آفتاب یزد – رضا بردستانی: یک استاد تاریخ و روابط بین الملل دانشگاه با اشاره به مشکلات عدیدهای که کشورهای جهان را تهدید میکند به آفتاب یزد گفت: فقر، بیکاری، تروریسم، رکود و تورم، اقتصاد و رقابتهای بسیار جدی که در جهان وجود دارد کشورها را بر آن داشته تا جایی که میتوانند از جنگ […]
آفتاب یزد – رضا بردستانی: یک استاد تاریخ و روابط بین الملل دانشگاه با اشاره به مشکلات عدیدهای که کشورهای جهان را تهدید میکند به آفتاب یزد گفت: فقر، بیکاری، تروریسم، رکود و تورم، اقتصاد و رقابتهای بسیار جدی که در جهان وجود دارد کشورها را بر آن داشته تا جایی که میتوانند از جنگ دوری کنند.
علی بیگدلی افزود: وقتی اروپا و آمریکا مجبور به رها کردن اوکراین میشوند، وقتی در جنگ غزه آن چنانی که انتظار میرفت دخالت نمیکنند به طور طبیعی تکلیف بقیهی بحرانهای منطقهای و بینالمللی به خودی خود روشن است!
این روزنامه نگار باسابقه با اشاره به مقالهای که در سال ۵۹ نوشته بود با عنوان: «آمریکا از اسرائیل خسته شده است» میگوید: کشورهای جهان این روزها خیلی به بلوکبندی ها، سازمانهای نظامی، تفکرات جنگطلبانه و کشورهایی که دردسر محض هستند (نظیر اسرائیل) اهمیت نمیدهند که این اهمیت ندادن دلایل روشنی دارد:
– جنگ سر کاملاً تمام شده است
– همهی کشورها مدعی آقایی در جهان هستند
– قدرت آمریکا به شدت در حال کم شدن است
– اتحادیهی اروپایی درگیر مشکلات داخلی و اختلاف بین اعضا هستند
– فشارهای اقتصادی ممکن است بسیاری از کشورهای حتی مطرح در اقتصاد جهان را دچار فروپاشی کند
– پرونده و رزومهی دخالتهای ناتو علی الخصوص در افغانستان، عراق و این اواخر اوکراین تقریباً نتیجه عکس داده است
– راستهای افراطی هر روز در حال قدرت گرفتن هستند؛ شمال اروپا، فرانسه، انگلستان، ایتالیا، آرژانتین و شاید به زودی با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، ایالات متحده نیز به جمع کشورهایی بپیوندد که مقهور راستهای افراطی بشود. ویژگی اصلی راستهای افراطی، نگاه به درون و رها کردن مسائل جهانی است به این معنا که برای راستهای افراطی، سرنوشت کشورهای متبوع خودشان از هر مسئلهای با اهمیتتر است
– قطببندی در جهان به آن صورت که بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۰ وجود داشت دیگر موضوعیت ندارد
– جهان به شکل چند قطبی اداره میشود
عضویت در ناتو دیگر مزیت نیست!
علی بیگدلی با اشاره به کارنامه و تاریخچهی ۷۵ سال ی ناتو (پیمان آتلانتیک شمالی) اظهار میدارد: اگرچه به وجود آمدن ناتو در سال ۱۹۴۹ یک ضرورت انکار ناپذیر بود زیرا امنیت جهانی در مخاطرهی جدی قرار داشت اما از آن روزگاران نزدیک به ۸ دهه میگذرد و طی این دوران آن قدر تغییرات در نظام و سیاست بین الملل رخ داده که حتی میتوان گفت به همان اندازهای که در ۱۹۴۹ به وجود آمدن ناتو ضرورت داشت این روزها دیگر آن ضرورت که احساس نمیشود هیچ، شاید اندک اندک باید به برچیده شدن ناتو نیز اندیشید!
وی اما تأکید میکند: این که فکر کنیم طی ۵-۴ سال آینده دیگر نام و نشانی از ناتو وجود نخواهد داشت چندان عقلانی نیست اما به طور قطع و یقین میتوان این ادعا را مطرح کرد که ناتو آیندهی روشنی ندارد.
وی اما به نکتهی مهمتری نیز اشاره میکند و آن این که: روزگاری پیوستن به ناتو یک مزیت بود اما این روزها به وضوح میبینیم عضویت در ناتو به منزله و مساوی با به آغوش خطر رفتن است که برای نمونه میتوان اوکراین را مثال زد که حتی اندیشیدن به عضویت در ناتو و اتحادیه اروپا از آن ویرانهای ساخت که شاید زلزله ۸ ریشتری نیز چنین ویرانیهایی بر جای نمیگذاشت!
بعضی از اعضای ناتو بار هستند نه یار!
با نیم نگاهی به اعضای ناتو، در کنار کشورهایی چون؛ ایالات متحده، فرانسه، آلمان، انگلستان، لهستان، اسپانیا و چند کشور بزرگ و قدرتمند ناگهان مواجه میشویم با کشورهایی نظیر؛ لوکزامبورگ، آلبانی، یونان، استونی، لتونی، لیتوانی، مقدونیه و… که حکایت از یک ناهمگونی آشکار دارد.
همین وضعیت در اتحادیهی اروپایی نیز قابل درک است. مهمتر از همه اما حضور کشوری به نام ترکیه است که علی رغم عضویت در ناتو در ارتش خود از سلاحهای روسی از جمله سامانهی موشکی اس – ۴۰۰ بهره میبرد. همین مسئله این باور را در ذهن ایجاد میکند که برخی از اعضای ناتو بیشتر از آن که «یار» باشند «بار» هستند!
علی بیگدلی میگوید: این ناهمگونی آزاردهنده در برخی موارد حتی به زیان ناتو تمام شده و در آینده نیز میتواند دردسرهایی به وجود آورد.
وی با اشاره به موردی به نام ترکیه میگوید: بازیهای چندگانهای که ترکیه در آن ایفای نقش میکند، بهانه گیریها و سیاستهای چندگانه خود دلیلی است که ناتو آن انسجام و قدرت و به هم پیوستگی همیشگی را ندارد که اگر داشت ترکیه حداقل در جنگ اوکراین با سیاستهای ناتو و آمریکا همراهی کامل میکرد و نه تبعیت از یکی به میخ و یکی به نعل!
وی ادامه میدهد: در جنگ اوکراین که همچنان معتقدم پشتیبانی از زلنسکی با این حجم و به این مدت طولانی یک اشتباه مهلک بود. تمام ناتو و اتحادیه اروپا ناگهان حامی کشوری شدند که نه عضو ناتو بود و نه عضو اتحادیه اروپایی و همین مسئله باعث شد تا روسیه و پوتین را خشمگین کند زیرا نزدیک شدن به مرزهای روسیه از سوی ناتو یک خط قرمز وحشتناکی است که مسکو را تا سر حد جنون عصبانی میکند که نتیجهی عملی آن را در جنگ اوکراین دیدیم.
این استاد دانشگاه خاطرنشان میکند: در گذشته شاید کشورهای کوچک از پیوستن به ناتو و قرار گرفتن زیر چتر حمایتی این پیمان نظامی – امنیتی خرسند بودند اما در حال حاضر بسیاری از این کشورها دنبال مفری میگردند تا از عضویت در ناتو شانه خالی کنند زیرا عضویت در ناتو جز تحمیل هزینههای گزاف هیچ فایدهای به حال آنها ندارد زیرا آنها ابتدا به ساکن با کشوری وارد جنگ نمیشوند و در ادامه دچار گرفتاریهایی هستند که حل آنها در اولویت قرار دارد.
با آمدن ترامپ ممکن است فروپاشی اتحادیه اروپا و ناتو سرعت گیرد!
علی بیگدلی که معتقد است: «راستهای افراطی به طور کلی درون نگر هستند نه دچار نگاه به بیرون» میگوید: در دوران قبلی که ترامپ بر سر کار بود شاهد تنشهای میان آمریکا با اتحادیه اروپا و همچنین واشنگتن و برخی از اعضای ناتو بودیم و این نشان میدهد تفکر ترامپ چندان همراه با ناتو و اتحادیه نیست و شاید با آمدن ترامپ، فروپاشی اتحادیه اروپا و ناتو سرعت بیشتری بگیرد.
همه مدعی آقایی در جهان هستند
علی بیگدلی در ادامهی این گفت و گو و در بخش پایانی با تأکید مجدد که آمریکا به تنهایی قادر به آقایی کردن در جهان چند قطبی نیست اظهار میدارد: در جهانی که یک گروه کوچک نظامی (حماس) اسرائیل را به دردسری عجیب گرفتار میکند یا گروهی دیگر (حوثیها) کشتیرانی بین المللی را دچار چالشی جدی میکنند دیگر صحبت کردن از ناتو و قدرت فراگیر و بین المللی آن چندان مشروعیتی ندارد.
وی با تکرار این جمله که: «من نمیخواهم بگویم ناتو و اتحادیه اروپا به زودی نابود خواهند شد» بیان میکند: وقتی آمریکا در موضوع غزه نمیتواند یا نمیخواهد کاری برای متحد و شریک حتی به تعبیری درست تر، فرزند خود اسرائیل انجام دهد برای کشورهای شرق دور چه نسخهای خواهد پیچید؟
بیگدلی در یک جمعبندی کلی اظهار میدارد: باید بپذیریم در دوران جنگ سرد، جهان امنتری داشتیم چون مرزبندیها کاملاً مشخص بود اما با پایان یافتن جنگ سرد دیگر شاهد امنیت نیستیم و بیشتر اغتشاش و تشویش در سیاست و نظام بین الملل را تجربه میکنیم.
وی ادامه میدهد: این روزها مجموعهای از مشکلاتی که پیشتر به آن اشاره کردم کشورها را مجبور کرده بیشتر از مسائل جهانی به مسائل داخلی خود بپردازند که البته این نگاه به درون با فراگیر شدن و قدرت گرفتن راستهای افراطی، شدیدتر و ملموستر نیز خواهد شد.
بیگدلی در پایان به این جمله بسنده میکند که: فقط میتوانم با قطعیت بگویم آیندهی روشنی پیش روی اتحادیهی اروپا و ناتو قرار ندارد و با فراگیرتر شدن صفبندیهای جدید در حوزهی نظام بین الملل تقریباً باید آماده شویم تا هم با اتحادیه اروپایی و هم با ناتو خداحافظی کنیم اما این که انتظار داشته باشیم این فروپاشی و برچیده شدن با سرعت انجام گیرد چندان معقول نیست.
Saturday, 27 April , 2024