هر ادعایی از سوی هر طرفی در این خصوص را کاملاً مردود می‌داند و در قبال مباحث حاکمیتی خود با هیچ طرفی تعارف ندارد. در حالی که مسئله جزایر سه‌گانه ایرانی تنها‌بندی از بیانیه نشست بررسی راه‌های تقویت همکاری کشورهای عربی و روسیه بود، رسانه‌های ضدانقلاب از جمله ایران‌اینترنشنال به دنبال القای این بودند که «جزایر سه‌گانه ایرانی» موضوع اصلی نشست اخیر مراکش بوده است! جریان غربگرای داخلی نیز همسو با رسانه‌های بیگانه تلاش کردند از کل این اتفاق و سانسور کردن متهم ردیف اول این زیاده‌خواهی -یعنی امارات- ضمن تحریک افکار عمومی، روابط راهبردی ایران و روسیه بویژه در حوزه خنثی‌سازی تحریم‌ها را زیر سؤال ببرند. تحریم‌هایی که در طول دوران حاکمیت غربگراها بر کشور، نه‌تنها در مذاکره با امریکا لغو نشد بلکه شمار آن نیز به بیش از دو برابر رسید. با این حال شیطنت جریان رسانه‌ای ضدایرانی باعث شد برخی چهره‌های سیاسی و… در راستای تکمیل پروژه غربگرایان، اصل روابط ضدتحریمی تهران-مسکو را مورد انتقاد و تخریب قرار دهند. پیش از این نیز در ابتدای امسال همین پروژه رسانه‌ای از سوی غربگرایان داخلی تکرار شده بود.»

«آقای لاوروف خطای شما بوی خیانت می‌دهد!»
اندکی آن طرف‌تر اما کیهان، در ستون یادداشت روز ـ که برخی معتقدند مهم‌ترین ستون این روزنامه است ـ با تیتر:«آقای لاوروف خطای شما بوی خیانت می‌دهد!» به این نکات اشاره می‌کند:
ـ نشست وزرای خارجه مجمع همکاری کشور‌های عربی و روسیه را که روز چهارشنبه با حضور سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در مراکش برگزار شد و بیانیه پایانی آن را نمی‌توان با بن‌بست رو به فروپاشی رژیم صهیونیستی بی‌ارتباط دانست. پذیرش این نکته شاید در نگاه اول بعید به نظر برسد ولی شواهد فراوانی حکایت از آن دارند که این نشست با هدف و انگیزه انحراف افکار عمومی جهانیان از جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم غزه تشکیل شده است و به سختی می‌توان باور کرد که روسیه از اهداف اصلی این نشست بی‌خبر بوده است. بخوانید!
ـ در این نشست بار دیگر ادعای واهی و بی‌اساس امارات درباره جزایر سه‌گانه ایرانی مطرح شده است! آقای لاوروف یک سیاستمدار کهنه‌کار است و به خوبی از ده‌ها سند غیر‌قابل انکار که مالکیت قطعی ایران بر جزایر یاد شده را ثابت می‌کند، با خبر است. نه فقط جمهوری اسلامی ایران بلکه ما در کیهان نیز فهرست روشنی از اسناد مورد اشاره را منتشر کرده‌ایم. و سؤال این است که دولت روسیه با توجه به مالکیت قطعی ایران بر جزایر سه‌گانه، چرا و با چه انگیزه‌ای بیانیه مجمع را امضا کرده است؟! این اقدام دولت روسیه غیر از نفاق و دورویي در سیاست خارجی این کشور چه نام دیگری می‌تواند داشته باشد؟!
ـ این روزها اصلی‌ترین مسئله فراگیر در جهان، و مخصوصاً در جهان اسلام، جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی در قتل عام و نسل‌کشی مردم مظلوم غزه، درماندگی صهیونیست‌ها در جنگی که هفتاد و چند روز از آن می‌گذرد و علی‌رغم ادعای برخورداری از چهارمین ارتش مدرن و مجهز جهان نه فقط به هیچیک از اهداف اعلام شده خود نرسیده‌اند، بلکه با تحمل تلفات سنگین و بی‌سابقه به دریوزگی آتش‌بس محترمانه! افتاده‌اند. اسرائیل همین دیروز به تیپ ویژه گولانی که مجهزترین و کار‌آزموده‌ترین بخش از ارتش این رژیم است، دستور عقب‌نشینی از غزه را صادر کرد و روزنامه ‌ها‌آرتص نوشت نیروهای این تیپ ویژه خروج از غزه را فرار از مرگ نامیده و به خاطر این عقب‌نشینی به رقص و پایکوبی پرداخته‌اند. حالا، دو عامل دیگر را نیز که در همین حال و هوای بین‌المللی جریان دارد به شرایط یاد شده اضافه کنید. از یکسو، برانگیختگی افکار عمومی جهانیان علیه جنایات رژیم صهیونیستی و تظاهرات ضد‌اسرائیلی بی‌سابقه و چند صد هزار نفره ملت‌ها، به‌ویژه در آمریکا و اروپا که رژیم صهیونیستی را از فاش شدن هویت واقعی آن به وحشت انداخته است و از سوی دیگر، بی‌غیرتی و بی‌خیالی سران بسیاری از کشورهای عربی در مقابل جنایات اسرائيل که با اعتراض گسترده ملت‌های مسلمان به وادادگی غیر‌قابل توجیه و خیانت‌آمیز سران دست‌نشانده کشورهای
یاد شده همراه است!
سؤال این است که نشست وزرای خارجه مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه در کجای این شرایط جای گرفته و با کدام ضرورت برپا شده است؟!
ـ ممکن است آقای لاوروف ادعا کند که این نشست در فواصل زمانی مشخص برگزار می‌شده و اجلاس چهارشنبه (۲۹ آذرماه /۲۰ دسامبر‌) موعد ازقبل تعیین شده برای برگزاری آن بوده است! این ادعا برفرض که مطرح شود، کمترین توجیه منطقی و قابل پذیرشی ندارد. چرا که؛ اولین نشست این مجمع که زمان تشکیل آن نیز هست در سال ۲۰۰۹ در مسکو بوده است. دومین نشست در سال ۲۰۱۴ (به فاصله ۵ سال‌) در سودان، سومین نشست در سال ۲۰۱۶ (‌به فاصله ۲ سال‌) در مسکو. چهارمین نشست در سال ۲۰۱۷ (به فاصله یک سال‌) در ابوظبی. پنجمین نشست در سال ۲۰۱۹ (به فاصله ۲ سال‌) و نشست اخیر که ششمین نشست است در سال ۲۰۲۳
(به فاصله ۴ سال‌) در مراکش تشکیل شده است!
همان‌گونه که به وضوح دیده می‌شود فاصله‌های زمانی میان نشست‌های این مجمع، منظم و از قبل تعیین شده نبوده است. بنابراین پرسش از دولت روسیه که مدعی استقلال است (و نه سران دست‌نشانده عرب‌) این است که با توجه به بن‌بست رو به زوال رژیم صهیونیستی در جنگ غزه و خیانت بر ملا شده برخی از سران کشورهای عربی، انگیزه شما از برگزاری بی‌هنگام نشست اخیر همسویی با این جریان فاسد نبوده است؟! پاسخ شما چیست؟! آیا از دولت روسیه بعید نبود که در نمایش فراری دادن رژیم صهیونیستی و سران بی‌غیرت برخی از کشورهای عربی از بن‌بستی که با آن رو‌به‌رو شده‌اند، نقش‌آفرینی کند؟‌ این اقدام دولت روسیه اگر خطا باشد، خطایی نابخشودنی است و رنگ خیانت دارد!
ـ ممکن است ادعا شود که در بیانیه پایانی بر توقف بمباران نوار غزه، قتل عام مردم، لغو محاصره غذایی و دارویی و سوخت تاکید شده است! که باید گفت؛ اولاً اگر این تاکیدات نبود، هویت واقعی شرکت‌کنندگان در نشست یاد شده بیش از پیش از پرده برون می‌افتاد! ثانیاً؛ یک بار دیگر متن بیانیه را مرور کنید. در بخشی از ماده ۱۰ بیانیه آمده است: «… پایان دادن به اشغال سرزمین فلسطین اشغالی توسط اسرائیل در سال ۱۹۶۷، ازجمله قدس شرقی، جولان سوریه و بقیه سرزمین‌های اشغالی لبنان… »! در این بند از بیانیه پایانی، موجودیت رژیم صهیونیستی به رسمیت شناخته شده و تنها خواستار بازگشت سرزمین‌های اشغال‌شده در جنگ شش روزه شده‌اند! در بخش دیگری از بیانیه سخن از «‌استقلال کشور مستقل فلسطین در امتداد خطوط ۴ ژوئن ۱۹۶۷، با پایتختی بیت‌المقدس شرقی‌…‌»! به میان آمده است که مفهوم روشن و خالی از ابهام آن از یکسو تن دادن به طرح خیانت‌بار دو دولتی است (بخشی در حاکمیت مشروط فلسطینی‌ها و بخش دیگر که شامل سرزمین‌های اشغالی در سال ۱۹۴۸ است تحت حاکمیت صهیونیست‌ها‌)! و…
ـ رژیم صهیونیستی بارها اعلام کرده است که جمهوری اسلامی ایران را اصلی‌ترین و قدرتمندترین دشمن خود می‌داند و در این خصوص اشتباه نمی‌کند چرا که گزاره محو اسرائيل از جغرافیای جهان، دیدگاه منطقی و قانونی حضرت امام(ره) است که از نخستین روزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی امام راحل و رهبر معظم انقلاب با جدیت دنبال شده و امروز به دیدگاه و نگاه تمامی نیروهای مقاومت تبدیل شده است. اکنون با توجه به نکات یاد شده، می‌توان تشکیل بی‌هنگام مجمع همکاری کشور‌های عربی و روسیه و گنجاندن ادعای واهی و بی‌اساس حاکمیت امارات بر سه جزیره ایرانی تنب بزرگ و کوچک و ابو‌موسی در بیانیه پایانی این اجلاس را بخش دیگری از همراهی با رژیم صهیونیستی در ابراز دشمنی با ایران اسلامی دانست.
ـ یکی از اهداف این نشست را می‌توان و باید سرپوش نهادن بر «خط زمینی ارسال کالا و مهمات» به اسرائیل دانست که گزارش‌های درخور توجهی از راه‌اندازی آن توسط عربستان، امارات و اردن خبر می‌دهد. متن بیانیه پایانی این نشست که برای اختصار به بخش‌هایی از بند ۱۰ آن اشاره کردیم گواه دیگری بر همراهی کشورهای یاد شده با رژیم صهیونیست است.
ـ از کشورهای عربی حاضر در نشست یاد شده غیر از دشمنی با ایران اسلامی و همراهی با رژیم صهیونیستی انتظاری نمی‌رود ولی دولت روسیه باید پاسخگوی اقدام پلشت و غیر‌قانونی خود علیه جمهوری اسلامی ایران باشد. آقای لاوروف از اسناد فراوانی که بر حاکمیت قطعی و بلا منازع ایران بر جزایر سه‌گانه حکایت می‌کند، با خبر است. و از این روی اقدام دولت روسیه اگر هم خطا باشد، بوی خیانت می‌دهد و کمترین انتظار از دستگاه دیپلماسی کشورمان آن است که از دولت روسیه بخواهد رسماً و علناً از اقدامی که علیه تمامیت ارضی ایران اسلامی انجام داده است پوزش بخواهد و با توجه به اسناد غیر‌قابل انکار موجود، بر حاکمیت ایران بر سه جزیره یاد شده تاکید کند.

روسیه یک شریک معمولی است نه راهبردی، نه استراتژیک!
فرض را بر این می‌گذاریم که روزنامه دولت از نظر و نوشته «کیهان و حسین شریعتمداری»، بی‌اطلاع بوده است که چنین بوده، ولیکن در همین یادداشت کوتاه، اگرچه به موضع‌گیری «امیرعبداللهیان» به صورتی گذرا اشاره شده اما هیچ اشاره ی به واکنشِ «علی اکبر ولایتی»، مشاور رهبر انقلاب در حوزه سیاست خارجه، «قالیباف»، رئیس قوه مقننه، «محسن رضایی»، دبیر شورایعالی هماهنگی اقتصادی سران قوا، «کنعانی»، سخنگوی وزارت امور خارجه، «احمد نادری»، نماینده مجلس و جلال زاده رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نشده است حالا بگذریم از واکنش چهره‌های سیاسی و بین‌الملل نظیر، فلاحت پیشه، موسویان، نصری و دیگران که چون لابد با دولت همسو نیستند لازم نبوده از آن‌ها نیز «فکت»‌هایی در این یادداشت ذکر شود.
روزنامه آفتاب یزد در مصاحبه با محمدعلی بصیری، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان، علاوه بر اصلاح دو اشتباه؛ روسیه را متحد استراتژیک ایران دانستن و نیز روابط تهران ـ مسکو را بر اساس همکاری راهبردی قلمداد کردن، به این مسئله می‌پردازد که بین آن چه در ذهن مسئولان جمهوری اسلامی ایران می‌گذرد با آن چه روس‌ها و چینی‌ها در مخیله ی خود دارند و همچنین با نظر و عقیده ی افکار عمومی، فاصله‌ای شگرف وجود دارد.

از نظر روزنامه دولت، «کیهان» و «شریعتمداری» هم غربگرا هستند؟!
بگذریم از تلاش روزنامه ی ایران برای «تخفیف» دادن به روس‌ها بابت اشتباه یا به تعبیر صریح «حسین شریعتمداری»، «خطایی که بوی خیانت می‌دهد» اما عبور از برخی واکنش‌ها و استفاده از عنوان «غربگرا» برای حمله به کسانی که رفتار روسیه را در نشست «مراکش» برنتافتند چندان قابل قبول نیست!
نکته ی مهم‌تر اما، پرداختن به این موضوع مهم در ستونی معمولی و نه روی جلد است که نشان می‌دهد تفکری در دولت وجود دارد که مورد اجماع تمام دولت و یا حداقل بخش مهمی از دولت از جمله دستگاه دیپلماسی نیست که اگر این فقره ی اخیر، حتی نزدیک به یقین هم باشد قطعاً نگران‌کننده خواهد بود.
و نکته ی پایانی این که، بهتر است بعد این همه آزمون و خطا، نسخه ی بی‌ثمر و آسیب زننده ی انگ «غربگرا» بودن به این و آن را از گزینه‌های درمانی خود حذف کنیم چون ممکن است در این همه شمولی، گاهی حتی حسین شریعتمداری و روزنامه کیهان که خود مرجع اصلی تشخیص «غربگرا»‌ها است نیز به تیر غربگرا بودن، زخمی و آزرده شود!