آفتاب یزد – مجید دیبازر: ۱- چند روزی از پایان مسابقات پاراآسیایی می گذرد، همان مسابقاتی که مختص معلولان است و بعد از بازیهای آسیایی که به افراد سالم اختصاص دارد، برگزار می شود. حتما می دانید که کاروان ایران با کسب ۱۳ مدال طلا، ۲۱ نقره و ۲۰ برنز و مجموع ۵۴ مدال، با […]

آفتاب یزد – مجید دیبازر: ۱- چند روزی از پایان مسابقات پاراآسیایی می گذرد، همان مسابقاتی که مختص معلولان است و بعد از بازیهای آسیایی که به افراد سالم اختصاص دارد، برگزار می شود. حتما می دانید که کاروان ایران با کسب ۱۳ مدال طلا، ۲۱ نقره و ۲۰ برنز و مجموع ۵۴ مدال، با یک رتبه سقوط نسبت به دوره گذشته بازی ها، در جایگاه هفتم جدول توزیع مدالهای نوزدهمین دوره بازیهای آسیایی قرار گرفت. کاروان ورزشکاران معلول ایران نیز در چهارمین دوره مسابقات پارا آسیایی با کسب ۴۴ مدال طلا،
۴۶ نقره، ۴۱ برنز و در مجموع ۱۳۱ مدال بعد از کشور چین در رده دوم این دوره از مسابقات قرار گرفت. راستش را بخواهید صبر کردم تا چند روز از پایان این مسابقات بگذرد تا مطالبی که در این گزارش می خواهید در لابلای خوشحالیِ افتخارآفرینی ورزشکاران زن و مرد معلول گم نشود. از شما چه پنهان می خواهیم در این متن کمی گلایه کنیم، حرفهایی بزنیم که شاید به مذاق خیلی ها خوش نیاید، حتی شاید ناراحت هم بشوند، اما ناراحتی این افراد باعث نمی شود که منِ روزنامه نگار از گفتن حقایقی که در این جامعه رخ می دهد، صرف نظر کنم. این نوشتار را با آوردن دو فکت درباره مدال هایی که ورزشکاران سالم و ورزشکاران معلول از بازی های آسیایی و
پارا آسیایی برایمان به ارمغان آوردند، شروع کردیم تا از همین نقطه وارد بحث اصلی گزارشی که پیش روی شماست، بشویم. این را هم اضافه کنیم که به هیچ وجه قصد نداریم از اهمیت مدال هایی که ورزشکاران سالم در بازیهای آسیایی کسب کردند، بکاهیم بی شک این عزیزان تمام زحمت خودشان را کشیده اند تا بتوانند بهترین عملکرد خودشان را در این دوره از مسابقات به نمایش بگذارند. با این تفسیر می رویم به سراغ ورزشکاران عزیزی که معلول هستند و توانستند جایگاه دوم بازیهای پارا آسیایی را از آن خود کنند.
۲- قبول دارید که برخی از ورزشها در سرزمین ما نه چندان طرفداری دارند و نه ورزشکاری حاضر است در آن حوزه به فعالیت بپردازد، ربطی هم به معلول و غیر معلول ندارد، مثلا همین فوتبالی که سالانه میلیاردها تومان در آن رد و بدل می شود و در تلویزیون برایش برنامه اختصاصی ترتیب داده اند را در نظر بگیرید، فوتبال جای ترقی بسیار زیادی دارد، آنقدر زیاد که یک فوتبالیست در طول ده، پانزده و حتی بیست سالی که در مستطیل سبز به همراه بازیکنان دیگر دنبال توپ می دود، می تواند یک زندگی خوب، گاها خیلی خیلی خوب و حتی بعضی مواقع بسیار عالی برای خودش دست و پا کند، به صورتی که خودش و خانواده اش در رفاه و آسایشی وصف ناپذیر قرار بگیرند، بازیکنان فوتبال به جز حقوقی که بابت قراردادشان می گیرند، پاداش هم می گیرند، بابت هر برد دستمزدی جدا می گیرند، بابت هر گلی که می زنند جایزه ای جدا می گیرند و تازگی ها هم که خبردار شدیم برخی دوستان حواله خودروهای آنچنانی دریافت کرده و آن خودرو را
سوار شده و کِیفَش می کنند و در تلویزیون در مقابل چشمان
میلیون ها بیننده ای که تعداد قابل توجهی از آنها حتی نان خالی هم به زور گیرشان می آید، می نشینند و با افتخار پز ماشین
۱۰۰ میلیاردی شان را می دهند، چقدر هم خوب، چقدر هم عالی، نوش جانشان باشد، ما که بخیل نیستیم.
۳- چند روز پیش یک فایل ویدئویی در صفحه شخصی شهربانو منصوریان وشوکار معروف منتشر شد. در این فایل شهربانو را
می دیدیم که انبوهی از مدال های جهانی و آسیایی را در کنار هم قرار داده و این سوال را می کند که مدال جدیدم را در کدام قسمت از جایگاه مدال هایم قرار دهم تا بیشتر جلوه کند؟ این ورزشکار در ادامه سخنانش اینگونه بیان کرد: «ما فقط می گیم بین ورزشکارا فرق نذارید، بین فوتبالیست ها و وشوکارا و والبیالیستا و ورزشکارای دیگه فرق نذارید، به فوتبالیست ها حواله ماشین صد میلیاردی دادید، به ما هم بدید، اصلا صد میلیاردی نمی خوایم، حواله پراید به ما بدید، فرق نذارید، فوتبالیست ها رفتن جام جهانی هیچ افتخاری کسب نکردن بهشون حواله ماشین صد میلیاردی دادید، ما هر مسابقه ای که شرکت کردیم کلی جایزه گرفتیم، کلی مدال کسب کردیم، هیچی هم به ما تعلق نگرفته، دریغ از حواله یه دوچرخه، فرق نذارید بین ورزشکارا.
۴- عبارت «ابرقدرتهای تنها» را برای این گزارش انتخاب کردیم تا این سوال را مطرح کنیم که ورزشکاران معلول ایرانی جایگاهشان کجاست؟ چقدر برای مسئولان ممکلت، خاصه مسئولان ورزش اهمیت دارند؟ ممکن است بگویند کلی جایزه به آنها داده ایم، اما ورزشکاران معلول به چیزهای بیشتری نیاز دارند، چیزهایی که داشتنشان حق آنهاست، اما متاسفانه به آنان داده نمی شود. هیچکس آنها را نمی بیند، اصلا قشر معلول را کسی نمی بیند؟ چند روز پیش اختتامیه سومین جشنواره همام (مربوط به هنرمندان معلول) برگزار شد، چند عکس از این مراسم منتشر شد که هرچه در میان مهمانها جستجو کردم معلولی بی نشان ندیدم، اختتامیه جشنواره مختص معلولان بود اما به نظر شما چند معلول در این شرکت کردند، می خواهم بگویم ورزشکاران معلول به عنوان نماینده جامعه معلولان به این درجه رسیده اند که در مسابقات جهانی شرکت کنند و مدال کسب کنند تا به مردم و مسئولان بگویند: «بابا ما هم آدمیم، ما هم توانایی های خاص خودمونو داریم، ما هم می تونیم، اینقدر به ما نگید: «نمی تونی، نمی تونی نمی تونی.» خدا رحمت کئد سیامند رحمان را، یَلی بود برای خودش، همه دنیا رویش حساب می کردند، اما در همین ایران خودمان چند نفر او را می شناختند؟ چند نفر می دانند که سیامند چند مدال طلا برای کشور ما آورد؟ چند نفر سراغش را گرفتند؟ چند نفر الان می دانند که مزار سیامند رحمان کجاست؟ آیا سیامند یک استثناء بود در ورزش معلولان؟ اگر شما می گویید استثناء بود من می گویم نبود، ما در میان همیم معلولان، همین معلولانی که خیلی هایمان تحویلشان نمی گیریم هزاران هزار سیامند رحمان داریم که اگر متوجه استعدادهایشان بشویم می توانیم ورزش کشورمان را در حوزه معلولان بیمه کنیم، اما این کار را نمی کنیم، چرا؟ چون به دردسرش نمی ارزد، حوصله اش را نداریم، وقتش را نداریم، امکاناتی هم نداریم که در اختیارشان بگذاریم، خودشان تلاش کنند اگر به جایی رسیدند ناز شستشان، همین که جلوی فعالیتشان را نمی گیریم خودش کلی کار است، بیشتر از این از ما انتظار نداشته باشید، بروید کنار بگذارید باد بیاید.
۵- عبارت «ابرقدرتهای تنها» را برای این گزارش برگزیدیم تا بیان کنیم که هر معلولی که در این مملکت به جایی می رسد و در
عرصه های بین المللی افتخاری کسب می کند، تمام آنچه به دست آورده را مدیون تلاش خودش و مربی اش است، اگرنه نه زمینی مناسبی
در اختیار این ورزشکاران قرار می گیرد، نه پولی بابت این تلاش ها دریافت می کنند و نه حتی تشویق می شوند، کدامیک از مسئولان مملکتی برای این مقامی که ورزشکاران معلول ایرانی در مسابقات پارا آسیایی کسب کردند، به آنان یک آفرین خشک و خالی گفتند؟ مسئول بزرگواری آمد و گفت: «انتظار کسب این مدالها را از معلولان داشتیم.» نمی دانم معنای این حرف این است که خدای نکرده
می خواهد بگوید: «کار شاقی انجام ندادن که، معلوم بود جایزه می گیرن،
معلوم بود دوم می شیم، معلوم بود…» یا اینکه منظورش این است که: «با این همه امکاناتی که در اختیار این ورزشکارا گذاشتیم کسب اینهمه مدال و کسب مقام دومی چندان دور از ذهن نبود.» یا نکند اصلا می خواهند بگویند که: «اهمیتی نداره این مدال ها و این مقاما، واسه خودشون شاید مهم باشه، اما واسه ما اصلا مهم نیست، دیدیم معلولن، گفتیم یه کار خیری کرده باشیم بفرستیمشون مسابقه بدن با خارجیا دلشون خوش باشه، حالا مدال هم اوردن دیگه، چیکار کنیم؟
بکشیم خودمونو به خاطرشون؟» اما آیا واقعا کسب مقام دومی
در مسابقات پارا آسیایی اهمیتی ندارد؟ یا اگر دارد اهمیتش فقط به درد پُز دادن ما می خورد که بگوییم: «مدیریتمون قوی بوده، کلی سرمایه گذاری کردیم رو معلولان، چند ساله کمر همت رو بستیم که مدال بیشتر بگیریم که خب خدا رو شکر موفق شدیم. در واقع تلاش ما مسئولان بود که باعث شد معلولان ورزشکار موفق بشن، بنابراین اونی که باید تشویق بشه، اونی که باید بهش گفت آفرین، ماییم نه اونا.»
۶- روی سخن این بند با «ابرقدرت های تنها»ست، با خودِ خودشان هستیم، همانهایی که تلاش بسیار زیادی کردند تا در مسابقات برنده باشند، می خواهیم بگوییم فارغ از هر مدیریت کامل و ناقصی که در حوزه ورزش معلولان صورت می گیرد، ما به عنوان یک فعال رسانه به
شما آفرین می گوییم و دستتان را به گرمی می فشاریم و برای
آینده ای که پیش رویتان است، بهترین ها را آرزو می کنیم، آفرین به غیرت و همت و تلاش خستگی ناپذیرتان، درود به شرفتان باد و خدا قوتتان بدهد، احسنت بر شما، احسنت.