آفتاب یزد – رضا بردستانی: «سیدحسین مرعشی» و «محمدرضا باهنر»، هر دو کرمانی هستند. دست تقدیر، یکی را در زُمره‌ی اصولگرایان قرار داده و دیگری را در بین اصلاح‌طلب ها، اما در این که آیا این دو به واقع اصلاح‌طلب یا اصولگرا هستند را باید در خلوتِ این دو چهره بررسی کرد و نه در […]

آفتاب یزد – رضا بردستانی: «سیدحسین مرعشی» و «محمدرضا باهنر»، هر دو کرمانی هستند. دست تقدیر، یکی را در زُمره‌ی اصولگرایان قرار داده و دیگری را در بین اصلاح‌طلب ها، اما در این که آیا این دو به واقع اصلاح‌طلب یا اصولگرا هستند را باید در خلوتِ این دو چهره بررسی کرد و نه در لا به لای اظهار نظرات شان.
چندی قبل که فرصتی دست داد تا با یکی از مدیران کشور، یک ساعتی به گپ و گفت بنشینیم، این مدیر تقریباً باسابقه که اصالتی کرمانی دارد، گفت: «مردم از دعواهای حزبی و جناحی خسته اند. در کرمانِ ما، جلساتی برگزار می‌شود در راستای بررسی مباحث توسعه‌ای و صرفاً اقتصادی. در این جمع، هم اصولگرای شناخته شده داریم (باهنر) و هم اصلاح‌طلب سرشناس (مرعشی) اما در این جلسات هیچ بگو – مگوی سیاسی و جناحی، نه دیده‌ام و نه شنیده‌ام زیرا معتقدند؛ برای توسعه، دعواهای جناحی – سیاسی از سم نیزکُشنده‌تر هستند!»
مهرماه سال جاری، آفتاب یزد در گزارشی، چهار مصاحبه‌ی «محمدرضاباهنر» را بررسی کرد با این تیتر: «تناقض گویی‌های لابی‌گر مشهور/ آقای باهنر؛ تا اطلاع ثانوی مصاحبه نکنید!»
اندکی بعد، در گزارشی با عنوان: «آقای باهنر؛ خوش خیم‌تر از «کارگزاران سازندگی»؟! بسم الله…! » به یک جمع بندی رسیدیم و آن این که؛ اصلاح‌طلبان «خوش خیم» از نظر «پارلمانتاریست معروف» همان «کارگزاران سازندگی» است و اما این روزها، محمدرضا باهنر در مصاحبه ای، بی‌هیچ پرده پوشی می‌گوید: «من در مورد اصلاح‌طلب‌ها این واژه را به کار می‌برم که برخی اصلاح‌طلب‌ها «خوش‌خیم» و برخی «بدخیم» هستند. همین الان برخی اصلاح‌طلب‌ها دلیل می‌آورند که نباید پای صندوق رای برویم. اما یک عده دیگر مانند «کارگزاران سازندگی» می‌گویند باید در انتخابات شرکت کنیم. »

 مناظره‌ها هم حرف ما را تأیید می‌کند
به ظاهر، مناظره‌های بسیار جدی و به اصطلاح با حضور چهره‌هایی سرشناس و «گُل درشت» برگزار می‌شود اما در عمل، همه‌ی راه‌ها به یک ائتلاف تقریباً قطعی شده ختم می‌شود. تریبون‌های صدا و سیما و دانشگاه‌ها نیز بین اصولگرایان و کارگزاران سازندگی تقسیم شده است؛ مناظره های: «محسن هاشمی – حسین شریعتمداری»، «محسن هاشمی – محمد بهادری جهرمی»، «محمد قوچانی – محمد صادق کوشکی»، «احمد زیدآبادی – علی خضریان»، «احمد زیدآبادی – صفدر الهی راد»، «سعید لیلاز – یاسر جبرائیلی» و… نیز تصمیم به ائتلاف هوشمندانه‌ی کارگزاران سازندگی و اصولگرایان را روایت و تقریباً تأیید می‌کند.

 واکنشی که «معنا دار» است
آذرمنصوری: نظر او (مرعشی)، نظر جبهه اصلاحات نیست
پیشتر و در یادداشتی با تیتر: «یک «یا» معنادار» نوشته بودیم: «اگر به گفته‌های «باهنر» به درستی معترض شدیم باید به حرف‌های «مرعشی» هم بی‌تعارف معترض باشیم! » این یادداشت را در پی آن منتشر کردیم که حسین مرعشی در جایی گفته بود: «هیچ ائتلافی از طرف کارگزاران «یا» سایر اصلاح‌طلبان با اصول‌گرایان میانه‌رو در دستورکار نیست. »
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در گفت و گو با خبرگزاری دانشجو طلبکارانه گفته بود: «عدم حمایت اصلاح‌طلبان از همتی در انتخابات ۱۴۰۰ اشتباهی بود که به شکست ما ختم شد». و در ادامه می‌گوید: «در انتخابات ۱۴۰۰ اشتباه کردیم که به میدان انتخابات نیامدیم.»، و ما متوجه نشدیم که بالاخره آمدیم یا نیامدیم؟ هرچند همان جا گوشزد کردیم: «کارگزاران سازندگی به این دلیل شکست خورد که یک تنه به میدان آمد!»
در ادامه و در توضیحاتی بیشتر نوشتیم: آقای مرعشی! اصلاح‌طلبان به دو دلیل از «همتی» حمایت نکردند؛ اول، تجربه‌ی تلخ حمایت از روحانی و کنار گذاشته شدن بخش مهمی از اصلاح‌طلبان از دایره‌ی قدرت به جز کارگزاران سازندگی و دوم، تلاش عجیب و غریب کارگزاران سازندگی برای مصادره «همتی» به نفع خود. شما عدم حمایت از «همتی» را اشتباه می‌دانید اما بخش مهمی از اصلاح‌طلبان معتقدند نه تنها عدم حمایت از «همتی» اشتباه نبود که حمایت تام و تمام از «حسن روحانی» نیز بدون گرویی‌های لازم اشتباهی نابخشودنی بود!
نکته عجیب اما، بخش دیگری از همان مصاحبه‌ی مورد اشاره است. حسین مرعشی در رابطه با امکان ائتلاف با اصولگرایان و زمان اعلام لیست اصلاح‌طلبان گفته بود: «هیچ ائتلافی با اصولگرایان میانه‌رو در دستور کار ما (اصلاحات) نیست و هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. هنوز بحث درباره لیست در جبهه اصلاحات شروع نشده و منتظر اعلام نظر شورای نگهبان هستیم.» جدل کلامی با دبیر کل کارگزاران سازندگی نداریم، پیشتر گفته‌ایم همچنان نیز خواهیم گفت و آن این که؛ هزار بار دیگر هم حسین مرعشی، ائتلاف با اصولگرایان میانه رو را کتمان کند می‌گوییم تنها گروهی از اصلاح‌طلبان که استعداد ائتلاف با اصولگرایانِ نه تنها میانه‌رو که حتی تندرو را در خود می‌بینند و به وجود آورده‌اند قطعاً کارگزاران سازندگی است ولاغیر!
حسین مرعشی که گفته بود: «هنوز بحث درباره لیست در جبهه اصلاحات شروع نشده و منتظر اعلام نظر شورای نگهبان هستیم.» گویا عجله دارد زیرا در مصاحبه‌ای دیگر گفته است: «نزدیک به ۱۸۰ نفر از اعضای «جبهه اصلاحات» در انتخابات ثبت‌نام کرده و منتظر اعلام نظر شورای نگهبان هستند» که این جمله به معنای آمادگی اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات مجلس است. مرعشی همچنین گفته بود که بعد از اعلام نتایج صلاحیت‌ها می‌توانیم درباره ائتلاف‌ها تصمیم بگیریم، و بحث هم بحث ائتلاف با جبهه اصلاحات است و از امروز بحث‌های مشارکت مشروط در دستور جلسات جبهه اصلاحات است.
اگر به مصاحبه‌ی مرعشی و خبرگزاری دانشجو بازگردیم، در آن جا، دبیرکل کارگزاران سازندگی، نه از لیستی ۱۸۰ نفره که لیستی متشکل از ۵۸۰ نفر سخن به میان می‌آورد یعنی به ازای هر صندلی مجلس، ۲نماینده اما اینک از لیستی ۱۸۰ نفره می‌گوید که معلوم نیست باقی مانده‌ی همان ۵۸۰ نفری هستند که مد نظر کارگزاران سازندگی بوده‌اند، لیستی که باهنر از آن خبر داد و صدای اصلاح‌طلبان را درآورد یا کلاً داستانِ دیگری را دنبال می‌کند. اما در واکنش به گفته‌های اخیر مرعشی، دبیرکل کارگزاران سازندگی، آذر منصوری، رئیس جبهه‌ی اصلاحات می‌گوید: «مواضع جبهه اصلاحات ایران از طریق سخنگو یا بیانیه‌های رسمی منتشر می‌شود و نظرات دیگری که از طرف برخی از احزاب یا فعالان سیاسی منتشر می‌شود، نظر و موضع این تشکیلات نیست.» آذر منصوری سخنگوی جبهه اصلاحات این گفته را در شبکه‌ی اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) درج کرده است.

بحث یکی – دو نفر نیست؛ جبهه اصلاحات با کارگزارانی‌ها زاویه دارد!
حسین مرعشی در مصاحبه‌ای با «خبرگزاری دانشجو» گفته بود: «این که دو نفر اصلاح‌طلب؛ کارگزاران را جزو اصلاحات نمی‌دانند یک حرفی است که زده‌اند و لطف می‌کنند. کارگزاران یکی از احزاب عضو جبهه اصلاحات ایران است و برای اصلاح‌طلبان مرجع رسمی بالاتری وجود ندارد.»
با واکنش «آذر منصوری»، معلوم می‌شود بحث بر سر یکی – دو نفر نیست و کلاً جبهه اصلاحات با کارگزاران سازندگی زاویه دارد که البته این زاویه داشتن هم چندان جدید نیست و به گذشته‌ها باز می‌گردد. از گفته‌های مرعشی و واکنش منصوری می‌توان به چند نتیجه رسید:
– نخست این که، اگر کارگزارانی‌ها قبول دارند یکی از احزاب عضو جبهه اصلاحات هستند (منطبق با آن چه مرعشی در گفت و گو با خبرگزاری دانشجو گفته است) پس لابد این را نیز باید بپذیرند که یک عضو نمی‌تواند از طرف تمامی اعضا سخن بگوید.
– دوم این که، شاید بتواند رگه‌هایی از آن چه باهنر تحت عنوان «لیست اصلاح‌طلبان» مطرح کرده و دائماً تکرار می‌کند را در همین بگو – مگوی کوتاه و نرم مرعشی و آذر منصوری جُست مضافاً این که، آن لیستی که باهنر از آن سخن می‌گوید و می‌خواهد به نام تمام جبهه‌ی اصلاحات تمام کند همان لیست ۱۸۰ نفره‌ای است که مرعشی از آن خبر داده.

 بازخوانی یک مصاحبه
آن چه باهنر به ایرنا گفت
مصاحبه‌ی باهنر با ایرنا که اواخر شهریور سال جاری انجام شد، ارتباطی به نقد عملکرد دولت نداشت و بیشتر حول موضوع انتخابات مجلس رقم خورده بود. در باره‌ی آن مصاحبه، نکاتی را در گذشته نوشته بودیم که بازخوانی آن می‌تواند مهم باشد:
الف: اگرچه باهنر در مصاحبه با ایرنا، خطابش به شورای نگهبان، داشتن «سعه صدر» است اما در تمام آن گفت و گو، سختگیرانه‌تر از شورای نگهبان، حد و مرز تعیین می‌کند ضمن آن که هیچ اشاره‌ای به مصادیق «سعه صدر» شورای نگهبان نمی‌کند.
ب: باهنر در همان مصاحبه، بزرگترین ایرادی که به مجلس یازدهم می‌گیرد، نداشتن «اقلیت قوی» از غیر اصولگرایان است اما در همین مصاحبه به صراحت می‌گوید: «فراکسیون انقلاب اسلامی با ۲۲۰ عضو هم نتوانست در جاهایی موفق شود.» باهنر از عبارت: «ژله ای» استفاده می‌کنند نه شکننده که نشان می‌دهد ساختار سیاسی در مجلس فاقد صراحت و شفافیت لازم است.
ج: باهنر اگرچه خود از جناحی است که به دنبال «یک دست شدگی قدرت» است اما این نظریه را فاقد کارایی و شکست خورده می‌داند درعین‌حال در باره اصلاح‌طلبان ضمن آن که از عبارت «اصلاح‌طلبان خوش‌خیم» استفاده می‌کند اما در عمل چنین می‌نمایند که او اصلاح‌طلبانی را شایسته حضور در مجلس می‌داند که مثل او و همفکران او بیندیشند.
د: باهنر تلویحاً از تعلق خاطر خود به «کارگزاران سازندگی» پرده برمی‌دارد چرا؛ به این دلیل که کارگزارانی‌ها دربست حرف‌های «خاتمی» را نمی‌پذیرند!
ه: باهنر در پیش بینی ریاست جمهوری ۱۴۰۴ به تردید و ترسی عمیق دچار است به ویژه آن که صریح می‌گوید: «ترکیب مجلس دوازدهم نمی‌تواند رئیس جمهور بعدی را مشخص کند» اما در لفافه از «لاریجانی» به عنوان یکی از جدی‌ترین گزینه‌ها نام می‌برد.
در همین بخش اما باهنر و مرعشی دچار یک تضاد می‌شوند زیرا به عکسِ آقای باهنر، حسین مرعشی سخت معتقد است: «ریاست جمهوری ۱۴۰۴ از مسیر مجلس ۱۴۰۲ خواهد گذشت».
و: باهنر هم مشارکت بالا می‌خواهد، هم حضور همه‌ی طیف‌ها و هم پیروزی اصولگرایان را و دست آخر نیز معلوم نمی‌شودعدم حضور برخی چهره‌ها و گروه‌ها بالاخره بر مشارکت تأثیر منفی خواهد گذاشت یا نه!؟
ز: باهنر نیز به این نگرانی دچار شده که‌عدم حضور برخی از بزرگان و چهره‌های تأثیرگذار اصلاح‌طلب، حتماً بر پایین آمدن مشارکت تاثیرگذار است. و شاید به همین دلیل است که دائماً از لیست اصلاح‌طلبان سخن می‌گوید گویی با زبان بی‌زبانی می‌خواهد اصلاح‌طلبان (شما بخوانید کارگزارانی ها) هرچه زودتر لیستی منتشر کنند!

جا ماندن از مبنا و شریان و شانا کار دست «باهنر» داده است!
در همان یادداشت: «آقای باهنر؛ خوش خیم‌تر از «کارگزاران سازندگی»؟! بسم الله…! » به چند نکته‌ی مهم اشاره کردیم:
– باهنر که گاهی اوقات خلق عبارت می‌کند؛ اصطلاح «اصلاح‌طلبان خوش خیم» را وارد ادبیات سیاسی ایران کرد و گویا آن قدر گشت تا خوش خیم‌ترین اصلاح‌طلبان را یافت و چه اصلاح‌طلبی خوش خیم‌تر از کارگزاران سازندگی و چه طیفی شایسته‌تر از کارگزاران سازندگی برای ائتلاف با اصولگرایان جا مانده از مبنا و شریان و شانا و پایداری؟!
تا اینجای ماجرا معلوم می‌شود، جا ماندن از مبنا و شریان و شانا کار دست «باهنر» داده است زیرا در آخرین مصاحبه‌ی خود با ایلنا نیز تلویحاً به این موضوع می‌پردازد: «در انتخابات هم اگر کاندیدا نبودم حتما فعال بودم و بیشتر فعالیتم این است که مجموعه اصولگراها را به یک وحدت برسانم و این کار را انجام می‌دهم. اینکه من بخواهم رقیب آقای قالیباف شوم، یکی از شگردهای رقبای ما است که شاید بخواهد اختلافات طیف اصولگرایان را زیاد کند، وگرنه رئیس مجلس را مجلس انتخاب می‌کند. در حال حاضر ما در مظان انتخابات هستیم نه ریاست مجلس. حتما تیپ‌هایی مثل آقای قالیباف، من، آقای نیکزاد، آقای حداد عادل و جامعه روحانیت اختلافی روی این قضایا نداریم.»
اندکی قبل‌تر اما از اختلافات می‌گوید: «یک آرزو دارم که در شهرهای بزرگی مثل تهران جریان اصلاح‌طلب و میانه‌رو مثل حزب اعتدال و توسعه که آن‌ها بتوانند یک لیست قدرتمند واحد ارائه دهند. من به آن‌ها رأی نمی‌دهم، زیرا رقیب من هستند، اما برای اینکه مشارکت و هیجان انتخاباتی بالا برود علاقه‌مند هستم این اتفاق بیفتند. تا جایی که خبر دارم این اتفاق در حال رخ دادن است. این لیست باعث می‌شود مجموعه اصولگراها خودشان را جمع کنند. الان جریانات اصولگرایی مدعی هستند، شورای ائتلاف، آقای قالیباف که در مجموعه شورای ائتلاف است، احساس می‌شود که یکسری کار جداگانه هم می‌کنند.
پایداری و شریان برای خودشان، شورای وحدت هم برای خودشان کار می‌کنند. این احزاب عملا در حال رقابت درون‌گروهی هستند. این رسم بوده در دنیا و در احزاب بزرگ هم رسم است؛ بنابراین، این احزاب در حال حاضر، هرکدام با هم رقابت درون جناحی دارند. اما تحلیلم این است که نهایتا این احزاب با هم تفاهم می‌کنند و به احتمال زیاد به یک لیست می‌رسند. لیست مشارکتی است، ۱۰ نفر از شورای ائتلاف، ۵ نفر از همکاران آقای قالیباف، ۵ نفر از لیست دیگر و همین‌طور به یک لیست می‌رسند. البته در جریان باشید، در تهران لیست‌های خرد و ریز همیشه زیاد است. من یادم است یک زمان که لیست ۳۰ نفره می‌دادیم، یک گروهی بودند که از این لیست ما ۵ نفر را حذف می‌کردند و اسم خودشان را می‌گذاشتند و می‌شد لیست ۳۰ نفره دیگر. این‌ها لیست‌های ریز است، اما فکر می‌کنم به احتمال زیاد حداکثر ۲ لیست قدرتمند و مطرح اصولگرایی از تهران، درمی‌آید و اگر اصلاح‌طلب‌ها و حزب اعتدال و توسعه لیست قدرتمند داشته باشند یک رقابت خوبی در تهران
برگزار می‌شود.»
– با مداقه در گفته‌های صادق محصولی و دیگر جبهه‌ها و جناح‌های درگیر در انتخابات مجلس که عموماً به طیف اصولگرا معروف هستند حتماً متوجه اختلافاتی عمیق‌تر می‌شویم؛ اختلافات جبهه پایداری و حامیان قالیباف، اختلافات اصولگرایان میانه رو با پایداری و شانا و شریان و… اما باهنر هم می‌خواهد این اختلافات را کتمان کند و هم تلاش می‌کند با به میدان کشیدن اصلاحات (شما بخوانید کارگزاران سازندگی)، اصولگرایان از جمله پایداری، مبنا، شانا و شریان را به اصطلاح مجبور به ائتلاف کند که لزوماً نمی‌تواند موفقیتی را متصور باشد.
– یکی از نکاتی که در آن یادداشت («آقای باهنر؛ خوش خیم‌تر از «کارگزاران سازندگی»؟! بسم الله…! ») به آن پرداختیم، تلاش‌های کارگزاران سازندگی برای نقطه‌ی ثقل اصلاح‌طلبان شدن است موضوعی که با موضعگیری اخیر «آذر منصوری» در هاله‌ای از ابهام قرار گرفت. در آن جا نوشتیم: «بال راست دیروز جناح اصلاح‌طلبی (کارگزاران سازندگی)، اینک خود سیمرغی است در سپهر سیاسی ایران که می‌خواهد با موجودیتی جدید، عرصه‌ی قدرت را تمام و کمال از دست ندهد و خودش را به هر صورت ممکن به «قله قاف» برساند. تا به اینجا نیز با دو حرکت انتحاری، هم به اصلاح‌طلبان تاخته‌اند و هم قافیه را به بخشی از جناح اصولگرایی باخته‌اند آن هم صرفاً به پشتوانه‌ی قول و قرارهای احتمالی! »

 اصولگرایان و کارگزاران سازندگی با «علی لاریجانی» چه معامله‌ای خواهند کرد
حتی اگر محمدرضا باهنر گفته باشد انتخابات ریاست جمهوری۱۴۰۴ ارتباطی به انتخابات مجلس ۱۴۰۲ ندارد اما مسیر پاستور همیشه از میدان بهارستان آغاز شده است پس از همین حالا باید نیم نگاهی به ریاست جمهوری ۱۴۰۴ نیز داشته باشیم.
در میان خبرهای انتخاباتی، تا اینجای ماجرا، چند مسئله حتمی است:
– حزب اعتدال و توسعه برای انتخابات مجلس شورای اسلامی برنامه و لیست دارد. گویا حسن روحانی جمعی از استانداران دوران هشت‌ساله ریاست جمهوری را به خط کرده (آن‌هایی که نامنویسی کرده اند) تا در قالب یک لیست وارد رقابت‌های انتخابات مجلس در اسفند ماه بشوند (البته آن‌هایی که در نهایت شورای نگهبان مُهر تأیید بر نام‌شان خواهد زد).
– اصولگرایان در قالب احزاب، جبهه ها، تشکل‌ها و حتی پراکنده، به صورتی خیلی جدی وارد انتخابات مجلس خواهند شد. این گروه چندان نگران تصمیم نهایی شورای نگهبان نیستند و خود را از پیش تأیید شده تلقی می‌کنند.
– بخشی از اصلاح‌طلبان اعم از کارگزاران سازندگی و جبهه اصلاحات نیز مترصد اعلام نهایی اسامی هستند تا در صورت صلاحدید لیست بدهند (کارگزاران در هر صورت لیست خواهد داد حتی با کمترین تعداد شرکت کننده!)
– بارها عنوان شده، علی لاریجانی هیچگونه فعالیت سیاسی برای انتخابات ندارد اما در محافل مختلف از او به عنوان یکی از نامزدهای احتمالی ریاست جمهوری ۱۴۰۴ نام می‌برند حال باید دید در این هیاهوی انتخابات مجلس، قبل و بعد از اعلام اسامی نهایی، آیا اصولگرایان و کارگزاران سازندگی، سراغی از علی لاریجانی خواهند گرفت یا نه. آنچه مسلم است میانه‌ی کارگزارانی‌ها و علی لاریجانی حتی اگر مطلوب هم نباشد لااقل شکرآب (به اندازه‌ی برخی از جناح‌های اصولگرایی)
نیست!